شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 میخواستم ازدوستان گلمون بپرسم من بعدازبارداری پوست شکمم هم افتاده هم ترک داره کسی
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
نیازمند کتابهای کنکور تجربی در مشهد هستم اگر موردی بود که ممنون میشم دعاگوتون هستم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
عزیزانی که منافذ باز روی صورت دارید من یه سالی میشه از کرمهای صفیه علیخانی استفاده میکنم کرم بکوب بساز و لیفت و منافذ و ضدافتاب و سلولزا و پرایمر استفاده کردم
میخواستم بگم کرمهاشون خوبه من پوستم خیلی بهتر و صاف شده جای جوش داشتم اثرش خیلی کمتر شده
امتحان کنید کسانی که از چروک و جای جوش و منافذ ناراحتن
همچنین روغن هایی برای رویش مو و ابرو داره اونها هم خوبند
یه لوسیون ناخن دارند که خیلی افراد راضی اند و حتی گفتن که کاشت ناخن رو هم با این لوسیون منصرف شدن
از طریق سایت میشه خرید کرد و پیج هم دارند تو بله هم هستن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
عزیزان اگه کتاب کار و کتابهای کنکور کسی داره برای رشته تجربی و سال دوازدهم تجربی من لازم دارم حتی اگر مقداری پول هم بخوان در حد کتاب دست دوم میخرم اسمم خورشید
ممنون میشم کسی بده کتابهاشو چون کنکور هم اعلام شد دیگه بعضیها تکلیف شون مشخص میشه
واقعا خرید کتابهای نو در توانم نیست
اگر مشهد و نزدیک مشهد باشین منم نزدیک مشهدم و با پست یکی دو روزه میرسه و هزینه پست ش رو هم میدم
البته جای دیگه هم باشین مشکلی نیست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد خانمی که نگران دختر ۸ ساله شون بودند واز آمپول بلوغ زود رس استفاده کردند ،به نظر من هر طور شده برند پیش دکنر محمد حسن مودب در اصفهان ،بسیار عالی هستند ونظرشون درست هست ،منم پسرم زود بلوغ شده بود براش آمپول نوشت یکسال استفاده کرد وبه موقع بلوغ شد وقدش هم بلند،برا دخترم هم گفت لازم نداره چون قدش خوبه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ب همه و ممنون از حبیبه خانوم
خانوما ممنون ک ب من پاخ دادید برای بیماری پسوریازیس
چن روزه ی نفر بهم گفت سرکه سیب طبیعی ب ضایعات بزن ایشالا خوب میشه
چن وقتیه ک میزنم بنظرم یکم بهتر شده گفتم ک بشما هم بگم ک ایشالا همه خوب بشن.
اگه خوب بود برا منم دعا کنید😍
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
درجواب خانمی که 40سالشه دوست داره بچه داربشه عزیزم هنوزبرای شمادورنشده من باچشم های خودم دیدم کسانی بودندکه ازسن شمابیشتربودندوبچه های سالم دارند اول دل ببندبه خداوتوکل کن به خدابعدقبل ازبارداری وحین بارداری تحت نظردکترمتخصص بروازمایش وچکاپ راکامل انجام بده به امیدخدانی نی روصحیح وسالم بغل می کنی وبرای سلامتی من هم دعاکن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمتتون عزیزم خانومی که قارچ داشتن قسمت رانشون هفته ای یک بار نوره سنتی بمالید درمان میشه انشالله
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد خانمی که گفتن از بچه داشتن ناامید شدن باید بگم هیچ وقت از لطف خداوند نا امید نشو و به پیج بارداری فلورا مراجعه کن با اصلاح سبک کمکت مکنن شاید کیفیت تخمک هات خوب نیست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خسته نباشید دوستانی که برای تنبلی تخمدان وهر نوع ناباروری و نا منظمی پریود دارو میخواستن این تجربه خودم هست تخم شنبلیله را با گل میخک قاطی کنید با یک لیوان آب بزارید جوش بیاد از این جوشانده بخورید به مدت یک ماه،،گرد نخل هم میتونید داخل آبمیوه استفاده کنید و همچنین مخلوط عسل و سیاهدانه