eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 ای عشق سربلندکه برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریزنیست @F135a110 کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
از اهل مکه کینه ی بسیار دیده ای هم شانه با پیمبرت ازار دیده ای در بذل جان و مال خودت کم نزاشتی در راه دین اهانت اغیار دیده ای زخم زبان به حد فراوان شنیده ای جان مرا همیشه گرفتار دیده ای با این وجود خانه ی تو بیت امن بود در بین خانه حمله ی کفار دیده ای؟ همسایه از صدای تو شاکی نمی شود زخم زبان به مرد عزادار دیده ای؟ از دوستان کنایه به جانت خریده ای؟ لبخند زهردار به بیمار دیده ای؟ اتش به جای تسلیت ایا شنیده ای؟ حوریه بین یک در و دیوار دیده ای؟ وقتی که غنچه ی تو زمان رسیدن است جای کمک حرارت مسمار دیده ای؟
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام وی محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام سایه‌ات تا صبح محشر بر سر دین مستدام ای شده وقف خداوند تعالی هست تو وی تمام هستی خالق به روی دست تو پاک‌تر از پردۀ بیت الهی دامنت خلعت زیبای اُم‌المؤمنینی بر تنت بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟ کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟ این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت می‌سزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی هر که هستی احمد مختار داند کیستی بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت در مقام زن ولی مردانگی قانون توست تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین راستی این است در اسلام، دین راستین با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد منطقت تا حشر بر بوجهل‌ها کوبنده باد جان شیرین محمّددرلب خندان توست میوه‌های نخل«میثم» مدح فرزندان توست
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
بند اول: فاطمه و اشک و خونجگری دیگه نمیمونه بال و پری باید آروم آروم آمادشه برای روزای بی مادری یافاطمه جونم فدات فدای غم و غصه هات سخته ببینی مادرت جون میده به پیش چشات سرت سلامت فدای چشمای ترت سرت سلامت میسوزه قلب مضطرت سرت سلامت شده عزای مادرت وای مظلومه خدیجه بند دوم: داره فکر فرداشو میکنه فکر غم و درداشو میکنه خدیجه با گریه به شوهرش سفارش زهراشو میکنه اشک تو چشای ترش میسوزه دل مضطرش نکنه یه روزی بیاد سیلی بخوره دخترش یه روز میادکه دل پره درد و‌محنه به پیش حیدر بازوی زهرا میشکنه یه پست نامرد لگد به پهلوش میزنه بند سوم: این لحظه ی آخر پریشونه کسی غصه هاشو نمیدونه با گریه پیمبر داره براش روضه ی حسینش رو میخونه میفته از رو مرکبش العطشه روی لبش سر حسینو میبرن نوحه میخونه زینبش برات بمیرم غریب گیر آوردنت برات بمیرم برای نیزه خوردنت با نعل تازه تورو به خاک سپردنت میدونی که من روسیاهمو تویی تو فقط تکیه گاهمو خدارو به خونت قسم میدم تا اینکه ببخشه گناهمو بند چهارم: تو فقط آرامشم اینه همه خواهشم همیشه تو آقام بشی همیشه غلامت بشم آقای خوبم ساکن کربلا حسین آقای خوبم منو نکن رها حسین آقای خوبم روحی لک الفدا حسین .
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
پدرم حیدر مادرم زهراست محمدحسین پویانفر.mp3
6.99M
پدرم مادرم ست شک ندارم دارم هر دو دنیا رو این پدر مادر می کشند خیلی زحمت ما رو 👌👌👌
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
1_902103793.mp3
6.13M
🌙 🍃من تشنه رو جرعه آبم بده 🍃سلام دادم و آقا جوابم بده 🎤
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت @hosenih روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت @hosenih قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل تا که سرش را بر سر نیزه زدند گریه های ناتمامی خواهرانش را گرفت شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
در با التماس و حال بکا توبه میکنم دارم برای رفع بلا توبه میکنم من مبتلا به معصیتی چند ساله ام بیمارم و به قصد شفا توبه میکنم @hosenih چون میهمان هر آنچه بخواهد فراهم است در ماهِ روزه؛ ماهِ خدا توبه میکنم در افتتاح و عهد و ابوحمزه و مجیر با گریه در میان دعا توبه میکنم افطار میخورم ولی آهسته زیر لب با اسم شاهِ کرب و بلا توبه میکنم بر صورتم روان شده بی اختیار اشک دارم به عشقِ خون خدا توبه میکنم تا که حسین(ع) شاهد برگشتنم شود در هیئت و حسینیه ها توبه میکنم @hosenih در کربلا به حالِ خودم ضجه میزنم در مشهدِ امام رضا(ع) توبه میکنم باید بدون «سر» بشوم عاقبت بخیر تا جا نمانم از شهدا توبه میکنم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
مرام و معرفت و عشق با تو شد معنا چقدر ساده و راحت گذشتی از دنیا به پای دین نبی پای سربلندی حق نکرد چون تو زنی مال خویش را اهدا @hosenih تو برخلاف کسانی که فتنه زین کردند به پای عزت اسلام دادی اشترها برای اینکه خودت در رکاب او باشی به روزگار سپردی همه کنیزان را زنان دیگر احمد بنا به مصلحت اند فقط برای رسول خدا تویی همتا تو کیستی که برای معرفی خودش حسین گفت انا بن خدیجة الغرا برای شأن تو این بس که دامن پاکت شده است منزل و ماوای حضرت زهرا بگو به مدعیان مصطفی که قامت بست در آن نماز جماعت تو بودی و مولا در آن زمان که نبی با خدا هم آوا بود غذا نبرد کسی جز تو بین غار حرا بگو که نیست کسی ام مؤمنین جز تو تویی تو لایق این مطلب رسول خدا @hosenih اگر چه توصیه کردی به یک عبا اما کفن برای تو آمد ز عالم بالا هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست امان ز آتش گرمای ظهر عاشورا شاعر‌: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
