داستان #خاطرات_مامان_4
این قسمت : خاله بازی
📝 مطهره پیوسته
احسان داشت خیلی آروم و بی صدا صبحانه میخورد . من معمولا بعد از نماز صبح یک کم قرآن میخوندم و خوابم می برد و احسان برای اینکه بیدارم نکنه ، آروم آروم کارهاش رو انجام میده و چای دم میکنه . اما ، امروز اصلا دلم نمیخواست بخوابم . از جام پاشدم و یکهو پشت سرش در آشپزخانه ظاهر شدم . پخ کردم که بترسونمش اما مثل همیشه نترسید . مهربون من! مثل همیشه با چهره گشاده و لبخند شیرینش گفت : به ! رویا خانم چه خانم رویایی دارم میخوابیدی گلم . از اون خواب قشنگات میدیدی برامون . با پژمردگی گفتم : احسان مگر خوابشو فقط برات ببینم . چرا ما واقعا بچه دار نمیشیم ؟ ببین تو بچه میخوای !
یک چای برایم ریخت و گفت : ما هردومون بچه دوس داریم ولی یادت نره که این یه حقیقته و فعلا مقدر نیست بچه ای تو خونمون باشه .
گفتم : دیدی گفتی فعلا، میگم که تو بچه میخوای . احسان گفت : من هرچی که خدا بخواد میخوام تکرار کن ! هرچی خدا بخواد . بشین با من صبحونه بخور که بهم مزه بده .
از من پرسید از دوست جدیدت چه خبر؟ با دخترش کیف میکنی ؟
براش تعریف کردم . گفتم : حورا خیلی خجالتیه و خیلی خوش زبون و با احترام حرف میزنه . خیلی با فرهنگه ولی احسان غیبتش نباشه خیلی خنگه . نه به اون ذوق یادگیریش نه به این هوش صفرش . احسان باور میکنی تو این چهار روزی که اومده هنوز بلد نیست تارو درست انتخاب کنه . یا دوتا اونورتر میگیره یا یکی اینور تر . همشم عذر خواهی میکنه ده بار .
احسان داشت بد نگام میکرد . فهمیدم دارم غیبت میکنم . ازم پرسید شوهرش این پسر جوونه است که موتور داره ؟ تایید کردم و گفتم : بهشون غبطه میخورم زندگی باید این طوری باشه واقعا . بچه بودن ازدواج کردن الانم یه دختر کلاس اولی دارن .
احسان لبخندی زد و گفت : شکر خدا یه دوست خوب پیدا کردی مراقب باش این خاله بازیا از کیفیت کار نویسندگیت کم نکنه . باید امسال رمانت عالی دربیادا . قول دادم و امیدوارم همینطور هم بشه .
🐣 ادامه دارد....
👶💕👶💕👶💕👶💕👶
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉#اطلاع_رسانی
#بفرمایید_روضه 🥃
قابل توجه ارادتمندان خاندان اهل بیت علیهم السلام:
مراسم روضه ویژه بانوان هرپنج شنبه ساعت ۸ صبح درایام سوگواری تاپایان ماه صفر درحرم مطهر- صحن صاحب الزمان ( عج)- روبروی کفشداری ۱۲ طبقه فوقانی (امورفرهنگی خواهران) برگزار میگردد
🍃••••••
#مراسم_حرم
#مناسبتی
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🏴🍃 #مهر_و_ماه
و سلام بر غریب طوس،
همان مهربان امامی که رأفتش تمام عالَم را فرا گرفته...
همان رؤوفی که هیچ کس را دست خالی رد نمیکند.
عاشقان اربعین!
جواز کربلایتان را از آقای امام رضا علیهالسّلام بگیرید...
#اربعین #چهارشنبه_های_امام_رضایی
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🌸#مهربانو
♦️ لواشک آلو
در تابستان، فصل آلو، با این روش لواشک طبیعی و سالمِ آلو را برای فرزندانمان درست کنیم:
1⃣ ابتدا آلوها را تمیز شسته از وسط نصف کرده و هستهی آنها را خارج کنید تا اگر کنار هسته کرم یا پوسیدگی ای وجود دارد دربیاورید و دور بریزید.
2⃣ سپس همهی آلوهای هسته گرفته را داخل قابلمه ریخته، با نصف لیوان آب بگذارید با شعلهی ملایم گاز بپزد.
