.
📜 ملا و فریب قاضی!
ملانصرالدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید میکرد اما از بخت بدِ او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمیداد.
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند.
این بود که کوزهای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت، بعد کوزهی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت.
کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت.
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند.
چند روز گذشت قاضی به حیلهی ملانصرالدین پی برد و یکی از نزدیکان خود را به خانهی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده!
ملا به فرستاده قاضی جواب داد از طرف من سلام گرمی به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در کوزهی عسل است!😄
#حکایت
#حکایت_طنز
#ملانصرالدین
✨@avayeqoqnus✨
.
گفتم از کجا بفهمم روحم قشنگه؟
گفت: ببین چند نفر کنارِ تو
نقاب به روحشون نمیزنن.
چند نفر برات نقش بازی نمیکنن.
چند نفر کنارِ تو
خودشون رو زندگی میکنن... 🌸
#حسین_حائریان
✨ @avayeqoqnus ✨
#بریده_کتاب
هنوز، روی تخته ی سیاه بزرگ کلاس ما،
مساله های زیادی حل نشده باقی مانده
است.
من، این همه خطوط درهم و برهم،
دایره ها، مثلث ها و مربع ها را می بینم
و چیزی نمی فهمم.
و تعجب آور اینکه همکلاسی های من
هم، اغلب، مثل من هستند- گرچه
خیلی از آنها پنهان می کنند...
و باز هم تعجب آور اینکه آقا معلم را
میبینم که ایستاده است رو به تخته، با
یک تکه گچ، و معطل مانده است ... ما،
قبل از هر چیز باید مساله هایمان را حل
کنیم- شکی نیست ...
📚 وسعت معنای انتظار
✍ نادر ابراهیمی
✨@avayeqoqnus✨
با آن همه دلداده دلش بستهی ما شد
ای من به فدای دل ديوانه پسندش 🥰
#سیمین_بهبهانی
✨@avayeqoqnus✨
📚 ضرب المثل "نور علا نور" بودن:
🔸 معنی و کاربرد:
ضرب المثل نور علاء نور بودن به معنی این است که نوری مضاعف بر نور قبلی شده باشد.
اگر کار خیر دیگری در یک وضعیت خوشبینانه انجام شود میگویند نور علا نور شده است؛ یعنی حالا با اتفاقی که افتاده، اوضاع خیلی بهتر و نتیجه بخشتر شده است.
این ضرب المثل در شرایط خوب که همچنان اوضاع بهتر شده، بسیار کاربردی است.
این ضربالمثل برداشتی از آیه 35 سوره نور است که در برداشت و تفسیر این آیه این ضربالمثل قابل بیان است.
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨
نه مرا طاقت غُربت
نه تو را خاطر قُربت
دل نهادم به صبوری
که جز این چاره ندانم 🥀
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
🖇 من همیشه جنگیدهام تا چیزی را
عوض کنم؛
اما این روزها فهمیده ام که با آدمهای
کوته نظر نباید جنگید،
🖇 فهمیدهام برای اثبات دوست داشتن
نباید جنگید،
برای به دست آوردن دل آدمها نباید جنگید،
برای اثبات خوب بودن نباید جنگید...
🖇 بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست می آیند بی ارزش میشوند...
🖇 این روزها نسخه فاصله گرفتن را میپیچم برای هر کسی که رنجم میدهد؛
🖇 از آدمهایی که زیاد دروغ میگویند فاصله میگیرم،
از آدمهایی که ظلم میکنند فاصله میگیرم،
از آدمهایی که حرمتم را نگه نمیدارند فاصله میگیرم،
🖇 با حقارت برخی آدمها و دل هایشان نباید جنگید،
باید نادیده شان گرفت و گذشت،
📌 همیشه جنگیدن هم خوب نیست...
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
قهوه خوشمزه است
خوشمزگیاش به همان تلخ بودنش است!
وقتی میخوریم، تلخیاش را تحویل
نمیگیریم، اما میگوییم چسبید...
زندگی هم روزهای تلخش بد نیست
مثل قهوه میماند!
تلخیهایش را تحویل نگیر
بخند و بگو عجب طعمـــی...
صبح بخیر ☕️ 🌹
زندگیتون شیرین و ایام به کام رفقا 🪴
✨@avayeqoqnus✨
📕 #داستان_آموزنده
📌 یک دقیقه وقت بگذارید و این
داستان سمبولیک رو بخونید
ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱﻫﺎﯼ ﻣﻨﺪﺭﺱ ﻭ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻣﻐﻤﻮﻡ، ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺧﻮﺍﺭﺑﺎﺭﻓﺮﻭﺷﯽ ﺷﺪ.
