فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌ماجرای یک پرسش و پاسخ چالشی بین استاد پناهیان و یک دانشجو
🔻وقتی دانشجو پرسید: از کجا بفهمم آقا مورد تأیید امام زمان(عج) هستن؟!
تلگرام | بله | سروش | روبیکا | اینستاگرام | آپارات | سایت
#تصویری
@Panahian_ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
خدا را شکر🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
ای دی منشی جهت هماهنگی👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
امشب براتون یک #چالش دارم لطفا همگی پاسخ بدید👇 شما قناعت و ساده زیستی را در چه حد می دانید⁉️⁉️
#پاسخ_چالش
#ارسالی_مخاطبین👇
سلام و ادب
در مورد ساده زیستی فرمودین
تجربه شخصیم اینکه
دیدگاهم اینه که آدم باید در حد رفع نیازش دنبال چیزی باشه
یه زمانی مثلا اول زندگی مشترک موقع خرید جهیزیه سال ۸۵ خانواده من اصرار میکردن مبل بخرم اما واقعا احساس نیاز نمیکردم بعد که بچه دار شدم بازم همین طور حتی میدیدم خانواده هایی که بچه کوچیک دارن مبل براشون شده دست و پا گیر از طرفی باید جوش کثیفی مبل و خراب نشدنشو بزنن یا بچه از روی مبل نیفته
اما دوستانم با بچه هاشو منزل من راحت بودن چون وسیله دست و پاگیری نداشتم
بعد ۱۷سال زندگی مشترک الان نیاز به مبل پیدا کردیم خریدیم
برای داشتن هر چیزی بنظرم برای زندگی سالم و ساده ،همین ملاک، راه تصمیم گیری و باز میکنه
اینجوری آدم گرفتار مقایسه خودش با دیگران نمیشه.یاعلی
#پاسخ_چالش
#ارسالی_مخاطبین👇
سلام. وقت بخیر،
بله قناعت در خریدلباس، قناعت در خرید گوشت ومرغ، حتی گاهی میوه.
معمولا مراعات همسرمو میکنم. انقد قسط زیاده که روم نمیشه درخواست داشته باشم.
انقد که دیگه خودش میگه لباساتون تکراری شده،
کمددخترمو رفت بازکرد دید لباساشو و بعد آهی کشید و گفت... باید براتون لباس بخرم.
ولی بنظرم قناعت زیادم خوب نیست.
آدم عقب میمونه از رشد کردن.
وسیله خونه حتی ریزی جات لااقل ماهی ی چیز باید خرید.
لباس انقد قناعت میکنیم من و بچه ها که گاهی عقد وعروسی، لباس قرضی میپوشیم که هدیه مراسم رو بدیم...
ولی پدرخانواده نباید سواستفاده از قناعت کنه، خودش باید برنامه خرید لوازم و لباس بریزه، نه اینکه فقط قسط و خوراک باصطلاح بخور و نمیر.
همکلاسی های دخترم اکثرا پول تو جیبی هفتگی یا ماهانه میگیرن ولی همسرم سوپری کارگرن و چون این بساطو میارن، دیگه پول تو جیبی معنایی نداره. حتی هفته ای ده تومنو به بچه ها یکی دوبار میدن، بعد نمیدن.
به منم فقط پول نون و سبزی و.. میدن
پول تو جیبی مخصوص خودم نداریم.
ولی برای مهمان....
تو خونه ما اینجوریه که برا مهمون گوشت و مرغ بایدی هستش، میوه حتما میخریم
یعنی اگه کسی زنگ بزنه که میخام بیام سربزنم بهتون، حتما ناهار شام میگیم بیاد اگه اومد که اومد وگرنه میوه و تنقلات پذیرایی میکنیم.
یا کیکی خودم میپزم مثلا براشون.
خلاصه که حتی اگه اون مهمون رابطه خوبی هم نداشته باشیم و ب نوعی دلخوری باشه بین مون ولی بازم قانون خونمونه که مهمون حبیب خداست و ارزشش برامون ی جور دیگه ست.
