#نکات_سلامتی 🍎
☕️ چای های طب اسلامی
گياهانی که توسط معصومين عليهم السلام جهت تغذیه و درمان معرفی شده اند.
#دمنوش #دم_نوش #چای #چای_طب_اسلامی #چای_های_طب_اسلامی
🍃 چای #زنجفیل:
( #زنجبیل )(یک قاشق مربا خوری کوبیده) در یک قوری (دو لیوان آب سرد) به همراه مقداری عسل.
⭐️ خواص :
طبیعت گرم و خشک، بالا برنده فوری فشار خون، ضد ضعف اعصاب، تقویت کننده حافظه، تنظیم ادرار، ضد رطوبت مزاج، ضد بلغم و صفراوی، خونساز، ضد درد مفاصل، تقویت قوه باه، مقوی جهاز هاضمه، ضد سم غذایی، مقوی معده، مسکن، مقوی قوای رئیسه بدن.
🍃 چای #آویشن :
(صعتر)(یک قاشق غذا خوری ) در یک قوری (دو لیوان آب سرد) به همراه مقداری عسل.
⭐️ خواص :
طبیعت معتدل، بالا برنده فشار خون، تقویت اعصاب، رفع کولیت های مزمن، شسشو دهنده ی کلیه، ضد انگل، ضد رطوبت بدن، ضد صفرا، ضد زکام و سرفه و آسم، اشتهاآور، ضد غلظت خون، مقوی جهاز هاضمه، تقویت بینایی.
🍃 چای #مرزنجوش :
(مرزنجوش) (یک قاشق غذاخوری ) در قوری (سه لیوان آب سرد) به همراه مقدار عسل.
⭐️ خواص:
طبیعت گرم، آرامبخش اعصاب، بهترین داروی میگرن کهنه و درد شقیفه ها و سردردها، ضد نفخ معده، ضد ورم معده، ضد اخلاط مضره، ضد سرماخوردگی، ضد اسهال، تب بر، خواب آور، اشتهاآور.
🍃 چای #گزنه :
(قراص)(یک قاشق غذاخوری) در یک قوری (دو لیوان آب سرد) به همراه مقداری عسل.
⭐️ خواص :
طبیعت گرم و خشک، ضد قند، ضد غلظت خون، ضدچربی، ضد صفرا و سنگ کیسه ی صفرا، ضد سرطان، ضد خونریزی، زیاد کننده شیر مادر، رفع خستگی، ضد ریزش مو.
🍃 چای #نعناع:
(یک قاشق غذاخوری) در یک قوری (دو لیوان آب سرد) به همراه مقداری عسل.
⭐️ خواص :
طبیعت معتدل و اندکی گرم، ضد اسهال و استفراغ، ضد نفخ معده، خوشبوکننده دهان، آرام کننده ی روده ها، رفع خستگی، رفع ناراحتی های کیسه صفرا، رفع ناراحتی های ریوی، تنگی نفس و آسم، ضد سرفه.
🍃 چای #شلتوکبرنج (ارز) :
(یک قاشق غذاخوری ) در یک قوری(دو لیوان آب سرد) به همراه مقداری عسل
⭐️ خواص:
طبیعت گرم، سرشار از ویتامین، جلوگیری کننده از سفید شدن و ریزش موی سر، ضد یبوست مزمن
⛔️ برای خانمها ممنوع است
🍃 چای #عناب (چند عدد عناب در دیگر چای های ترکیب شده مصرف شود)
⭐️ خواص:
آرامبخش، ضد سرطان، تب بر، مسکن، اشتها آور، بند آورنده خون و مقوي، تصفيه کننده خون، هضم کننده غذا، تنظیم کننده ی ضربان قلب، ضد بيخوابي، ضد خستگي اعصاب، ضد عرق شبانه و تعریق زياد بدن، نرم کننده سينه، ملين، آرام کننده اعصاب، خواب آور، رفع کننده گرفتگي صدا، ضد سرفه و درد سينه، تقويت کننده حافظه
🍃 چای #مرزه
⭐️ خواص:
اشتها آور و ضد نفخ، ضد التهاب، ضد پروستات، ضد التهاب، ضد میکروب، مسکن درد، ضد دردهای عصبی و نرمی استخوان، تقویت کننده معده، ضد زخم روده، کاهش دهنده ی چربی خون، کاهش دهنده وزن
🍃 چای #رازیانه
⭐️ خواص:
گرم خشک، زیاد کنده شیر در زنان، اشتها آور و مقوی، ضد نفخ و گاز معده، برطرف کننده آسم، ضد سرفه و تنگی نفس، تقویت کننده مغز، رقیق کننده خون، ضد دردهای مفاصل
🍃 چای #پونه
⭐️ خواص:
طبیعت معتدل و اندکی گرم، ضد اسهال و استفراغ، ضد نفخ معده، مقوی معده، خوشبو کننده دهان، آرام کننده روده ها، رفع ناراحتی های ریوی و آسم، تنگی نفس، ضد سرفه، ضد ناراحتی های کیسه صفرا، رفع خستگی
🍃 چای #زیره_سیاه
⭐️ خواص:
طبیعت بسیار گرم، بالا برندهی فشار خون، سوزاننده چربی اضافی، تصفیه خون، مقوی قلب و عروق، شستشو دهندهی كلیه، ضد چاقی، ضد زردی پوست، زیاد كننده شیر مادر، ضد نفخ معده، مقوی معده، رفع ناراحتی های روده.
