.
#امام_زمان
#مناجات
سلام ای وجود خدا را نشانی
سلام ای که روزیرسان جهانی
بزرگی که طاووسِ اهلِ جَنانی
بیابان نشینی که عرش آشیانی
تو مافوق توصیفو شرح و بیانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
سلام ایکه در ماورای کمالی
محمّد جمالی و حیدر جلالی
تو مثل حسینوحسن بی مثالی
تو موزونترین جلوهی اعتدالی
یگانه دلیل قوام جهانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
توهادی تومَهدی تو نورُالهُدایی
تو عینُالحَیاتی تو روحُالبقایی
تو هم کُنیه با خاتم الانبیایی
ابوالقاسمی خاتمالاوصیایی
تو کهفحصینی تو خطّ امانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
تو آن عُمرِ پُر برکتِ جاودانی
کهوقت سخاوت سر از آسمانی
به ظاهر شبیه چهل سالگانی
به چشم انتظاریِ رُکنِ یمانی
به اعجاز حق تا همیشه جوانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
به قرآن قسم که تو قرآن مایی
تو در اصل آن اصلِایمان مایی
تو در اِحتجاجات بُرهان مایی
چه بهتر از اینکهپدرجان مایی؟
تو مارا به نان و نوا میرسانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
چهفیضیست خدمتگزار تو بودن
به هر قیمتی پای کار تو بودن
خراب تو گشتن دچار تو بودن
هواییِ یکدم کنار تو بودن
بُوَد وصل تو لذّتِ جاودانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
(مناز عهدِآدم تورا دوست دارم)
بهکعبه بهزمزم تورا دوست دارم
به اشک محرّم تورا دوست دارم
امام زمانم تو را دوست دارم
شده عشق ما و تو چه داستانی!
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
مُریدم مُریدم تو هستی مُرادم
گدایی تو هست از سر زیادم
سگیروسیاهم به پات اوفتادم
و قلادهام را به دست تو دادم
تو هرجا بخواهی مرا میکشانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
سوالمن ایناست الان کجایی ؟
تو در مکّهای یا که در کربلایی؟
بگو در نجف یا که در سامرایی؟
و یا در جوار امامِ رضایی؟
دمی را به سهله دمی جمکرانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
توآن حاضرِ غایب از چشمِ مایی
که مثل علی وقت جلوه نمایی
به یک طُرفةُالعین در هر کجایی
تو در کوه رَضوی و یا ذیطُوایی
بمیرم نبینم که بی خانمانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
دعا میکنم تا بیایی به زودی
به پایان رسد این جدایی به زودی
بهعشّاق صورتگشایی به زودی
و با تو شوم کربلایی به زودی
دو خط هم برایم تو مقتل بخوانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
شد آندم که گودال دریای نیزه
به پهلوی شَه باز شد پای نیزه
زدند آنقدر نیزه هِی جای نیزه
و آخر سرش رفت بالای نیزه
تو خونخواه سالار لبتشنگانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
#محمد_قاسمی✍
.
.
