🔴 #توقع_نابجا
💠 زن و شوهر نباید #توقع داشته باشند بعد از اینکه همسرشان با او ازدواج کرد تمام روابط، تفریحها، دوستان و دل مشغولیهایش را #فراموش کند و همه وقت و توجه خود را به او #اختصاص دهد.
💠 این توقع و محصور کردن همسر، مانع از ایجاد ارتباط #صمیمی و موثر است.
💠 و یقیناً روز به روز از #محبوبیت شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته میشود.
💠 همراهی شما با علاقهمندیها و تفریحات سالمِ همسرتان نقش مهمی در #محبوب شدن شما و گرم شدن روابطتان دارد.
🔴 #توقع_نابجا
💠 زن و شوهر نباید #توقع داشته باشند بعد از اینکه همسرشان با او #ازدواج کرد تمام روابط، تفریحها، دوستان و دل مشغولیهایش را فراموش کند و همه وقت و توجه خود را به او اختصاص دهد.
💠 این توقع و محصور کردن #همسر، مانع از ایجاد #ارتباط #صمیمی و موثر است.
💠 و یقیناً روز به روز از #محبوبیت شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته میشود.
💠 همراهی شما با علاقهمندیها و تفریحات سالمِ همسرتان نقش مهمی در #محبوب شدن شما و گرم شدن روابطتان دارد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #مرگ_فرضی
💠 آیا دیدهاید هر کس از دنیا میرود عزیزان و بازماندگان مرحوم تا مدّتها، هرکس را میبینند خوبیهای مرحوم را بازگو میکنند؟ غالباً مرگ عزیزان و غم از دست دادن آنها، خط پایان افکار منفی و حتّی کینه و کدورتهای انسانهاست.
💠 گاه در خلوت خود بویژه سکوت شبانه، فرض کنید همسرتان به رحمت خدا رفته است و با این #مرگ_فرضی، تمام صحنههای زندگی با همسرتان را مانند یک فیلم از جلوی چشم خود عبور دهید. هم به خوبیهای او بیاندیشید و هم به کوتاهیها و کمکاریهای خود در همسرداری عمیقاً فکر کنید.
💠 این تکنیک میتواند سازنده باشد و روابط همسران را #حسنه و #صمیمی کند. تداوم بهکارگیری این تکنیک میتواند غرورها، کینهها، بدبینیها و نامهربانی را کمرنگ و یا نابود کرده و رفتارهای تند را #تعدیل نماید.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔴 #گاز_و_ترمز_زندگی
💠 یک ماشین هم نیاز به #ترمز دارد و هم محتاج گاز است. اگر فقط ترمز داشته باشد اصلاً حرکت نمیکند و اگر فقط #گاز داشته باشد حرکت میکند امّا هر لحظه ممکن است تصادف کرده یا در درّه سقوط کند.
💠 اگر بخواهیم در زندگی مشترک نقش گاز و ترمز را مشخص کنیم #صلابت در عقیده و پایبندی به حلال و حرام نقش ترمز را دارد و #صمیمیّت در رفتار و گفتار و خوش خلقی، نقش گاز را دارد.
💠 گاهی زن یا مرد برای امر به معروف و نهی از منکر در خانه فقط از خود #صلابت در عقیده را نشان میدهند و بعضاً با داد و بیداد و بداخلاقی نسبت به رعایت حلال و حرام با همسر خود رفتار میکنند. حتّی گاهی پس از نشان دادن صلابت و پایبندی خود به حلال و حرام با همسر خود #قهر کرده و یا رابطهشان را با همسر، #سرد میکنند.
💠 از آن طرف زن و شوهرهایی هستند که نسبت به حلال و حرام در زندگی و اعمال غیر شرعی و #گناه همسرشان، هیچ صلابت و پایبندی نشان نمیدهند و غیرت دینی ندارند گرچه در ظاهر با همسرشان خوشرفتار و #صمیمی هستند امّا این شیوه نیز بسیار خطرناک است و به تدریج و موریانهوار، پایههای زندگی را تخریب کرده و طبق وعدهی الهی باعث #سقوط زندگی در آتش و فتنههای نامحسوس میشود.
