eitaa logo
آوای ققنوس
8.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
537 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📕 موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد. ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزيد. از مرغ برايش سوپ درست کردند؛ گوسفند را برای عيادت کنندگان سر بريدند؛ گاو را برای مراسم ترحيم کشتند؛ و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه می کرد و به مشکلی که به ديگران ربط نداشت فکر می کرد! 🔸 برگرفته از کتاب کلیله و دمنه ✨ @avayeqoqnus
. 🌿🤍 غمت مباد 🤍🌿 یک دم ز بی‌وفایی عالم غمت مباد یک عمر عاشقی کن و یکدم غمت مباد مردم به هرکه آینه شد سنگ می‌زنند از طعنه‌های عالم و آدم غمت مباد گفت: اولین نشانە عاشق‌شدن غم‌است؟ بوسیدمش به گریه و گفتم: غمت مباد روزی اگر قرار شد از هم جدا شویم من می‌روم ز یادِ تو کم‌کم، غمت مباد دلشوره‌‌ی وصال و پریشانی فراق از این غمت نبود، از آن هم غمت مباد @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگامی که در زندگی اوج میگیری، دوستانت می فهمند تو چه کسی بودی. اما هنگامی که در زندگی، به زمین می خوری، آنوقت تو میفهمی که دوستانت چه کسانی بودند یا هستند ... 🔻 منسوب به سقراط حکیم ✨@avayeqoqnus
. اونجا که در ستایش افتادگی میگه: نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی از تواضع افسر خورشید زرین گشته است کم نمی‌گردد فروغِ گوهر از افتادگی خصم سرکش را به نرمی می‌توان خاموش کرد پَست سازد شعله را خاکستر از افتادگی@avayeqoqnus
نه تو آنی که همانی نه من آنم که تو دانی... @avayeqoqnus
گاهی دلم می خواهد بگذارم بروم بی هر چه آشنا، گوشه‌ی دوری گمنام حوالی جایی بی اسم... بعد بی هیچ گذشته‌ای به یاد نیارم از کجا آمده، کیستم، اینجا چه می کنم... بعد بی هیچ امروزی به یاد نیاورم که فرقی هست، فاصله‌ای هست، فردایی هست... گاهی واقعا خیال می‌کنم روی دست خدا مانده‌ام خسته اش کرده ام... راهی نیست باید چمدانم را ببندم راه بیفتم... بروم... و می‌روم اما به درگاه نرسیده از خود می‌پرسم: کجا...؟! کجا را دارم... کجا بروم؟ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خداوندِ دل‌های پاک که نامش بود در دلت تابناک به نام کسی که تو را آفرید سرآغازِ عشق است و نور امید صبح زیباتون بخیر 🌞 🌺 @avayeqoqnus
. گر نگهدار من آنست که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد 🌺 @avayeqoqnus
📚 قلیان مخصوص شاه عباس ! نقل است "شاه عباس صفوی" رجال کشور را به ضیافت شاهانه مهمان کرد و دستور داد تا درسرقلیان ها بجای تنباکو، از سرگین اسب استفاده نمایند. مهمان ها مشغول کشیدن قلیان شدند! و دود و بوی پِهِن اسب فضا را پر کرد، اما رجال، از بیم ناراحتی‌ شاه، پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند! گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی‌ نکشیده بودند! شاه رو به آنها کرده و گفت: "سرقلیان ها با بهترین تنباکو پر شده اند، آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است." همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند:" براستی تنباکویی بهتر از این نمی‌توان یافت." شاه به رییس نگهبانان دربار که پک‌های بسیار عمیقی به قلیان می زد گفت: "تنباکویش چطور است؟" رییس نگهبانان گفت: "به سر اعلیحضرت قسم، پنجاه سال است که قلیان می‌کشم، اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیده ام!." شاه با تحقیر به آنها نگاهی‌ کرد و گفت: "مرده شوی تان ببرد که بخاطر حفظ پست و مقام، حاضرید بجای تنباکو، پِهِن اسب بکشید و بَه‌‌‌ بَه‌‌‌‌‌‌ و چَه چَه کنید!" @avayeqoqnus