🍃 چای #به (سفرجل)
⭐️ خواص:
تقویت قلب، کبد، معده، تقویت اعصاب، آرام بخش و کاهش دهنده استرس، تعدیل فشار خون و کلسترول بالا، رفع بوی بد دهان، سرماخوردگی، سردردهای مزمن، کمک به هضم غذا، رفع کم خونی و کاهش وزن
🍃 چای #زنیان
⭐️ خواص:
گرم و خشك، ضد اسپاسم، محرك و بادشكن، مسکن درد رفع بیماری معده و كبد، ضد ناراحتي گلو و سرفه، ضد روماتيسم، ضد عفوني كننده
🍃 چای #بابونه ( #قراص )
(یک قاشق غذا خوری ) در یک قوری (دو لیوان آب سرد) به همراه مقداری عسل.
⭐️ خواص :
طبیعت معتدل و اندکی گرم، ضد اسهال و استفراغ، ضد نفخ معده، مقوی معده، خوشبوکنننده ی دهان، آرام کننده ی روده ها، رفع ناراحتی های ریوی و آسم، و تنگی نفس، ضد سرفه، ضد ناراحتی های کیسه صفرا، رفع خستگی، طبیعت معتدل و دیم آن گرم و خشک. آرام بخش اعصاب، معده، روده و تقویت آنها، ضد تب، ضد انگل، ضد یبوست، مقوی اعصاب و مغز، اشتها آور، ضد بلغم و صفرا، شستشو دهنده بسیار قوی کلیه ها.
✅ زیاده روی در هر چیز از جمله در مصرف دم نوش ها صحیح نمی باشد، لذا سعی شود متنوع و کم از انواع چای های اسلامی نوشیده شود.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام باتشکر از حبیبه خانم خواهش میکنم اگه کسی در مورد لاغری بدون جراحی چیزی میدونه
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به همه دوستان درمورد خانمی که بعداز سرماخوردگی سر گیجه داشت بعداز سه هفته خوب میشه شما عفونت گوش میانی دارید منم داشتم خوب شدم می تونید دکتر گوش حلق بینی هم برید
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
در مورد خانمی که زبانش زخم شده شما اگر دوسین بخورین بهتر میشن ترکیب عسل و سیا ه دانه از گو گل سرچ کنین یا عطاری بخرید
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خوب هستین این خانم که میگه دستش میخاره ودرد میکنه به احتمال زیاد ساس تو خونشون هست چون بعد نیش زدن ساس خیلی خارش داره ودرد
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام و عرض ادب
برای خانمی که با رضایت همسر فرزندشان
راسقط کردند
عزیزم توبه و استغفار از ته دل و از روی اخلاص.
خواندن ۴۰ روز زیارت عاشورا به نیت
حضرت رقیه سلام الله علیها
انشاالله دیگر تکرار نکنید
توکلت علی الله و هو حسبه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام خدمت حبیبه خانم و ممنون از کانال خوبت من همون خواهری هستم که گفتم واسه لک صورت اب پیاز و سرکه سیب طبیعی عالیه خواهری سوال کردن که باید هر روز این ترکیب رو درست کنن نه عزیزم یه فنجون سرکه سیب طبیعی و اب گرفته شده یک عدد پیاز رو اماده کن داخل ظرف در دار یخچال هم نمیخواد هوا خنک هست یجا خنک تو اشپزخونه خوبه و از همون ترکیب هر روز ۲۰ دقیقه مقداری با پنبه بزن به صورتت به لک حتی به پشت دستات اگه لک داره فقط دور چشم نمالید وقتی تموم شد مجدد درستش کن فقط اینکه اگه مدت طولانی بمونه بیشتر از یک هفته بوی بدی میگیره هفته ای یکبار اماده کنی کافیه من خودم هر هفته درستش میکنم همین واسه منم دعا کنید 🙏برای ظهور اقا صلواتی عنایت کنید
حبیبه خانم گل اگه میشه این جواب رو زودتر تو گروه واسه اون خانم بزارید تا استفاده کنن الهی خیر دو دنیا رو ببینید 🙏🙏🙏❤️❤️❤️
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام حبیبه خانم گل عزیز دیدم چنتا از خانم ها سوال داشتن واسه فیبرو کیستیک سینه هاشون خواستم اطلاعاتی که دارم رو باهاشون در میون بزارم بنده الان ۱۵ ساله هر دو سینم کیست داره و میدونم که دردش زیاده گاهی انقدر مداوم هست که کلافه میکنه اول اینکه سعی کنید فکرتون رو متمرکز به جای دیکه کنید چون فیبروکیستیک خطری نداره حتی اگه بزرگ شه ولی میتونید با خوردن گرمی جات و پرهیز از سردیجات و نخوردن بعضی چیزها مثل چای . قهوه . نسکافه .خوردن فست فود . نوشابه این درد رو خیلی کمتر کنید و از بزرگتر شدن کیستها جلوگیری کنید و به شدت از استرس دوری کنید اینها مواردی هست که جراح سینه به من گفتن و یه چیز دیگه از نوره برای زیر بغل و روی سینه استفاده کنید اینو طبیب طب سنتی گفتن ولی نوک سینه نمالید .ذکر یا رحمن و یا رحیم مرتب بگید و روی سینه دست بکشید و توکل به خدا کنید . 🙏🙏🙏❤️❤️❤️
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام براپیوند دست دکترمحمد خدایاری بیمارستان عسگریه اصفهان خیلی دکترخوب وباتجربه ای هست
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
سلام منم پولیب داشتم رفتم طب سنتی بادارو رفع شد
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
خانومی که گفتن سقط جنین داشتن و۲سانت مونده دخترمنم همین اتفاق براش پیش اومدبردمش عطاری دارودادوچهارروزبعد دردشدیدی گرفت وباقیمانده جنین سقط شد بعدسونوبردمش رحمش پاک شده بود