💠 شیوهی #صحیح اسلامی این است که باید اقتدار و صلابت دینی به همراه مهربانی و #صمیمیّت در رفتار باشد. یعنی هر کدام از زن و مرد باید برای همسر خود فرد #مقتدرِ_مهربان باشد.
💠اگر دینداری و صلابت در عقیده به همراه اخلاقنرم، مهربانی و خوشزبانی باشد #لذّت و آرامش را در زندگی چندین برابر خواهد کرد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
🔴 #صمیمیت_و_احترام
💠 هرچقدر هم که با همسرتون #صمیمی و راحت هستید، ولی سعی کنید یه سری احترامها را همیشه حفظ کنید!
🔰 #صمیمیت جای خود
🔰 #احترام هم جای خود
💠 مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به همسرتون بود یه عذرخواهی بکنید!
💠 یا وقتی میخواهید چیزی به دستش بدهید از کلمهی "بفرمایید" استفاده کنید!
💠 یا وقتی صداتون کرد از کلمه "جانم و..." استفاده کنید!
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #مرگ_فرضی
💠 آیا دیدهاید هر کس از دنیا میرود عزیزان و بازماندگان مرحوم تا مدّتها، هرکس را میبینند خوبیهای مرحوم را بازگو میکنند؟ غالباً مرگ عزیزان و غم از دست دادن آنها، خط پایان افکار منفی و حتّی کینه و کدورتهای انسانهاست.
💠 گاه در خلوت خود بویژه سکوت شبانه، فرض کنید همسرتان به رحمت خدا رفته است و با این #مرگ_فرضی، تمام صحنههای زندگی با همسرتان را مانند یک فیلم از جلوی چشم خود عبور دهید. هم به خوبیهای او بیاندیشید و هم به کوتاهیها و کمکاریهای خود در همسرداری عمیقاً فکر کنید.
💠 این تکنیک میتواند سازنده باشد و روابط همسران را #حسنه و #صمیمی کند. تداوم بهکارگیری این تکنیک میتواند غرورها، کینهها، بدبینیها و نامهربانی را کمرنگ و یا نابود کرده و رفتارهای تند را #تعدیل نماید.
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #توقع_نابجا
💠 زن و شوهر نباید #توقع داشته باشند بعد از اینکه همسرشان با او ازدواج کرد تمام روابط، تفریحها، دوستان و دل مشغولیهایش را #فراموش کند و همه وقت و توجه خود را به او #اختصاص دهد.
💠 این توقع و محصور کردن همسر، مانع از ایجاد ارتباط #صمیمی و موثر است.
💠 و یقیناً روز به روز از #محبوبیت شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته میشود.
💠 همراهی شما با علاقهمندیها و تفریحات سالمِ همسرتان نقش مهمی در #محبوب شدن شما و گرم شدن روابطتان دارد.
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #گاز_و_ترمز_زندگی
💠 یک ماشین هم نیاز به #ترمز دارد و هم محتاج گاز است. اگر فقط ترمز داشته باشد اصلاً حرکت نمیکند و اگر فقط #گاز داشته باشد حرکت میکند امّا هر لحظه ممکن است تصادف کرده یا در درّه سقوط کند.
💠 اگر بخواهیم در زندگی مشترک نقش گاز و ترمز را مشخص کنیم #صلابت در عقیده و پایبندی به حلال و حرام نقش ترمز را دارد و #صمیمیّت در رفتار و گفتار و خوش خلقی، نقش گاز را دارد.
💠 گاهی زن یا مرد برای امر به معروف و نهی از منکر در خانه فقط از خود #صلابت در عقیده را نشان میدهند و بعضاً با داد و بیداد و بداخلاقی نسبت به رعایت حلال و حرام با همسر خود رفتار میکنند. حتّی گاهی پس از نشان دادن صلابت و پایبندی خود به حلال و حرام با همسر خود #قهر کرده و یا رابطهشان را با همسر، #سرد میکنند.