مخصوصا که به تازگی یه حدیثی شنیدم که مهمون باخودش برکت میاره و گناه اهل منزل رو موقع رفتن، خارج میکنه
ولی بعضی ها این حدیثو فقط برا عزیزکرده هاشون قبول دارن.
بااونا که سالی چندبار رفت وآمد و تماس تلفنی و تصویری دارند.
کسی که سالی یکبار بره خونشون،
براشون حکم مزاحم رو داره.
انقد سرد برخورد میکنن، کنایه میزنن که پشیمون میشی از صله رحم ت. هی تو دلت میگی بخاطر خدا اومدم، اومدم که قطع رابطه نباشه. اومدم که دل همسرمو شادکنم.
حالا فامیل درجه یک ها، درجه دو هم نه.
تو این مرحله به صبر و توکل میرسی.
به چشم پوشی میرسی ولی متاسفانه همش ته دلت ازشون دلخوری و به همسرتم نمیگی که کدورت پیش نیاد.
اصلا یه سوال...
من پرسیدم گفتن که صله رحم فقط به رفت و آمد نیستش
به احوالپرسی و جویای حال طرف مقابل شدنم هست.
خوب حالا شخصی یک شهردیگه زندگی میکنه و کلا سالی یکبار هم احوال نوه هاشم نمیپرسه ولی ما (من عروس، و نوه ها)
گهگاهی تماس میگرفتیم و احوال میپرسیدیم. حتی سالی یکبارم خونمون نمیاد. به شهر ما میاد ولی خونه ما نمیاد.
من دیگه نمیخام بهش زنگ بزنم، پیامم نمیدم دیگه. چون ایشون وقتشو برا همه آزادمیکنه، احوال پرس همه هستش ولی ما نه.
ولی به نوه ها گاهی میگم زنگ میزنن، خودشون حرف میزنن.
نمیخام روابط بزرگی کوچیکی ازبین بره.
حرمت او حفظ بمونه برا نوه ها ولی خودم تصمیم گرفتم فقط اگه حضوری همسرم ببره.
باخودم میگم 3بار من زنگ میزنم، او یکبارم تمایل نداره برا ارتباط.
از قدیم گفتن رفت و آمد.
من آمدی نمیبینم، نه تلفنی، نه حضوری
#ارسالی_شما👇
کاش میشد این چیزای که راجب همسر داری و اینا تو کانال تون هست میشد یا کتاب که میتونستم بخونیم و عمل کنیم
من از صبج دارم نکات شو مینویسم که چ کار کنم چ طور رفتار کنم با همسرم و...
واقعا خیلی مفیده
اگر بخوام یک کتاب ازش درست کنیم
نیاز به کمک دارم
آیا کسی هست مرا یاری کند⁉️
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#همسرداری💞 #سیاستهای_زنانه_۱۱۳😍👏 رازهایی درباره مردان که باید هر خانمی بداند👌 روشهای جلب محبت هم
#همسرداری💞
#سیاستهای_زنانه_۱۱۴😍👏
رازهایی درباره مردان که باید هر خانمی بداند👌
روشهای جلب محبت همسر🤗👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا دیگه عاشق همسرم نیستم؟
⭕️ چطور یک زوجی که زندگی رو با عشق شروع میکنند، بعد از مدت کمی به تنفر از یکدیگر میرسند؟
🔰 #استاد_پناهیان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💞✵─┅┄
خانم عزیز
اقای محترم👇
💞خوشبختی،
بهایی دارد، پس اگر در پی خوشبختی هستید باید؛👇
خودخواهی را کنار بگذارید
در ایثار پیش قدم شوید و
آرامش،
صبوری و
گذشت را فراموش نکنید.👌💞
🔺آقای محترم
👈از عوامل ایجاد همدلی،
🍃شنونده خوب بودن است
به همسرتان اجازه دهید احساساتش را به راحتی بیان کند
و به گونه ای برخورد کنید که بداند سعی
میکنید مانند او به مشکل نگاه کنید.👌
❤️خانم عزیز👇
👈مردها دوست دارند همسرشان به آنها انرژی دهد؛
حتی اگر خودشان فردی آرام باشند!👌
شاد باشید و شوخطبع و البته ظرفیت و جنبه خود را هم بالا ببرید😊🥰
💞 زنان و مردان شوخطبع،
زندگی زناشویی و ازدواج موفقتری نسبت به زنان و مردان باهوش، جدی و عبوس دارند...!😌👍
💞تفریحات مختلف را با هم تجربه کنید. سعی کنید بیشتر در اجتماع و کنار هم حاضر باشید،
قرار بگذارید وقتی با هم بیرون میروید برنامهای برای شاد کردن هم داشته باشید...🥰😉
آقای محترم👇
اگر همسرت رو به همراه خانواده ات مسافرت بردی،
باید بیشتر بهش توجه کنی
🔺هر چقدر هم که با خانواده شما راحت باشه
به طور مستقیم به تو وابسته است و به توجهات نیاز داره👌
حتما دقت کنید👆
در این مورد از سمت خانم ها در مشاوره ها،شکایت زیاد داریم✅👆
#دلبرانه😍💞
خواستَمبگَم 😍
چقَدرقَشنگهکهِمَن"؏ـِشْق"رو
با آدم ِدُرستیمِثلِتـُو
تجربهکَردَم💞
بِمونیٖ براٰم بِهترینَم :))❤️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۴۷)
#تینا
#قسمت_۲۴۷
مشتاقانه چشم دوختم در نگاهش، همانطور با لبخند نگاهم کرد:
-تینا جان، سعی می کنم چیزی نگم، ولی دلم می خواد خودت بشینی و به زندگیت و اعمالت فکر کنی. دلم می خواد خودت دلیل ناآرامی خودت و تشنج خانواده ات را پیدا کنی. البته همه مون باید این کار رو کنیم. البته برای تمرکز ذهنت هم راهکار دارم.
این بار ریحانه با تعجب گفت:
-ماشاءالله منم دیگه موندم. شما این همه اطلاعات رو از کجا آوردید. یعنی این همه مطالعه دارید کنار درس هاتون؟
-مطالعه که بله باید همیشه باشه. ولی من به یک منبع دیگه هم وصل شدم.
لبخندی زد و منتظر نگاهمون کرد.
من و ریحانه، با تعجب به هم نگاه کردیم. ولی ساحل لبخند به لب و آرام نگاه می کرد.
سخت مشتاق بودم که سر از این راز در بیاورم.
خانم محمدی با همان چهره خندانش گفت:
-زیاد خودتون رو ادیت نکنید. این راز رو فردا براتون می گم. البته بنا به دلایلی امشب نمی شه.
اصرارهای ریحانه فایده ای نکرد. بالاخره تسلیم شدیم. منتظر شدیم تا بحث را ادامه دهد.
با دیدن چهره منتظر ما، اشاره به ساعت کرد:
-تا اذان صبح وقت زیادی نمونده. خب بحث رنج ها رو جمع بندی کنیم. تا به بحث آرامش برسیم.
پس ما چند نوع رنج داریم؟
ریحانه سریع گفت:
-دو نوع بود دیگه. خوب و بد. خوب رو برای رضای خدا انتخاب می کنیم. رنج بد رو هم که معمولا خودمون باعث بوجود اومدنش هستیم.
وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد:
-اصلا مثال می زنم. همان رنج بیدار شدن از خواب برای نماز خوندن، می شه رنج خوب. رنجِ اطاعت از دستور پدر و مادر، رنجِ درس خوندن. رنجِ روزه گرفتن و خیلی رنج های خوب دیگه که خودمون انتخاب می کنیم تا خدا ازمون راصی بشه رشد کنیم.