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 الناز بقدری لحظات شیرینی بود که هنوزم حلاوتش رو در دلم حس میکنم و از یاداور لح
#داستان_زندگی 🌸🍃
الناز
من زن علیرضا نبودم که خیانت محسوب بشه فقط جرمم این بود که عاشق پسر عموم نشده بودم بلکه عاشق کسی شده بودم باباش اعتیاد داشت و مامانش هر ماه دو بار میرفت خونه پدرش قهر خونشون یه خرابه چهل متری بود و خودش مجبور بود برای خرج تحصیلش کارگری کنه گناه من عاشق شدن بود
پدر و مادر من هر دو فرهنگی بودن و دبیرستان تدریس میکردن خونمون یه خونه ۲۰۰ متری تو بهترین نقطه شهر دو تا ماشین داشتیم و تو بهترین مدرسه درس خونده بودیم وضع مالی عموم هم از ما بهتر بود و تقریبا قشر پر درامد محسوب میشدن فاصله طبقاتی چیزی نبود که بشه راحت ازش چشم پوشی کرد بخاطر همین منو امیر میدونستیم راهی که ما میریم اخرش جداییه
علیرضا به مامانش گفته بود و مامانش هم که ز اولش دلش به این وصلت رضا نبود شده بود اتیش بیار معرکه اومد خونمون و گفت میخوایم نشونمون پس بگیریم دخترتون هرزس و پسرم دیگه نممیخوادش و همه چتارو به بابا و مامانم نشون داد من تو اتاق بودم ولی صدای شکستن قلب مامانم و کمر بابام بقدری بلند بود که تا هفت کوچه انور تر هم میرفت روزای سختی برام بود دلتنگی و بی خبری امیر یک طرف جو سنگین خونه هم یک طرف
علیرضا به داداشم پیام داده بود که نزار هیچکس این موضوع رو بفهمه که ابرو ریزی بشه(خانواده ما خانواده متعصبی بودن و خیلی به روابط شرعی پایبند بودن )من الناز و هنوزم دوست دارم و نمیخوان از دستش بدم چند روز بعد خالم زنگ زد به مامانم یکم حرف زدن و گفت گوشیو بده الناز گوشیو با بی حوصلگی گرفتم خالم گفت برو اتاق رفتم گفت امیر شماره منو گیر اورده زنگ زده به من که تروخدا خبر بگیر از الناز و به من بگو دارم میمیرم از دلتنگیش اینارو که شنیدم دلم گرفت خیلی گریه کردم گفتم خاله داداشم نمیزاره از خونه بیام بیرون گفت من میام دنبالت اوناذهم چون فکر میکنن من نمیدونم میزارن با من بیای
با ذوق بلند شدم و اماده شدم که یهو داداشم به مامانم گفت کجا داره میره داداشم شش ماه بعد از این قضیه با من قهر بود چون با امیر دوست بود و احساس میکرد دوستش و خواهرش از پشت بهش خنجر زدن و ابروش رو بردن غرور و غیرتش جریحه دار شده بود
مامانم گفت خاله گفت میخواد مانتو بخره الناز باهاش بره تنها نباشه داداشم گفت لازم نکرده بهش بگو نمیزارم از خونه بره بیرون مامانم گفت کاریت نباشه به بابا گفتم دیگه داداشم نتونست چیزی بگه خالم اومد و باهم رفتیم سر از پا نمیشناختم خیلی خوشحال بودم بعد چند روز میتونستم عشقمو ببینم
امیر زنگ زد به گوشی خالم و گفت عرفان (داداش من) داره پشت سرتون میاد برو تتتوو یه مغازه لباس فروشی گوشیو بده الناز باهاش حرف بزنم همینکارو کردیم و امیر باز زنگ زد اینبار گوشی دست خودم بود جواب دادم ولی حرف نزدم اون گفت الو اشکام همینجوری روون شد اگه اون لحظه خدا جونمو میگرفت بخدا که راضی بودم حرف نزدم گفت الناز تویی عزیزم تروخدا یه کلمه حرف بزن دارم دق میکنم از دوریت خالت بهم گفت چی شده بخدا که شب و روز ندارم کاش من جای تو تنبیه میشدم طاقت ندارم رو دلت غم بشینه به جون مادرم اگه بخوای همین الان میام میبرمت به حرف مردم هم نگاه نمیکنم برای اولین بار بود از پشت گوشی صدامو میشنید گفت نه ابروی بابام میره گفت اخه چیکار کنم بشینم جلوی چشمم عشقمو عروس کنن باز گریم اوج گرفت
گفتم فراموشم کن و قطع کردم داشتم دق میکردم به خالم گفتم دیگه جوابشو نده گفت اخه گفتم اخه نداره من همین الان دلمو گذاشتم زیر پام لهش کردم رفتیم خونه و بعد شش ماه بابام و عموم تصمیم گرفتن که برامون عروسی بگیرن چون هردوشون میدونستن که چی گذشته تو این مدت روزایی که برای یه دختر میتونه بهترین روزا باشه برای من جهنم بود خرید عروسی ارایشگاه اتلیه و همه اینا برام مسخره به نظر میومد جسمم داشت عروس میشد و روحم عزادار بود چه عروس متناقضی
روز عروسی اصلا دل و دماغ نداشتم ارایشگر فکر میکرد کم خواب شدن عکاس فکر میکرد خستم فیلمبرذار فکر میکرد استرس دارم ولی علیرضا میدونست من عزادار عشقمم بخاطر همین حرفی نمیزد اونم پاسوز عشق شده بود اونم گناهی نداشت عروسی ای که برای دیکران عروسی بود و برای من مجلس ختمم تموم شد و ما رفتیم تو خونه ای که با اینکه همه چیزش سفید بود ولی برام عزاخونه بود
امیر به خالم زنگ زده بود و گفته بود که میخواد از این شهر بره بی خبر و به گفته بود به من بگه بی معرفت عاشق کشی کردی ولی خوشبخت بشی ولی خالم الکی گفته بود که الناز فردا میخواد ببینتت تو همون مغازه که اونروز رفتیم و اونو امیدوار کرده بود که کار احمقانه ای نکنه اونشب و هفت شب دیگه هم گذشت و من به علیرضا گفتم میخوام برم خونه خالم (خالم از من دوسال بزرگتر بود و اونروز زنگ زد بهم و گفت که بارداره) منم به بهونه تبریک گفتن رفتم خونشون
#ادامه_دارد...
