فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
قسم به عشق که دروازهٔ سپیده دم است
قسم به دوست که با آفتابها، به هم است
قسم به عشق که زیتون باغهای شمال
قسم به دوست که خرمای نخلهای بم است
سپس به نام جنون – این رهایی مطلق –
که در طریقت عشاق، اوّلین قدم است
قسم به عشق و جنون و به دوست، آری دوست !
که هم عزیزترین، هم رساترین قسم است
که زیستن تهی از عشق، برزخی است عظیم
که زندگی است به نام ار چه، بدتر از عدم است
مگر نه ماه شب ماست عشق و خود نه مگر
محاق ماه به خیل ستارگان ستم است ؟
ببین! که وقت جهان بینی است و جان بینی
کنون که آینهٔ چشم دوست، جام جم است
#حسین_منزوی
#دکلمه
✨ @avayeqoqnus ✨
.
آدم های امن، همانهایی هستند که
همه چيز ميتوانی بهشان بگويی،
بدون اينکه قضاوت يا تحقيرت کنند...
ميتوانی کنارشان احساس بودن کنی...
کسانيکه فقط خود خود خودت هستی
که براشون مهمی
کسی که ﺩﺳﺘــــﺖ ﺭﺍ می گیرد ....
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺧﯿـــــــﺎﻝ ..
ﺩﺳـــــتت را می گیرد ﺑﻪ ﺭﺳــــﻢ ِمحبت ...
ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳــــــﺖ ﻫــــﻮﺍیت ﺭﺍ ﺑﯽ ﺍﺟــــــــﺎﺯﻩ به رسم رفاقت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد !
گاهی تورا فرو میریزد برای بنای جدید....
آدم های امن گل های قالی اند،
نه انتظار چیده شدن دارند
نه دلهره پژمردن،
همیشگی اند،
گنجینه اند،
سرمایه اند،
آرامش خاطرند،
کاش هرکس یک آدم امن در زندگیش بیاید ... 👌🌿
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
.
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری،
ببرد این دل ما را با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست 🌱
صبح بخیر و سلامتی رفقا 🙏🌸
#فریدون_مشیری
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
پرسیدم از هلال ماه چرا قامتت خم است؟
آهی کشید و گفت: که ماه محرم است 🥀 🖤
عرض تسلیت به همه دوستداران مکتب
ابا عبدالله الحسین 🙏🌿
#محرم
#امام_حسین
@avayeqoqnus
📗 حکایتی از مثنوی معنوی
یکی در تاریکی شب دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت.
وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزدِ معروفِ ده است. شروع کرد به داد و بیداد.
دزد گفت چرا داد و بیداد می کنی؟
مرد گفت: ای دزد نابه کار، افسار الاغ من در دست تو چه می کند؟
دزد گفت: تو خود در تاریکیِ شب الاغت را به دستِ من سپردی و تازه مرا از کارم باز داشتی. حالا داد و بیداد هم می کنی؟
مرد پرسید: پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت: تو الاغت را به من سپردی. من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپرده اند به آن خیانت نمی کنم. 👌
برگرفته از: مثنوی معنویِ مولانای جان
#حکایت
#مولوی
#مولانا
✨ @avayeqoqnus ✨
.
پروانه وار سوزم و
سازم بدین امید
کاید شبی که
شمعِ شبستانِ من شوی 🌹
دور از تو گر چه
زاتشِ دل در جهنمم
دارم طمع که
روضه ی رضوان من شوی 🌿
#خواجوی_کرمانی
✨ @avayeqoqnus ✨
📚 رقص هزارپا و حسادت لاک پشت
هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛
همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت...
یک لاک پشت حسود...
او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت:
"ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شما هستم و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید...
آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟
یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟
در انتظار پاسخ هستم...
با احترام تمام، لاک پشت."
هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟ و بعد از آن کدام پا را؟
متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد ...
سخنان بیهوده دیگران از روی بدخواهی وحسادت می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود ...
#داستان
✨ @avayeqoqnus ✨
اینکه میگویند
من بدون تو نمیتوانم زندگی کنم،
من از آن دسته نیستم؛
من بیتو هم میتوانم زندگی کنم
امّا،
با تو جور دیگری زندگی خواهم کرد ... ❤️
#ناظم_حکمت
✨ @avayeqoqnus ✨
.
با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
نیست پروا تلخکامان را ز تلخی های عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است 🌸
#صائب_تبریزی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
خاطرات بچه گی هایم
جا مانده هنوز
توی آن خانه قدیمی
کنار حوض کوچک و پر از ماهی
و توی راه پله های باریک و تنگ
و اتاق زیر شیروانی
و حیات سنگ فرش
و کوچه های خاکی
دنیای شیرین و شاد کودکی را
پاس دادم با یک توپ پاره پلاستیکی
به این طرف
و نهایت علاقه و عشقم
فقط یک بادکنک بود
یک بادکنک که زود ترکید و یا باد برد
دلم تنگ شده کودکی
به اندازه آن حیات کوچک و حوض ماهی
به اندازه همان کوچه های خاکی
دلم تنگت شده
به اندازه دنیای کوچک و شیرینت کودکی
فرزاد رستمی
#دلنوشته
#حس_خوب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
زندگی در واقع مثل
یک فنجان قهوه است
سیاه، تلخ و داغ...!
اما میشه توش شیر ریخت
تا روشن بشه
میشه توش شکر ریخت
تا شیرین بشه
و میشه کمی صبر کرد
تا خنک بشه
قهوه زندگی تون بکام رفقا 🙏
صبح ۵ شنبه بخیر و نیکی 🌹
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست،
دستم گیر که جز تو پناهم نیست.
آمین 🙏🌿
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات
✨ @avayeqoqnus ✨
.
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی بهترست 🌸
غیر نطق و غیر ایما و سجل
صد هزاران ترجمان خیزد ز دل
#مولوی
#مولانا
✨ @avayeqoqnus ✨
📚 کریم خان زند و درویش
درویش تهی دستی از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت .
خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !
روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد
خان رفت.
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست. 👌
#داستان
✨ @avayeqoqnus ✨
.
هنگام مواجه شدن با ابلهان،
انسان تنها یک راه برای نشان دادن شعور دارد که
همکلام نشدن با آنهاست ! 👌
🔻 از کتاب "در باب حکمت زندگی"
نوشته آرتور شوپنهاور
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