eitaa logo
آوای ققنوس
8.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
535 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جان می‌دهم از حسرتِ دیدارِ تو چون صبح باشد که چو خورشیدِ درخشان به درآیی صبح زیباتون بخیر رفقا 🌞🪴 @avayeqoqnus
🍂🥀🍂 الهی؛ یک دل پُر درد دارم و یک جان پُر زجر... خداوندا؛ این بیچاره را چه تدبیر، بار خدایا درماندم از تو لیکن درماندم در تو... اگر غایب باشم گویی کُجایی، و چون به درگاه آیم در را نگشایی... @avayeqoqnus
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی ست ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر 💖 @avayeqoqnus
📜 حکیم حاذقی که بدون دست زدن به بیمار او را درمان کرد! 😳 در زمان.های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و استخوان لگن باسنش از جا در می رود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می برد، دختر اجازه نمی دهد کسی دست به لگن بزند. هر چه به دختر می‌گویند حکیم‌ها بخاطر شغل و طبابتی که می‌کنند محرم بیمارانشان هستند، اما دختر زیر بار نمی‌رود و نمی گذارد کسی دست به باسنش بزند. به ناچار دختر هر روز ضعیف‌تر و ناتوان‌تر می شود تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق می گوید: به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم. پدر دختر با خوشحالی زیاد قبول می کند و به حکیم می گوید: شرط شما چیست؟ حکیم می گوید: برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق و فربه دارم. شرط من این است که بعد از جا انداختن باسن دخترت، گاو متعلق به خودم شود. پدر دختر با جان و دل قبول می کند و با کمک دوستان و آشنایانش چاقترین گاو آن منطقه را به قیمت گرانی می خرد و گاو را به خانه حکیم می برد. حکیم به پدر دختر می گوید: دو روز دیگر دخترتان را برای مداوا به خانه ام بیاورید. پدر دختر با خوشحالی برای رسیدن به روز موعود دقیقه شماری می کند. از آن طرف حکیم به شاگردانش دستور می دهد که تا دو روز هیچ آب و علفی به گاو ندهند. شاگردان همه تعجب می کنند و می گویند گاو به این چاقی ظرف دو روز از تشنگی و گرسنگی خواهد مرد. حکیم تاکید می کند نباید حتی یک قطره آب به گاو داده شود. دو روز می گذرد و گاو از شدت تشنگی و گرسنگی بسیار لاغر و نحیف می شود. خلاصه پدر دختر با تخت روان دخترش را به نزد حکیم می آورد. حکیم به پدر دختر دستور می دهد دخترش را بر روی گاو سوار کند. همه متعجب می شوند، ولی چاره ای نمی‌بینند و باید حرف حکیم را اطاعت کنند. بنابراین دختر را روی گاو سوار می‌کنند. حکیم سپس دستور می دهد که پاهای دختر را از زیر شکم گاو با طناب به هم گره بزنند. همه دستورات مو به مو اجرا می شود، حال حکیم به شاگردانش دستور می دهد برای گاو کاه و علف بیاورند. گاو با حرص و ولع شروع می کند به خوردن علف ها، لحظه به لحظه شکم گاو بزرگ و بزرگ تر می شود، حکیم به شاگردانش دستور می دهد که برای گاو آب بیاورند. شاگردان برای گاو آب می ریزند، گاو هر لحظه متورم و متورم‌تر می شود و پاهای دختر هر لحطه تنگ و کشیده تر می شود و از درد جیغ می کشد. حکیم کمی نمک به آب اضاف می کند، گاو با عطش بسیار آب می نوشد. حالا شکم گاو به حالت اول برگشته که ناگهان صدای ترق جا افتادن باسن دختر شنیده می شود. جمعیت فریاد شادی سر می دهند. دختر از درد غش می کند و بیهوش می‌شود. حکیم دستور می دهد پاهای دختر را باز کنند و او را بر روی تخت بخوابانند. یک هفته بعد دختر خانم مثل روز اول سوار بر اسب به تاخت مشغول اسب سواری می شود و گاو بزرگ هم مال حکیم می شود. نام آن حکیم حاذق ابوعلی سینا بود. 👏👏 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🌸🍀 صیادِ بی روزی ماهی در دجله نگیرد و ماهیِ بی اجل در خشک نمیرد. مِسکینِ حریص در همه عالم همی‌رود او در قَفای رزق و اجل در قفای او 🔻 از باب هشتم گلستان سعدی @avayeqoqnus