#مسافر_بهشت ❤️🍃
سرداررشید اسلام شهید عبدالحسین برونسی
شهید برونسی: شب عملیات، آرام وبی صدا داشتیم می رفتیم طرف دشمن. سر راه، یکهو خوردیم به یک میدان مین. خدایی شد که فهمیدیم میدان مین است، و گرنه ما گرم رفتن بودیم وهوای این طور چیزها را نداشتیم. بچه های اطلاعات عملیات، اصلاً ماتشان برده بود. آن ها موضوع را زودتر از من فهمیدند. وقتی به من گفتند، خودم هم ماتم برد.
شب های قبل که می آمدیم شناسایی، چنین میدان مینی ندیده بودیم. تنها یک احتمال وجود داشت و آن هم این که راه را کمی اشتباه آمده باشیم.آن طرف میدان مین، شبح دژ دشمن توی چشم می آمد.
ما نوک حمله بویم واگر معطل می کردیم، هیچ بعید نبود عملیات شکست بخورد. با بچه های اطلاعات عملیات، شروع کردیم به گشتن. همه ی امیدمان این شد که معبر خود عراقی ها را پیدا کنیم؛ وقتی برای خنثی کردن مین ها وجود نداشت. چند دقیقه ای گشتیم ، ولی بی فایده بود.
کمی عقب تر از ما، تمام گردان منتظر دستور حمله بودند. هنوز از ماجرا خبر نداشتند. بچه های اطلاعات ، خیره خیره نگاهم می کردند. گفتند: چه کار می کنی حاجی!؟
با اسلحه ی کلاش به میدان مین اشاره کرده وگفتم: می بینین که! هیچ راه کاری برامون نیست.
گفتند: یعنی... برگردیم؟!
چیزی نگفتم. تنها امیدم، رفتن به در خانه ی اهل بیت- علیهم السلام- بود. متوسل شدم به خود خانم؛ حضرت صدیقه ی طاهره- سلام الله علیها-. با آه وناله گفتم: بی بی! خودتون وضع ما رو دارین می بینین، دستم به دامنتون، یک کاری بکنین.
به سجده افتادم روی خاک ها و باز گفتم: شما خودتون تو همه ی عملیات ها مواظب ما بودین ، این جا هم دیگه همه چیز به لطف وعنایت خودتون بستگی داره.
توی همین حال، گریه ام گرفت. عجیب هم قلبم شکسته بود که : خدایا! چه کار کنیم؟!
نمی دانم چه طورشد که انگار عقلم را از من گرفتند و در آن شرایط حساس از خود بی خود شده و رفتم نزدیک بچه های گردان که حاضر وآماده نشسته بودند و منتظر دستور حمله. یکهو گفتم: برپا.
همه بلند شدند. به سمت دشمن اشاره کردم. بدون معطلی دستور حمله دادم. خودم هم آمدم بروم، یکی از بچه های اطلاعات جلوم را گرفت. با حیرت گفت: حاجی! چی کار کردی؟!
تازه آن جا فهمیدم چه دستوری داده ام. ولی دیگر خیلی ها وارد میدان مین شده یودند و همان طور به طرف دشمن آتش می ریختند. یک دیگرشان گفت: حاجی! همه رو به کشتن دادی!
شک واضطرابشان مرا هم گرفت. یک آن انگار یک حالت عصبی به من دست داد. دست ها را گذاشتم روی گوش هام و محکم شروع کردم به فشار دادن. هر آن منتظر منفجر شدن یکی از آن مین ها بودم، ولی آن شب به لطف وعنایت بی بی دوعالم- سلام الله علیها-. ، بچه ها تا نفر آخرشان از میدان مین رد شدند. حتی یکی از مین ها هم منفجر نشد. تازه این جا بود که به خودم آمدم. سر از پا نشناخته دویدم طرف دشمن، از روی همان میدان مین!
صبح زود هنوز درگیر عملیات بودم. یک دفعه چشمم افتاد به چند تا از بچه های اطلاعات لشکر. داشتند می دویدند و با هیجان از این و آن می پرسیدند: حاجی برونسی کجاست؟! حاجی برونسی کجاست؟!
رفتم جلوشان وگفتم: چه خبره؟ چی شده؟
گفتند: فهمیدی دیشب چه کار کردی حاجی؟!
صداشان بلند بود وغیر طبیعی. خودم را زدم به آن راه. عادی وخون سرد گفتم: نه.