💠 از آن طرف زن و شوهرهایی هستند که نسبت به حلال و حرام در زندگی و اعمال غیر شرعی و #گناه همسرشان، هیچ صلابت و پایبندی نشان نمیدهند و غیرت دینی ندارند گرچه در ظاهر با همسرشان خوشرفتار و #صمیمی هستند امّا این شیوه نیز بسیار خطرناک است و به تدریج و موریانهوار، پایههای زندگی را تخریب کرده و طبق وعدهی الهی باعث #سقوط زندگی در آتش و فتنههای نامحسوس میشود.
💠 شیوهی #صحیح اسلامی این است که باید اقتدار و صلابت دینی به همراه مهربانی و #صمیمیّت در رفتار باشد. یعنی هر کدام از زن و مرد باید برای همسر خود فرد #مقتدرِ_مهربان باشد.
💠اگر دینداری و صلابت در عقیده به همراه اخلاقنرم، مهربانی و خوشزبانی باشد #لذّت و آرامش را در زندگی چندین برابر خواهد کرد.
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #صمیمیت_و_احترام
💠 هرچقدر هم که با همسرتون #صمیمی و راحت هستید، ولی سعی کنید یه سری احترامها را همیشه حفظ کنید!👌
🔰 #صمیمیت جای خود
🔰 #احترام هم جای خود
💠 مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به همسرتون بود یه عذرخواهی بکنید!
💠 یا وقتی میخواهید چیزی به دستش بدهید از کلمهی "بفرمایید" استفاده کنید!
💠 اگر کاری ولو کوچک مثل دادن قاشق به دستتان، انجام داد از او با یک کلمهی "ممنونم" تشکر کنید!👏
💠 یا وقتی صداتون کرد از کلمه "جانم و..." استفاده کنید!😍💖
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #مرگ_فرضی
💠 آیا دیدهاید هر کس از دنیا میرود عزیزان و بازماندگان مرحوم تا مدّتها، هرکس را میبینند خوبیهای مرحوم را بازگو میکنند؟ غالباً مرگ عزیزان و غم از دست دادن آنها، خط پایان افکار منفی و حتّی کینه و کدورتهای انسانهاست.
💠 گاه در خلوت خود بویژه سکوت شبانه، فرض کنید همسرتان به رحمت خدا رفته است و با این #مرگ_فرضی، تمام صحنههای زندگی با همسرتان را مانند یک فیلم از جلوی چشم خود عبور دهید. هم به خوبیهای او بیاندیشید و هم به کوتاهیها و کمکاریهای خود در همسرداری عمیقاً فکر کنید.
💠 این تکنیک میتواند سازنده باشد و روابط همسران را #حسنه و #صمیمی کند. تداوم بهکارگیری این تکنیک میتواند غرورها، کینهها، بدبینیها و نامهربانی را کمرنگ و یا نابود کرده و رفتارهای تند را #تعدیل نماید.
@asraredarun
🔴 #صمیمیت_و_احترام
💠 هرچقدر هم که با همسرتون #صمیمی و راحت هستید، ولی سعی کنید یه سری احترامها را همیشه حفظ کنید!
🔰 #صمیمیت جای خود
🔰 #احترام هم جای خود
💠 مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به همسرتون بود یه عذرخواهی بکنید!
💠 یا وقتی میخواهید چیزی به دستش بدهید از کلمهی "بفرمایید" استفاده کنید!
💠 اگر کاری ولو کوچک مثل دادن قاشق به دستتان، انجام داد از او با یک کلمهی "ممنونم" #تشکر کنید!
💠 یا وقتی صداتون کرد از کلمه "جانم و..." استفاده کنید!
@asraredarun
🍁
📌 #تا_خدا_فاصله_ای_نیست
#قسمت1
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته خدمت تمامی خواهران و برادرانم
من #شیون هستم و میخواهم به امید خدا سرگذشت #هدایت برادرم براتون بگم ، تا بدانیم که هیچ وقت برای #توبه دیر نیست حتی اگر مثل برادر من #کمونیست باشید... بله کمونیست برادرم یک آدم #بی_دین بود...