عاشقانه‌ای از : عاشقی باشم به تو افروخته دیده را از دیگران بردوخته گرچه باشم ناظر از هر منظری جز تو در عالم نبینم دیگری ❤️ @avayeqoqnus
. نیست یاری تا بگویم راز خویش ناله پنهان کرده ام در ساز خویش 🥀 چنگ اندوهم ، خدا را ، زخمه ای زخمه ای ، تا برکشم آواز خویش 🍃 @avayeqoqnus
قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد. اگر ذره‌یی نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد و اگر دانه‌یی از محبّت نشاندی، خرمن‌ها برخواهی داشت. 🔻 از کتاب "ابن مشغله" ✍ نادر ابراهیمی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 💢 برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: بیمارستان زندان قبرستان 💢 در بیمارستان می‌فهمیم که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست... 💢 در زندان می‌بینیم که آزادی گرانبهاترین دارایی ماست... 💢 در قبرستان درمی‌یابیم که زندگی هیچ ارزشی ندارد. 💢 زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود...@avayeqoqnus
. در هر ایستگاهی که پیاده شوی کنار توام این قطار مثل همیشه در کف دستم راه می‌رود... @avayeqoqnus
هر چيز بشكند زِ بها اوفتد، وليک دل را بها و قدر ب‍ُو‌َد تا شكسته است 💔 @avayeqoqnus
. 📚 ضرب المثل "جایی که میوه نیست، چغندر سلطان مرکباته" 🔅 یعنی در جامعه ای که بزرگان و فرهیختگان جایگاهی نداشته باشند، افراد پست و فرومایه به مقام و منزلت دست یافته و فخر می‌فروشند. 🔅 معمولا این ضرب المثل را برای افراد کوته نگری به کار می‌برند که به محض رسیدن به موقعیت اجتماعی مناسب، خود را برتر از دیگران دانسته و گمان می کنند تمام این ها به دلیل برتری ذاتی آن‌ها نسبت به دیگران است درحالیکه افراد بابصیرت به خوبی می دانند که شهرت چنین کسانی به دلیل به حاشیه رفتن افراد بزرگوار و دانشمند جامعه است. 🔅 ضرب المثل ” در سرزمین کورها، شخص یک چشم پادشاهی می کند” قرابت معنایی با این ضرب المثل دارد؛ یعنی تا وقتی که انسان خودش را با شخص پایین تر از خویش مقایسه کند، حس برتری و منحصر به فرد بودن به او دست می دهد. @avayeqoqnus
اگر شعری آرامتان کرد دعایی به حال شاعرِ بد حالش کنید ثواب دارد… 🍂 @avayeqoqnus
ناز پروردِ تنعُّم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندانِ بلاکش باشد @avayeqoqnus
🌿💐🌿💐 با تو همین یک سخنم آرزو است گفتن و قربان شدنم آرزو است پیش قدِ شمعِ تو پروانه‌وار پر زدن و سوختنم آرزو است وقت شد از دیده ببارم سِرِشگ غوطه به دریا زدنم آرزو است لاله‌صفت پنجه خونین ز غم پیش تو بر سر زدنم آرزو است قدّ و رخ و تن بنما در چمن سرو و گل و یاسمنم آرزو است کرد دلم عزم ز خود رفتنی دور شدن زین وطنم آرزو است نشئه دیگر مِی توحید راست جرعه بدین می زدنم آرزو است باش تو قصاب که گفته است فیض حلقه آن در زدنم آرزو است @avayeqoqnus
یکی عشق را زندگی می داند دیگری آن را دروغ پندارد هر دو بر حقند که آن یک جان خویش را باز یافته و این دیگری بر باد داده ... @avayeqoqnus
. خانه های قدیمی را دوست دارم چون که ... چای همیشه دم بود روی سماور ...توی قوری در خانه همیشه باز بود مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست غذاها ساده و خانگی بود و بویش نیازی به هود نداشت .. عطرش تا هفت خانه آن طرف تر می رفت کسی نان خشکه نداشت نان برکت سفره بود ! مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد بوی شب بوها و خاک نم خورده در حیاط غوغا میکرد .. خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود، نور خورشید سهمی از خانه های قدیم بود دلخوری ها مشاوره نمی خواست دوستی ها حساب و کتاب نداشت سلام ها اینقدر معنا نداشت ... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا