eitaa logo
آوای ققنوس
8.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
547 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 ملانصرالدین و دبه شیر روزی مردی که یک دبه شیر حمل می کرد جلوی ملانصرالدین را در خیابان گرفت و گفت که مشکلی دارد و نصحیتش را می خواهد. ملا گفت: "مشکلت چیه؟" مرد توضیح داد: "با وجودی که شراب نمی‌خورم صبح ها که از خواب بیدار می‌شوم خیلی مست و سرخوش هستم!" ملا نگاهی به ظرف شیر کرد وپرسید: "دیشب چی خوردی؟" مرد گفت: "شیر" ملا گفت: "همونطور که فکر می کردم. همین دلیل مشکلت است." مرد بهت زده گفت: "شیر باعث مستی می شود؟!" ملا گفت: "اینجور است که شب شیر می‌‌خوری و می خوابی. در خواب غلت می‌زنی. شیر با این تکان ها تبدیل به کره می شود. کره تکان می خورد تبدیل به پنیر می شود. پنیر به چربی تبدیل می شود. چربی تبدیل به شکر می شود. شکر تبدیل به الکل می شود. وقتی بیدار می شوی در معده ات الکل داری. به همین دلیل صبح ها احساس مستی می کنی.» مرد که گیج شده بود پرسید: "چکار کنم؟" ملا گفت: "ساده است. شیر ننوش. زود، بدش به من." و شیر را از مرد بهت زده گرفت و رفت! @avayeqoqnus
🍂🤍🍂 گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بَرِ او پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل 🔻 اشعار نقل شده از ابوسعید اباالخیر از دیگر شاعران ✨@avayeqoqnus
. این دو جمله از سعدی بزرگ رو باید با طلا نوشت: ⚜ خشمِ بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطفِ بی وقت هیبت ببرد. ⚜ نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند ⚜ و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند. 🔻 برگرفته از باب هشتم گلستان سعدی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی ایمان ریشه بدواند در وجودمان 🙏🍀 @avayeqoqnus
💢 بـﺎ ﯾﮏ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻣﯿ‌ﺸود ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﻣﯿ‌‌ﺸود ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﻣﯿﺸود ﺭﻗﺼﯿﺪ، 💢 ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺳﺮﻃﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸود از زندگی گفت، ﺑﺎ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﻭﯾﻠﭽﺮ ﻣﯿﺸود قدم زد، 💢 ولی... ﺑﺎ یک ﺁﺩﻡ بی احساس، ﻧﻪ ﻣﯿﺸود ﺣﺮﻑ ﺯﺩ، ﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ ، ﻧﻪ ﻗﺪﻡ ﺯﺩ، ﻭ ﻧﻪ ﺷﺎﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ! 💢 یک ضرب المثل چینی می گوید: برنج سرد را می توان خورد، چای سرد را می توان نوشید ، اما نگاه سرد را نمی توان تحمل کرد... 🍂 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح می‌خندد و باغ از نفس گرم بهار می‌ گشاید مُژه و می‌شکند مستیِ خواب صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞 🌹 آخر هفته‌تون پر از اتفاق‌های قشنگ🪴 @avayeqoqnus✨ ‌‍‌ 
هدایت شده از آوای ققنوس
🍀🍂🪴🍂🍀 خداوندگارا نظر کن به جود که جُرم آمد از بندگان در وجود گناه آید از بنده‌ی خاکسار به امیدِ عفو خداوندگار کریما به رزق تو پرورده‌ایم به انعام و لطف تو خو کرده‌ایم گدا چون کرم بیند و لطف و ناز نگردد ز دنبال بخشنده باز چو ما را به دنیا تو کردی عزیز به عُقبی همین چشم داریم نیز آمین 🙏🌹 🔸 برگرفته از باب دهم بوستان سعدی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📚 ضرب المثل ” تعارف شاه عبدالعظیمی “ 🖇 معنی و کاربرد: 🔹 کنایه از تعارف کردن الکی و دروغین به کسی است که می داند تعارف او را رد خواهد کرد! 