رو به خانم محمدی کرد:
-درسته خانم؟ البته رنج های بد رو خودتون مثال بزنید.
-بله درسته. رنج بد، مثل رنجی که در اثر گناه کردن یا اشتباه کردن برامون بوجود میاد.
نا خدا گاه نگاهم روی جای بخیه های دستم سُر خورد. یاد بیمارستان و رنج هایی که کشیدم در ذهنم شکل گرفت. بعد از مدت ها یاد خوابم افتادم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۴۸)
#تینا
#قسمت_۲۴۸
چهره های وحشتناکی که در خوابم در حال عذاب شدن بودند، جلوی چشمم نقش بستند. دستم را روی دهانم گذاشتم. یاد مهتاب افتادم، گرفتار بود. داشت مرا با خود به پایین می کشید.
نمی دانم ساحل در چهره ام چه دید که دستم را گرفت و تکانم داد:
-تینا، چی شده؟ چرا این طوری شدی؟
جلوی اشک هایم را نتوانستم بگیرم. با نگرانی گفت:
-چی شد؟ از چی ناراحت شدی؟
نتوانستم چیزی بگویم. فقط از ته دل اشک می ریختم.
در آغوش گرمش احساس بهتری داشتم. انگار تمام آن صحنه ها جلوی چشمم بود و انگار همان موقع اتفاق می افتاد. خانم محمدی لیوان شربت گلاب را نزدیک آورد:
-فکر نمی کردم از حرف هام به هم بریزی. ببخش عزیزم، منظوری نداشتم. خودم هم همیشه به رنج های زندگیم فکر می کنم تا ببینم علتش چیه. به جای شکایت کردن از خدا، سعی می کنم به خودم بپردازم و علت ها رو در زندگیم جستجو کنم تا اگر در توانم بود حل و فصل شون کنم.
لیوان را به لبم چسباند و با اصرارش، چند جرعه نوشیدم. برای اینکه همه را از نگرانی نجات دهم. نفس عمیقی کشیدم و بعد از کمی مکث گفتم:
-به خاطر صحبت های شما نیست. مرتب یاد گذشته می افتم و خاطرات تلخم. یاد خواب های وحشتناکم افتادم. خیلی ترستناک بود.
-خب برای ما هم بگو عزیزم تا سبک بشی.
خودت رو اذیت نکن.
دوباره نفس عمیقی کشیدم. ساحل دستم را آرام فشار داد و پلک هایش را روی هم فشرد. ریحانه نزدیک تر شد:
-من ترسو نیستما، ولی اگه خیلی وحشتناکه بی خیال شیم.
خانم محمدی با لبخند گفت:
-می گه خواب، واقعیت که نداره. پس جای ترس و نگرانی نیست.
رو به من کرد:
-بگو ببینم چی باعث شده اینقدر یک دفعه به هم بریزی.
سرم را تکان دادم. شاید با تعریف کردن این خواب های وحشتناک، برای همیشه سبک شوم و دیگر از به یاد آوریشان اذیت نشوم. حتما خانم محمدی مثل همیشه راهکاری برایم دارد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
من سه سالی هست که برای حل مشکلم با ایشون در ارتباط هستم
در واقع وقتی به تنگنا میرسم و هیچکسرو محرم اسرار زندگیم نمیدونم فقط با ایشون تماس گرفتم یا خدمتشون پیام دادم
ایشون هم واقعا خواهرانه و به طریقی که مورد ضایت خداست بندهرو راهنمایی کردن
راهکارهای خوبشون اول باعث آرامش درونیم شد و باعث شده بهتر بتونم هم با مشکلم کناربیام هم جوری ادامه بدم که انشاءالله حل بشه هر چند که زمانبره ولی با توکل بر خدا امیدوارم به نتیجه برسم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
ان شاءالله آرامش سهم قلب مهربانتان باشد
ای دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490