#جَاءَ_الْحَقُّ_وَ_زَهَقَ_الْبَاطِلُ_إِنَّ_الْبَاطِلَ_کانَ_زَهُوقاً
رسید وعدهی خالق، دمید جاء الحق
جوانه زد به دل ما امید، جاء الحق
ز عرش حق بشنو این نوید، جاء الحق
خدا به لوح یمینش کشید، جاء الحق
رسید آن که به کُفّار، خط بطلان است
رسید آن که تمنّای اهل ایمان است
به فال نیک گرفتم نزول باران را
برون بیاورد از پرده مهر تابان را
خبردهد قدم موسم بهاران را
خدای من برسان پادشاه خوبان را
ز طاق_نصرت رنگین کمان پس از باران
گذر نما و بیا ای طبیب بیماران
دگر نوشتن نامت مرا تسلی نیست
گذشت دوره ی مجنون و نقش لیلی نیست
مرا بدون تو بر روزگار میلی نیست
نظاره ای به جمال نگار، خیلی نیست
سرم فدای سرت چشم من فدای رُخَت
بیا که جان بدهم بهر رونمای رُخَت
امان که حاصل ما غیر سوده ی دل نیست
اگرچه محفلمان هست، شمع محفل نیست
اگرچه گفته: ز عشاقِ خویش غافل نیست
اسیر موج بلا گشته ایم و ساحل نیست
به هر بهانه به دنبال یار می گردیم
به دور کعبه به یاد نگار می گردیم
قسم به آیهی سوگند بر زمان : والعصر
زیان رسیده بدون تو بر جهان والعصر
هوای اهل زمین بی تو شد خزان والعصر
بس است صبر، اباصالح الامان والعصر
به طاق آمده طاقت تو ای نگار بیا
سحرگهانِ شب سرد انتظار بیا
جمال ماه تو در پشت پرده پنهان است
بیا که بی تو به دل درد و غصه مهمان است
نمی شود رمضان و همیشه شعبان است
بیا که آمدنت آرزوی انسان است
اگرچه موسم جشن است و وقت خوشحالی است
به روضه های اباالفضل (ع) جای تو خالی است
1401/12/17
#جواد_محمودآبادی
#نیمه_شعبان #میلاد_امام_زمان
#انا_غیر_مهملین_لمراعاتکم_و_لا_ناسین_لذکرکم
..
..=====================
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شهدا
خدایا دلم را کجا می برند؟
شبم در حضوری لبالب گذشت
کدامین شبم مثل آن شب گذشت
شب برگزیدن، شب انتخاب
شب گام تا قلّۀ آفتاب
شب عاشقان نفس سوخته
شب چهرههای برافروخته
شب شبنم و شعله و شط و خون
شب مستی و شور عشق و جنون
شب خیزش عقدههای زمین
شب دست و پا باختن روی مین
شب خاک با خون معطّر شدن
شب تا سحر لاله پرپر شدن
شب در زمین آسمانی شدن
شب در خداوند فانی شدن
نه ناسوت بود و نه لاهوت بود
شب آتش و خون و باروت بود
شب همّت بیهماوردهاست
شب راستقامتترین مردهاست
شب دل سپردن به دریاست این
شب بیخیالی ز دنیاست این...
فلک باز قصد زمین کرده است
کسی پشت این شب کمین کرده است
اُحد...بدر...خیبر...و یا کربلاست
خدایا نمیدانم اینجا کجاست؟
صدا میزند عشق از علقمه
بیایید با رمز یا فاطمه
شب عشق بازی، شبی پرخروش
شب چفیههای غریبی به دوش
شب وحشی ترکش و تیرهاست
و گردانی از بانگ تکبیرهاست
در این کوله پشتی غم آوردهام
شهادت! کجایی؟ کم آوردهام
هلا ای رفیقان همسنگرم
شما دیگرید و من آن دیگرم...
شما مشعل راه آیندهاید
شما تا همیشه... شما زندهاید...
در این موج، خود را رها کردهام
دلم را به نام شما کردهام
مرا هم رهایی دهید از قفس
بگیرید از من، مرا یک نفس
اسیر غم جان و تن ماندهام
مصیبت همین است، من ماندهام
رفیق مرا بیصدا میبرند
خدایا دلم را کجا می برند؟
در این کوله پشتی غم آوردهام
شهادت! کجایی؟ کم آوردهام
✍🏻 #عباس_شاهزیدی
🏷 #آرزوی_شهادت🇮🇷
.
.