به نسبت سه قاشق عسل یک قاشق سیاهدانه نیم کوب هر روز صبح ناشتا یه قاشق از این مخلوط که دوسین نام دارد مصرف شود واقعا عالیه و همچنین خانمی که باردار میشن و بچه سقط میشه و دلیل آن معلوم نیست از یه دکتر شنیدم میگفت که اگر ما آزمایش انجام میدیم و مشکلی برای ناباروری یا هر بیماری پیدا نمیشه و میگن مشکلی نداری مشکل هست اما هنوز اون بیماری سناسایی نشده ولی من میگم عسلو سیاهدانه خیلی از مشکلات ناباروری و حتی سقط هم بر طرف میکنه البته موقع بارداری نباید مصرف شود ،،،برای طهور امام زمان عجل الله صلوات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب خانومی که مستاجر هستن و میخان صاحب خونه بیرونش نکنه یه ۴تا میخ بگیرن ۱۴ بار سوره انشراح رو بخون بعد به هر ۴تا فوت کنن بعدش تو گلدون خونشون یا باغچه خونشون بکارن . اگر خودشون خاستن از اون خونه برن میتونن میخا رو در بیارن نیاز نیست به تک تک میخا هر بار ۱۴ بار بخونن یا هر بار فوت کنن . همزمان ۴تا میخ بعد از ۱۴ بار خواندن سوره انشراح فوت کنن بعد بزارن تو خاک گلدون یا خاک باغچه. ان شاالله که بیرونشان نمیکنن .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_شهدا 🌻🍃
#شهید_سیو_پنجم🌱
شهید مرحمت بالازاده❤️
ذکر صد صلوات ✅
قرائت سوره ی یاسین ✅
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌿
ان شالله تا شب همگی انجام بدن 🙏
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
09-soore-yasin-Abdul-Rahman-Al-Sudais.mp3
12.72M
ترتیل سوره ی یاسین ❤️
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا 🌻🍃 #شهید_سیو_پنجم🌱 شهید مرحمت بالازاده❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل
#زندگینامه ❤️🍃
زندگینامه شهید مرحمت بالا زاده
در هفدهم خردادماه 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، خانواده ای صاحب فرزندان دوقلویی می شوند که یکی از آنها نیامده به سوی پروردگار بر می گردد و آن یکی برای خانواده اش تحفه ای می ماند. خانواده نام "مرحمت" را برایش بر می گزینند.
پدرش "حضرتقلی" در روستاهای اطراف دستفروشی می کرد و مادرش هم به کارهای خانه مشغول بود. مرحمت از اوایل کودکی جسور بود به طوری که مادرش به او می گوید: «می ترسم چشم بخوری و نظر شوی»
بالاخره تحصیلاتش را تا ابتدایی ادامه می دهد و همین مواقع مصادف می شود با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن شروع جنگ تحمیلی.
مرحمت دیگر نمی تواند تحمل کند و می خواهد در دوران ابتدایی به جبهه اعزام شود ولی هیچ کس تصورش را هم نمی کند که او می خواهد به مناطق عملیاتی برود.
بالاخره مرحمت وارد بسیج می شود و توانایی های خود را نشان می دهد. در پایان دوره آموزشی در امتحان تیراندازی، مرحمت در کل گردان نفر پنجم شده و تعجب همگان را برانگیخته بود. ولی با تمام اینها به خاطر سن کمش با اعزام او مخالفت می کردند. چندین بار در مراحل اعزام در گرمی و اردبیل، و در خان آخر در تبریز اجازه اعزام به او داده نمی شود.
مرحمت سرش را پائین انداخته و با حسرت می گوید: "اینها به من می گویند سن تو کم است اما خیال کرده اند، هر طوری شده من باید خودم را به جبهه برسانم".
او به هر دری می زند تا اینکه فرجی پیدا شود. اما واقعاً هم سن و هم هیکل او در قد و قواره جنگ نبود.
مرحمت تکلیف خود را شناخته بود و بر اساس آن تکلیف باید به جبهه می رفت، لذا برای رسیدن به هدف، تصمیم بزرگی می گیرد و خود را به تنهایی و با مشقت هر چه تمام تر به پایتخت می رساند و به ملاقات رئیس جمهور می رود. با چه مشکلاتی وارد ساختمان ریاست جمهوری می شود، بماند.
رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله را ملاقات می کند. در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم (ع) در واقعه عاشورا و 13 ساله بودن آن بزرگوار اشاره می کند و می گوید "اگر من 12 ساله اجازه حضور در جبهه ندارم، پس از شما خواهش می کنم که دستور بدهید بعد از این روضه حضرت قاسم (ع) خوانده نشود."
حرف های مرحمت رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار داد و ایشان دست خطی با این مضمون می نویسد که «مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود» یعنی مجوزی بسیار معتبر که نوجوانی با این قد و قواره ولی شجاع و نترس از رئیس جمهور می گیرد، جای هیچ حرفی و حدیثی را باقی نمی گذارد.
توانایی های او در منطقه عملیاتی و در چندین عملیات، رابطه او با شهید باکری و اینکه شهید باکری به منظور تبلیغ و روحیه دادن به رزمندگان دیگر که چنین فردی با سن کم، رو در روی دشمن می ایستد و جان فشانی می کند، مرحمت را برای دیگران الگویی می خواند.
مرحمت با آن جثه کوچک، قیافه معصومانه و دوست داشتنی، به فرمانده روحیه بچه ها تبدیل شده بود. نقل داستان و رشادت ها و شجاعت های او در میدان نبرد، موجب تقویت روحیه رزمندگان بود.
از جمله مسایل جالب درباره زندگی شهید بالازاده این است که هر زمانی این شهید بزرگوار برای مرخصی به پشت جبهه می آمده به درخواست امام جمعه شهر، قبل از خطبه های نماز جمعه برای مردم سخنرانی و آنها را برای رفتن به جبهه تشویق می کرد.
مرحمت در یکی از عملیات ها که در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است که آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر می آورد.
افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: "می خواهم از شما یک سوال بپرسم. من خودم در چند کشور دوره چریکی دیده ام ولی تابحال اسلحه ای که سرباز شما بدست داشت را ندیده ام" نگو که مرحمت که به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود که به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقیها هم از خوفی که خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینکه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینکه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید "من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام" این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود.
مرحمت حدود سه سال در جبهه ها، جنگ کرده بود تا اینکه 21 اسفند 1363 در عملیات بدر در جزایر جنوب به درجه رفیع شهادت که کمتر از آن حق او نبود نایل می آید.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی 🌸
سلام. امیدوارم حال دلتون خوب باشه. خواستم امشب داستان زندگیمو که تاحالا هیچ جایی نگفتم براتون بگم تا اگر دختر مجردی میبینه درس بگیره و یا اگر خانم متاهلی میبینه بخاطر زندگی خوبش خداروشکر کنه.
من وقتی ۱۴سالم بود با فامیلامون رفته بودیم بیرون . اونجا برای اولین بار از یه پسری خوشم اومد اما اون اقا از خاله ی من خوشش اومد اونا باهم در ارتباط بودن تا اینکه به یک سال نکشیده خاله من ارتباطشو قطع کرد میگفت اون پسر قصد ازدواج نداره.
من تو دلم دوسش داشتم وقتی دیدم همه چی بینشون تموم شد بعد دو سال با اینکه خیلی خانواده متدینی داشتیم و پدرومادرم خیلی حواسشون به من بود که یه دونه دخترشون سمت اینکارا نره . من یواشکی رفتم بهش زنگ زدم و حس خودمو نسبت بهش گفتم. اون اقا ۶سال از من بزرگتر بود.. اون اقا اصرار کرد که همو ببینیم.
تمام اون سالها من فقط به اون فکر میکردم. هیچ کسیو نمیدیدم. از کلاس پنجم یادمه خواستگار داشتم بخاطر زیباییم . همه میگفتن دختر باهوشیه. درسم عالی بود. معلما میگفتن حتما پزشک میشی. عاشق درس بودم . سرکلاس با گوش دادن حرف معلما همه چی تو ذهنم میرفت ، حتى موقع امتحانا درس نمیخوندم چون همه چی تو ذهنم میموند.