👌🏼اول میخواهم از خانوادم بگم که بدانید چه خانواده داریم... ما 4 فرزند هستیم اول خواهر بزرگم که #ازدواج کرده و تو یه شهر دیگه ست بعد برادرم و من و برادر کوچکم ، پدر و مادرم به حمد خدا #نماز میخوندن ولی زیاد از دین نمیدونستن به قول پدرم نماز ما از روی #عادت هست نه از روی #عبادت
ولی در عین حال خانواده #شاد و خیلی #صمیمی بودیم پدر مادرم واقعا #عاشق هم بودن به حدی که تمام طایفه میگفتن که دارن برای هم #فیلم بازی میکنن پدرم هر موقع که از سر کار میامد مادرم هرچی دستش بود میزاشت زمین و میرفت #استقبال پدرم و خیلی صمیمی باهم خوش بش میکردن طوری که انگار پدرم #مسافرت طولانی بوده و برادرم اگر خونه بود به شوخی میگفت : دست مادر منو میگیری؟ زمینت بزنم پیرمرد...
پدرم میگفت به تو چه پدر سوخته زن خودمه تو چیکاره ای و با هم #شوخی میکردن از یه طرف که هر دوتاشون قلقلکی بودن مادرم هر دوتاشون رو #قلقلک میداد و با هم شوخی میکردیم طوری میخندیدیم که گاه گاهی همسایه ها میگفتن شما همیشه به چی میخندید!؟
و این شوخی ها صمیمیت ما رو چند برابر کرده بود و ناگفته نماند که #احترام زیادی برای بزرگترها قائل بودیم به طوری که پدرم میگفت تو طایفه ما اگر بزرگ طایفه بگه که زنتو طلاق بده کسی حق #اعتراض نداره
و این احترام به جای خودش خیلی خوب نیست...
💫و اما #سرگذشت زندگی برادرم...
برادرم 16سال داشت و خیلی #علاقه به #کتاب خواندن داشت بیشتر کتاباش راجب #کمونیستی یا #روانشناسی بود و روزبروز تو دنیای
بی دینی فرو میرفت و کسی اعتراض نمیکرد و چیزی بهش نمیگفتن...
چون توی #اخلاق و #ورزش آدم #موفقی بود خیلی #مودب و #خوش_رفتار بود و تو ورزش کمربند سیاه کاراته #کیوکوشین داشت و تا حالا کسی پشتش رو به زمین نزده بود و این #افتخار پدر و عموم بود که همه جا پوزش رو میدادن که کسی تو طایفه نمیتونه پشت #احسان ما رو زمین بزنه ، و از هیچ چیزی کم نداشت #ماشین #پول #لباس های #مد روز...
😔از کتابهایی که میخوند #کفرگویش روزبروز بیشتر میشد، تا اینکه یه شب پدرم خونه نبود و یکی از فامیلای ما فوت کرده بود و مادرم گفت که باید بری #خاکسپاری برادرم میگفت نمیرم حوصله ندارم مرده که مرده به من چه روحش آزاد شده رفته...
ولی مادرم گفت که عیبِ باید به جای پدرت بری ناچار رفت #شب دیر وقت بود هنوز نیومده بود که مادرم به عموم زنگ زد که احسان چرا نیومده؟ عموم به پسر عموم گفت احسان کجا هست اونم گفت که #سر_خاک گفته حوصله ندارم من میرم خونه تو تاریکی شب تنهای رفته نمیدونم الان کجاهست...
شب خیلی دیر بود ساعت 3 نصف شب بود که یکی زنگ در زود با لگد میزد به در #فریاد میزد در باز کن در باز کن زود باش درو باز کن....
با مادرم رفتیم حیاط مادرم گفت کیه؟ احسان گفت مادر درو باز کن منم زود باش امدن زود باش ، درو باز کردیم با عجله آمد تو در بست سر تا پاش گلی بود مادرم گفت چی شده چیزی نگفت دوید تو خونه گفت درببند الان میان صورتش عرق کرده بود #پرده هارو کشید...
مادرم گفت چی شده چرا اینطوری میکنی گفت چیزی نمیدونم چشماش زده بود بیرون نمیتونست بشینه به هر گوشه میرفت میگفت الان میان چیکار کنم؟ مادر کمکم کن من داشتم میترسیدم مادرم براش آب آورد گفت بخور گفت ولم کن آب چی الان میان...