اولین بیت شد این مصرع بسم الله است قلم از آنچه در افکار من است آگاه است پُر مضمونم و بیت الغزلی در راه است صحبت از حضرت خورشید، سخن از ماه است باز کرده ست اذان حنجره ی مأذنه را تا شب و روز بخوانم پسر آمنه را @hosenih باغ در رویش خود فصل بهاری دارد عشق در اوج جوانی است، قراری دارد نور در حجله ی عشق آمده کاری دارد پسر آمنه تنهاست؟ نه، یاری دارد بَه به این وصلتِ فرخنده پی و ختم به خیر در خورِ همسری عشق، خدیجه ست نه غير همسر بی بدل حضرت طاها او بود لایق مادری اُمِ ابیها او بود نور را آینه هرآینه تنها او بود مصطفی آن همه تنها شد اما او بود با وجودش به نبی هیچ غمی غالب نیست تا خدیجه است غم از شعب ابیطالب نیست السلام ای که در این شعر سرانجام تویی مصطفی را تو دلارامی و آرام تویی دینم از اوست ولی پایه ی اسلام تویی ای غریبی که پر از نامی و گمنام تویی به مقام تو چه اندازه حسادت بردند لقب خاص تو را نیز به سرقت بردند ما کجا و سخن از مدح تو با این دل پُر شرمگینم که نداریم کلامی در خور ما که گوهر نشناسیم چرا سُفتنِ دُر خرج دین شد همه ی مال تو اُشتر اُشتر وای برما و بر این شیوه ی مهمانی ما شده سرمایه ی تو خرج مسلمانی ما @hosenih گفتم از مدح تو از روضه ات اما کمتر رفتی و ماند غمت روی دل پیغمبر دخترت فاطمه جان داد پسِ آتشِ در مجتبی آه کشید از دلش از سوز جگر آمد از عرش برای تو کفن، طیب و پاک نوه ات کرببلا بی کفن افتاد به خاک شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه! ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه! تو اولین بنیانگذار عشق بودی عشقت محمد بود و یار عشق بودی پروانه ای دور مدار عشق بودی از جان و از دل پای کار عشق بودی سرمایه ات را در دکان عشق دادی عاشق شدن را تو نشان عشق دادی @hosenih زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی عاشق شدن را به جوانان یاد دادی آدم‌شدن را هم به انسان یاد دادی گویند شغل انبیا آموزگاریست شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست درظلمت شب می شدی مهتاب بانو مادربزرگ حضرت ارباب، بانو! بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو از داغ تو دردانه ات شد آب بانو بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو احمد شده یک بلبل بی بال بی تو زهرای تو هی می رود از حال بی تو روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو... آتش به جان ها می زند با شور و شینش عالم به هم ریزد از داغ حسینش @hosenih گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر شمشیر دارد می برد... الله اکبر ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر زینب کنار قتلگاه از دور می دید از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید سر رفته و از این بدن چیزی نمانده بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده جز بوریا جای کفن چیزی نمانده دار و ندار خیمه ها رفته به غارت این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
حیا در چشمهایش بود غیرت داشت همت داشت چنان آسیه و هاجر چنان مریم نجابت داشت لباس کهنه میپوشید روی خاک میخوابید تماما خرج دین میکرد هرچه مال و مکنت داشت @hosenih تجارتخانه های مکه از اموال او پر بود ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت بجای مرغ بریان دانه ی خرما غذایش بود به رعیت ها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت وجودش را فدای راه حق میکرد بی وقفه برایش پیشرفت دین همیشه ارجحیت داشت به رغم آنهمه تبلیع که ضد پیمبر بود کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت گواهی میدهد شعب ابیطالب به ایثارش گواهی میدهد این شیربانو استقامت داشت @hosenih چه ایمانی چه اخلاصی که بین بستر مرگش خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت کفن برتن نکرد و با لباس پاره ای پر زد عجب این لحظه آخر به اربابم شباهت داشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت پر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت زنان از بی حجابی ها سر تسلیم افکنده.... ولی کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت @hosenih بزرگان عرب رایک به یک دیروز پس میزد که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند خدیجه، چشم های مصطفی را خوب باور داشت میان قوم خود شان و مقام او فراوان بود ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت نبی افلاک را می دید از غار حرا اما جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت کنار مرتضی دین خدا را حفظ میکرده که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت دوبازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند خدیجه چون علی را داشت درواقع برادر داشت لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد به جای طفل در آغوش خود آیات کوثر داشت همینجا میشود بر پاکی دامان او پی برد فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت علی داماد او شد کاش بود آن روز را می دید که زهرا در نبود مادر خود دیده ای تر داشت خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت @hosenih حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد به یاد خاطراتی که مروری زجر آور داشت کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را فدای فضه اما فاطمه ای کاش مادر داشت... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۲۱ فروردین ۱۴۰۱