eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
209 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
96 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
رؤیا و خاطره دوقلو های افسانه ای دست هیچ حادثه‌ای کام اتان را تلخ نمی کند ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
کام گشوده است اژدهای زمان خاطره ات با هیچ حادثه‌ای بلعیدنی نیست ۱۴۰۲/۰۵/۰۵
بگذار زیره به کرمان ببرم که با نیش عقرب کسی زانوی غم بغل نگیرد بگذار کورسویی در غبار فتنه‌ی شب از روزنه‌ی مهر بدرخشد و معما کلید شود بگذار کلاف کنم در پاگرد انتظار نگاهم را در پرتو ماه رویت ۱۳۰۲/۰۵/۰۶
۱ اوت، ۱۶.۰۵​.aac
666.7K
. بگذار زیره به کرمان ببرم که با نیش عقرب کسی زانوی غم بغل نگیرد بگذار کورسویی در غبار فتنه‌ی شب از روزنه‌ی مهر بدرخشد و معما کلید شود بگذار کلاف کنم در پاگرد انتظار نگاهم را در پرتو ماه رویت ✍️ 📚 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درآغوش کدام شب پنهان شده ای که هر چه می گردم تعبیر نمی شود رویای سپیدم ... می خزم به دامنه‌ی پلک هایت شاید که طلوع قفل نگاه تو باشد ۱۴۰۲/۰۵/۰۷
نگاه تو و قلب من برای یک جرقه برای یک آتشفشان عشق فقط کافی ست
ماه به ماه مروارید به مروارید عشق فقط کافی ست دل به اطلس بدهی ✍️ 📚
نگاه تو و قلب من برای یک جرقه برای یک آتشفشان عشق فقط کافی ست ✍️ 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیمرغ‌ام عشق کافی ست برای از حضیض من بودن تا اوج به تو رسیدن و ما شدن ۱۴۰۲/۰۵/۰۹
ما که شیدای تو هستبم نه شیدای کسی کی بوَد در سرمان، غیر تو سودای کسی!؟ قامت سرو تو برده ست، دل از ما صنما! نفریبد دل ما را قد و بالای کسی ما که دلداده‌ی آن نرگس مستیم، کجا قلب ما را ببرد، نرگس شهلای کسی!؟ پای دل بسته به گیسوی تو داریم فقط بر حریم دل ما، کی برسد پای کسی!؟ می بنوشیم و ننوشیم جز از لعل لبت زهر باشد که بنوشیم، ز دریای کسی ما بساییم به آن‌جا که تو هستی سرمان کی ببخشیم غبارش، به دو دنیای کسی!؟ با همین دلق که داریم، بوَد خوش دل‌مان چشم ما نیست به دست کس و دیبای کسی ما گداییم و تو سلطان کرم در دل ما ما نداریم به غیر از تو تمنای کسی ۱۴۰۲/۰۵/۰۹
سیاه پوش شده سپیدم با کدام واژه پر کنم جای خالی‌ات را...