گفتند: می دونی گردان رو از کجا رد کردی؟
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام به همه اعضای گروه و حبیبه خانم نمیدونم درست میگم یا ن من همهی پیامهایی که میفرستن و میخونم بعد گفتم بزار منم از اعضا و حبیبه خانم کمک بگیرم البته فکر نکنم یکی بتونه به من کمک کنه . من دو ماه و خوردهای . ی پسر داشتم ۲۵ سالش بود خیلی پسر خوبی بود شرکت کار میکرد ماشین خریده حقوقی که میگرفت قسط ماشینش و میداد به خودش هیچی نمیخرید همهی خرجش و ما میدادیم تا اون بنزینش هم باباش میزد البته اینم بگم مجرد بود براش اروزها داشتم تا اینکه . ی روز از سر کار اومد میگم که دو ماه خوردی پیش بود رفت دوش گرفت نشستیم مادر و پسر حرف زدیم اینم بگم هم مادر و پسر بودیم هم دوست با هم درد و دل میکردیم حرف میزدیم خلاصه گفتم مامان جان خستهای برو بخواب رفت بخوابه گفت مامان ساعت نه ونیم اینا من و بیدار کن البته با شوخی همیشه با اسم صدام میکرد میگفت مامانم جوان بهش نمیاد بگم مامان منم میخندیدم . رفت خوابید و من و خاک تو سر از دلم نیومد بیدارش کنم باباش گفت بیدارش کن شام بخوره گفتم خسته است بزار بخوابه بیدارش نکردیم شب بود دیگه ما شام خوردیم خوابیدم ساعت سه شب بود من تو خواب احساس کردم یکی زنگ خونه رو زد دویدم جلوی پنجره دیدم هیچ کس نیست من گفتم شاید خواب مونده پسرم دوستش اومده جلوی در رفتم اتاق دیدم پسرم از غروب که خوابیده همون طوری خواب اصلا تکون نخورده . تعجب کردم گفتم مامان از این خبری نشد زنگ زدیم اورژانس اومد و نگو تو خونه تموم کرده بود به خاطر من هیچی نگفتن بردن بعد ما رفتیم بیمارستان دیدیم بردنش خلاصه برای همیشه پسرم رفت . ی دونه پسر داشتم . ی دونه هم دختر دارم دخترم ۱۲ سالش خیلی بیتابی داداشش و میکنه . دیگه نمیدونم چکار کنم به خاطر دخترم نمیتونم بلایی سر خودم بیارم چون نمیتونم دوری پسرم و طاقت بیارم از صبح تا شب گریه میکنم داد میزنم ولی هیچ خبری از پسرم نیست خواهش میکنم کمکم کنید . ببخشید زیاد شد نوشتههام
اینم بگم پسرم رفت که هیچ دنیا رو سرم خراب شده شب و روزم گریه است کلا دیگه چشمام ضعیف شده . حالا به جز این همسرم معتاده خیلی هم شدید از اولش هم معتاد بود هروئین مصرف میکنه مصرفش هم خیلی بالاست کارش خوب ماشین سنگین درست میکنه ولی ما چیزی نمیبینیم برای مواد فروشا کار میکنه مستاجریم چند ماهی هست کرایه خونمون عقب افتاده اصلا انگار ن انگار خرج خونه نمیده فقط میده مواد . اصلا درکم نمیکنه این همه من گریه میکنم حالم خوب نیست یک بار بشینه پیشم دلداریم بده باهام حرف بزنه اصلا تو رو خدا بگید من چکار کنم با این همه مشکل . خدا چرا با بعضیها این کارا رو میکنه . موندم چکار کنم خودم و بکشم دخترم چکار کنم با . ی پدر معتاد . دیدید چقدر مشکل دارم اول پیامهام نوشتم هیچ کس نمیتونه کمکم کنه زورش نمیرسه اینقدر که مشکلم زیاده . ببخشید .هر کس این پیامهای من و خوند دعام کنه خدا خیرتون بده
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام وقت بخیر باشه پسره ۱۰ ساله دارم ماه گیری روی پیشانی و ابروش هست جای می خواهد برود نمیره میگه مامان مسخره منو می کنن خواهش می کنم چکار کنم خواهش میکنم کمک کنید ممنون میشم از راهنمایتون
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام باتشکر از حبیبه خانم خواهش میکنم اگه کسی در مورد لاغری بدون جراحی چیزی میدونه
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام خسته نباشید خدمت شما در مورد اون خانمی که سوال کردن درمورد پیوند انگشت پسرشون ببرید بیمارستان 15خرداد من پسرم سه سال پیش دستش رفت زیر دستگاه بردن اونجا پیوند زدن الحمدالله خوب شد دکترای خوبی داره آدرسش خیابان کریم خان زندابتدای خیابان آبان جنوبی بیمارستان فوق تخصصی پونزه خرداد. تلفنش 02188943434
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
باسلام
خدمت همه ی دوستان عزیزم
خانمی که میخواستند ظرف و ظروف لاکی بیاورند.
اگر میتوانید بروید شوش، خیابان صابونیان، انبار پلاستیک.
اگرم نمی توانید حضوری بروید، زنگ بزنید به آقای خندانی. انبار پلاستیک دارند. خیلی مرد متدین و خوبی هستند. بهشون بگید پول میریزم به حسابتون. واستون جنس بفرستند.
خودم هم قبلا مغازه داشتم از ایشون جنس میگرفتم.
