.
🌹 گفته بودی که چرا محو تماشای منی
🤍 آن چنان محو که یک دم مژه بر همنزنی
🌹 مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
🤍 ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
#فریدون_مشیری
✨ @avayeqoqnus✨
Homayoun Shajarian - Mahve Tamasha.mp3
6.61M
🤍🌹🤍
🎼 آهنگ "محو تماشا"
🎙 خواننده: همایون شجریان
✍ شعر: فریدون مشیری
#آهنگ
#فریدون_مشیری
#همایون_شجریان
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـــــدای مهربانم؛
در این شب زمستانی گل امــیـــد را
در دلهای ما بکار
تا جوانه مهر و دوستی بزند.
الهی، کمکمان کن آن راهی را برویم
که موجب رضایت توست
و آرامشت را نصیب دلــهــای مــا بــفــرمــا.
آمـــیـــن 🙏💛
#خدا
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
آرامش یک احساس است،
ما نمیتوانیم به زور
این احساس را ایجاد کنیم
کافی است همه منفی بافیها
و موانع را کنار بگذاریم
تا با پای خودش به سراغمان بیاید...
صبح جمعه بخیر و خوشی 🌞 🌿
لحظههاتون مملو از آرامش رفقا 🙏💐
✨@avayeqoqnus✨
خدایا؛
شکرت برای غمهایی که تمام میشوند
و شادیهایی که از راه میرسند
هزاران بار شکرت ای مهربانترین 🙏🪴
#شکرگزاری
✨@avayeqoqnus✨
📚 پیرمردی که در ۸۰ سالگی شادی
را پیدا کرد
پیرمردی بود که در روستایی زندگی میکرد. او همیشه افسرده بود و بابت همه چیز اعتراض میکرد و در یک کلام حالش همیشه بد بود!
هرچه سنش بالاتر میرفت بداخلاق تر و بد دهن تر میشد. مردم از او دوری میکردند، چرا که بدشانسی او مسری بود. او حال بدش را به بقیه نیز منتقل میکرد.
اما وقتی به هشتاد سالگی رسید اتفاق عجیبی افتاد. شایعهای فورا در میان مردم پخش شد: پیرمرد امروز خوشحال است؛ او از هیچ چیز شکایت نمیکند، لبخند میزند و حتی چهره اش باز شده است!!
اهالی روستا دور هم جمع شدند.
از پیرمرد پرسیدند چه اتفاقی برای تو افتاده است؟
گفت: اتفاق خاصی نیفتاده. هشتاد سال من به دنبال شادی بودم و این کار بیفایده بود. حالا تصمیم گرفتم بدون شادی زندگی کنم و فقط از زندگی لذت ببرم. به همین دلیل الان شادم! 👏👌
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨ @avayeqoqnus ✨
خرم دلِ آن کس که ز بستان تو آید
گل در بغل از گشتِ گلستانِ تو آید 🌹
#وحشی_بافقی
✨@avayeqoqnus✨
🍂🍁🌼🍁🍂
آه … اگر بدانید چه ذوقی به آدم دست میدهد ، که ببیند بدون این که تلاشی کرده باشد حرفش را به خوبی میفهمند...
#فرانتس_کافکا
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
حکایت ملانصرالدین و درخت گردو
روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. ملا بلند شد و شروع کرد به شکر کردن خدا.
مردی از آنجا می گذشت. وقتی ماجرا را شنید گفت: اینکه دیگر شکر کردن ندارد.
ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم عاقبتم چه می شد!! 😳😀
#حکایت
#ملانصرالدین
#حکایت_های_ملانصرالدین
✨ @avayeqoqnus✨
🌸همیشه فکرم مشغول این بود که چرا آدم های جدید برایمان حکم نوبرانه را دارند!
🌸حس میکنیم اگر رابطه ی خاص برقرار نکنیم عقب میمانیم ...
🌸در برابر آدم های جدید مهربانیم، مودبیم، متمدنیم، شوخی میکنیم. اما خانواده مان ما را یک آدم بد خلقِ نچسب میدانند!
🌸همیشه برای تازه ها خودِ بهترمانیم
در حالی که کهنه تر ها هوایمان را بیشتر دارند ...
با کهنه ها، تازه بمانیم ...
#مریمقهرمانلو
✨@avayeqoqnus✨
تو را دوست داشتم،
چنان که گویی تو
آخرین عزیزان من بر روی زمینی...
و تو رنجم دادی،
چنان که گویی من
آخرین دشمنان تو بر روی زمینم... 🥀
#غاده_السمان
✨@avayeqoqnus✨
الهی؛
امید را بر رگهای بیجانمان جاری کن
تا شکوفه دهد بهار آرزوهایمان.
آمین 🙏🪴
#خدا
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
مهربان باش که این عمر گران میگذرد
قدر این لحظه بدان چرخ زمان میگذرد
بر لبی گل بنشان دست فقیری تو بگیر
هرچه با هر که کنی، بر تو همان میگذرد
صبح شنبه بخیر و شادی رفقا 🌞🌹
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شکرت برای حضور پرمهرت 🙏🌹
#شکرگزاری
✨@avayeqoqnus✨
📜 محاسبه عبادت
مردی نزد بایزید بسطامی رفت و گفت که سی سال روزه گرفته و مشغول عبادت بوده اما هیچ نشانی از نزدیکی به خداوند در خود نمی بیند.
بایزید در پاسخ گفت:
اگر صد سال دیگر هم به این کار ادامه دهی اتفاقی برای تو رخ نخواهد چون کارت خالصانه نبود و مرد محاسبه گری هستی، در غیر این صورت چگونه میتوانستی لحظات عشق و عبادت را بشمری؟!
وقتی معامله در کار باشد عشق و عبادت ارزشی ندارد و تو را به جایی نمی رساند .
بی دلیل و محاسبه عشق بورزید و بی ریا عبادت کنید تا همه چیز را به دست آورید.
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
.
🕊 ماه رجب و پیکِ سعادت آمد
🌸 در روز نخست با ولادت آمد
🕊 یعنی گلِ گلزارِ محمد باقر
🌸 آن قافله سالارِ عبادت آمد
فرارسیدن ماه رجب و ولادت با سعادت
حضرت امام محمد باقر (ع) مبارک و
فرخنده باد 🙏💐
#ماه_رجب
#میلاد_امام_محمد_باقر
✨@avayeqoqnus✨
🌹🕊🕊🌹
امروز مَها خویش ز بیگانه ندانیم
مستیم بدان حد که رهِ خانه ندانیم
در عشق تو از عاقله عقل برستیم
جز حالت شوریده و دیوانه ندانیم
در باغ به جز عکسِ رخِ دوست نبینیم
وز شاخ به جز حالتِ مستانه ندانیم
گفتند در این دام یکی دانه نهادهست
در دام چنانیم که ما دانه ندانیم
امروز از این نکته و افسانه مخوانید
کافسون نپذیرد دل و افسانه ندانیم
چون شانه در آن زلف چنان رفت دل ما
کز بیخودی از زلف تو تا شانه ندانیم
باده ده و کم پرس که چندم قدح است این
کز یاد تو ما باده ز پیمانه ندانیم
#مولوی
#مولانا
✨@avayeqoqnus✨