🔸 یعنی تعارفی که از ته دل نیست و گاهی تظاهر به بخشندگی، مهمان نوازی و … است. 🔹 این ضرب المثل را برای کسی به کار می برند که عادت دارد دیگران را تعارف به چیزی کند اما این تعارف از صمیم قلب او نیست بلکه فقط لفظی است که عادت به تکرار آن پیدا کرده؛ تعارف هایی مثل: 😐 بفرمایید خونه! 😐 قابل شما را ندارد! 🖇 ریشه تاریخی ضرب المثل: درگذشته، تهرانی ها در شب یا روز جمعه به زیارت آرامگاه حضرت عبدالعظیم می‌رفتند و بخاطر نزدیکی راه ، همان روز دوباره به تهران برمی‌گشتند. گفته می‌شود که چون کرایه برگشت ماشین دودی را در مسیر رفت پرداخت کرده بودند ناچار بودند که شب حتما به تهران برگردند. با این حال اهالی شهر ری که کاملا مطمئن بودند که زایر تهرانی حتما به تهران برمی‌گردد، او را دعوت به ماندن می‌کردند و به «حضرت شاه عبدالعظیم» قسم می‌دادند که شب را نزد آنان به سر ببرد! و بدین ترتیب عبارت تعارف شاه عبدالعظیمی رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد. @avayeqoqnus
🍂 قاصدک‌های پریشان را که با خود باد برد 🌼 با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد 🍂 ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند 🌼 سیل وقتی خانه‌ای را برد، از بنیاد برد 🍂 عشق می‌بازم که‌غیراز باختن‌در عشق نیست 🌼 در نبردی این‌چنین هرکس به خاک افتاد برد 🍂 شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن‌ها..‌. 🌼 هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد 🍂 جای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر.‌‌.. 🌼 هرچه برد از آنچه روزی خود به دستم داد برد 🍂 در قمار دوستی جز رازداری شرط نیست 🌼 هر که در میخانه از مستی نزد فریاد برد @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی انسان نتواند احساس عمیقی از معنا را در جهان خود پیدا کند، حواسش را با لذت‌ها پرت می‌کند. 🔻 از کتاب "انسان در جستجوی معنا" ✍ ویکتور فرانکل @avayeqoqnus
. 📜 روزی پادشاهی برای گردش به دشت و صحرا رفت. باغبان پیر و سالخورده‌ای را دید که مشغول کاشتن نهال درخت بود.  پادشاه گفت : ای پیرمرد، در زمان پیری و سالخوردگی، کارهای دوره‌ی جوانی را انجام می‌دهی! زمان آن رسیده که علاقه و اشتیاق به کارهای مادّی را رها کنی و کارهای خوب و شایسته ای را انجام دهی تا به بهشت بروی. تو در این سن و سال نباید به فکر طمع و آرزوهای مادّی باشی. تو تا بزرگ شدن درخت و محصول دادن آن زنده نمی‌مانی و نمی‌توانی از آن بهره‌مند شوی.  باغبان پیر و بی کینه گفت: انسان‌های قبل از ما زحمت کشیدند و ما از دست رنج آن‌ها استفاده کردیم، الآن ما می‌کاریم تا آیندگان از آن‌ها، بهره ببرند. 🔻 برگرفته از کتاب مرزبان نامه @avayeqoqnus
دلم یک کنج ساده و صمیمی می‌خواهد یک ایوان به سمت تمام بیخیال بودن‌ها یک دوست که حواس مرا از غم هایم پرت کند من دلم فقط کمی حالِ خوش می‌خواهد... فقط کمی حال خوش... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخار روی چای می‌گوید : فرصت کم است! زندگی را تا سرد نشده، باید سر کشید... صبح بخیر و شادکامی 🌞☕️ زندگی‌تون گرم و دلچسب باشه رفقا 🌺 @avayeqoqnus
🍁☘🍁 ☘ 🍂 برایم نوشته بود: گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی‌رسند شاید چون آرزوهایم بلندند … ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می‌گوید: امیدی هست چون خدایی هست … آری و چه زیبا نوشته بود! همواره با خود تکرار می‌کنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست … 💚 @avayeqoqnus
📘 پادشاهی در بستر بیماری افتاد. پزشک حاذقی بر بالین وی حاضر کردند. پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت برطرف گردد. شاه از قاضی شهر فتوای مرگ جوانی را برای زنده ماندن گرفت. پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر در حال مرگ بودند. پولی دادند و پسر جوان آنها را خریدند. پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند تا خون او را در پادشاه تزریق کنند. جوان دستی بر آسمان برد و زیرلب دعایی کرد و اشکش سرازیر شد. شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید چه دعایی کردی که اشکت آمد؟ جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم: خدایا، والدینم به پول شاه نیاز دارند و به مرگ من رضایت دادند. و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد که با فتوای مرگ من به آن می‌رسد. با مرگ من، پزشک به شهرت نیاز دارد که شاه را نجات می‌دهد و به آن می‌رسد. و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد که کشتن من برایش نوشین شده است. گفتم: خدایا می‌بینی، تمام خلایقت برای نیازشان مرا می‌کشند تا با مرگ من به چیزی در این دنیای پست برسند. ای خالق من، تنها تو هستی که مرا برای نیاز خودت نیافریدی و از وجود بنده‌ات بی‌نیازی، تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی به تو اگر بخواهم هم، نمی‌توانم برسانم. ای بی‌نیاز، تو را به حق بی‌نیازی‌ات قسم می‌دهم که مرا بر خودم ببخشی و از چنگ این بندگان نیازمندت رهایم کنی. شاه چون دعای جوان را شنید زار زار گریست و گفت: برخیز و برو. من مردن را بر این گونه زنده ماندن ترجیح می‌دهم. شاه با چشمانی اشک‌آلود سمت جوان آمده و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بی‌نیاز مرا هم شفا داده و از خلایقش بی‌نیازم کند. جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه شفای کامل یافت. @avayeqoqnus
هرچه کنم نمی‌شود تا بروی تو از دلم از تو فرار می‌کنم باز تویی مقابلم 🥀 @avayeqoqnus
وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج‌هایش تنها بماند، و چگونه بر اشتیاقش به گریختن چیره شود، آن‌وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 روز جدایی بود و از غم گریه کردیم 💛 تا لحظه‌ی آخر دمادم گریه کردیم 🍂 وقتی جدا شد چشم من از شانه‌هایت 💛 من تازه فهمیدم که باهم گریه کردیم 🍂 بغض گلوی خسته مان را شُل گرفتیم 💛 زیرا شکست و باز محکم گریه کردیم 🍂 از هق هقِ ما عالمی هم باخبر شد 💛 بااینکه ما آنقدر مبهم گریه کردیم 🍂 اشک تو را هم مثل اشکم پاک کردم 💛 اماخداحافظ که گفتم گریه کردیم 🍂 حالا پشیمان نیستم ازعشق بلکه 💛 حسرت به دل ماندم چرا کم گریه کردیم؟ @avayeqoqnus
🕊 به چشم‌هات اعتماد نکن، اون‌ها فقط محدودیت‌ها رو نشون میدن. با فهم و درکت نگاه کن، دنبال چیزی بگرد که می‌دونی و راه پرواز رو خواهی دید. 🔻 از کتاب "جاناتان مرغ دریایی" ✍ ریچارد باخ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون وجود باران، هیچ چیز رشد نمی‌کند گاهی لازم است که طوفان‌های زندگیمان را در آغوش بگیریم... عصرتون دلپذیر دوستان 🌺@avayeqoqnus✨ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌
خواهی که تو را دولتِ اَبرار رسد مپسند که از تو بر کس آزار رسد از مرگ میندیش و غمِ رِزق مخور کین هر دو به وقت خویش ناچار رسد 🔻 رباعیات نقل شده از ابوسعید اباالخیر از دیگر شاعران ✨@avayeqoqnus
تمام گنجشکان شهر، منتظر باز شدن چشمانت هستند می‌شود پروازشان را به تاخیر نیندازی... ❤️🕊 @avayeqoqnus