مهر تابان خدا، از کهکشان افتاده است؟
عرش بر روی زمین از آسمان افتاده است؟
باز در ارکان عالم، انقلابی دیگر است
خلق عالم را مگر آتش به جان افتاده است؟
کوه غم بر شانه دارم؟ داد از اندوه و غم
یا مگر در سینهام، آتشفشان افتاده است؟
گشته است از ضرب سیلی، لالهاش نیلوفری
نخل دین، نقش زمین، همچون کمان افتاده است
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۱۱/۲۲
تا کی سراغت، این دلِ شیدا بگیرد!؟
جانا! بیا تا عاشقی ، معنا بگیرد
بی تو خزانم، ای گل زهرا(س)! کجایی؟
پس کی بهارم! بویت این دنیا بگیرد؟
آقا کجا باید به دنبالت بگردم؟
آهوی دل، تا کی ره صحرا بگیرد؟
هر جمعه میگویم که میآیی، فدایت!
کوه غمت بر شانه، تا کی جا بگیرد؟
خون از فراقت گشته جاری، دیده تا کی
باید برای دیدنت، احیا بگیرد؟
تا کی ز هجران تو آه و بیقراری؟
پس کی قراری این دل شیدا بگیرد؟
قلبم دگر خون شد ز هجران تو باز آ
برگرد تا آرامشی دنیا بگیرد
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۱/۲۲
تا چهرهی ماه خود نمایان کردی
روشن دلم از فروغ ایمان کردی
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
تشنهام، بگذار تا باران خود پیدا کنم
در دل شب، اختر تابان خود پیدا کنم
در تو میبینم خودم را ای غریب آشنا!
میگذاری نیمهی پنهان خود پیدا کنم؟
مبهم است آغاز و نامعلوم شد پایان من
لااقل بگذار تا الآن خود پیدا کنم
عهد بستم با تو تا پیمان خود را نشکنم
صبر کن تا وعده ی پیمان خود پیدا کنم
گم شده در لابلای گیسوانت قلب من
میگذاری با سرانگشتان خود پیدا کنم؟
دردمندم، دردهای من دوایش پیش توست
میشود با دست تو درمان خود پیدا کنم؟
رفتی و جان مرا با خویش بردی از تنم
ای مسیحایم! بیا تا جان خود پیدا کنم
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۱۰/۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه مشتاقانه
به سوی تو
میدوند
مروارید اشکهایم
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
این عصر بدان! که عصر بیداریهاست
پایان تمامی ستمکاریهاست
ایران عزیز! در امان میمانی
در خدمت ارتشات چو سیاریهاست
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسم خزان به وقت بهاران قشنگ نیست
زیباتر از جمال گلت، هیچ رنگ نیست
صلح و صفاست آرزوی ما برای گل
دنیا که جای معرکه و جای جنگ نیست
ما را مران به سنگ جفا از حضور خود
سنگ جفا که در خور این پای لنگ نیست
ما را برای گفتن آهی توان نماند
این پیکر نحیف که محتاج سنگ نیست
دل خوش مکن به وعده و لبخند هر رقیب
در کوزهی رقیب به غیر از شرنگ نیست
پیش رقیب آبروی ما دگر مبر
مهر و وفا برای بزرگان که ننگ نیست
تا زندهام بیا که ببینم جمال تو
بشتاب! جان من! که جای درنگ نیست
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی
#ادیبانه
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رفت پاییز و #بهار آمد، تو هم آغاز کن
ناز چون #نارنج داری، هرچه خواهی ناز کن
در میان #پیله تا کی می تنی بر گرد خویش؟
لحظهای #پروانه شو در این جهان پرواز کن
#شبنم بنشسته بر گلبرگ رویت دیدنی است
#صبح چون بلبل نوای عاشقی ابراز کن
#باغ در باغ است اینجا، رقص گلها در چمن
میکند تعبیر #رؤیا چشم خود را باز کن
میرسد #اردیبهشت و گل شکوفا میشود
همسفر با بلبلان و سیر در #شیراز کن
#محمد_رضا_قاسمیان
#واژه_سرایی
#مکتب_خانه_عشق
#از_سبوی_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۲۹
voice.ogg
607.8K
ذوق سرودن سهگانی
صد شکر صفای جاودانی داریم
چون عشق و وفا و مهربانی داریم
سوگند به بند بند این رباعی ای دوست!
ما ذوق سرودن سهگانی داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#محفل_سه_گانی
#آوا_سرکار_خانم_المولی
۱۴۰۲/۰۱/۳۱
ای یار که روی مهت از دیده نهان شد!
حُسنت همه دم بر همهی خلق عیان شد
پر زد ز حوالی دلم هر نگرانی
تا دل به سوی نرگس مستت، نگران شد
جز حال و هوای تو هوایی نپسندید
تا مرغ خیالم به سویت در طیران شد
تا بر سر بازار تو صد غلغله برپاست
اندیشهی عاشق پی معشوق دوان شد
تنها نه من دلشده، گردیده اسیرت
در بند سر زلف تو هر پیر و جوان شد
کو مژدهی وصلت؟ گل امّید کجایی؟
سرو قد ما از غم هجر تو کمان شد
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
نوروز شد و طعم لبت شیرین است
رخسار تو مثل برگ گل رنگین است
تا نرگس مخمور تو دیدم، خواندم
آغاز بهار و ماه فروردین است
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۱/۰۱
مژده یاران به ثمر ،کوشش و جهدی برسد
شور و شوق و شعف و شربت و شهدی برسد
مژده دادند و بسی وعدهی دیدار به ما
کاش! میشد به وفا هرچه که عهدی برسد
جمعه گفتند که میآید و این جمعه گذشت
جمعه جمعه برود، جمعهی بعدی برسد
سالها نو شود اما خبر از عید که نیست
میرسد عید اگر حضرت مهدی(عج)برسد
غزلم، درد دلی بود، نثارش کردم
کی به پای غزل حافظ و سعدی برسد!؟
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۱/۱۲/۲۷