eitaa logo
آوای ققنوس
8.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
597 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بخشنده تر از حاتم طایی کیست؟ از حاتم طایی پرسیدند: بخشنده‌تر از خود دیده‌ای؟ گفت:آری! مردی که دارایی‌اش تنها دو گوسفند بود. یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده‌تری. گفت: نه! چون او هرچه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم. @avayeqoqnus
272080_996.jpg
92.1K
“صبح” یعنی بوی گل مریم که سراسر شب را پر کرده بود و حالا با نوازش حس بویایی ات بیدارت می کند… “صبح” یعنی آغاز؛ آغاز یک عبور و دریچه یک”سلام” … گوش کن! … در نبض کودکانه ی صبح، این راز برکت است که می نوازد… به حرکت سلام کن … سلام عزیزان صبحتون مملو از عطر گل مریم 🌸♥️ @avayeqoqnus
دوستان جان نسخه جدید ایتا اومده. از طریق لینکی که پایین براتون میذارم میتونید برنامه رو بروز رسانی کنید. دانلود نسخه جدید از سایت رسمی ایتا👇 http://www.eitaa.org/dl/apk @avayeqoqnus
📜 سلیمان نبی و عمر جاودان به سلیمان پیامبر گفتند: آب حیات در اختیار توست می‌خواهی بنوش. سلیمان با بوتیمار در این باب مشورت کرد و بوتیمار عرض کرد: اگر فرزندان و دوستان هم از این آب بهره‌ای داشته باشند چه بهتر؛ وگرنه چه ثمر دارد این زندگی که هر چهار روزی فراق و مرگ یکی از عزیزان را دیدن؟ 🍂 بگو به خضر که از عمر جاودانه تو را 🍂 چه حاصل است بجز مرگ دوستان دیدن @avayeqoqnus✨  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درود صبح بخیر عزیزان 🌹🌹
🌸 بعضی ها مثل خود شعرند 🌸 ردیف و قافیه دارند 🌸 وزن دارند 🌸 اگر نباشند موسیقی زندگی گم می شود ... @avayeqoqnus
📚حکایت برادر عزلت نشین و وسوسه شیطانی نقل کرده اند که دو برادر بودند: پس از مرگ پدر، یکی جای پدر بـه زرگری نشسته دیگری برای دور ماندن از وسوسه نفس شیطانی از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون بـه شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده بـه قافله سالار می دهد تا در شهر بـه برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق بـه این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می تواند کرد بی آنکه آب آن بریزد. چون قافله سالار بـه شهر و بازار محل کسب برادر می رسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و بـه قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب بـه برادرش بدهد. چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و بـه شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم بـه برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را روی بازوی لخت زنی امتحان می کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان بـه زمین میریزد. چون زرگر این را می بیند می‌گوید: ای برادر اگر بـه دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و در کنج عزلت همه زاهد هستند… @avayeqoqnus
images (6).jpeg
15.6K
🌸 آتش عشق تو در جان خوش تر اسـت 🌸 جان ز عشقت آتش‌ افشان خوش تر اسـت 🌸 هر کـه خورد از جام عشقت قطره‌ اي 🌸 تا قیامت مست و حیران خوش تر اسـت … 《عطار نیشابوری》 @avayeqoqnus
کتاب-سرگشته-راه-حق.jpg
40.5K
تحمل هیچ تنبیهی دشوارتر از این نیست که موجودی در برابر بدیهایی که کرده با خوبی روبه‌رو شود... سرگشته راه حق اثر نیکوس کازانتزاکیس @avayeqoqnus
سلام سلام دوستان گل 😘 عیدتون خیلی مبارک 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا