eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
210 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
97 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
مهر تابان خدا، از کهکشان افتاده است؟ عرش بر روی زمین از آسمان افتاده است؟ باز در ارکان عالم، انقلابی دیگر است خلق عالم را مگر آتش به جان افتاده است؟ کوه غم بر شانه دارم؟ داد از اندوه و غم یا مگر در سینه‌ام، آتشفشان افتاده است؟ گشته است از ضرب سیلی، لاله‌اش نیلوفری نخل دین، نقش زمین، همچون کمان افتاده است ۱۴۰۱/۱۱/۲۲
تا کی سراغت، این دلِ شیدا بگیرد!؟ جانا! بیا تا عاشقی ، معنا بگیرد بی تو خزانم، ای گل زهرا(س)! کجایی؟ پس کی بهارم! بویت این دنیا بگیرد؟ آقا کجا باید به دنبالت بگردم؟ آهوی دل، تا کی ره صحرا بگیرد؟ هر جمعه می‌گویم که می‌آیی، فدایت! کوه غمت بر شانه، تا کی جا بگیرد؟ خون از فراقت گشته جاری، دیده تا کی باید برای دیدنت، احیا بگیرد؟ تا کی ز هجران تو آه و بی‌قراری؟ پس کی قراری این دل شیدا بگیرد؟ قلبم دگر خون شد ز هجران تو باز آ برگرد تا آرامشی دنیا بگیرد ۱۴۰۲/۰۱/۲۲
تا چهره‌ی ماه خود نمایان کردی روشن دلم از فروغ ایمان کردی ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
تشنه‌ام، بگذار تا باران خود پیدا کنم در دل شب، اختر تابان خود پیدا کنم در تو می‌بینم خودم را ای غریب آشنا! می‌گذاری نیمه‌ی پنهان خود پیدا کنم؟ مبهم است آغاز و نامعلوم شد پایان من لااقل بگذار تا الآن خود پیدا کنم عهد بستم با تو تا پیمان خود را نشکنم صبر کن تا وعده ی پیمان خود پیدا کنم گم شده در لابلای گیسوانت قلب من می‌گذاری با سرانگشتان خود پیدا کنم؟ دردمندم، دردهای من دوایش پیش توست می‌شود با دست تو درمان خود پیدا کنم؟ رفتی و جان مرا با خویش بردی از تنم ای مسیحایم! بیا تا جان خود پیدا کنم ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
این عصر بدان! که عصر بیداری‌هاست پایان تمامی ستمکاری‌هاست ایران عزیز! در امان می‌مانی در خدمت ارتش‌ات چو سیاری‌هاست ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسم خزان به وقت بهاران قشنگ نیست زیباتر از جمال گلت، هیچ رنگ نیست صلح و صفاست آرزوی ما برای گل دنیا که جای معرکه و جای جنگ نیست ما را مران به سنگ جفا از حضور خود سنگ جفا که در خور این پای لنگ نیست ما را برای گفتن آهی توان نماند این پیکر نحیف که محتاج سنگ نیست دل خوش مکن به وعده و لبخند هر رقیب در کوزه‌ی رقیب به غیر از شرنگ نیست پیش رقیب آبروی ما دگر مبر مهر و وفا برای بزرگان که ننگ نیست تا زنده‌ام بیا که ببینم جمال تو بشتاب! جان من! که جای درنگ نیست ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رفت پاییز و آمد، تو هم آغاز کن ناز چون داری، هرچه خواهی ناز کن در میان تا کی می تنی بر گرد خویش؟ لحظه‌ای شو در این جهان پرواز کن بنشسته بر گلبرگ رویت دیدنی است چون بلبل نوای عاشقی ابراز کن در باغ است اینجا، رقص گل‌ها در چمن می‌کند تعبیر چشم خود را باز کن می‌رسد و گل شکوفا می‌شود همسفر با بلبلان و سیر در کن ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
voice.ogg
607.8K
ذوق سرودن سه‌گانی صد شکر صفای جاودانی داریم چون عشق و وفا و مهربانی داریم سوگند به بند بند این رباعی ای دوست! ما ذوق سرودن سه‌گانی داریم ۱۴۰۲/۰۱/۳۱
ای یار که روی مهت از دیده نهان شد! حُسنت همه دم بر همه‌ی خلق عیان شد پر زد ز حوالی دلم هر نگرانی تا دل به سوی نرگس مستت، نگران شد جز حال و هوای تو هوایی نپسندید تا مرغ خیالم به سویت در طیران شد تا بر سر بازار تو صد غلغله برپاست اندیشه‌ی عاشق پی معشوق دوان شد تنها نه من دل‌شده، گردیده اسیرت در بند سر زلف تو هر پیر و جوان شد کو مژده‌ی وصلت؟ گل امّید کجایی؟ سرو قد ما از غم هجر تو کمان شد ۱۴۰۲/۰۱/۰۶
نوروز شد و طعم لبت شیرین است رخسار تو مثل برگ گل رنگین است تا نرگس مخمور تو دیدم، خواندم آغاز بهار و ماه فروردین است ۱۴۰۲/۰۱/۰۱
مژده یاران به ثمر ،کوشش و جهدی برسد شور و شوق و شعف و شربت و شهدی برسد مژده دادند و بسی وعده‌ی دیدار به ما کاش! می‌شد به وفا هرچه که عهدی برسد جمعه گفتند که می‌آید و این جمعه گذشت جمعه جمعه برود، جمعه‌ی بعدی برسد سال‌ها نو شود اما خبر از عید که نیست می‌رسد عید اگر حضرت مهدی(عج)برسد غزلم، درد دلی بود، نثارش کردم کی به پای غزل حافظ و سعدی برسد!؟ ۱۴۰۱/۱۲/۲۷