بد جوری ترسیده بود مادرم بزور بهش آب داد گفت بشین نشست به هر گوشه نگاه میکرد مادرم #بغلش کرده گفت چی شده کی دنبالت کرده پسرم چرا اینطور میکنی...؟
گفت....
ادامه دارد ان شاء الله...
📝نویسنده: حزین خوش نظر
@asraredarun
اسرار درون
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
..C᭄. 📌#تا_خدا_فاصله_ای_نیست #قسمت4 مگه #اذان گوششون نمیرسه؟ مادرم گفت مردم خسته هستن یا کا
..C᭄.
📌#تا_خدا_فاصله_ای_نیست
#قسمت5
برادرم #باشگاه بود همه عموهام آمدن گفت که فردا شب همه اینجا جمع میشیم و باید #غرور احسان رو بشکنیم و کسی حق نداره پشتشو بگیره وقتی عموهام رفتن مادرم به پدرم گفت که این کار درست نیست نباید اینکارو بکنید ازت #دور میشه و دیگه نمیتونی باهاش #صمیمی بشی... پدرم گفت تو پشت منی یا اون مادرم گفت خودتم میدونی که من همیشه پشتت بودم و هستم ولی اون بچته نباید این طوری باهاش رفتار کنی الان تو سن #حساسی هست نباید به چیزی غیر از خانواده #وابسته بشه اگر شما این کارو بکنید میره دوستای #غیر از شما پیدا میکنه...
پدرم گفت نه اینطوری که من میگم براش بهتره فردا شب قبل اینکه بیان مادرم به برادرم گفت برو خونه دایت برادرم گفت حوصله ندارم برم ، ولی مادرم خیلی #اسرار کرد که خونه نباشه ولی هر کاری کرد برادرم نرفت همه اومدن تمام عموهام...
با پدرم شیش برادر بودن همه اومده بودن و عموی کوچکم پاش شکسته بود و همیشه اون مجلس رو گرم میکرد پسر عموهام با برادرم یه گوشه نشسته بودن ولی کسی با برادرم حرف نمیزد.....
یکی از دختر عموم هام گفت #ریشش رو ببینید چقدر کثیفه هزارتا جانور توش هست...
برادرم گفت توی جانور توش نیستی بسمه پدرم گفت #مودب باش... گفت پدر چرا به من میگی اون داره بهم بی حرمتی میکنه ، اولین باری بود که پدرم تو جمع از برادرم #ناراحت شد عموی کوچکم گفت ولش کنید از وقتی که #ریش گذاشته بی ادب شده مادرم به برادرم اشاره کرد که چیزه نگه... بعد عموی کوچکم گفت امشب یه #مسابقه میزاریم دو تیم درست میکنیم همه گفتن باشه کی با کی باشه؟
برادرم گفت من با فرهاد پسر عموم ، با برادرم خیلی #صمیمی بودن عموم گفت نخیر تو کی هستی میخوای یار برداری؟ اصلا ببینم کسی هست که بخواد با این ریشی هم #تیم بشه همه گفتن نه بابا عموم گفت همه یه طرف احسان تو هم برو اون وری برادرم #تنها بود...
عموم گفت باید این طوری کشتی بگیری وگرنه بگو که ترسیدم برو مثل زنا بشین یه گوشه به بقیه نگاه کن...
☝️🏼احسان گفت من #زن نیستم حالا بهتون ثابت میکنم که کی زنه... ولی روبروش #هفت پسر عموم بودن برادرمم تنها.. باید با همه شون #کشتی میگرفت از یه طرف تا حالا نشده بود کسی #پشت برادرمو زمین بزنه و چند بار پشت همشو نو زمین زده بود ولی این بار هفت نفر بودن....
