قانون خدا، کتاب قرآن داریم
پیروزی بر جنود شیطان داریم
در روز دوازدهم ز فروردین ماه
جمهوری اسلامی ایران داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۱/۱۲
میشود گوش دهی باز، ندای خودمان؟
دل من تنگ شده، تنگِ صدای خودمان!
شکر لله، نفسی گر چه به سختی بکشیم
تا مگر ناله برآریم ز نای خودمان
ای دل ابریم! از لطف بباریم، بیا
قطرهای چند بر احوال و هوای خودمان
آمدم دور ز اغیار، به نزدیک خودت
خودمانی به سوی صحن و سرای خودمان
بر روی شانهی دل، باز کشم بار غمت
تا به مقصد برسانیم به پای خودمان
از تو جز خیر حواله نشود بهر کسی
میرسد این که به ما، هست بلای خودمان
دردم از هجر تو، ای کاش! که درمان بکنی
که افاقه نکند بی تو دوای خودمان
تو دعا کن که اجابت بشود از تو دعا
که به جایی نرسد بی تو دعای خودمان
آه! ای ماه پس پرده! عیان کن رُخ خود
نه برای دگران، بلکه برای خودمان
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی
#مکتب_خانه_عشق
۱۴۰۲/۰۱/۱۴
آن یار که یک عمر مرا مونس جان شد
یک جلوه نمود و ز نظر باز، نهان شد
گفتم که مگر آنکه سفر رفت، نیاید؟
گفتا که چنین است ولی گاه چنان شد
گفتم بنگر حال من از دوریت ای ماه!
از دیدهی عاشق بنگر، سیل روان شد
گفتا که بدان قدر، دمی بخت به کام است
کز کف چو روَد، قیمت آن دادن جان شد
از بخت چرا ناله کنم؟ یاد تو تا هست
با آنکه فقط قسمت ما آه و فغان شد
ای یوسف مصری! گذری کن سوی کنعان
یعقوب صفت، دیدهی نرگس، نگران شد
رفتی و عجب آمدنت، دیر شده، دیر!
فرسوده و فرتوت دگر یار جوان شد
باز آی که از هجر تو ای ماهتر از ماه!
صبر از کف و از زانوی ما تاب و توان شد
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی
#گلشن_شعرا
۱۴۰۲/۰۱/۱۴
می لرزاند
چهارستون بدنم را
هنگامهی سکوتت
✍️#محمد_رضا_قاسمیان
📚#خوشہ_خوشہ
ماهرویا! از فروغ مهر، روشن نیستی
از چراغ لالهها دیگر مزین نیستی
کوبهکو همچون صبا افتادهام دنبال تو
هر کجا گشتم ولی در کوی و برزن نیستی
کاشتم در دل نهال عشق تو با صد امید
ای گل! از چه زینت این باغ و گلشن نیستی؟
در گلستان دلم، سرو خرامان میشدی
دیگر آن یاس سفید ناز و سوسن نیستی
جای آن مهر و وفا آتش به جانم میزنی
آب زیر کاه گشتی، فکر خرمن نیستی
ای شرار افروخته بر جان من دیگر بدان
از شرار آه من یک لحظه ایمن نیستی
خواستم از خاطرم محوت کنم اما نشد
لحظه لحظه با منی، هرچند با من نیستی
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی
#گروه_ادیبانه
۱۴۰۲/۰۱/۱۵
#آرایه
تفاوت پارادوکس با تضاد (طباق)
تضاد یا طباق یعنی اینکه سخنور واژگانی را که در معنی با هم ناسازی و ناسازگاری دارند، در سخن بیاورد برای مثال، وقتی بگوییم «بعضی از بچهها خواب و بعضی بیدار بودند»، بین «خواب» و «بیدار» آرایة تضاد است اما پارادوکس، جمع دو امر متضاد با هم است؛ مثلاً اگر بخواهیم از همان تضاد بالا پارادوکس بسازیم؛ بدین گونه است: خفتگان بیدار(برای اصحاب کهف) یا آنها خفتگانی بیدار بودند. به طور کلی، پارادوکس را میتوان بهترین و هنریترین نوع تضاد دانست.
