eitaa logo
اشعار زیبا
733 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
136 ویدیو
2 فایل
شما میتواتید اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب مورد علاقه تان را در این کانال پیدا کنید اگر لذت بردید صلواتی برای سلامتی و فرج امام زمان(عج) هدیه بفرمایید https://eitaa.com/joinchat/1623261194C5 @Asharziba تأسیس کانال ۱۳۹۷/۲/۲۰
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر دل پرخون مسجدالاقصی به مسجدی که خداوند گفت بارکنا سلام ما به تو و دست های بسته شده سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هرطرفی اگرچه تفرقه در هرکنار بسته صفی اگرچه گفت به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر می که تیغ قیام از نیام برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد زمان فتنه ی شام است و ما سحرزادیم زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم به رغم توطئه ی نابرادران هستیم و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم مباد آن که رفیقان نیمه راه شویم شب است و فتنه مبادا که روسیاه شویم نبرده ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم هنوز چشم به راهان صبح موعودیم بگو به دشمن مان انتقام سنگین است و فتح آخر ما قبله ی نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دوره ی کودک کشی سرآمده است قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست دگر به محکمه های جهان امیدی نیست بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی ست شعر از : محمد مهدی سیار ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
اغثنی یا غیاث المستغیثین کجایی صاحب ما صاحب دین دوباره بوی خون بوی جنایت رسد از شهر غزه از فلسطین دوباره شعله های خشم دشمن زبانه می کشد از ظلم و از کین غم کرب و بلا را زنده کردند یهودِ کافرِ ملعونِ بی دین بیا ای مُنتقم ای یار مظلوم بیا تسکین بده دل های غمگین جهانی شد عزادار فلسطین اغثنی یا غیاث المستغیثین کربلایی مرتضی شاهمندی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
«داغ سروده‌ای برای کودکان و زنان و دیگر شهیدان غریب و پرشمار بیمارستان المعمدانی غزه» غزه در خون خویش ‌غلتان است  دادگاه بزرگ وجدان است  دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هرطرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است  آی دنیا نگاه کن! دل من  مثل این خانه‌ها ویران است  مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی‌اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته است  زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه‌ای غریب ... ببین غزه دیگر برای من جان است  پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است  دل من، رنگ انتقام بزرگ  رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می‌زنند حرمله‌ها  عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است شعر از : میلاد عرفان پور ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
باران باز باران، باگلوله، با ستم های فراوان می خورد بربام غزه یادم آید روز باران گردش آن دیو صهیون مست و سرکش در کنار دشت ویران بین اجساد فراوان کودکی ده ساله بودم زارو نالان ،جسم لرزان ،روح خسته با دوچشم کودکانه زیرآوار مادرم را غرق در خون دیدم سوی دیگر خواهر شش ماهه ام را داخل گهواره بی جان می دویدم اینسو و آنسو پربهانه،باصدای عاجزانه غرق وحشت در میان دود و آتش در به در بودم دنبال بابا می شنیدم از پرنده داستانهای غم انگیز از لب بادِ وزنده ظلم های بی امانی آه چه غمناک بود باران وه چه درناک بود باران وندراین غوغا و آشوب می شنیدم از ره دور آن نداهای رهایی گام های استواری خواهم آمد ،بانوای آسمانی با پیام شادمانی پرتوان باش کودک من با شعار استقامت، پایداری استقامت، پایداری "اعظم مغاری" ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
می‌باری ای باران و می شویی زمین را اما نمی شویی دل اندوهگین را... رگباری و سیلی ولی دانم که هرگز آبی بر آتش نیستی، جان حزین را سنگین ترینی، بی شک اما اندکی نیز تسکین نخواهی داد، این غمگین ترین را حسین_منزوی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
