eitaa logo
اشعار زیبا
716 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
135 ویدیو
2 فایل
شما میتواتید اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب مورد علاقه تان را در این کانال پیدا کنید اگر لذت بردید صلواتی برای سلامتی و فرج امام زمان(عج) هدیه بفرمایید https://eitaa.com/joinchat/1623261194C5 @Asharziba تأسیس کانال ۱۳۹۷/۲/۲۰
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌باری ای باران و می شویی زمین را اما نمی شویی دل اندوهگین را... رگباری و سیلی ولی دانم که هرگز آبی بر آتش نیستی، جان حزین را سنگین ترینی، بی شک اما اندکی نیز تسکین نخواهی داد، این غمگین ترین را حسین_منزوی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
اگر قطره بودی دوست داشتی کجا بروی؟ قطره ی پاک بهاران،چون شتابان میروی؟ سوی غزه ،یا فلسطین، سوی یاران میروی؟ میروی تا بوسه ای بر چشم معصومان زنی تا بباری مثل باران ،سوی طوفان میروی فتح نزدیک است آری،وعده ی حق صادق است مسجد الاقصی کنی آزاد ،از آن می روی خدیجه درستی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
«مقصد دیار قدس، همپای جلودار» شعر حماسی و فوق العاده زیبای سال ۱۳۶۰ ،چه با حال و هوای این روزهای ما میخوره🇮🇷✌️🇵🇸 وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم گاه سفر آمد؛ نه هنگام درنگ است چاووش می‌گوید که ما را وقت تنگ است گاه سفر شد، باره بر دامن برانیم تا بوسه‌گاهِ وادیِ ایمن برانیم وادی پر از فرعونیان و قبطیان است موسی جلودار است و نیل اندر میان است از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم بانگ از جرس برخاست وای من خموشم دریادلان راه سفر در پیش دارند پا در رکاب راهوار خویش دارند گاه سفر آمد برادر! گام ‌بردار! چشم از هوس از خُرد از آرام‌ بردار! گاه سفر آمد برادر! ره دراز است پروا مکن بشتاب! همّت چاره‌ساز است ره توشه باید عقل را در کار بندیم دل بر خدا، آنگه به رفتن باره بندیم ره توشه باید شب را در دل نشانیم وادی به وادی باره تا بر دل نشانیم باید خطر کردن، سفر کردن، رسیدن ننگ است از میدان، رمیدن، آرمیدن تنگ است ما را خانه، تنگ است ‌ای برادر! بر جای ما بیگانه، ننگ است ‌ای برادر! فرمان رسید: این خانه از دشمن بگیرید! تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید! یعنی کلیم، آهنگِ جان سامری کرد ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم حکم جلودار است بر هامون بتازیم هامون اگر دریا شود از خون بتازیم از دشت و دریا در طلب باید گذشتن بیگاه و گاه و روز و شب باید گذشتن گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم فرض است فرمان بردن از حکم جلودار گر تیغ بارد، گو ببارد نیست دشوار جانان من برخیز! بر جولان برانیم زانجا به جولان تا خط لبنان برانیم آنجا که جولانگاه اولاد یهود است آنجا که قربانگاهِ زعتر، صور، صیداست آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد جانان من! اندوه لبنان کشت ما را بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را جانان من! برخیز باید بر جبل راند حکم است باید باره تا دشت امل راند باید به مژگان رُفت گَرد از طور سینین باید به سینه رَفت زینجا تا فلسطین باید به سر زی مسجد الاقصی سفر کرد باید به راه دوست، تَرک جان و سر کرد جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش آنک امام ما علم بگرفته بر دوش تکبیرزن، لبیک‌گو، بنشین به رهوار مقصد دیار قدس، همپای جلودار ... شعر از پدر شعر انقلاب استاد مرحوم حمید سبزواری ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