3⃣ وقتی آلوها له شدند نمک اضافه کنید. البته در این مرحله میتوانید بنا بر ذائقهتان کمی شکر هم اضافه کنید.
4⃣ حالا آلوهای له شده را داخل صافی یا سبدی با سوراخها متوسط بریزید تا پوره ی آلو از صافی یا سبد خارج شده و پوست اضافهی اون پشت صافی یا سبد بماند.
در این مرحله به جای استفاده از صافی یا سبد، میتوانید آلوهای له شده را داخل میکسر بریزید و پوره کنید.
5⃣ در آخر کف سینی را سلفون کشیده و پورهی آلوها را روی سلفون کف سینی بریزید، با لیسک صاف کنید و دو سه روز بگذارید زیر نور خورشید، بماند تا خشک شود.
🔰 حالا لواشک شما آماده است، میتوانید به هر شکلی که دوست دارید آن را تزئین و استفاده کنید.
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🏴🕊 #شهد_عشق
🌷 #شهید_باهنر
با خانواده که سفر می رفت؛ حتماً یک خانواده دیگر را هم با خود می برد.
می گشت در فامیل و دوستان، خانواده ای که توان مالی سفر نداشت همراه می کرد.
هم تفریح می کردند و هم تا برگشت، کلی از مشکلات روحی و روانی اعضای آن خانواده حل شده بود.
◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️
🌷 #شهید_رجایی
ما همسایه شهید رجائی بودیم و او نخست وزیر شده بود. اتفاقا همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم. صبح روزی که مواد زاید بنایی را با شوهرم به کوچه میبردیم او از نانوایی محل نان خریده بود و به منزل میرفت. ما را دید و طبق معمول سلام کرد و گفت: کمک نمیخواهید؟ شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت: کار مهمی نیست؛ اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی آستین را بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت. هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را از این کار پر زحمت باز داریم، نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت:
همسایه بودن یعنی همین
او با این بزرگواری ما را در نهایتِ بهت و حیرت، شرمنده ساخت.
#شهدای_دولت
◼️◾️▫️◾️◼️
«آستانِ مهر» @astanehmehr
#مقام_معظم_رهبری :
اینکه من اصرار میکنم که حتماً بایستی تکثیر نسل بشود، #خانوادهها باید #فرزنددار بشوند -فرزندهای بیشتری- برای این است که #فردای این کشور به همین #جوانها احتیاج دارد و جوان و نیروی انسانی چیزی نیست که انسان بتواند از خارج وارد کند؛ بایستی خود کشور آن را تأمین بکند.۱۳۹۷/۰۱/۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 چرا برخی از مردم فرزند نمیخواهند ؟
👶🔹👶🔹👶
#اندیشه_کوثر #آموزش #تربیت #جمعیت #فرزندآوری
✅ حجت الاسلام محمدمسلم وافی،حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
پیشنهاد تماشای کلیپ ❣
🏴 📖 #دو_خط_شعر
به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد
به گوش کوه سرودم تو را و چشمه برآمد
سکوت نقرهای ماه را شکست غم دل
در آن زمان که از آن ماه بیکفن خبر آمد
شکست صخره از این داغ جانگداز و به یادت،
به رود رود عطش با هزار چشم تر آمد
پس از تو هر گل خونیندلی که سر زد از این غم
به سوگ لالهرخان شهید، خونجگر آمد
به طعنه گفت بیابان به سنگ: «شرم نکردی
ز درد آبلهپایی که خسته از سفر آمد؟»
به گریه گفت که: «سنگم ولی شکستهترینم
به راه آن گل زخمی که از پی پدر آمد»
پدر به قافلهسالاری آمد از سر نیزه
ز دست خار بیابان جهان به گریه درآمد
✍🏻 نغمه مستشار نظامی
#اربعین #محرم
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#دلنوشته
سلام آرامش نفس های بی قرارم!
سلام مهتاب شب های تارم!
به عشق دیدار روی ماهت سر به خاک میگذارم تا عطر قدم هایت را جست و جو کنم. با تمام عشق رایحهی خوش نرگس را از آغوش باد میگیرم و به درون ریه هایم میفرستم که تا ابد حضورت را بی وقفه در لحظه لحظههای زندگیام احساس کنم.