انواع پارادوکس
پارادوکس را به دو نوع میتوان تقسیم کرد:
الف) پارادوکس ترکیبی: یعنی پارادوکس به صورت ترکیب وصفی، ترکیب اضافی، اسم مرکب و صفت مرکب است؛ مثل ترکیبهای «خراب آباد»، «سلطنت فقر» و «مجمع پریشانی» در ادبیات زیر:
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد (دیوان حافظ: 138)
اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی (همان: 666)
جمع کن به احسانی حافظ پریشان را
ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی (همان: 645)
ب) پارادوکس معنایی: یعنی سخن ما از نظر معنایی دارای پارادوکس است و این نوع پارادوکس به صورت ترکیبی نیست؛ مثل مصراع اول این بیت سعدی:
من از آن روز که در بند نوام آزادم پادشاهم چو به دست او اسیر افتادم (دیوان غزلیات سعدی: 544)
البته مصراع اول را حافظ از سعدی تضمین کرده است:
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی من از آن روز که در بند توام آزادم (دیوان حافظ: 427)
پارادوکسهای ادبیات فارسی دوم:
• نخست آن سیه روز برگشته بخت
برافراخت بازو چو شاخ درخت (ص13)
(ترکیب سیه روز بودن)
• اگر چشمم احیاناً تو چشمش میافتاد با همان زبان بی زبانی نگاه، حقش را کف دستش میگذاشتم. (ص37)
(ترکیب زبان بی زبانی)
ارسالی استاد فدایی به:
#ابرگروهدبیرانادبیاتفارسیکشور
4_5999286138110479347.ogg
537.3K
صبح
صبح است و صبا هوای کویت دارد
عطر نفسش، شمیم مویت دارد
ای گل! بگشا نرگس مخمورت را
چون دل هوس دیدن رویت دارد
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_سرکار_خانم_آذر
۱۴۰۱/۱۱/۲۳
4_5870454161660710653.ogg
634.1K
بنگر که جهان چه باصفا شد
بر خلق درِ بهشت وا شد
میلاد امام مجتبی(ع) شد
#محمد_رضا_قاسمیان
#سه_گانی
۱۴۰۲/۰۱/۱۷
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #کلیپ | نشر حداکثری
وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم
خداکند که بمیرم وطن فروش نباشم
#رهبرم_جانم_فدایت
شد بهاران، لالهام! آن غنچهی لب، باز کن
از برای بلبلات، پیوسته ای گل! ناز کن
دردها در سینه دارم، از فراق روی تو
جلوهای در دیدهام کن، عقده از دل باز کن
بی تو روح از پیکرم بربسته رخت ای جان من!
ای مسیحای دلم! در سینهام اعجاز کن
عاشقت را سوزها در سینه دارد ساز تو
باز هم با سوز عشقت، کوکتر این ساز کن
تا به کی در پرده باید داشت درد عاشقی؟
در جهان این شور عشقم را طنینانداز کن
نیستم گر در خور آغوش پر مهرت، ولی
خود بزرگی کن، مرا با عشق خود ممتاز کن
شاه بیت هر غزل با جان نثارت میکنم
گوشهی چشمی به این یار غزلپرداز کن
#محمد_رضا_قاسمیان
#عاشقانه_شاعران
۱۴۰۲/۰۱/۱۸
سال ۱۴۰۲ ؛سال مهارتورم و رشد تولید گرامی باد.
🇮🇷هفتمین جشنواره تولیدات هنری فانوس
▶️خراسان جنوبی _ شهرستان بشرویه
📢در بخش های مختلف هنری ( سینمایی و تئاتر، سرود،عکس، داستان نویسی و...)
⏰ مهلت ارسال آثار تا ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
📲ارسال آثار از طریق پیام رسان ایتا ، سروش و بله به شماره همراه
۰۹۱۲۵۱۷۵۷۲۴
🏠ارسال آثار به اداره حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس شهرستان بشرویه _ بلوار انقلاب
🏆انتخاب برترین ها :سوم خرداد ماه سال ۱۴۰۲
🇮🇷📔هنری و سینمایی اداره حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس شهرستان بشرویه
گله کن، ای گلهکن! کز تو مرا هم گلههاست
غرق آشوب شده شهر و به پا ولولههاست
گره افکنده به کار همگان، لعل لبت
باز در لعل لبت، پاسخ این مسئلههاست
بال پرواز ندارم که به سویت بپرم
چون من در قفسی را کی از این حوصلههاست!؟
باز، با باز خیالم به هوایت بپرم
گرچه بر پای دل از زلف توام، سلسلههاست
هر چه آید به سویت، قافلهای از ره دور
کاروان دل من، همره آن قافلههاست
تلخی رنج چه شیرین شده از شوق رُخت!
گرچه بر پای دل از سختی ره، آبلههاست
در ره عشق تو چون رستم دستان شدهام
راه تو گرچه پر از خان و پر از مرحلههاست
دائماً با منی و جای تو باشد دل من
گرچه دوری ز من و با تو مرا فاصلههاست
کاش! می شد به اجابت برسد دست دعا
ای که یادت همه دم، زینت این نافلههاست!
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۱/۱۹