یمنیون عهدنا غزقیون صبرنا عراقیون فخرنا لبنانیون قوتنا ایرانیون جیشونا ----------- ✶ ----------- نحن المقاومون یا ایها الصیهون نحن المقاومون نحن المنتقمون ----------- ✶ ----------- جولان بنویسید وقت است که از قدرت طوفان بنویسید در قحطی و آوارگی و جنگ از معجزه ی صبر مسلمان بنویسید در غربت باریکه ای غزه از غیرت مردان حماس و از وسعت ایمان بنویسید روی کفن کودک این خاک انسان بنویسید انسان بنویسید ----------- ✶ ----------- با اشک بر این خاک مقدس این تربت آلوده به صهیون باران بنویسید صهیون بخوانید شیطان بنویسید ----------- ✶ ----------- یمنیون عهدنا غزقیون صبرنا عراقیون فخرنا لبنانیون قوتنا ایرانیون جیشونا ----------- ✶ ----------- نحن المقاومون یا ایها الصیهون نحن المقاومون نحن المنتقمون ----------- ✶ ----------- از تن بنویسید از جان بنویسید شد وقت براندازیِ صهیون هر روز فراخوان بنویسید لبنان و عراق و یمن و شام در زمره ی یاران بنویسید از وعده صادق از قدرت جمهوری اسلامی ایران بنویسید حکامِ مسلمان صد مرتبه از واژه ی وجدان بنویسید بر صفحه ی خونخواهی صهیون پایان بنویسید ، پایان بنویسید ----------- ✶ ----------- ما را همه امروز رجز خوان بنویسید آماده ی میدان بنویسید ما را همه قاسم ما را همه امروز سلیمان بنویسید مغنیه، ابو المهدی و تهرانی و چمران بنویسید حاج احمد متوسلیان بنویسید از معجزه ی خون شهیدان بنویسید هر جا غلطی سر زد از این دولت جعلی جبران بنویسید از خالق صهیون از گرگ در این معرکه پنهان بنویسید صهیون بخوانید، شیطان بنویسید نحن المقاومون یا ایها الصیهون نحن مقامون نحن المنتقمون ━━━━➳༻❀✿❀༺➳━━━━ ابوذر روحی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
دیدی که دیوپای نمی‌پاید؟ دیدی چه سست، پایگهِ دیو است؟ اینک ببین که آتش نصرالله  در کوچه‌های سرد تلاویو است شک داشتی به نصر خدا، آری  شک داشتی به وعدهٔ نصرالله  ترسیدی از سیاهی و تاریکی  ترسیدی از غروب غمین ماه  در لاک ترس خویش فرو رفتی شک مثل روح رفت در اندامت تا آنکه رعد و برقِ سپاهِ نور انداختند لرزه بر اندامت دیدی ولی، خداست خدا! آری دیدی ولی امام زمان زنده است آری امام، آنکه به یمن او جان تمام اهل جهان زنده است آری امام، آنکه نمی‌خسبد او که همیشه ناظر کار توست در دل اگر که منتظرش باشی او نیز روز جنگ کنار توست آموختی که جنگ دو رو دارد  روزی است با تو، روز دگر بر تو ـ اما کمال توست در آن‌دم که  یکسان شوند نفع و ضرر بر تو - دیدی که شک قرابه‌کشِ ترس است دیدی که ترس نامه‌برِ شک است آموختی که نقشِ یقین تنها بر خاتم شجاع‌دلان حک است دیدی خدا خداست، خدا حق است اویی که حیّ قاهر و جاوید است  حتی اگر که ماه به خون غلتد حاضر امام عصر، چو خورشید است زین پس، تو ای ز پشت یلان برجای! ای تیغ! در نیام مشو در خواب در کارزار، دست ولی را باش هنگام جنگ، فرصت خود دریاب شاید که در سلوکِ شرف، روزی  در غزوه در کنار علی باشی  زنگار روح از دل خود بزدای شاید تو ذوالفقار علی باشی! کشتند کودکان و زنان را، نیز  کشتند کودکی و لطافت را هم در دل تمام جهان کشتند  وجدان و درک و عشق و عطوفت را گفتند سهم ماست زمین اما فرمود آن جناب: «نمی‌پایند خفاشکان که اهل شبیخونند در پیش آفتاب نمی‌پایند» فرمود «انتقام شهیدان را  حتما از این ستمکده می‌گیرم  من نصرِ حیِّ عالیِ اعلایم پس با طلوع مرگ نمی‌میرم» دنیا اگرچه در ید سفاکان، سرشار از ریا و پر از ریو است اما ببین که وعدهٔ نصرالله  تزئین گورهای تلاویو است! «دیوپای»، همان عنکبوت است به زبان فارسی کهن. شعر از : حسن صنوبری ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداح باید اینجوری با موشک بزنه وسط رژیم صهیونیستی 🌹 رهبرم دستور دهد پایتخت تان را موشک باران میکنیم ❤️ ببینید و لذت ببرید. ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
همین خشم و همین غم، مژدۀ آزادی قدس است پریشان در پریشان در پریشان است حال ما شبیه زلف خون‌افشان شام مسجدالأقصی دل ما زیر آوار است در شب‌های بمباران خدایا طاقت ما رفت از کف، لا تُحَمِّلنا... خبرها تلخ و غمگین، سرخ و خونین، داغ‌ها سنگین تپش‌های دل ما دم به دم اَلغَوث و أدرِکنا ببین خون می‌چکد از آیه والتین والزیتون ببین خون می‌چکد از سطر سطر سورۀ إسرا دوباره هق هق نوزادها و روضۀ اصغر دوباره خندۀ کودک‌کشان ظهر عاشورا  به دیده گریه داریم و به ابروها گره، آری نه دارد حزن ما پایان، نه دارد خشم ما پروا ز گریه چشم ما پر شد، خشاب خشم ما پر شد ز خون سیراب خواهد گشت تیغ انتقام ما همین خشم و همین غم، مژدۀ آزادی قدس است می‌آید لشکر ما، کانَ وَعد اللهِ مفعولا مگر آرام می‌گیریم؟ ما و شور خون‌خواهی اگر کشتند در آغوشمان امروز مهمان را شهیدی تازه آمد یا حسین بن علی اینک تو بر این کشتۀ دور از وطن آغوش خود بگشا شعر از: محمد مهدی سیار ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
قضیه همین است کسی خواب فرعونیان را برآشفته کرده کسی برج و باروی نمرودیان را به آتش کشیده کسی پشت ضحاک را سخت مالیده بر خاک کسی قصر شدّاد را داده بر باد کسی ریخته آبروی تماشاچیان را قضیه همین است قضیه همین است اگر ضجه‌ی مادران را شنیدی و چیزی نگفتی اگر کودکان و زنان را در آغوش هم زیر آوار دیدی و چیزی نگفتی اگر التماس و تمنّای گنجشک‌ها در شب زوزه‌ی گرگ‌ها را شنیدی و از خواب خرگوشی خود پریدی و چیزی نگفتی از آزادی و عشق و آبادی و دین و انسانیت دم نزن چون که دیگر حنای تو رنگی ندارد قضیه همین است قضیه همین است جهان مات این صبر و این بردباری جهان تشنه‌ی راز این پایداری جهان خشمگین از قوانین جنگل سیاستمداران خونخوار انگل جهان خسته از آن هیولای ملعون همان دستِ تا مرفق آلوده در خون قضیه همین است قضیه همین است ستم چیست؟ ظلم و فریب و دروغ و زر و زور و تزویر و طغیان و سرکوب و تهدید و تبعید و غصب و فساد و نفاق و ریاکاری و آتش‌افروزی و قلدری و هیاهو و گردن‌کلفتی و بی‌شرمی و قتل و نابودی و یاوه‌گویی و انکار و کتمان و جنگ روانی و آدم‌ربایی و کودک‌کشی و بلای جهانی! قضیه همین است قضیه همین است تقاص تو ای سروِ در خون طپیده تقاص تو ای ملت زخم‌دیده تقاص تو ای اشک و خون و حماسه تقاص تو ای ناله‌ی استغاثه تقاص تو ای مانده تنها و بی‌کس تقاص تو ای سرزمین مقدّس تقاص تو خشکاندن ریشه‌ی شیطنت‌ها تقاص تو پایان دوران وحشی‌صفت‌ها تقاص تو آزادی مملکت‌ها قضیه همین است قضیه همین است قضیه همین ماندن و ایستادن در اوج زمستان، گل تازه دادن قضیه همین بی‌تفاوت نبودن همین مُشت‌ها، مشت‌های تو و من قضیه همین خستگی‌ناپذیری دلیری دلیری دلیری دلیری قضیه همین است، عشق و توسّل قضیه همین است، صبر و توکّل همین شانه در شانه، بازو به بازو همین ربُّنا الله ثمّ استَقاموا فداکاری و اتّحاد و شهامت قضیه همین است، این استقامت همین استقامت همین استقامت همین استقامت همین استقامت... شعر از: مهدی جهاندار ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》