آرام جان من!
در تلاطم امواج غریبی سراغتان را میگیرم ، نگرانم ، دلتنگم ، پس چه کسی اشک چشمان مبارکتان را از دیده بر میدارد؟
دلم دوباره ببین که شده پریشانت
عزیز فاطمه ای جان من به قربانت
برای روز ظهورت، برای آمدنت
چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟
📝فاطمه پاکدامن
#محرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه
@astanehmehr
🏴 📚 #معرفی_کتاب
📍نام کتاب: آفتاب در مصاف
✍🏻 نویسنده: لیلا مهدوی، نویسنده و فعال حوزه کتاب
▫️آفتاب در مصاف عنوان کتابی است که انتشارات انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۲ روانه بازار نشر کرد.
▪️مخاطب در این اثر، بیانات حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله درباره واقعه عاشورا و قیام سیدالشهدا علیهالسّلام را بهطور موضوعی و دستهبندی در اختیار دارد.
▫️تمامی آن نکاتی که درباره شکل گیری قیام مؤثر بودهاند از زمان مرگ معاویه و بیعت نکردن با یزید و قبل از آن و همین طور شرایط سیاسی مکه در روزهایی که امام حسین علیهالسّلام در مکه و در مجاورت کعبه بودند و همین طور مناسبات سیاسی شهر کوفه، تعامل امرای شهرها با هسته مرکزی حکومت و علل تصمیم امام برای حرکت به سمت کوفه به مثابه قیام در بخش واقعه عاشورا گردآوری شده است.
#امام_حسین #محرم
◼️◾️▫️◾️◼️
«آستانِ مهر» | @astanehmehr
#اطلاعیه
هرگاه عالمی بمیرد رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمى پوشد .
حضرت آیت الله العظمی شیخ محمد ناصری به ملکوت اعلی پیوست
🏴 درگذشت این عالم وارسته را محضر حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف، رهبر معظم انقلاب مدظله العالی و جامعه ی مومنین و مومنات تسلیت و تعزیت عرض مینماییم .
@astanehmehr
#خاطرات_اربعین
#به_سوی_جاده_آرزوها_5
باید ماندن در نجف را کوتاه میکردیم، به خواندن زیارت از صحن امام (ع) رضایت دادیم! سال اول به یادم آمد، هیچ تصوری از ضریح و جمعیت و...نداشتم! خود را مانند قطره در رود خروشان انداختم و با موج جمعیت پیش میرفتم و از کنار دیوارهای آیینهکاری میگذشتم. چیزی جز جمعیت نمیدیدم ناگهان احساس کردم امواج متلاطم، آرام گرفته و مثل اینکه خورشید این جمعیت طلوع کرده و همگی مانند گل آفتابگردان رو به نقطه نورانی کردهاند. ضریح مطهر امیرالمومنین (ع) را در قاب چشمانم مشاهده کردم! هنوز در شوک فشار جمعیت بودم که با دیدار ضریح، کام جانم شیرین شد. اشک شوق دیدار همچو ابر بهاری از دیدگانم جاری شد و از پشت پرده لرزان اشک به تماشای ضریح ایستادم.
زیبایی و شکوه ضریح مطهر، مرا سر جایم میخکوب کرده بود. گویی امام به شوق دیدار آغوش گشوده و زائران همچون پرندهای به سوی او پر کشیده بودند. اما ناگهان با یک موج سهمگین به گوشهای پرتاب شدم و با زحمت خود را به کنج خلوت کشاندم. آرامگاه ابوالائمه (ع) کنار دو پیامبر عظیمالشان حضرت آدم و نوح (ع) قرارداشت. اطراف ضریح را کتیبههای قلمکاری شده با آیات سوره ی دهر مزین کرده بود و از شکوه وصف ناپذیر خاندان مکرم نبی خدا (ص) و ویژگی ابرار و پاداش بهشتی خبر میداد. چند حدیث زیبا هم در مورد امام علی (ع) با خط زیبای نستعلیق به چشم میخورد. گلهای زیبای اطراف ضریح مانند پیچک مارپیچ و بالارونده راه را تا رسیدن به گلهای بهشتی پیموده بودند و عطر و بوی دلانگیزی داشتند.