یادمه اون سال کنکورداشتم و من تمام فکرم پیش اون اقابود. حتی سر جلسه کنکور به اون فکر میکردم یهو دیدم میگن وقت تمومه و من تستی نزده بودم .
وقتی اون اقارودیدم بهش از علاقم گفتم و اینکه قصدم دوستی نیست چون اینکارارو دوست ندارم.
اونم وقتی دید من تو ۱۷ سالگی با چادر بودم و چقدر زیبا شدم خیلی هول شد. همش از من تعریف میکرد. حتی نمیذاشتم نزدیکم بیاد. چون دوست نداشتم گناه کنم. مسجد میرفتم. نماز میخوندم. به مادرم گفتم که من به پسری علاقه دارم و هرخواستگاری میاد جواب منفی بده.
تا اینکه اون اقا مادرو خواهرشو فرستاد خونمون. هیچ وقت یادم نمیره عید غدیر بود. مادرشون به گفته خودش راضی نبوده و به اصرار پسرش اومده بود خونمون ....
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#شهیدانه ☀️
وصیت
اصلاً به مال دنیا وابستگی نداشت. به تأسی از حضرت زهرا س انگشتر و لباس عروسیاش را به فقـرا هدیه کرده بود. وصیـت کرده بود تمـام وسایلش را به مردم محتاج بدهند. نگران وضعیت جامعه بود و برای آنها از هیچ تلاشی فروگذار نبود.
شهیده فاطمه جعفریان
کفشهای جامانده در ساحل، ص58
امام علی ع
دلبستگى به دنیا، عقل را فاسد مى كند، قلب را از شنیدن حكمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناك مى شود.
غررالحكم، ص65
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
نیّت روزه ی نذر شده
پرسش :شخصی نذر کرده۴۰ روز روزه بگیرد ولی نوع آن که واجب یا مستحب باشد را مشخص نکرده آیا میتواند ۴۰ روز را روزه قضا برای میت بگیرد ؟
پاسخ :
واجب است چهل روزه نذر را بجا آورد.
نحوه قرائت حمد و سوره نماز نذر شده
پرسش :قرائت حمد و سوره نماز مستحبی که بواسطه ی نذر واجب شده چگونه است؟
پاسخ :بین بلند یا آهسته خواندن مخیر است.
خواندن سوره خاصی که نذر شده در نماز
پرسش : اگر نذر داشته باشیم سوره نبأ را هر روز بخوانیم، آیا می توان برای ادای نذر این سوره را در نماز واجب خواند؟
پاسخ :
احتیاط آن است که جداگانه بخواند.
تهیه چیزی که نذر شده توسط دیگری
پرسش :بنده۲ کیلو شکلات نذرداشتم مادرشوهرم برایم سفارش داد حالامی خواهم پولش را بدهم او میگوید من پرداختم و آن کسی که آورده می گوید پول به دستم نرسیده و از من هم پول نمی گیرد، من به نذرم شک دارم حالا باید چه کارکنم؟
پاسخ :
در فرض سؤال کفایت از نذر می کند و عمل به نذر از شما ساقط می شود.
نام حوریا در صورت نذر اسامی حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
پرسش :ما نذر کردیم نام دخترمان را از اسامی و القاب حضرت فاطمه انتخاب کنیم،بجای حوریه، حوریا گذاشتن اشکالی دارد یافرقی ندارد؟
پاسخ :
اسم یا لقب دیگری از اسامی و القاب آن حضرت انتخاب کنید که نخواهید تغییری در آن بدهید.
جایگزین کردن در صورت انصراف کسی که به نفع او نذر شده
پرسش :اگر شخصی نذر کرده باشد که سفر مشهد رود وکسی را نیز با خود ببرد ولی همسر آن کس اجازه ندهد دراین صورت میتواند کس دیگر راجای ان ببرد؟
پاسخ :
هر گاه او به هر دلیل حاضر به همراهی نباشد نیازی به جایگزینی نیست.
