.
در دیده به جای خواب آب است مرا
زیرا که به دیدنت شتاب است مرا
گویند بخواب تا به خوابش بینی
ای بیخبران چه جای خواب است مرا
🔻 نقل شده از ابوسعید اباالخیر
از دیگر شاعران
✨ @avayeqoqnus ✨
.
یک عمر در انتظاری
تا بیابی آن را که درکت کند
و تو را همان گونه که هستی بپذیرد،
و عاقبت در می یابی که او از همان آغاز
"خودت" بوده ای!
🔸 از کتاب "یادداشت های مرد فرزانه"
نوشته ریچارد باخ
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
زندگی بی عشق،
اگر باشد همان جان کندن است
دم به دم جان کندن ای دل
کار دشواری ست نیست؟ 🥀
#قیصر_امین_پور
✨ @avayeqoqnus ✨
🖤 🥀🤍🥀🖤
نشد که پَر بزنم عشق آن حوالی را
ببخش بر من مِسکین شکستهبالی را
نشد که پای پیاده به درگهت برسم
و تحفه آورم این دستهای خالی را
منی که چلّهنشین غم توام مولا
نشدکه همدل و همره شوم موالی را
نشد عراقِ غمت را بگریم از دل و جان
بدل به آه کنم این شکستهحالی را
دوباره چشمۀ جانبخش اربعین جوشید
نشد که درک کنم حال آن زُلالی را
بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت»؟
بگو کجا برم این حسرت سؤالی را؟
ببار حضرت باران به شورهزار دلم
ببر ز سینه ی من داغ خشکسالی را
چکید قطره اشکی و از غم تو سرود
قبول کن ز من این شعر ارتجالی را
#سعید_سلیمانپور
#اربعین
#امام_حسین
🕯@avayeqoqnus🕯
.
📚 ضرب المثل "چوب توی آستین کردن"
🔸 معنی و کاربرد:
ضرب المثل "چوب توی آستین کردن" کنایه از بی آبرو کردن یک شخص است.
از این ضرب المثل زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم به کسی هشدار بدهیم با قوی تر از خودش درگیر نشود زیرا شکست خورده و مورد مجازات قرار خواهد گرفت.
این ضرب المثل خبر از تنبیه و مجازاتی سخت برای شخص خطاب شونده دارد، برای مثال زمانی که می گوییم: "با من در نیفت، چوب تو آستینت می کنم"، منظور این است که تنبیه و مجازات بسیار بدی برای تو در نظر گرفته ام.
🔸 داستان:
در گذشته مجازات های مختلفی متناسب با گناهی که محکومین مرتکب شده بودند برای آن ها در نظر گرفته می شد که یکی از آن ها چوب توی آستین کردن بود.
در این روش، دستهای فرد گناهکار را به حالت افقی باز می کردند و چوب سفت و محکمی را داخل یک آستین او کرده و از آستین آن یکی دست وی عبور می دادند،
بعد مچ دست هایش را با طناب به چوب می بستند، با این کار آن شخص به هیچ عنوان نمی توانست از دست هایش استفاده کند.
ماندن دست ها به حالت ساکن بعد از مدتی باعث بی حسی و کرخت شدن آن ها شده و محکوم را آزار می داد؛ از طرفی چون شخص نمی توانست از دست هایش استفاده کند حیوانات موزی مثل پشه و مگس روی سر و صورت فرد می نشستند و باعث ناراحتی او می شدند.
این مجازات اگر چه باعث مرگ یا نقص عضو فرد نمی شد اما با گذشت زمان آن چنان آزار دهنده و ناراحت کننده بود که داد و فریاد محکوم به آسمان بلند می شد و اظهار پشیمانی می کرد و از دیگران کمک می خواست.
بدین ترتیب مجازات چوب توی آستین کردن علاوه بر این که خود فرد محکوم را تنبیه می کرد باعث درس عبرت دیگران هم می شد تا فکر خلاف به سرشان نزند، از آن زمان به بعد این نوع مجازات به شکل ضرب المثل در بین مردم رواج پیدا کرد.
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨
.
همه عالم سخنم رفت و به گوشَت نرسید
آری آنجا که تو باشی سخن ما نرود
#سعدی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📜 حکایت آموزنده ای از گلستان سعدی:
مهمان پیری شدم در دیار بکر که مال فراوان داشت و فرزندی خوبروی.
شبی حکایت کرد: مرا به عمر خویش به جز این فرزند نبوده است.
درختی در این وادی زیارتگاه است که مردمان به حاجت خواستن آنجا روند.
شبهای دراز در آن پای درخت بر حق بنالیدهام تا مرا این فرزند بخشیده است.
شنیدم که پسر با رفیقان آهسته همی گفت: چه بودی گر من آن درخت بدانستمی کجاست تا دعا کردمی و پدر بمردی!
خواجه شادیکنان که پسرم عاقل است و پسر طعنهزنان که پدرم فَرتوت.
سالها بر تو بگذرد که گذار
نکنی سوی تربت پدرت
تو به جای پدر چه کردی خیر؟
تا همان چشم داری از پسرت
🔸 برگرفته از باب ششم گلستان سعدی
#حکایت
#سعدی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
خدايا
هر شب نوری
از وجود نورانيت
بر قلوب تاريک و گرفته ما بتابان
و با حرارت عشق و معرفت خويش
قلبهای خسته و يخ زده ما را
گرمی ببخش
و قلوب ما را اِحیا بفرما
آمین 🙏🌱
شبتون خوش رفقا 🌙
در پناه معبود بی همتا باشید 🌸
@avayeqoqnus