✍️نجمه صالحی
#ادامه_دارد
#اربعین
#کربلا
#محرم
#یاحسین
#یازینب
@astanehmehr
🏴 #عرض_ارادت
در هیاهوی خیل زائران و در میان جدال سختی که بین اشک و چشمانم رخ داده و بغضی که در گلویم غلغله میکند، دست ادب را به روی سینه میگذارم و صدایت میزنم:
السلام علیک یا خواهر سلطان
یا فاطمه المعصومه اشفعی لنا فی الجنه
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
1_1651906236.mp3
12.88M
📖 #رمان ۱۳۶۱
این ماجرا داستان زندگی پسرجوان شوخ طبعی است بنام احمد که در زندگیش لودگی موج میزند
درقسمت پنجم تااونجایی رفتیم که :
سرآقا شلاق به دست نزدیک میشد مجید احمد رو انگار واقعا جاگذاشته بود و احمد بجاش تاوان پس میداد و مونده بود زیبا چرا یواشکی گریه میکنه؟
شما را دعوت میکنیم در مسیر زندگی احمد همراه او باشین
امیدوارم لبخند رضایت مهمون لبهاتون باشه
🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته
#قسمت_ششم
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 #همسرم_باش
خانم ها توجه کنن🙏
🔺مردها چراخودشونو غرق در موبایل و... میکنن؟
🔺مردها رو چطور از غارتنهاییشون بیرون بیاریم؟
🔺مردها چطور شکار میشن؟
💑خانم شکارچی قلب مردت باش
🤔❤️
💌〰🍃〰🍃〰🍃〰
#حجت_الاسلام_اخوان
#جلسه_چهارم_6
✅ ادامه دارد
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
🏴 💠 #حدیث
🔺 قال الإمام الکاظم علیهالسّلام:
▪️إِذَا مَاتَ اَلْمُؤْمِنُ بَكَتْ عَلَيْهِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ بِقَاعُ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي كَانَ يَعْبُدُ اَللَّهَ عَلَيْهَا وَ أَبْوَابُ اَلسَّمَاءِ اَلَّتِي كَانَ يُصْعَدُ فِيهَا بِأَعْمَالِهِ وَ ثُلِمَ فِي اَلْإِسْلاَمِ ثُلْمَةٌ لاَ يَسُدُّهَا شَيْ ءٌ لِأَنَّ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلْفُقَهَاءَ حُصُونُ اَلْإِسْلاَمِ كَحِصْنِ سُورِ اَلْمَدِينَةِ لَهَا؛
▪️ زمانی که مومن بميرد فرشتگان و صومعههای زمينی كه خدا را در آن عبادت میكرده و درهای آسمانی كه اعمالش از آنها بالا میرفته بر او گريه كنند و در اسلام رخنهای افتد كه چيزی آن را نبندد (جای خالی او پر نشود) زيرا مؤمنينِ عالِم، دژهای اسلامند مانند دژهای اطراف شهر.
📚 الکافي، ج 1، ص 38
🔘 امشب شب اول قبر این عالم بزرگوار است، با خواندن نماز شب اول قبر، خودمان را مشمول دعای ایشان بکنیم. «محمدعلی بن محمدباقر»
#آیت_الله_ناصری #علمای_اسلام
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
📜#خاطرات_چادریها
🌹یا علی بن موسی الرضا علیه السلام 🌹:
زمان کشف حجاب رضاخانی،مادربزرگم مارال همراه برادرش فرج پیاده از روستای سر کهریز به روستای قایش که وطن همسرش بود برمیگشت در میان راه سرباز امنیتی تفنگ به دوش جلوی راه اونارو میگیره و شروع به فحاشی و بدگویی میکنه و میگه که باید روسری وحجابتو از سرت برداری مادربزرگم که یه زنی باغیرت و جسور وشجاع بود خودشو به کری میزنه وبا اشاره به اون میفهمونه که من نمیشنوم چی میگی سرباز فک میکنه که کم شنواست با ادا واشاره نشون میده که روسریتو از سرت بردار باز مادر بزرگم اشاره میکنه که اصلا متوجه نمیشم باید جلوتر بیایی سرباز جلوتر اومده با عصبانیت و فریاد وفحش اشاره میکنه مادربزرگم که روسریتو برداری .
