هدایت شده از سید | رحیل
seir.pdf
7.55M
📚انواع سیرهای مطالعاتی مجموعه آثار استاد شهید مطهری (ره)
برای 🔻
🔹دانش آموزان
🔹دانشجویان
🔹طلاب
🔹اقشار مختلف
👈(به پست بعدی هم توجه ویژه داشته باشید) 👉
#سیر_مطالعاتی
#شهید_مطهری
@rahille_ir
اینکه تو #نمایشگاه_کتاب، به دانشجوها و طلبهها و هیئت علمی بن کتاب میدن اما به معلمها و دانشآموزها نمیدن؛ معنای عمیقی داره!
معناش اینه که ما از شما انتظار کتابخوانی نداریم. بچسبید به کارتون. آفَلین.
[ @asraneh313 ]
با هر کی بگردی همون شکلی میشی.
اگه با کسی رفیقی که راحت دهنشو باز میکنه و فحش چیزدار میده، یه کم دیگه تو از اونم بدتر میشی.
اگه رفیقت اهل نماز شبه، تو رو هم کمکم نماز شبخون میکنه.
اگه اهل دختر بازی باشه، برای تو هم عادی میشه.
همینطوره رفیق درسخون و کتابخون و ورزشکار و غیره.
برای همین ظرافت انتخاب رفیقه که تو قرآن میگه در قیامت، بعضیها وقتی معلوم میشه اوضاعشون خرابه میگن: تف تو روحم. کاش فلانی رو به دوستی نمیگرفتم. (نقل به مضمون آیه ۲۸ سوره فرقان).
این ماجرا اینقدر تو زندگی مهمه که در آینده شغلی و موفقیت شغلی و سبک زندگی آدم اثر داره.
رفیق اونقدر مهمه که اگه مسئول هم باشی، و دوروبریهات یه عده آدم شاسیبلند و غرق در رفاه و مقیمِ دبهی روغنِ سفرهی انقلاب باشند، اخلاق اونها روی تو تاثیر میذاره و دیگه نمیفهمی حال اون مردمی رو که سالها دنبال یه وام میگردند یه پراید بخرند و وقتی پول دستشون میاد میبینند با اون وام فقط میتونند لاستیک ماشین رو بخرند.
نمیفهمی و دهن گشادت رو باز میکنی و نه تنها عرضهی کم کردن غم مردم رو در این اوضاع نداری، با ابراز فضلههایت نمک روی زخمشون هم میپاشی و میگی: به فلانی شاسیبلند دادند که دادند؛ حالا شاسیبلند مگه چی هست؟!
بله رفیق جان! خلاصه اینکه دوستی با نخالهها باعث گندیده شدن خودت میشه.
🍃🍃🍃
پ.ن: اصلا هم این پست سیاسی نبود.😋
🍃🍃
◇◇◇
✍#تقی_شجاعی
[ @asraneh313 ]
یکی از فانتزیهام این بود که به قدر فهم خودم درباره فلسفه آفرینش بنویسم.
و به لطف خدا این شد که "شریان" متولد شد.
#شریان
#تقی_شجاعی
#کتابستان_معرفت
[ @asraneh313 ]
عصرانه (تقی شجاعی)
یکی از فانتزیهام این بود که به قدر فهم خودم درباره فلسفه آفرینش بنویسم. و به لطف خدا این شد که "شر
"روزی که عهدنامهی ورود به جهان را امضا میکردم هیچ گمانم این نبود که در دورانی به زمین پرتاب شوم که دمِ دستترین هوای حیات، گناه باشد."
🍃🍃🍃
یک بار یک جا گفتم: "اگر به عهد اَلَست برمیگشتم یا عهدنامهی ورود به جهان را امضا نمیکردم یا شرطهای ضمن عقد برایش میگذاشتم."
این همیشه برایم سوال بود که اگر برگردم به آن دوران، یا دورهای که حق انتخاب زندگی داشتم، یا کمی جلوتر؛ در دوران جنینی، آیا باز پا به این دنیا میگذاشتم؟ یا عطای لقایش را به آدمهای بهدردبخورتر میبخشیدم؟ میگفتم نبودن بعضیها مثل من آیا بهتر از بودنشان نبود؟
در قدمبهقدم مسیر پیادهروی که به قلهی زندگیِ آدمها؛ به حسین ع، میرسید، این سوال من بود. و همین شد که قصهی "شریان" در لابهلای گردوغبار دنیای غریبی که برایش زیادی بودم شکل گرفت و سالها بعد، شد اینی که هست و شاهد آن هستید.
"و شاهد و مشهود."
🍃🍃
داستان "شریان" در بستر سفر پیادهروی اربعین رخ میدهد و تلاش دارد چالشوارانه ناخنکی بزند به سبک زندگی انسان در عصر امروز و ساختارهای اجتماعی و گناهانی که او را از مقصد اصلی خویش دور ساختهاند.
باشد که مورد عنایت درگاه کسی که جیرهخوارِ نمکِ روضههایش هستیم قرار گیرد.
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
#شریان #تقی_شجاعی #کتابستان #پیادهروی_اربعین #رمان_اربعینی #امام_حسینع
[ @asraneh313 ]
May 11
📢برای اونهایی که میخوان از نمایشگاه کتاب، کتابهای خوب بخرند یا حتی ورق بزنند:😎😂🚶♂
"پلنگ زخمی" و "شریان"👈 راهروی ۱۷؛ غرفه ۶، #انتشارات_کتابستان
"وقتی بابا رئیس بود"👈 راهروی ۱، غرفه ۷، #انتشارات_کتاب_جمکران
"احتناک"👈 جنب ورودی ۸۸، غرفه ۲۶، #نشر_معارف
[ @asraneh313 ]
خوندن خاطرات دهه شصت انقلاب و مسئولان آن دوران، این جسارت رو به ما میده که به مسئولان امروز، صریح عرض کنیم:
اگر میخواستید راحت باشید بیخود کردید مسئول شدید.
[ @asraneh313 ]