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺷﻠﻮﻍ ﺑﻮﺩ
ﮐﻤﯽ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺧﻠﻮﺕ ﺷﻮﺩ...
ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻤﯽ ﺧﻮﺍﺭﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﺪ.
زن ﮔﻔﺖ: ﺷﻮﻫﺮم مدتی اﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﺪ.
ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧم ﺑﯽ ﻏﺬﺍ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﭘﻮﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻢ.
ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﯽ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﻮد ﺑﺎ
ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎﻋﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺪﯼ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﺵ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﺩ!
ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮔﻔﺖ:" ﺁﻗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ، ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ".
مرد ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﺴﯿﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ.
ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﯿﺸﺨﻮﺍﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪ. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﺧﺮﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﻣﻦ ...
مغازه دار ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﮔﻔﺖ: "ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ!! ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩﻡ !"
ﺳﭙﺲ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: "ﻟﯿﺴﺖ ﺧﺮﯾﺪﺕ ﮐﻮ؟"
ﺯﻥ ﻟﯿﺴﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ .ﺧﻮﺍﺭﺑﺎﺭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﮐﻨﺎﯾﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ: "ﺩﻋﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﮐﻔﻪﯼ ﺗﺮﺍﺯﻭ؛ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﺒﺮ!!!"
خانم ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺗﮑﻪ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﻔﻪی ﺗﺮﺍﺯﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﻔﻪﯼ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺖ !!
ﺧﻮﺍﺭﺑﺎﺭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎﻭﺭﺵ ﻧﺸﺪ. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﯿﺸﺨﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ.
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﺎ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺟﻨﺲ روی ﮐﻔﻪ ﯼ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﮐﺮﺩ. ﻫﺮﭼﻪ ﺟﻨﺲ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﺗﺮﺍﺯﻭ ﺗﮑﺎﻥ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ ... ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﺟﻨﺎﺱ ﻟﯿﺴﺖ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ، ﮐﻔﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﺍﺯﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﺪﻧﺪ !...
خانم ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺍﺷﮑﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ .ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻭﻗﺖ، "مغازه دار" ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﺗﮑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎﺑﺒﯿﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺯﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ؛
ﺧﺪﺍﯾﺎ، ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻨﯽ، ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻦ... 🥺 🤲
#خدا
#داستان
✨@avayeqoqnus✨
🌸 هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش
🌸 هزار راه مرا، ای یگانه پایان باش
🌸 برای آنکه نگویند، جُستهایم و نبود
🌸 تو آنکه جُسته و پیداش کردهام، آن باش
🌸 دوباره زنده کن این خسته ی خَزان زده را
🌸 حُلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
🌸 کویر تشنهی عشقم، تداوم عطشم
🌸 دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش
🌸 دوباره سبز کن این شاخهی خزان زده را
🌸 دوباره در تن من روح نوبهاران باش
🌸 بدین صدای حَزین، وین نوای آهنگین
🌸 به باغ خستهی عشقم، هزاردستان باش
#حسین_منزوی
✨@avayeqoqnus✨
توی باغ، هر چیزی رشد می کند…
اما قبل از آن پژمرده و خشک می شوند.
درختها باید برگ هایشان را از دست
بدهند تا برگ های جدید دربیاورند و
ضخیم تر، قوی تر و بلندتر شوند.
📚 بودن
✍ یرژی کاشینسکی
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
سرباز
خسته و زخمی از راه رسید
زن از خانه رفته بود
زخمی که او را
در قطار و جنگل و جاده
نکشته بود
در خانه کشت... 💔 🥀
#رسول_یونان
✨@avayeqoqnus✨
💯 درمان تضمینی مشکلات ناباروری 💯
▣⃢ مجموعه_درمان_ناباروری_الزهرا ❤️
▣⃢ 🔷 اتمام #مشکلات #ناباروری 🔷
▣⃢ درمان #ناباروری #آقایان و #بانوان از جمله:👇
🔸️تنبلی تخمدان 🔸️یائسگی زودرس
🔸️انواع کیست 🔸️عفونت
🔸️ضعف اسپرم 🔸️آزو اسپرم
🔸️واریکوسل 🔸️HPVوHSV
🌸هدف اصلی ما درمان شما عزیزان دل هست.