#سال_نو
این آخرین روز است از سالی که دارم
شرمندگی مانده از احوالی که دارم
حال مرا تغییر ده یا احسنالحال
آشفته هستم با همین حالی که دارم
امسال هم رفت و ندیدم چهرهات را
این است آقا بخت و اقبالی که دارم
آقا دعای تو برایم کار ساز است
آقا نگاهی کن به اعمالی که دارم
شرمندهام، بهر فرج کاری نکردم
شرمنده هستم من از افعالی که دارم
خوردم نمک اما نمکدان را شکستم
با معصیت، با توبهی کالی که دارم
عصیان پر و بال مرا در هم شکسته
پرواز ممکن نیست با بالی که دارم
گرچه بدم اما دلی دارم حسینی
با روضههای سخت گودالی که دارم
شاعر: رضا باقریان✍
.
.
#چهار_پاره_ولایی
#یادواره_شهدا
اِقتدا میکنیم بر شهدا
تا بمانیم پایِ این پرچم
که بمانیم پایِ ایران و ...
اِعتقاد و نظامِمان محکم
انقلابی که اعتقادی شد
اَرز و اَرزن در آن ندارد اثر
حیدری بستهایم پیمان با...
بیرقِ این نظام و این رهبر
امتحانهایِ جورواٰجوری
در مسیرِ صعود پس دادیم
ما نفَس میکشیم پایِ علم
ما هنوز از نَفَس نیفتادیم
نَفَس و نَفْسِ ما فدایِ وطن
عهدِ خون با شهید میبندیم
از دهانِ کثیفِ استکبار
باز دندانِ آز را کَندیم
وَ به این پرچمِ سهرنگ همِه
بایدم احترام بگذارند
خونِ غیرت به پاشْ ریخته است
اهلِ عرفان همین که میبارند...
در قنوتِ نماز شبهایِ...
بیقراری دعایشان آن است
دَغدغه مثلِ حاج قاسمِ ما
نه فقط خاکِ پاکِ ایران است...
تا که جمهوری است و اسلامی
حُرمتی مثلِ کربلا دارد
کشورِ ما حرم حرم حرم است
جان برایش دهیم جا دارد
همّت و باکری و چمران وُ ...
هادی و کشوری و شیرودی
خونِ صیّاد و روشن و حُجَجی
با محمّدحسین شد رودی...
که به دریایِ عشق روحاللّه
تا ظهورِ نگارمان وصل است
عَلَمی که به دوشِ سیّد علیست
بیرقِ غیرتِ ابالفضل است
آرمانِ عزیزِ روحاللّه
ماندنی تا ظهورِ سالار است
روزِ رَجعت که میرسد قاسم
در سپاهِ حرم علمدار است
📃۱۴۰۱/۱۲/۲۳
#شهدا
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#حضرت_رقیه
این دل به خدا هست فقط جایِ رقیه(س)
قسمت بشود جان بدهم پایِ رقیه(س)
بر شانهٔ پهنِ عمو عباس(ع) نشسته
زیباست از این زاویه دنیایِ رقیه(س)
دل می بَرَد از حضرتِ ارباب پیاپی
پیش علی اکبر(ع) قد و بالایِ رقیه(س)
با درد رسیدم که تسلّی برساند
بر سیرتِ من صورت و سیمایِ رقیه(س)
مشغول به درمان شده یک نیم نگاهش
با گوشهٔ چشم است مداوایِ رقیه(س)
والله قسم دخترکِ چادریِ من
باید شود از خیلِ گداهایِ رقیه(س)
شد صرف حسینی شدنش عمرِ سه ساله
آموزش ِ عشق است بلایایِ رقیه(س)
در شام؛ کمک کرد به رسواییِ دشمن
شد فاطمهٔ عارفه؛ معنایِ رقیه(س)
بر حاجتِ دیرینهٔ خود محض اجابت
بستم نخی از معجرِ زیبایِ رقیه(س)
باید برسد برگهٔ تاییدِ شهادت
با إذنِ خداوند به امضایِ رقیه(س)
در سوریه مانندِ شهیدان شود ایکاش
جانم به فدایِ سرِ بابایِ رقیه(س)
آن سر، که به ویرانه در آغوش گرفت و
دق کرد شبانه دلِ تنهایِ رقیه(س)!
#مرضیه_عاطفی
.
.
