eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
272 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام ای زاده ی زهرا حسین ای شهید عصر عاشورا حسین ای عزیز کوثر ای خشکیده لب وای از آن لحظه که ابن وهب * نیزه زد بر پهلویت پرپر شدی گوشه ای از روضه ی مادر شدی چهره رویِ خاک بنهادی حسین از زمین بر عرش افتادی حسین با تن مجروح و جسم چاک چاک میزدی تو دست و پا در خون و خاک خون تو  فواره زد از حنجرت خاک گرم کربلا شد بسترت هر نفس از سینه ات برخواست آه چشم تو مضطر به سمت خیمه گاه چشم خونین را که بگشودی حسین فکر ناموس و حرم بودی حسین غیرت الله از دلت دارد خبر آنکه دیده همسرش را پشت در تو ندیدی آنچه حیدر دیده است بر زمین آیات کوثر دیده است باب مظلوم تو در  پیش همه با عبا پوشاند جسم فاطمه دید حیدر جان طاها را زدند با غلاف تیغ زهرا را زدند آه ای مظلوم در خون غوطه ور هست بابایت ز تو مظلوم تر * صالح بن وهب نیزه‌ای به پهلوی آن‌حضرت زد و در نتیجه ایشان با گونه راست خود از اسب به زمین افتاد. صالح بن وهب، از جمله ده نفری است که به دستور عمر بن سعد با اسب بر بدن امام حسین تاختند. - ۱۴۰۳ ✍ .
. مادری با تمام دلتنگی هر شب جمعه زار می‌آید سوی کرب و بلا ز عرش برین خسته و بیقرار می‌آید پا گذارد ز هودجی به زمین می‌شود میهمانِ فرزندش میهمانِ قتیلِ مظلومی که به عالَم نَبُد همانندش آمده در حرم که بگذارد سر فرزند خود به دامانش آه و واویلتا هزار افسوس سر به تن نیست، جان به قربانش جای سر بوسه می‌زند بر حلق پیکرش را کشد چو در آغوش گویدش یا بُنَیَّ! یا مظلوم! غرق در ناله می‌رود از هوش آه از آن‌دم که گوشه‌ی گودال دید بر سینه شمر پَست‌ نشست آه از آن‌دم که مادری می‌دید سر فرزند و چشم خود را بست ✍ .
. سودش فراوان است و خیرش نیز بسیار است آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است یاد من و دربدری‌های دلم باشید، پروانه‌ای دیدید اگر تا صبح بیدار است عاشق شدن، هم سوختن هم ساختن دارد بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست هرکس که عاشق می‌شود ذاتاً گرفتار است بی تو همین که زنده می‌مانم گنهکارم بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است فکر من جامانده‌ی وامانده هم باشید ای کاروان! آهسته‌تر؛ در پای من خار است با گریه کار طفل بهتر راه می‌افتد گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است امروز باید یار را با گریه راضی کرد فردا که اعلامیه‌ی ما روی دیوار است چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا این گریه‌های ما فقط گرمی بازار است :: :: دخت علی مرتضی اینجا چه می‌خواهد؟!! زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است ✍ .
. شعر مناجات امام حسین علیه السلام هم دل و هم دلبر و هم دل خریدارم حسین هم سر و هم سرور و هم سر نگهدارم حسین بی کس و درمانده و بی یار بودم از ازل لطف کرد و تا ابد شد مونس و یارم حسین رو سیاه و پر گناه و بی بها بودم ولی آبرو بخشید من را کرد تیمارم حسین مو پریشان، دیده گریان، دید هر موقع مرا خنده ای زد، غصه ها برد از دل زارم حسین کار راه انداز عالم تا که بیکارم بدید، نوکری آموخت من را، شد همه کارم حسین ذکر او ذکر خدا و فکر او فکر خداست اینچنین شد افضل الاذکار و افکارم حسین سردی دنیا امانم را بریده بود لیک، یک محرم آمد و شد گرمِ بازارم حسین من در این دنیا بجز او، رو نیاوردم به غیر تا در آن دنیا فقط باشد طلب کارم حسین روز محشر هم همه اُمیّد من بر اوست، چون روز محشر می شود ناجیِ از نارم حسین خط آخر شعر را سمت نگاهش می کشم خط آخر می نویسم دوستت دارم حسین... .