مرا که عشق تو عمری مرام و آیین است هماره فخر کنم، چون که بهترین دین است خوشا به حال دلم! چون تو دلبری دارد چه دلبری! که وفایش، به رسم دیرین است قدت چو سرو و رُخت ماه و گِرد آن سنبل فدای نرگس مستت! لبت چه شیرین است! ز هجر روی تو ای گل! چو بلبلان نالد دلی که بی تو گرفته، همیشه غمگین است سبک به شوق تو چون کاه می‌شود هر غم به روی شانه غمت، گر چه کوه سنگین است خزان به دور ز رخسارت ای بهارانم! بخند، خنده‌ی گل‌ها همیشه تسکین است بیا و مرحمتی کن، به شکر سلطانی به دست‌های کریم تو چشم مسکین است ۱۴۰۲/۰۵/۱۰
ز راهی دور می‌آیند، انبوهی ز لک‌لک‌ها درون باغ می‌پیچد، صداهای چکاوک‌ها دوباره کودکی گل می‌کند در گلشن قلبم چو چشمک می‌زند بر ما ز بالا بادبادک‌ها دلم را می‌برد با خود به فصل کودکی‌هایم چو از هر کوچه می‌آید صدای جیغ کودک‌ها کنار حوض کز کرده عجب آرام یک گربه درون حوض می‌رقصند ماهی‌ها و اردک‌ها مترسک‌ها به رقص آیند از آواز گنجشکان تبانی کرده‌اند انگار، گنجشک و مترسک‌ها دوباره می‌شود سرسبز و خرم باغ این کشور به دور از چشم آفت‌ها، بدون این سیاهک‌ها بهار و عید می‌آید، پر از عطر اقاقی‌ها درون شهر می‌پیچد، نوای طبل و تمبک‌ها به رقص آیند گل‌ها و نوا خوانند بلبل‌ها به دور سرو می‌پیچند، انبوهی ز پیچک‌ها ۱۴۰۲/۰۵/۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ز راهی دور می‌آیند، انبوهی ز لک‌لک‌ها درون باغ می‌پیچد، صداهای چکاوک‌ها دوباره کودکی گل می‌کند در گلشن قلبم چو چشمک می‌زند بر ما ز بالا بادبادک‌ها دلم را می‌برد با خود به فصل کودکی‌هایم چو از هر کوچه می‌آید صدای جیغ کودک‌ها کنار حوض کز کرده عجب آرام یک گربه درون حوض می‌رقصند ماهی‌ها و اردک‌ها مترسک‌ها به رقص آیند از آواز گنجشکان تبانی کرده‌اند انگار، گنجشک و مترسک‌ها شعار زن و آزادی، برای زندگی، دامی است که در این خیمه‌شب‌بازی حیا رفت از عروسک‌ها درون گور می‌لرزد، تن معصوم مادرها ز بازیگوشی فرنوش و فرناز و فرانک‌ها به یغما می‌برند انسان‌نماها، باز انسان را عجب رویی! عجب رویی! که دارند مارمولک‌ها حذر کن از دغل‌کاران و جاهل‌ها، مخور هرگز فریب فتنه‌ی روبه‌صفت‌ها، این سیامک‌ها به هر جا فتنه‌ای باشد ردی بینم ز آمریکا به جان خلق افتادند، زالوها و بختک‌ها ز قول ما به دشمن گو تنت انگار می‌خارد به یاد آور دفاع ما و آن تک‌ها و پاتک‌ها به قرآن گر اهانت می‌کند باشد ز استیصال که از ترسش نجنباند، به زیر شاخه شاخک‌ها بگو آهسته ای شیطان! تو هم در گوش اسرائیل که دلتنگ تل‌آویو است موشک‌ها، کلاهک‌ها نظام و دین و این کشور، هماره کوه پا برجاست ز چشم خویش بردارید اگر دودی است عینک‌ها به زودی می‌خورد آن سیلی محکم که می‌دانی ز دست ملت ایران، سزا بینند دلقک‌ها دوباره می‌شود سرسبز و خرم باغ این کشور به دور از چشم آفت‌ها، بدون این سیاهک‌ها بهار و عید می‌آید، پر از عطر اقاقی‌ها درون شهر می‌پیچد، نوای طبل و تمبک‌ها به رقص آیند گل‌ها و نوا خوانند بلبل‌ها به دور سرو می‌پیچند، انبوهی ز پیچک‌ها ۱۴۰۲/۰۵/۱۱
گاو بندی به امضای سگ و گرگ رسیده است گوسفندان به کشتارگاه نمی رسند
توضیحاتی در خصوص این شعر: ۱- با کسی گاوبندی داشتن: در منافعی نامشروع با هم شریک بودن. با کسی گاوبندی کردن: با او در عملی شریک شدن.(فرهنگ دهخدا) ۲- گاو: کنایه از نادان، بی‌خبر ۳- بندی: یک بند از قطعنامه(بندی که به امضا رسیده هم تداعی می‌شود.) ۴- پیام کلی شعر: ای مخاطب ناآگاه و جاهل! آگاه باش! که گرگ و سگ دستشون توی یه کاسه است.(و در خیانت کردن به گوسفندان، با هم شریک هستند.) 👆