#امام_زمان
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟!
زمین را مگر نورباران نکردیم ؟!
مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟!
شبِ تار را غرقِ شببو نکردیم ؟!
مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟!
سر کوچه را طاقنصرت نکردیم ؟!
مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟!
قلمها سلاحِ ظهورش نبودند ؟!
مگر مرغِ آمینمان در قفس بود ؟!
دم ربّناهایمان بینفس بود ؟!
مگر العجلهایمان دیردَم بود ؟!
سرِ سفرهی ندبهها چای، کم بود ؟!
مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟!
تهِ هفتهها را به نامش نکردیم ؟!
چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟!
چرا برنمیگردد از راهِ غیبت ؟!
چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟!
کجای عملهایمان گیر دارد ؟!
جوابِ چراهایمان هم سوال است
مگر آرزوی وصالش محال است ؟!
نگو آرزویش محال است، هرگز !
نگو دیدنش در خیال است، هرگز !
زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید
اگر حرفمان حرف باشد میآید
#رضا_قاسمی ✍
#امام_زمان_عج
.
.
تقدیم به امام خامنه ای
-------
دل بجز یار خراسانی خود یار نداشت
غیر از آن سید فرزانه که دلدار نداشت
پاسخ حنجره اش را به سر دار دهیم
تا نگویند علی میثم تمار نداشت
اَینَ عَمار شنیدیم و به سر آمده ایم
تا نگویند دراین واقعه عمار نداشت
چه زند لاف ز رهپوی ولایت داری
آن که بر شانه ی زخمی شده اش دار نداشت
اهل فریاد نباشد به صف حادثه ها
آن که تیغ آمد و او حنجر خونبار نداشت
جان به کف عرصه ی میدان تو را پر کردیم
تا نگویند دراین عرصه فدا کار نداشت
آخرالامر به سر منزل عزت نرسد
کاروانی که تو را قافله سالار نداشت
بهر "یاسر" تو مسیحا نفسی می دانم
درک فیض نفس ات هر دل بیمار نداشت
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
..=====================
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
نیست کوچک او بزرگ عالم است
کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است
وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید
دلبر عالم در این عمر کم است
مُحرم حج حسین بن علیست
در حریم کبریایی مَحرم است
کسب فیض از دامن عباس کرد
پس یقین مانند او صاحب دم است
در مسیر جذب عشاق حسین
بر سر دوش رقیه پرچم است
روز محشر دستگیر ما همه است
دست او در دستهای فاطمه است
شاعر:
#سیدحسین_میرعمادی
.
.
#مدح_امیرالمؤمنین
تقدیم به #امیرالمؤمنین علی علیه السلام
به شبنشینیِ خورشید، سایه ها دوراند
اگر که نور تویی چشمهای شب کوراند
نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو
میانِ سینهی شخصِ رسول مستوراند
به غیرِ ذات، همه... هرچه بوده از آغاز
به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند
به ناودانِ طلایت چقدر میبارند
ملائکی که ز جنس لطافتِ نورند
به نوشِ شهدِ لبت، ششجهت شتاب آرند
ملائکی که به ظاهر شبیه زنبوراند
به شوقِ بوسه به تاکِ ضریح، لبهایم
چهار فصل پیاپی دخیلِ انگوراند
به خاکِ پای تو اینها که خاکمالِ تواند
یکی یکی به دیارِ خود امپراطوراند