کیفیت تحقق عمل به نذر در نامگذاری کودک
پرسش :اگر در گوش نوازد اسمش را فاطمه بگذارند ولی در شناسنامه اش محدثه بگیرند نذرش را ادا کرده است؟آیا باید نام شناسنامه را تغییر بدهد؟
پاسخ :
برای ادای نذر باید او را به طور معمول فاطمه صدا کنند و لازم نیست جهت اداء نذر شناسنامه را عوض کنند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 🌸🍃
سلام عزیزان دوست عزیزی که گفتی شوهر نداری دوتا بچه داری و با یه اقایی ارتباط داری قراره خانمش طلاق بگیره و خیلی ابرو برات مهمه
عزیزم اگه ابرو برات مهمه این ارتباط رو قطع کن چون بلاخره با یه اتفاقی ممکنه برملا بشه و در ثانی به نظر من شما تا اون اقا خانمش رو رسما طلاق نداده و طلاق نامه ندیدی باور نکن خانمش طلاق گرفته چون خیلی ها اینجوری میگن ولی واقعیت اون نیست البته شما با بودنت ممکنه باعث دلسردی اون اقا و تشویق به طلاقش هم باشی ولی طلاق به این راحتی نیست اینم که باعث از هم پاشیدن یه زندگی باشی اصلا خوب نیست و خیری نداره
و دیگه اینکه بدون ارتباط رسمی و قانونی اصلا ارتباط نداشته باش و ارزش خودتو نیار پایین چون همین ها ممکنه بعدا باعث سرافکندگی برات باشه
و باورم نکن که اقا میگه خیلی دوستت دارم و عاشقتم من دیدم تو فامیل که اقایی میگفت خیلی فلانی رو دوست دارم و ال میکنم بل میکنم بعده چند وقت زد زیر حرفش و همه چیز رو زیر پاش له کرد و رفت
هر چی شما برای خودت ارزش قائل باشی فکر میکنم بهتر باشه عزیزم
اگه اون اقا راست میگه بیاد خواستگاری و رسما پا پیش بزاره
اگرم میخواین مخفی باشه شما باید بپذیری که یه روزی ممکنه نه حتما اشکار میشه و خانوادت میفهمند و رو طلاق خانم اون اقا هم خیلی حساب نکن و واقعیات رو بپذیر عزیزم
یه نکته دیگه اینکه متاسفانه بیشتر اقایون وقتی یه خانم بی شوهر اشنا میشند براش نقشه میکشند و میخوان به هر طریقی بهش نزدیک بشند و از اون بهره ای ببرند من یه دوست دارم شوهر نداره باور کنید خیلی از اقایون بهش پیشنهاد صیغه و دوستی و این چیزا میدن حتی کسانی که از لحاظ پست و مقام موقعیتی دارند و جالبه همه هم از خانمهاشون ناراضی اند ولی دارند زندگی شونم میکنند شایدم بعضی مقدس مابها فکر کنند که ثواب هم میکنند مثلا
و البته خداوند بر همه چیز اگاه است
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
آيت الله كشميري قدسسره تا هنگامي كه در قم در كوچه « آبشار» سكونت داشتند، در نهايت طراوت روحي به سر ميبردند و به هيچ عارضه جسمي مبتلا نبودند و از وقتي كه به خانه جديد منتقل شدند، غالباً با ناملايمات روحي و جسمي مواجه بودند.
روزي كه در همين خانه جديد به محضرشان شرفياب شدم، با قبض روحي عجيبي دست و پنجه نرم ميكردند.
به ايشان عرض كردم:
از هنگامي كه به اين خانه آمديد گرفتاريها هم با شما آمد!
ايشان ضمن اينكه مطلب مرا تصديق كردند، پرسيدند:
شما علت اين گرفتاري را از چه ميدانيد؟
گفتم: مخلص را امتحان ميفرماييد؟
گفتند: نه به جدم! ميخواستم نظر شما را در اين باره بدانم. البته خودم به علت اين امر پي بردهام، و ميخواهم ببينم كه شما هم در اين قضيه به همان مطلب رسيدهايد يا نه؟!
عرض كردم:
اين جسارت را بر من خواهيد بخشيد اگر بگويم تمامي اين مشكلات شما ناشي از سكونت در اين خانه است!
از در و ديوار اين خانه قبض و گرفتگي ميبارد! خانه قبلي شما اگر چه استيجاري بود ولي صفا و صميميت و انبساط و يكرنگي در آن موج ميزد.