این هم شماره تماسش 02155639354
آقای خندانی
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام خسته نباشید
برای دوستی ک سقط کردن و بقایا مونده ب این دستور عمل کنند یا برن طب سنتی
اندازه یک نخود زاج رو روی شعله بگیرن و بعد ک پف کرد نرم کنه بعد با یک قاشق مربا خوری روغن زیتون و یک قاشق غذا خوری عسل مخلوط کنند و اون ابزاری ک مال پماد واژینال هست بریزه و بزاره یخچال بعد استفاده کنه تا چند روز همین کارو انجام بدین
یا اینکه روغن بادام تلخ بریزید شب ب شب داخل رحمتون
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام. درجواب خانمی که دندانشون رو عصب کشی کردن و روکش کردن اما بازم درد میکنه واسه منم چندسال پیش این اتفاق افتاد با وجود عصب کشی دندان درد داشتم اخرش رفتم پیش ی دندان پزشک دیگه که متوجه شد عصبم رو کامل دندان پزشک قبلی درنیاورد این دندانپزشک ی تیکه از عصبم که جامونده بود رو دراورد دیگه درد نگرفت
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام خانمی که بچه سقط کردن ومقداری در رحم مانده دختر منم همین جور شد 4 زیره دم کردم یکم زعفرون ونبات بریز داخلش بخور دفع میشودلطفا پیام زودتر بزارید بنده خدا کارش راه بیفده ممنون❤️
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام داستان سهیلا رو خوندم براش از ته دل دعا کردم والا نگهداری ادمای مثل متین با همه معلولیتش بهتر از مهدی خائن ومنفعت طلبه بهش میگم ادمای روباه صفت مثل مهدی هیچوقت خوب نمیشن سعی کن هرچی ملک پدرت میخاد بهت بده به نام خودت کنه وهیچوقت تحت هیچ شرایطی چیزی به اسمش نکن بنظرم حرفای مادر بزرگت درمورد مامانت راسته واون فقط دلش خوشه دختراشو شوهر بده زن عاقلی نیست درضمن مرگ اخرین چیزیه که بخای بهش فکر کنی نهایتا طلاق مبگیری
روی صحبتم با دخترای گلم که تو همین کانال میگن خاستگار ندارن ودو دل هستن که با یه فرد که شرایط مناسب نداره ازدواج کنن بخاطر حرف مردم و احساس سربار خانواده بودن تن به ازدواج با هر ادمی ندید یه پدر ومادر وقتی بچش خونشه غصه اونو میخوره وقتی با دوتا بچه طلاق بگیره وبرگرده غصه بچهای شما رو هم میخوره
خواهشا قبل از ازدواج چشماتونو باز کنید وتحت تاثیر احساسات تصمیم نگیرید که از چاله تو چاه نیفتید چون بعضی ادما مث عصایی هستند که از داخل موربانه خورده وفاسدن وقتی بهشون تکیه کنی با صورت میخوری زمین وقتی درکنارشونی ارامش نداری و همیشه بخاطر حماقت خودتونو سرزنش میکنید
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️
سلام خواستم در پاسخ به اون خواهری که فرمودن هر چی دعا میکنم بر آورده نمیشه بگم عزیزم شما یه مدت موضوع رو فراموش کن بگو خدایا هرچی به صلاحم هست همون بشه دیگه اینقدر پیگیر نباش اونوقت میبینی درست میشه ما فکر میکنیم همین که بگیم ما مسلمون هستیم وبخدا ایمان داریم کافیه ولی ما لحظه لحظه زندگیمون داریم امتحان میشیم گاهی بعضی چیزها تو سرنوشتمون هست و تغییر نمیکنه وما هستیم که صبر کردن و یاری خواستن از خداوند بتونیم سربلند بیرون بیایم چند سال بعد که مشکلات نگاه کنیم به خودمون نگاه کنیم بخودمون بگیم وای من چه مشکلاتی رو پشت سر گذاشتم و تنها کسی که لحظه ای ما رو تنها نداشته پروردگارمون بوده و مطمئن باش اگه خدا مارو در سختی قرار میده میخواد روز قیامت دست خالی نباشیم ایمان که داشته باشی دیگه سختی ها هم برات شیرین میشه من چهارده سال ازدواج کردم شاید از همون اول مزه نداری و تو خونه مادرشوهر بودن چشیدم بعدش هم که با قناعت و وام خونه خریدم مشکلات مریضی واعتیاد همسر ولی وقتی بفهمی خدایی هست که حواسش بهت هست وایمانت رو قوی کنی راحتر تحمل سختی داری ان شاالله همه عزیزان گروه سالم باشند وکسی غم اولاد نداشته باشه که سخت ترین امتحان الهیه🙏
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام.خسته نباشید من چندین باره پیام دادم ازتون خواهش میکنم پیام منو ایندفعه بزارید واقعا دخترم خیلی خیلی اذیته کلا از درس وزندگی افتاده.دخترم ۲۳ سالشه کم خونی داره همش خابه .از تمام اعضای محترم میخام منو راهنمایی کنند.خدا به همتون خیر وسلامتی بده.از حبیه خانم هم به خاطر این گروه خوبش واقعا ممنونم.خدا ان شالله بهشون سلامتی بده❤️
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید میشه این سوال رو اورژانسی بزارید دختر خالم حدود یک ماه سنگ در حالب گیر کره دفع نمیشه وطول این مدت درد همراه با عفونت هست وتب وسنش ۳۱ سال هست اگه کسی این مورد رو تجربه کرده چه کار کرده دفع بشه که احتیاج به عمل نداشته باشه به امید شفای همه بیماران وظهور امام زمان