دو تن ز خیلِ گدایانِ کوچه گردِ نجف
به قومِ خود به کلیم و مسیح مشهوراند
به روز واقعه تازه اگر اجازه دهی
پیمبران همه با قنبر تو محشوراند
غلامهای غلامانِ قنبرت غِلمان
کنیزهای کنیزانِ فضهات حوراند
به وصلههای عبایت قسم به ما بی تو
هرآنچه وصل شود وصلههای ناجوراند
به انتظارِ تو از شوقِ "مَن یَمُت یَرَنی"
هزارها چو من اینجا به مرگ مسروراند
به زندگانِ سرِ دارِ باقیات سوگند
که مردگانِ تو مشتاقِ نفخهی صورند
#ظهیر_مومنی ✍
.======================
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#دفاع_مقدس
#تشییع_شهدا
#مثنوی
🔹رایحۀ جبههها🔹
غبار خانه بروبید، عید میآید
ز کوچههاست که بوی شهید میآید
صدای دلکشی از دور، محملم را برد
دوباره رایحۀ جبههها دلم را برد
دوباره آینه از زیر خاک آوردند
هزار باغ گلِ سینهچاک آوردند
شراب نور دوباره به دست مستان است
بیا که پیکر خورشید، روی دستان است
کجا شهید بمیرد که پرپری بزنیم؟
بیا به مجلس ترحیم خود سری بزنیم
هنوز لشکر ده نذر سیدالشهداست
دوکوهه در تب پرواز حاج همتهاست
جبین آب از آن التهاب پُرچین است
هنوز ساحل والفجر هشت غمگین است
هنوز خاک شلمچه جنون به دل دارد
ز هجر آن همه خورشید خون به دل دارد
سخن بگوی طلائیه! باز دلتنگم
برای سجدۀ سرخ نماز، دلتنگم
خروش سینهزنان را، هویزه! میشنوی؟
صدای قاری قرآن ز نیزه میشنوی؟
تبسمی به من ای فکه! هر دو تنهاییم
چگونه بعدِ شهیدان خود، سر پاییم؟
پر از دعای کمیلی، پر از جنون، کارون!
کجاست منزل لیلی، جزیرۀ مجنون؟
تو ای شهید! که نامت خلاصۀ پاکیست
چقدر پیرهن خاکی تو افلاکیست
چقدر قمقمۀ خالیات، ادب دارد
هنوز نام اباالفضل، زیر لب دارد؟
به جان مادر محزون نشستهات، سوگند
به استخوان و پلاک شکستهات، سوگند
دلم ز هجر تو ای دوست! شعلهور شده بود
ز استخوان تو قلبم شکستهتر شده بود
اگر چه پیکرت از زیر خاک میآید
به پیشواز تو صد سینهچاک میآید
📝 #جواد_محمدزمانی✍
#سال_نو #شهدا
.
.
#یوسف_زهرا! #امام_زمان
اَلا ای یوسف زهرا! مرا درسيست از قرآن
يقين که نیست بیحکمت، کلام خالقِ منّان
خدا فرموده در ذکرش،روایت کرده اینرا که...
زلیخا ماتِ زیباییّ یوسف گشت و شد حیران
بهشوق روی زیبایش قرارش رفت از دستش
پس از آن کرد دعوت،حجّت حق را به یکعصیان
چه شد؟ با تَركِ یوسف،صحنه را یکباره در آنجا
خدا نگذاشت تا یابد زلیخا عزم را سامان
زلیخا باز، ظلم دیگری یک طور دیگر کرد
به کِذب و خُدعه،بیجُرم و خطا انداختش زندان
ندارم کار با این قصّه و تنها بُوَد حرفم:
همین آدم که اینسان کرد با پیغمبر یزدان...
در آخر گشت اهل او، کنار او... برای او...
کرامت را ببین و لطفومِهر و بخششواحسان!
الا ای یوسفِ زهرا! مرا در هجرِ رویت بین...
خيالِ حُسنِ وجهِ تو، شکارم کرده آقا جان!
اگر چه روسیاهم از گناهانِ فراوانم
یقیندارم اگر خواهی شوم من،مال تو یکآن
تمام #جمعه ها حرفم: " اباصالح! بخر من را "
دعای #ندبه میخوانم به شوقِ خَتم ِ اينهجران
سگ دربان نمیخواهی؟ الا ای یوسف زهرا!
نی ام بدتر از آن زن، تو، بِهی از یوسف کنعان
#محمد_علی_نوری ✍
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
.