نه برق هست نه سوخت نه دارو و نه حتی آب... تنها به لطف برخی حکام عرب از گذرگاه مسدود رفح تعدادی کفن طلاکوب رسیده است! از شما می‌پرسم: آآآآی ای تمام چشم‌های باز و دهان‌های بسته‌ی دنیا؛ «شـــفــا» نام دواخانه است یا غسّال‌خانه؟! یک نفر تکلیف ما را با «دنیای گفتمان‌ها» مشخص کند. مانده‌ایم به حال تمدّن نوین بشری بخندیم یا گریه کنیم؟! بگویید باید به کجا فریاد بزنیم وقتی که دبیر کل سازمان ملل دو روز پیش بخاطر اهالی فلسطین که نه؛ بل‌که بخاطر کشته‌های خودش در غزه یک دقیقه -یک دقیقه بیش‌تر از روزهای قبل- سکـــوت کرده است! و البته -بی‌انصافی نکنیم- ظاهراً در ادامه‌ با ابراز شدید نگرانی‌ گفته است: «اِ...»! من «فرعون» را در بیمارستان شفا دیدم که «موسی» را تحت پیگرد قرار داده بود و می‌خواست با قطع اکسیژن بخش اطفال مانع تولدش شود... «هامان» با بمب‌های فسفری خدا را نشانه گرفته بود و گوساله‌ی سامری مثل دوره‌گردها در کوچه‌پس‌کوچه‌های غزه با پوکه‌ی تانک‌های مرکاوا فلوت می‌زد؛ و عجیب نیست که گاوهای شیرده‌ دنیا مسحور صدایش شده بودند! این هرچه باشد آن دنیایی نیست که «گفتگوی تمدن‌ها» وعده‌اش را به بشر مدرن داده بود! انگار تفرعن یهود ما را به دوره‌ی فرعون‌ها پرت کرده است. ما در باریکه‌ای شبیه به «تابوت عهد» و در بیمارستانی شبیه به غسال‌خانه در «عهد تابوت» زندگی می‌کنیم... ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
اگر قطره بودی دوست داشتی کجا بروی؟ قطره ی پاک بهاران،چون شتابان میروی؟ سوی غزه ،یا فلسطین، سوی یاران میروی؟ میروی تا بوسه ای بر چشم معصومان زنی تا بباری مثل باران ،سوی طوفان میروی فتح نزدیک است آری،وعده ی حق صادق است مسجد الاقصی کنی آزاد ،از آن می روی خدیجه درستی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
«مقصد دیار قدس، همپای جلودار» شعر حماسی و فوق العاده زیبای سال ۱۳۶۰ ،چه با حال و هوای این روزهای ما میخوره🇮🇷✌️🇵🇸 وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم گاه سفر آمد؛ نه هنگام درنگ است چاووش می‌گوید که ما را وقت تنگ است گاه سفر شد، باره بر دامن برانیم تا بوسه‌گاهِ وادیِ ایمن برانیم وادی پر از فرعونیان و قبطیان است موسی جلودار است و نیل اندر میان است از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم بانگ از جرس برخاست وای من خموشم دریادلان راه سفر در پیش دارند پا در رکاب راهوار خویش دارند گاه سفر آمد برادر! گام ‌بردار! چشم از هوس از خُرد از آرام‌ بردار! گاه سفر آمد برادر! ره دراز است پروا مکن بشتاب! همّت چاره‌ساز است ره توشه باید عقل را در کار بندیم دل بر خدا، آنگه به رفتن باره بندیم ره توشه باید شب را در دل نشانیم وادی به وادی باره تا بر دل نشانیم باید خطر کردن، سفر کردن، رسیدن ننگ است از میدان، رمیدن، آرمیدن تنگ است ما را خانه، تنگ است ‌ای برادر! بر جای ما بیگانه، ننگ است ‌ای برادر! فرمان رسید: این خانه از دشمن بگیرید! تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید! یعنی کلیم، آهنگِ جان سامری کرد ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم حکم جلودار است بر هامون بتازیم هامون اگر دریا شود از خون بتازیم از دشت و دریا در طلب باید گذشتن بیگاه و گاه و روز و شب باید گذشتن گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم فرض است فرمان بردن از حکم جلودار گر تیغ بارد، گو ببارد نیست دشوار جانان من برخیز! بر جولان برانیم زانجا به جولان تا خط لبنان برانیم آنجا که جولانگاه اولاد یهود است آنجا که قربانگاهِ زعتر، صور، صیداست آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد جانان من! اندوه لبنان کشت ما را بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را جانان من! برخیز باید بر جبل راند حکم است باید باره تا دشت امل راند باید به مژگان رُفت گَرد از طور سینین باید به سینه رَفت زینجا تا فلسطین باید به سر زی مسجد الاقصی سفر کرد باید به راه دوست، تَرک جان و سر کرد جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش آنک امام ما علم بگرفته بر دوش تکبیرزن، لبیک‌گو، بنشین به رهوار مقصد دیار قدس، همپای جلودار ... شعر از پدر شعر انقلاب استاد مرحوم حمید سبزواری ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
پیروزی طوفان‌الأقصی با چشم‌های باز رؤیا را تماشا کن از شیشهٔ شب، صبح فردا را تماشا کن این شام آخر نیست، تازه اول قصه‌ست! مکر خدایت با یهودا را تماشا کن با قاصدک‌ها همسفر شو رو به آینده سرسبز، فروردین صحرا را تماشا کن پلکی بزن پولک به پولک موج شادی را برگشت ماهی‌ها به دریا را تماشا کن طوفان خورشیدی‌‌ست، ای دنباله‌دار من بر بوم شب، رقص شفق‌ها را تماشا کن وقتی که پایت روی فرش موج‌ها لغزید آرامشِ آبی موسی را تماشا کن از حیدر و خیبر بخوان، آینده تاریخی‌ست پیروزی طوفان‌الأقصی را تماشا کن فاطمه عارف‌نژاد ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》