3827.jpg
29.2K
به چشم هات اعتماد نکن.
اونها فقط محدودیتها رو نشون میدن.
با فهم و درکت نگاه کن، دنبال چیزی بگرد که میدونی و راه پرواز رو خواهی دید.
محدودیتی در کار نیست!
#بریده_کتاب: جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ
@avayeqoqnus
🌱 حکایت بهلول و قیمت هارون 🌱
روزی بهلول در حمام مشغول استحمام بود که ناگاه هارون الرشید و جمعی از یارانش وارد حمام شدند. چشم هارون الرشید که به بهلول افتاد از او پرسید: اگر بخواهی من را بخری به چه قیمت میارزم؟!
بهلول گفت: پنجاه دینار.
هارون الرشید برآشفت و گفت: نادان پنجاه دینار که فقط لُنگ من میارزد.
بهلول نیز در جوابش گفت: من هم فقط لُنگتان را قیمت کردم وگرنه خود خلیفه که ارزشی ندارد. 👌 😀
#حکایت
#بهلول
@ avayeqoqnus
شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها
تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم
که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجره ام می گرید
صبحگاهان شبنم
می چکید از گل سیب
#هوشنگ_ابتهاج
@avayeqoqnus
📜 لقمان حکیم و دستور ارباب
روزی ارباب لقمان به او گفت: گوسفندی را ذبح کن و دو عضو از بهترین اعضایش را بپز و برایم بیاور.
لقمان گوسفند را ذبح کرد، و قلب و زبان آن را پخت و نزد اربابش نهاد.
روز دیگری اربابش گفت:دو عضو از بدترین عضوهای آن گوسفند را بپز و نزد من بیاور.
لقمان باز قلب و زبان را پخت و نزد اربابش آورد.
ارباب پرسید از تو خواستم برترین عضو گوسفند را بیاوری قلب و زبان آوردی، سپس بدترین را خواستم، باز قلب وزبان آوردی ، علت چیست؟
لقمان گفت:این دو عضو برترین هستند اگر پاک باشند، وبدترین عضو هستند اگر پلید باشند. 👌
#حکایت
#لقمان_حکیم
✨@avayeqoqnus✨
📗 مدارا با پدر پیر👌
مردی نزد عالمی از پدرش شکایت کرد. گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد، پیر شده است و از من میخواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم...
روز دیگر میگوید پنبه بکار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟
مرا با این بهانهگیریهایش خسته کرده است… بگو چه کنم؟
عالم گفت: با او بساز.
گفت: نمیتوانم!
عالم پرسید: آیا فرزند کوچکی در خانه داری؟
مرد گفت: بله.
گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را میزنی؟
مرد گفت: نه، چون این اقتضای سن اوست.
عالم گفت: آیا او را نصیحت میکنی؟
گفت: نه چون مغزش نمیرود و…
گفت: میدانی چرا با فرزندت چنین برخورد میکنی؟!
گفت: نه.
گفت: چون تو دوران کودکی را طی کردهای و میدانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیدهای و تجربهاش نکردهای، هرگز نمیتوانی اقتضای یک پیر را بفهمی!!
در پیری انسان زود رنج میشود، گوشهگیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میکند و…
پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست.
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨@avayeqoqnus✨
🌸 مناجاتی از زبان وحشی بافقی 🌸
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی وان دل همه سوز
هر آن دل را که سوزی نیست، دل نیست
دل افسرده غیر از آب و گل نیست
دلم پر شعله گردان، سینه پردود
زبانم کن به گفتن آتش آلود
کرامت کن درونی درد پرورد
دلی در وی درون درد و برون درد
به سوزی ده کلامم را روایی
کز آن گرمی کند آتش گدایی
دلم را داغ عشقی بر جبین نه
زبانم را بیانی آتشین ده
سخن کز سوز دل تابی ندارد
چکد گر آب ازو، آبی ندارد
دلی افسرده دارم سخت بی نور
چراغی زو به غایت روشنی دور
بده گرمی دل افسردهام را
فروزان کن چراغ مردهام را
#شعر
#وحشی_بافقی
@avayeqoqnus
این متن خیلی قشنگه 👌
آدمهای زیبا و دوستداشتنی،
به صورت تصادفی به وجود نمیآیند...
زیباترین و دوستداشتنیترین
انسانهایی که میشناسیم،
آنهایی هستند که
با شکست آشنا شدهاند...
آنهایی که رنج را تجربه کردهاند...
آنهایی که از دست دادن را تجربه کردهاند...
آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار،
دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کردهاند...
این افراد، زندگی را
به شکل متفاوتی میفهمند...
آن را به شکل متفاوتی تحسین میکنند...
و نیز به شکل متفاوتی حس میکنند...
به همین دلیل، آرامتر میشوند
و دوست داشتن ومحبت
به دغدغهشان تبدیل میشود...
امیدوارم تو زندگی چند تا از این آدمای دوست داشتنی داشته باشید 🌹
#وین_دایر
#حس_خوب
✨ @avayeqoqnus ✨
دلی کز دلبری ناشاد باشد
ز هر شادی و غم آزاد باشد
غم دیگر نگیرد دامن او
نگردد شادیی پیرامن او
اگر گردد جهان دریای اندوه
برآرد موجهای غصه چون کوه
ازان نم دامن او تر نگردد
ز اندوهی که دارد برنگردد
《جامی》
#شعر
#جامی
@avayeqoqnus
📜 نماز اول وقتِ چوپان
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ماشین ﺷﺨﺼﯽﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ
ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﻫﺎﯼ
بیرون ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ
ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ.
مرد ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ
ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ.
ﺍﺯ ﺍﻭ پرسید ﭼﻪ چیز ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ
ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ
ﻧﯽ میزنم ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ میشوند،
ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ را صدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ
ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭم ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم.
#داستان
#داستان_آموزنده
✨@avayeqoqnus✨
handerson.jpg
35.8K
عشق چیزی نیست که آدم با اراده و اختیار برود دنبالش جناب هندرسون.
اگر خیال کردهای عشق انتخابی است، معلوم است درک درستی از معنای عشق نداری.
عشق چیزی است که یکهو بیخبر میآید و آدم را گرفتار میکند. یک نیروی طبیعی و خارج از اراده آدم. یک نیروی مقاومتناپذیر.
#بریده_کتاب هندرسون شاه باران اثر سال بلو
@avayeqoqnus
858a5cc097d468412091a7fface5c62f.jpg
49.3K
نمی توانی به کسی بگویی که از دوست داشتن یک نفر خودداری کند.
دوست داشتن با چیزهای دیگر خیلی فرق می کند .... 👌
👤 مارگارت اتوود
@avayeqoqnus
💮 چہ دعایی کنمت اول صبح
💮 خنده ات از تـه دل
💮 روزگارت همه شـاد
💮 سفره ات رنگارنگ
💮 و تنی سـالم و شـاد
💮 که بخندی همه عمر
صبح آخرین شنبه سال پر از انرژی و لبخند دوستانِ جان 🙏❤
@avayeqoqnus