•♡• 🔸 معیار دوستان دَغَل، روز حاجت است 🔸 قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب @avayeqoqnus
🌼 نگذاریم "گوشهایمان" گواه چیزی باشد که چشمهایمان آن را ندیده.... 🌼 نگذاریم زبانمان چیزی را بگوید که "قلبمان" آن را باور نکرده... 👈 صادقانه زندگی کنیم. عصرتون خوب و خوش رفقا 🌹 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 ضرب المثل "رگ خواب کسی را به دست آوردن" 🖇 معنی و کاربرد: 🔻 یعنی از نقاط قوت و ضعف کسی باخبر بودن. 🔻 به طور کلی یعنی آنقدر از جزئیات رفتاری و شخصیتی کسی باخبر باشی که بتوانی او را تحت تاثیر حرف ها و عقاید خود قرار دهی. 🔻 همچنین، به معنای راه حل یافتن برای مشکلات کسی نیز هست. 🔻 در معنای مجازی، می‌توان ضرب المثل فوق را به معنای "پی بردن به نقاط ضعف کسی" به کار برد. @avayeqoqnus
. چشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس است یک صندلی برای نشستن کنار تو ❤️ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و کسی که بر خدا توکل کند خدا برایش کافی‌است... @avayeqoqnus
به قول نظامی گنجوی: همه عالَم تنست و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل چونکه ایران، دلِ زمین باشد دل ز تن بِه بود یقین باشد زان ولایت که مِهتران دارند بهترین جای بهتران دارند پاینده باد ایران عزیزمون 🙏💚🌹 @avayeqoqnus
35.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایران... فدای اشک و خنده‌ی تو... 🥺❤️ 🔻 کلیپ زیبایی از تاریخ، طبیعت و بزرگان سرزمین عزیزمون با صدای سالار عقیلی ✨ چشم بد از روی خوبت دور باد ای وطن 🧿 🙏 🌺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره صبح شد یک شروع تازه... زمانی برای با هم بودن مهرورزی را دوره کردن از زندگی لذت بردن گلِ خنده به یکدیگر هدیه دادن... صبح جمعه بخیر و شادی رفقا 🌞🪴 ✨ @avayeqoqnus
خدایا؛ تمام اندوه‌هایم را با چیزی زیبا جایگزین کن... آمین 🙏🤍🌹 @avayeqoqnus
ای دوست برای دوست جان باید داد ❤️ در راهِ محبت امتحان باید داد تنها نبود شرطِ محبت گفتن یک مرتبه هم عمل نشان باید داد 💙 @avayeqoqnus
. 📜 حکایت ملّا و نعمت الهی! روزی باران شدیدی می بارید. ملانصرالدین پنجره خانه را باز کرده بود و داشت بیرون را نگاه می‌کرد. در همین حین همسایه اش را دید که داشت به سرعت از کوچه می گذشت. ملا داد زد: آهای فلانی! کجا با این عجله؟ همسایه جواب داد: مگر نمی بینی چه بارانی دارد می بارد؟ ملا گفت: مردک خجالت نمی کشی از رحمت الهی فرار می کنی؟ همسایه خجالت کشید و آرام آرام راه خانه را در پیش گرفت. چند روزی گذشت و بر حسب اتفاق دوباره باران شروع به باریدن کرد و این دفعه همسایه ملا پنجره را باز کرده بود و داشت بیرون را تماشا می کرد که یک دفعه چشمش به ملا افتاد که قبایش را روی سر کشیده است و دارد به سمت خانه می دود. فریاد زد: آهای ملا! مگر حرفت یادت رفته؟ تو چرا از رحمت خداوند فرار می کنی؟  ملانصرالدین گفت: مرد حسابی، من دارم می دوم که کمتر نعمت خدا را زیر پایم لگد کنم. 😁 @avayeqoqnus
بعضی‌ها مثل یک اتفاق عجیب حالِ آدم را خوب می‌کنند مثل هوایِ تازه‌اند ... آدم دلش می‌خواهد در رویاهایش دستشان را بگیرد و بگوید : تو که باشی ، مگر آرزویِ دیگری می‌ماند ... 🌺 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🍁🌿 فقر آتشي است که خوبي‌ها را مي سوزاند. و ثروت پرده اي ست که بدي‌ها را مي پوشاند. و چه بي انصافند آنان‌که يکي را مي‌پوشانند به احترام داشته هايش. و ديگري را مي سوزانند به جرم نداشته هايش... @avayeqoqnus