. قلب هر سینه زنی ماتمسرای کربلاست در سر هر عاشقی حال و هوای کربلاست هر که را دیدم دراین عرصه به طرزی بی نظیر.. ..مست و مجنون و خراب و مبتلای کربلاست این همه غوغا که در عالم بپا گشته، فقط گوشه ای از محشر ارباب های کربلاست نی نوا دارد در این وادی، نوای عاشقی خوب گوشت را بده..این نی نوای کربلاست در صفا و مروه ای حاجی صفا کردی ولی این صفا نشأت گرفته از صفای کربلاست آن بهشتی که خدا مژده به آدم داده است جلوه ی دنیایی اش صحن و سرای کربلاست بی خود ای عاشق برای کربلا طرحی نچین فاطمه طراح اصلیِ نمای کربلاست قتلگاه و خیمه گاه و علقمه، تل و فرات جملگی از صحنه های سینمای کربلاست کربلا فُلک نجات، عالم پناهنده به اوست حضرت خون خدا هم ناخدای کربلاست آسمان و این زمین و نُه فَلَک تا روز حشر فاش می گویم همه تحت لوای کربلاست جان هرکس که بُوَد خصمش گرفته می شود جان هرکس که بُوَد مستش فدای کربلاست زائرش هم نزد حق اجر زیادی می برد کمترش باشد بهشتی که جزای کربلاست حضرت عباس علمدار خیام اهل بیت با همان دست قلم، مشکل گشای کربلاست روز عاشورا، امام کربلا سر داد و گفت: پیروی از حق پیام آشنای کربلاست خون شاه تشنه لب در این زمین جوشیده است چون حسین ابن علی خون خدای کربلاست شد خضاب از خون اصغر صورت پر خون او خون اصغر را بگو خونین حنای کربلاست پیش چشم خواهرش ارباب عالم را زدند این همه بی حرمتی تنها برای کربلاست عطر سیب حضرتش از هرطرف حس می شود پیکرش پاشیده شد، در هر کجای کربلاست مثل مولا در رکوع خود به سائل داده است خاتمی را که نشانی از عطای کربلاست «ملتمس» بر خود ببال از این گدایی کردنت کربلا رفتن بسی سهم گدای کربلاست .
. علیه_السلام سلام ماه محرم، سلام ماه حسین سلام پرچم مشکیِ خیمه گاه حسین هزار شکر نمردیم و فرصتی داریم برای عرض ارادت به پیشگاه حسین تمام عزت عالم میان روضه ی اوست چه عزتی است که هستیم در پناه حسین نوشته فاطمه نام تمامی ما را به لطف آمدنِ روضه، در سپاه حسین تمام سال اگر رفته ام به بیراهه شدم به برکت این ماه، سر به راه حسین جواز نوکری ام برترین مدال من است جواز نوکری ام داده یک نگاه حسین شبیه کل رسل اذن گریه داده به من چه منتی است بر این عبد روسیاه حسین شفاست تربت پاک و مقدس قبرش رواست ذکر دعا تحت بارگاه حسین دوباره بوی لباسی که غرق در خون است رسانده است دلم را به قتلگاه حسین چنان زدند به نیزه به پهلوی حضرت رسید از ته مقتل صدای آه حسین .
. ای کیمیای خالق عزّ وَ جلّ حسین (ع) ای از همه عزیزترین ها اجلّ حسین (ع) تو شعر عاشقانه ی دیوان خلقتی ای مقطع و تخلص و ختم غزل حسین ایمان، عبور از ظُلُمات است سوی تو ای مشعل گداخته ی لم یزل حسین (ع) مردن به پای عشق تو سلطان عشقها! شیرینتر است بر لب ما از عسل حسین (ع) مولا نماز ماست و بر شیعیان او منهاج رستگاری و خیرالعمل حسین (ع) مثل بلای تو نرسیده است بر کسی گردیده ماجرای تو ضرب المثل حسین (ع) افلاک خون گریست ز چشم پرآبِ او وقتی گرفت کودک خود را بغل حسین (ع) دردانه ای که خون خدا گشته وصف تو تنهای بی مثال و بدون بدل حسین (ع) والفجرِ مصحف است ولی جای کوه نور بر خاک سرخ کرب و بلا قَد نَزَل حسین (ع) ای نفس مطمئنه ی مرضیّه ی خدا بهر رضای حق سند مُستَدل حسین (ع) رحمت کند خدای، ز اجدادم از کرم اول کسی که گفت سلام علی الحسین (ع) مثل غلام رو سیَه خود سر مرا بر زانوان بگیر به وقت اجل حسین (ع) ✍ 1404/04/06 اول محرم الحرام 1447 ی_وادخلی_جنتی .