ممنون میشم زودتر این سوال بزارید چون آخر هفته اگه نیفته باید عمل کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه جان ممنون از کانال خوبتون هر کی بلده راهنمایی کنه
دخترم ۲ سال و نیمه هست ولی هنوز راه نمیره از ایستادن و راه رفتن میترسه
حتی وقتی بهش میگم پاشو راه برو گریه میکنه و اعتراض داره
عزیزان اگر کسی راهی بلده که دخترم ترسش بریزه که روی پاهاش وایسه و راه بره راهنمایی کنه ممنون میشم
دکتر هم زیاد بردیمش دکتر مغز و اعصاب و دکتر ارتوپد مشکلی نداره
فقط خودش نمیخاد
مامان گلی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم میشه سوال من و اورژانسی بزارید تو گروه شاید یکی بتونه کمکمون کنه. من یه برادر زاده دارم یک سالشه. پسره. از وقتی به دنیا اومد یبوست شدید داشت وشکمش همش ورم داشت وباد می کرد. بعد از چندین دکتر که بردیم گفتن که یکم از روده ش عصب نداره وباید عملش کنن واون قسمت روده رو بر دارن. عملش کردن ازپشت. ولی الان بعد از چند ماه اصلا خوب نشده و تغییری نکرده تازه استفراغ هم بهش اضافه شده. الان دکتر میگه تموم روده ش عصب نداره و باید عمل بازبشه . میگه روده ش باید بیرون بزاریم زیر پوستش تا عصب پیدا کنه. شنبه قراره عملش کن. داداشم ازبس گریه میکنه داغون شده. ماهم اینقدر ناراحتیم که داریم دق می کنیم. نمیدونیم چه جور عملیه باید چی کار کنیم. چقدر خطرناک. دکترا م چیزی نمیگن. خواهش میکنم پیام من و بزارید تا اگه کسی در این مورد اطلاعاتی بهمون بده. تو رو خدا پیامم وبزار گروه. ممنون از همگی
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبین پسرم 14سالشه چند روز پیش رفته با دوستاش ترامپولین سوار شدن الان چند روزه میگه موقع دویدن وخم وراست شدن مهره های کمرم درد میگیره چند بار هم پماد مالیدم خوب نشده بنظرتون چکار کنم ممنون از راهنماییتون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزجان خوبید پسر 23ساله دارم که ریش هاشو میکنه یه چند سالی هست دکتر اعصاب وروان هم رفتم سه ساله داره داروهای ضداسترس وسواس میخوره ولی یه کم بهت میشه ولی داروهاشو که کم میکنه دوباره همین طور میشه حتی در حین دارو خوردنم میکنه ولی کمتر خواهش میکنم منو راهنمایی کنید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام ببخشید این سوال منو هم تو گروه بزارید ممنون میشم
کبدم گرید بین ۲ و۳ هست ممنون میشم درمان و تجربیاتونو در اختیارم بزارید
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام، سلام، سلام
به همه دوستان همگروهی
و مدیرگروه حبیبه خانم عزیز 🌷
خواهری که گفتند پودرسنگناک خوردن برا سنگ صفرا
آیا این پودر برا سنگ کلیه هم مفید هس
وچگونه باید استفاده کنیم
چه وقت، چه موقع، چه اندازه
ممنون ومتشکرم
لطفا بفرستیدگروه
دوبار کلیه هام سنگ شکن کردم
الان هم دکتر گفته باید سنگ شکن کنم
ممنون میشم جواب بدید
خواهری که استفاده کردین
🌻🌷🌻🌷🌻
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
💯درمان ناباروری تضمینی💯
⚜️باسلام⚜️
▣⃢ کادر درمان ناباروری آبان
با افتخار اولین بار در ایتا
▣⃢🔷تمام مشکلات ناباروری🔷
💎برای اولین بار زیر نظر بیمه تکمیلی💎
✅️ درمان با داروی کاملا متفاوت
✅️ تضمین قطعی درمان
✅زیر نظر بیمه تکمیلی
💫هدف اصی کادر ما درمان شما عزیزان دل هست 💫
▣⃢. برای درمان وارد کانال زیر شوید :👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
█▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀█
https://eitaa.com/joinchat/3798598063C7fa3bbbb76
█▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄█
❌ گول آموزشای کانالهای همسرداریو نخورید❌
من همسرم نظامیه و تو ی شهر مرزی خدمت میکنه و چون تقریبا ۴ سالی هست ازدواج کردیم خیلی از نظر احساسی بهم وابسته ایم
ی شب جمعه همسرم افسر سرنگهبان بود.منم طبق معمول براش ی کوله پشتی اماده کردم بعد یاد ی مطلب دلبری ک تو ی کانال زناشویی یاد گرفته بودم افتادم😕 ی برگه ی سفید اوردم و براش نوشتم ک همسر عزیزم ازینکه انقد برام زحمت میکشی ازت ممنونم و فردا وقتی برگردی خونه (🔞کلی مطلب ) بعد اخرشم با رژ لب قرمز پایین برگه رو بوس کردم و یکم بهش ادکلن مورد علاقه هردومون رو زدم و گذاشتم رو وسایلش تو کوله جوری ک اگه زیپ کوله رو میکشید اول برگهه رو میدید.کلی هم تو دلم ب خودم بالیدم ک چ زن زرنگ و شیطونی هستم😐😐😐😐😐....
