eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
207 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
101 ویدیو
22 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرچه فراق تو بوَد، سخت برای چون منی لحظه به لحظه یاد تو با دل من بوَد قرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی تو مرا در این جهان، نیست امید زندگی با تو جهان شود بهشت ای تو نگار مه جبین!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم به عشق و عاشقان، بیا و پیش ما بمان نیست در این جهان مرا آرزویی به جز همین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در شب تیره‌ی غمم، ماه منی تو نازنین! در تب اشتیاق تو، جان به لبم رسیده بین نیست مجال صحبتی، بی تو ببین چه می‌کشم! ای مه آسمان من! باز بتاب بر زمین باور من نمی‌شود، گشته خزان، بهار من زود ورق‌‌ورق خورَد، دفتر عمرم اینچنین گرچه فراق تو بوَد، سخت برای چون منی لحظه به لحظه یاد تو با دل من بوَد قرین ای که نسیم رحمتی! مژده رسان به باغ جان باز بگو که گل شود به جای خار، جاگزین بی تو مرا در این جهان، نیست امید زندگی با تو جهان شود بهشت ای تو نگار مه جبین! ای که نثار مقدمت گوهر اشک من! بیا تا برود هر آنچه غم دیگر از این دل حزین قسم به عشق و عاشقان، بیا و پیش ما بمان نیست در این جهان مرا آرزویی به جز همین ۱۴۰۲/۱۲/۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5985652696437231976.m4a
3.67M
در شب تیره‌ی غمم، ماه منی تو نازنین! در تب اشتیاق تو، جان به لبم رسیده بین نیست مجال صحبتی، بی تو ببین چه می‌کشم! ای مه آسمان من! باز بتاب بر زمین باور من نمی‌شود، گشته خزان، بهار من زود ورق‌‌ورق خورَد، دفتر عمرم اینچنین گرچه فراق تو بوَد، سخت برای چون منی لحظه به لحظه یاد تو با دل من بوَد قرین ای که نسیم رحمتی! مژده رسان به باغ جان باز بگو که گل شود به جای خار، جاگزین بی تو مرا در این جهان، نیست امید زندگی با تو جهان شود بهشت ای تو نگار مه جبین! ای که نثار مقدمت گوهر اشک من! بیا تا برود هر آنچه غم دیگر از این دل حزین قسم به عشق و عاشقان، بیا و پیش ما بمان نیست در این جهان مرا آرزویی به جز همین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌ ๑࿐๑๑࿐๑๑࿐๑๑࿐๑ گفتمش سر چیست؟ سامانم تویی درد به ، آنجا که درمانم تویی روحِ ایمانی تو بودی در تنم پادشاهِ عشق و عرفانم تویی با تو؛ بستم از ازل؛ پیمانِ عشق تا ابد؛ هم عهد و پیمانم تویی از فراقت، بیقرارم خوبِ من! مرهم این قلبِ بریانم تویی تلخ‌کامم، ناله‌ام از هجر توست ای که خود قند فراوانم تویی! دل به دریا می زنم از عشق تو سوی آن دریا که مرجانم تویی بی تو دنیا ارزش ماندن نداشت هم دلیلی؛ هم که برهانم تویی واژه ها در وصف تو عاجز شدند ماهتابی؛ ماه تابانم تویی بی تو غمهای زمان ویرانگرست علتِ تحکیم ِ بنیانم تویی از تو لبریز و پر از شور و شرَم شمعِ شبهای شبستانم تویی گِرد چشمت، کهکشانی می دود چون شرابی ناب، در جانم تویی با وجودت عشق، معنا می شود من تو را خواهان و خواهانم تویی عاشقی با تو پر از لطف و صفاست در غزل پیوسته همخوانم تویی باغ بی برگی منم، تو باغبان گر چه می گویی نگهبانم تویی چشم در راهت نشستم پشت در بوته های یاسِ ایوانم تویی مرغ شیدا و غزلخوانم شدی بلبلِ مَستانِ بُستانم تویی پرتو دیدارِ تو تابد به دل روشنا و ماهِ رخشانم تویی تا نگاهت آتشی بر دل نشاند علتِ این چشم گریانم تویی جز تو در عالم ندارم همدمی دلبرِ اهل خراسانم تویی بی تو باشد؛ زندگی زندانِ تن جان نخواهم؛ جانِ پنهانم تویی شبنم آرایِ گلِ احساسِ من سبزی باغِ بهارانم تویی ‌‌‌ ๑࿐๑๑࿐๑๑࿐๑๑࿐๑๑ :