از بیت کریمش خبر آمد هر کار کمی در نظر آمد با نور حسین، کل عالم از تیرگیِ چاه، درآمد بوسید حسین و سینه اش را هر بار سویش پیمبر آمد بر بخشش زوار حریمش دستور ز حی داور آمد از بس که ندیده کربلا را دیگر به ستوه نوکر آمد گفتند سزای نوکرش چیست دیدیم دعای مادر آمد تسبیح نوشتند به جایش هر آه که از سینه بر آمد طاووس اگر شده است زیبا با حب حسین می خرامد آنقدر حرارت از غمش دید تا جوش، دل سماور آمد از تربت او مریض خورد و دوران مریضی اش سر آمد بودند ملائکه غضبناک روزی که به زیر خنجر آمد دلتنگِ رقیه بود آنقدر با سر به سراغ دختر آمد گفتند سکینه و ربابه برخیز رقیه، پدر آمد با گریه چنان حسین را خواند بر شام فراقش سحر آمد ای کاش بمانیم و ببینیم دلداده ی ما هم آخر آمد  .
. علیه_السلام نوکر این خانه در مدار حسین است جان و دلش تحت انحصار حسین است عارف و عالم , بزرگ و کوچک این جمع هر که به هر جا رسیده کار حسین است این که گدا سروری کند به دو عالم کار جدیدیست , ابتکار حسین است نوکری اصلا که اعتبار ندارد چیزی اگر هست اعتبار حسین است ما که نمیخواستیم زنده بمانیم زندگی ما به افتخار حسین است شرح مقامات او بس است همین که خون خدا نام مستعار حسین است فاطمه قبرش نهان شده که بگوید وعده ی دیدارمان مزار حسین است شاعر: ✍ .
. ای خطّ تو مکتب مکاتب ای خاک تو قله‌ی مراتب اوصاف تو مثل آفتاب است پُر کرده مشارق و مغارب مقهور تو قاهران تاریخ مغلوب تو فاتحان غالب احکام تو را کلیم، مشتاق اسلام تو را مسیح، طالب در وصف تو بیت “اَنوَری” را می‌آورم ای مراد صائب “گردون به ستایش تو مایل اختر به پرستش تو راغب” گفتم پدر عبودیت کیست گفتا پسر ابوالعجائب تو جای خود از غلام تُرکت دیدیم عجایب و غرایب ما جز به تو رغبتی نداریم ای صاحب لیلة‌الرغائب از حوزه‌ی روضه آبرو یافت از جمله رسائل و مکاسب حاضر نشود به حوض کوثر از درس تو آنکه گشت غایب بر خلق اگر که مستحبّ است بر ماست زیارت تو واجب قربان سرت که دستگیر است حتی شده در دل مصائب گویند سر مطهر تو بر مرکب نیزه بود راکب نقل است پس از تنور افتاد یک شب گذرت به دیر راهب با درهم اندکی سرت را آن یار گرفت از اجانب با مُشک و گلاب شستشو داد پیچید به جامه‌ای مناسب مبهوت فقط نگاه می‌کرد تا با تو شد اینچنین مُصاحِب ای ماه خوش آمدی به دیرم ای روی تو حسرت کواکب تا حال من از سری بریده این قدر ندیده‌ام عجایب شادم که به هر کسی زدی سر مختوم به خیر شد عواقب ✍ .
. مناجات امام حسین علیه السلام تا آخرین نفس نفسم باش یاحسین من بی کسم، تمامِ کَسَم باش یاحسین در این جهان شَها همه اُمید من به توست، در این جهان بیا تو بَسَم باش یاحسین کاری به جز گدایی کویت نداشتم لطفی نِما و کار و کَسَم باش یاحسین نَفْسِ مرا بگیر و خودت را به من بده تا خاکِ کربلا هَوَسَم باش یاحسین بر هر طرف که روی کنم، روی نیک توست ای نازنین به پیش و پَسَم باش یاحسین من راضی ام ببند مرا در میان بند آری کبوترم، قفسم باش یاحسین بِالَه نمی روم زِ سر کوی و خانه اَت تضمینِ من برای قَسَم باش یاحسین دارم هراس و ترس زِ فردای محشرم در آن سرا تو دادرسم باش یاحسین ای که نفس نفس زده ای زیر دست و پا تا آخرین نفس نفسم باش یاحسین .
. شعر مناجات امام حسین علیه السلام ای حرمت فوقِ حرم ها حسین ای کرمت اوجِ کرم ها حسین خم شده هرسال به صد احترام رو به تو پَر های علم ها حسین ای تو مضامین پُر از شور عشق از تو نوشتند قلم ها حسین لایق فردوس شود هر کسی.. سوی تو برداشت قدم ها حسین وقف جهانی شده خونَت، عوض وقف تو شد نوحه و دم ها حسین از غم تو داغ جهان تازه شد، داغ تو سرلوحه غم ها حسین خیر ندیدی زِ عرب ها ولی عبد تو هستند عجم ها حسین آه..از آن وقت که در قتلگاه بر تو شد از شمر ستم ها حسین .