▣⃢ برای درمان وارد کانال زیر شوید :👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2109342069Cb1f014af54
📋ثبت_آنلاین_مشاوره_رایگان : ⬇️
➡️https://app.epoll.ir/46081650
█▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄█
غنچه ای گفت به پژمرده گلی
که ز ایام، دلت زود آزرد
آب، افزون و بزرگست فضا
ز چه رو، کاستی و گشتی خُرد
زینهمه سبزه و گل، جز تو کسی
نه فتاد و نه شکست و نه فسرد
گفت، زنگی که در آئینهی ماست
نه چنانست که دانند سترد
دی، می هستی ما صافی بود
صاف خوردیم و رسیدیم به درد
خیره نگرفت جهان، رونق من
بگرفتش ز من و بر تو سپرد
تا کند جای برای تو فراخ
باغبان فلکم سخت فشرد
چه توان گفت به یغماگر دهر
چه توان کرد، چو میباید مرد
تو به باغ آمدی و ما رفتیم
آنکه آورد تو را، ما را برد
اندرین دفتر پیروزه، سپهر
آنچه را ما نشمردیم، شمرد
غنچه، تا آب و هوا دید شکفت
چه خبر داشت که خواهد پژمرد
ساقی میکدهی دهر، قضاست
همه کس، باده ازین ساغر خورد
#پروین_اعتصامی
✨@avayeqoqnus✨
گفتیم که عقل
از همه کاری به در آید
بیچاره فروماند
چو عشقش به سرافتاد ....
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
ﺍﺯ ﻋﺎلمی ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ:
ﭼﮕﻮﻧﻪ میﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﻘﻞ کسی
پی ﺑﺮﺩ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺍﺯ ﺣﺮفی ﮐﻪ میزند.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ:
ﺍﮔﺮ ﭼﻴﺰی ﻧﮕﻔﺖ ﭼﻪ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:
ﻫﻴﭻﮐﺲ آنقدر ﻋﺎﻗﻞ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ
ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﺪ!
#حکمت
✨@avayeqoqnus✨
غمها ارزش جنگیدن ندارند
رهایشان کنید...
غمها آنقدر خستهاند که با کمترین
بی توجهی از پای درمی آیند.
پس برای شادی بغل باز کنید
و با امید زندگی کنید...
شبتون زیبا و پر از امید 🌙🌺
#حس_خوب
✨@avayeqoqnus✨
گوش كن!
صدای بال فرشتگان را ميشنوی؟
امروز، روز توست...
زیر سایبان رحمت خدا بایست
خنکای صبح پاییزی
همراه با مهربانی را نفس بکش...
فرشتگان،
نوید روزی زیبا را برایت آوردهاند...
امروز و هر روزتون زیبا
صبحتون بخیر و سلامتی 🍂💛
✨@avayeqoqnus✨
هرقدر انسان شریفتر، نجیبتر و حساستر باشد، از خیانت دیگران
بیشتر رنج میبرد؛
و این دو علت دارد:
یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمیبیند
و دیگر اینکه انتظار ندارد که دیگران
عملی کنند که خود او با دیگران نکرده است.
📙 سه تفنگدار
✍ الکساندر دوما
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
اگر دیداری نباشد
حتی اگر لمسی هم نباشد
بی دلیل برای بعضیها
همیشه جایی در دلهایمان است... ♥️
#جمال_ثریا
✨@avayeqoqnus✨
🤍🍂🌼🍂🌼🤍
یاری اندر کس نمیبینیم، یاران را چه شد؟
دوستی کِی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟
آب حیوان تیرهگون شد، خضر فَرُّخپِی کجاست ؟
خون چکید از شاخِ گل، بادِ بهاران را چه شد؟
کس نمیگوید که یاری داشت حقِّ دوستی
حقشناسان را چه حال افتاد؟ یاران را چه شد؟
لعلی از کانِ مُروّت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟
شهرِ یاران بود و خاکِ مهربانان این دیار
مهربانی کِی سر آمد؟ شهریاران را چه شد؟
گویِ توفیق و کرامت، در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید، سواران را چه شد؟
صدهزاران گل شکفت و بانگِ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد؟ هَزاران را چه شد؟
زهره سازی خوش نمیسازد، مگر عودش بسوخت؟
کس ندارد ذوقِ مستی، مِیگساران را چه شد؟
حافظ اسرارِ الهی کَس نمیداند، خموش
از که میپرسی که دورِ روزگاران را چه شد
🔻 غزل ۱۶۹ از دیوان حافظ شیرازی
#حافظ
✨@avayeqoqnus✨
دیوان صوتی حافظ 169 با صدای خانم مدرس زاده.mp3
2.75M
.
⚜دیوانحافظ را درستبخوانیم⚜
🔻خوانش غزل ۱۶۹ از دیوان #حافظ
🎙 با صدای خانم فریبا مدرسزاده
#خوانش_غزل
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارالها برای همسایه ای که نان مرا
ربود، نان؛
برای دوستی که قلب مرا شکست،
مهربانی؛
برای آنکه روح مرا آزرد، بخشایش؛
و برای خویشتنِ خویش آگاهی میطلبم
آمین 🙏🌺
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