✍🏼عموی کوچکم پاش شکسته بود و باید با عصا راه میرفت ،برادرم گفت ان شاءالله کم نمیارم ولی مقابلش 7 نفر بودن تا حالا نشده بود کسی پشت برادرمو به زمین بزنه به همین خاطر پدرم و عموی بزرگم همه جا پوزشو میدادن که کسی نیست با احسان ما کشتی بگیره کشتی اول گرفته شد همه توی هال بودیم فقط پسر عموهامو #تشویق میکردن منو شادی( یکی از دختر عموهام) یه گوشه نشسته بودیم تماشا میکردیم....
✍🏼کشتی رو شروع کردن اولی دومی و سومی رو هم برد دیگه آنقدر خسته شده بود که نمیتوانست رو پاش وایسه، همه بهش تیکه مینداختن به هرسوی که نگاه میکرد کسی پشتش رو نمیگرفت همه مسخرش میکردن به عموم نگاه کرد عموم روشو برگرداند به پدرم و مادرم ولی کسی نبود انگار بیکس بود طوری پسر عموهامو تشویق میکردند که براشون سوت میزدن درست مثل برده داری رم باستان همه با برادرم دشمن شده بودن به منو شادی نگاه کرد اشک تو چشماش جمع شده بود انگار داشت با زبون بی زبونی میگفت کمکم کن که عزتم خورد نشه که غرورم رو نگه دارم ولی کاری از ما بر نمیومد... عموی کوچکم همش میگفت ترسیده برادرم درست وسط هال نشسته بود باور کنید نمیتوانست بلند بشه همه مسخرش میکردن به زور بلند شد با چهارمی کشتی گرفت به زور به زمینش زد طوری خسته شده بود که صدای نفسش رو همه میشنیدن مادرم طاقت نیاورد رفت تو اتاق منم رفتم گفتم مادر چرا چیزی نمیگی مگه پسرت نیست مگه از تنت بیرون نیامده مگه تو مادرش نیستی...؟!؟
گریه میکرد و میگفت پدرت میگه این براش بهتره... گفتم مادر چی براش بهتره... ؟ شکستن غرورش نمیبینی؟ همه دارن مسخرش میکنن....
✍🏼رفتم بیرون پدرم داشت داغون میشد ولی چیزی نمیگفت برادرم داشت کشتی 5 میگرفت که عمو کوچکم از عقب پاشو گرفت خورد زمین ولی هر طوری بود نذاشت پشتش به زمین برسه بلند شد گفت جوانمردی خوب چیزیه... هر طوری بود به لطف خدا پنجمین نفر رو هم زمین زد دیگه زوری نداشت رفت یه گوشه نشست همه بهش میخندیدن شادی گفت بسه دیگه مثل حیوان افتادید به جونش برادرم به زور داشت نفس میکشید شادی براش آب برد تا آب برد تو دهنش عموم گفت بخوریش باختی، هر چی آب تو دهنش بود تف کرد تو لیوان صداش در نمیومد با اشاره گفت نمیخورم... عموم گفت توی مسلمان باید یه تنه با دونفر همزمان کشتی بگیری وگرنه بگو باختم...
📝نویسنده:حزین خوش نظر
ادامهدارد...😊
@asraredarun
اسرار درون
#آیین_همسرداری
رفتار شما در مقابل #بی_محلی همسرتان
اگر بعد از ازدواج رفتار همسر(مردیازن) تغییر کرد و #خصوصیات قبل را نداشت، راه حل این است که رفتار فعلیتان را با رفتار زمان آشنایی و #خواستگاری مقایسه کنید؛ به احتمال زیاد متوجه میشوید که رفتار خودتان نیز خیلی #تغییر کرده است
در زندگی مشترک هر تغییر رفتاری که از همسرتان سر میزند، #بازخوردی از تغییر رفتار خود شما میتواند باشد. اگر رفتار #همسرتان با شما بیعاطفه و یا #معمولی است، این احتمال را بدهید که خود شما نیز با او اینگونه رفتار کردهاید
اگر همسرتان با شما #صمیمی و مهربان است به این علت است که شما هم رفتار خوبی با او داشتهاید. بنابراین باید در هر #شرایطی رفتارتان با همسرتان رفتار خوبی باشد؛ در هنگام تغییر رفتار همسر که به علت #تغییر رفتار خودتان بوده است، #مهر و محبت خود را به همسرتان افزایش دهید
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