مادربزرگم همیشه برا احتیاط سیخ( میله فلزی) نانوایی تنور رو که ۲ متر بود وسرش حالت قلاب تیزی بود همراهش بود همینکه داشت مامور امنیتی روی اسب فحاشی میکرد میله رو محکم دوش اون سرباز میزنه قلاب به لباس مامور گیر میکنه میکشه از اسب میفته پایین واسب رو میزنه اسب فرار میکنه و مامور رو اونقد میزنه ومیگه که مرتیکه تو میخواهی من روسریمو در بیارم به من دستورمیدی؟تو کی هستی میخواهی روسریمو دربیاری؟! وبه قصد کشت میزنه دادو فریاد مامور بلند میشه میگه بس کن غلط کردم😂😂تفنگ مامور رو برمیداره و تن نیمه جان مامور رو زمین میمونه، به روستای قایش میرسه .بعد چن روز مردم روستا از ماجرا خبردار میشن کشاورزا جمع میشن میگن بریم بگیم مارال تفنگ رو به مامور برگردونه و الا جون مارو هم ممکنه تو خطر بندازه. راه افتادن رفتن خونه مارال گفتن چن روزه تفنگ مامور رو نگهداشتی که چی میخوای جون مارو هم تو خطر بندازی؟دیگه هرچی بوده گذشته، مارال میگه غیرت شما کجا رفته اون مامور میخواست حجابم رو کنار بگذارم من چطور میتونم بگذرم بعد بالاخره با اصرار ریشسفیدان تفنگ رو برمیگردونه.
آمنه چراغی ارشاد از رزن همدان ۳۹ ساله
🌸〰〰〰〰〰〰〰🌸
@astanehmehr
شماهم خاطرات قشنگ خودتون درمورد حرم و زیارت ، چادر وحجاب، پیاده روی اربعین و... رو برای خواهرانتون به آیدی 👇ارسال بفرمایین
@astanee_mehr
تا ان شاء الله با اسم و نشان خودتون درکانال آستان مهر قرار بگیره 😊
#اطلاع_رسانی
💔 مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟
🍃🍂🍃🍂
همایش سه ساله های کربلا در حرم مطهرحضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
باحضور مادران ودختران ۳ الی ۵ ساله
جمعه ۱۱ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ در شبستان امام خمینی (ره)
🥀😭🥀😭🥀
در میانِ کودکانم ای پدر زخمی ترین..
خوب می دانی منم بی بال و پر زخمی ترین
از کجا شِکوه کنم ؟از ناقه های بی جهاز؟
هر دو پایم را ببین ای همسفر..زخمی ترین
محسن راحت حق
____________
@astanehmehr
📖 #حکایت
💎معجزه اى از امام سجاد عليهالسلام
از على بن يزيد روايت شده، گفت:
من در آن هنگام كه امام سجّاد عليهالسّلام (در سفر كربلا) از شام به مدينه باز میگشت همراه آن حضرت بودم، من به همراهان آن حضرت، از زنان و ... نيكى مىكردم و نيازهاى آنها را تأمين مىنمودم، وقتى كه آنها به مدينه رسيدند، مقدارى از زيورهاى خود را (به عنوان پاداش و قدرشناسى) براى من فرستادند، آنها را نگرفتم، و گفتم: من براى خدا، به آنها خدمت كردم، نه براى پول، امام سجّاد عليه السّلام سنگ سياه بسيار سختى را از زمين برداشت، و انگشتر خود را بر روى آن نهاد، و شكل صفحه انگشتر، در آن سنگ نقش بست، سپس آن سنگ را به من داد و فرمود: «اين سنگ را بگير و هر حاجتى دارى به وسيله آن، بدست بياور.»
على بن يزيد مىگويد: « سوگند به خداوندى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به حقّ مبعوث كرد، آن سنگ در شب بسيار تاريك، مى درخشيد و من در پرتو روشنائى آن، اطراف را مى ديدم، و آن را بر قفلهاى بسته مى نهادم، باز مى شدند، و آن را به دستم گرفته و در برابر پادشاهان مى ايستادم، از ناحيه آنها به من گزندى نمى رسيد»...
📓 نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، شیخ عباس قمی ,ص 120
#محرم #امام_سجاد_علیهالسّلام #معجزه
◾️▪️▫️▪️◾️
@astanehmehr