خلاصه همسرم ک رفت سر خدمت برا ساعت ۳ ظهر دیدم برگشت در صورتی ک باید فردا صبحش برمیگشت...چشمتون روز بد نبینه در که باز شد دیدم...😢😱👇
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
خاک بر سرش شد 👆😐😕
⛔️دعای پایبند کردن شوهر به زن و زندگی⛔️
اگر شوهر به زن دیگر تمایل پیدا کرده یا از زنش سرد شده و مالش را جای دیگری خرج میکند یا مدام بداخلاقی میکند و محبتی به همسرش ندارد و بی حوصله یا خسیس شده این دعا را بنویسد و در لباس خود نگه دارد ، شوهرش میل به زن دیگری نمیکند و از غریبه سرد میشود و محبتش به همسرش چند برابر میشود..👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
انقدر این دعا قویه که یه روزه اثرشو میبینید😳👆
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام.خسته نباشید من چندین باره پیام دادم ازتون خواهش میکنم پیام منو ایندفعه بزارید وا
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام.سهیلا جان داستان زندگیتو خوندم ومتاسف شدم که دختر به این خوبی چرا اینقدر خودشو دست کم میگیره.تجربه بهم نشون داده که ضرب المثلی که میگن روز بد خوب میشه ولی آدم بد خوب نمیشه رو آویزه ی گوشم کنم.به اشتباهات وگذشته ات کاری ندارم که میتونستی خیلی بهتر زندگی کنی
الان زرنگ باش اولا که بنظر من اگه میتونی کات کن با این آدم وبا دخترت زندگیتو بکن خانه ی مادربزرگت.واگه نمیتونی کات کنی سادگی نکن.بابات میخاد چیزی بهت بده حتما بنامت بزنه وسند محکم هرچیزی که بده حواستو جمع کن خواهشا
یه کم هم میتوتی از هنرات استفاده کنی کلاسی بری خلاقییتت رو تقویت کتی وبرای خودت کاری روبراه کنی میتونستی برای خودت کارگاه تولید ی راه بندازی با پولات .الانم اگه چیزی داری دلت برای کسی نسوزه بفکر تولیدی باش وساده وخام نشو خواهشا....بهترین ها رو برات آرزومندم عزیزم🌹🌹🌹
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام بانو
اون خانومی ک گفتن چ جور میشه برا بچه زیر 5 سال یارانه یک تومنی بگیریم
اون متعلق ب بچهای کم وزن هست ک از نظر رشدی نسبت ب هم سن و سالشون
دچار کمبود وزن و قد هستن
من خودم همیشه بچمو ک بهداشت میبردم میگفتن
کمبود وزن داره و باید تقویت کنی و آخر گفتن ببرش دکتر غدد اطفال
ک من هزینش نداشتم
3 ماه پیش بهداشت ز زد
گفت بچت کمبود وزن داره باید بیای
و چون مستاجر هستیم و شوهرم گارگر ساختمون و بیشتر بیکاره
گفت ب شما تعلق میگیره
و باید فقط برا بچه چیزی بخرین ک مدیون نشین
چون بعد چن ماه دوباره وزن گیری میشه اگه خدا نکرده، رشدش خوب نبود
قطع میکنن
ای کاش بچه آدم قد و وزنش خوب باشه ک نیازی ب این یارانه نباشه
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
و اون خانومی ک سقط کردن جفتش دو سانت مونده
باید کورتاژ شن
من همین مشکل برام پیش اومد و دکتر گفت اندازه یک گردو جفتت مونده و باید کورتاژ شی
ولی خواهر شوهرام گفتن امپولش هست بزن، کورتاژ رحمتو لیز میکنه
من گفتم امپولشو بنویس دکتر گفت بزرگه نمیشه
گفتم امتحانش ک ضرر نداره
نوشت، زدم
و خیلی خونریزیم زیاد شد و همش لخته لخته های بزرگ میومد ازم
بعد پاک شدم، سونو دادم گفت یک ذره مونده
ک مهم نیست تو پریود بعدیت میفته
من از روز سقطم دقیقا 3 ماه رد شد
باردار شدم و الحمدلله بچم نزدیک 3 سالشه
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
خانومی ک بچه سقط کردی و الان عذاب وجدان داری،توبه کن خدا از گناهت بگذره، چ کسانی هستن سالها آرزوی بچه ب دلشون مونده و زندگیشون پاشیده😔
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خانومی گفتن هر کاری کردن موفق نشدن موش و از خونش بیرون کنند چند روز پیش خونه ما هم افتاده بود اخلاق من هم این که از موش بجز چندش ترس هم دارم در و نیمه باز گذاشتم بره بیرون حیوونی اومد بره جیغ زدم برگشت😂 به خودم قول دادم نترسم و ساکت باشم بیاد بره بیرون ولی سه بار خواست بره آخر نتونستم نترسم و نشد🙈 اونم رفت قایم شد دیگه هم بیرون نیومد😐 شب بچه ها تمام خونه را گشتن نبود گفتن نیست رفته ولی من مطمعن بودم خونست نرفته همه خوابیدن رفتم بالای مبل تا سحر گاه نشستمو پاییدم🥱 تا یه دفعه ای اومد و با ی شال دستم آماده داشتم دهنمو گرفتم که صدام درنیاد مثل جت فرار کرد بیرون 😂آخع چه گیری کرده بودم حیوونی من از اون میترسیدم اون از من🤪 اذیت شدم ولی ارزششو داشت 🥰 خانومی شما هم همین کار کنید تو سکوت میاد و میره بیرون 🌸🌸 مامان آرزو
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خانومی گفتن گوششون درد داره منم همین مشکل و دارم درد گوش واقعا وحشتناکه دود عنبرنسارا بدن با قیف به گوششون درجا ساکت میشه من دوساله موقع درد همین کار می کنم شکر خدا مدتیه دیگه خبری نیست 🥰👌
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