حضرت عالي تا هنگامي كه در آن خانه بوديد، يكي از اين حالات قبض در شما ديده نميشد، چهره نوراني شما هميشه باز و خندان و حالات روحي شما با روح و فتوح همراه بود ولي از وقتي كه به اين خانه آمدهايد غالب اوقات از مرارتها و ملالتها رنج ميكشيد!
فرمودند:
همين طور است كه گفتيد، ولي به اصل مطلب اشاره نكرديد!
عرض كردم:
اگر خاطر شريف تان باشد قسمتي از بهاي خانه فعلي را انسان پرهيزگار و بزرگواري تهيه كرد كه به خاطر اقتضائات شغلي با اموال مصادرهآي و مجهول المالك و رد مظالم سر و كار داشت.
او اگر چه شرعاً مأذون در تصرف اين گونه اموال بود ولي طبيعت شما بزرگواران به اندازهاي لطيف و نوراني است كه كوچكترين كدورتها را تحمل نميكند اگر چه شرعاً محظوري در ميان نباشد!
من ترديدي ندارم كه آن مرد بزگوار مبلغ مذكور را از محلي پرداخته كه هيچ شبهه شرعي در آن نبوده و جوانب كار را از هر جهت رعايت كرده است، ولي نفس سر و كار داشتن با اين اموال طبعاً « قبض آفرين» است و موجبات ملالت و كدورت خاطر را فراهم ميسازد.
اگر به خاطر داشته باشيد بارها خودتان به من فرمودهايد:
وقتي كه طبق دعوت براي صرف ناهار و يا شام به منزل كسي ميرويد، اگر غذا را از روي محبت و صميميت پخته باشند اشتهاي شما را بر ميانگيزد و براي شما هيچ جرم و سنگيني ندارد، ولي اگر با بيميلي و يا از روي كراهت آماده شده باشد اگر بسيار هم گرسنه باشيد رغبتي در خود به خوردن آن غذا نميبينيد! و اگر دچار شرم حضور شويد و از آن غذا تناول كنيد، فوراً آثار سوء آن را در روح و بدن خود احساس مينماييد!
در حليت و مشروعيت اين دو نوع غذا هيچ مشكلي وجود ندارد ولي يكي بهجت افزا و ديگري ملالت زاست!
قضيه قبض خانه فعلي حضرت عالي شايد به همين امر مربوط باشد! و يا شايد حكمت آن، در رياضتي باشد كه حضرت عالي ناخواسته ولي دانسته با اقامت در این خانه بر خود روا داشتهايد!
مرحوم شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني قدسسره بر اين عقيده است كه: هر چه ايام «قبض» به درازا بكشد، ايام «بسط» و گشايش روحي نيز براي سالك به همان اندازه طولاني خواهدبود، كسي چه ميداند شايد حضرت عالي براي نايل آمدن به يك «انبساط» دامنهدار روحي، قبض مستمر اين خانه را آگاهانه پذيرفته باشيد!
مرحوم آيت الله كشميري پس از شنيدن عرايض من، نگاه سرشار از محبت خود را به من دوخت و فرمود:
فلاني! چه بيان شيريني داريد!
شما «صغري» و «كبراي» اين قضيه را چنان منطقي و در عين حال با ذوق و سليقه در كنار هم چيديد كه من از شنيدن آن لذت بردم!
توجيهاتتان عاقلانه بود و تأويلات تان عارفانه! من هم با شما در اين قضيه هم عقيدهام كه در پذيرفتن آن كمك به جهات مالي و اخلاقي ناگزير شدم ولي در مورد اين كه اين « قبض طولاني» يك « بسط طولاني» به دنبال داشته باشد چه عرض كنم؟
دعا ميكنم كه انشاالله همين طور باشد كه گفتيد! بله آقاي مجاهدي! اوقات خوش آن بود كه در « كوچه آبشار» به سر رفت ...!
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_یک_اشتباه 🌸❌
نیما اهل کار و زندگی سرش گرم مسائل خودش بود، سوسن هم به جهت اینکه چندین خواهر دم بخت بزرگتر از خودش داشت و موفق به ازدواج نشده بودند، شرایط را مناسب دید با بچه محل خودش که فامیل وی نیز بود ازدواج کند.
ناگفته نماند سوسن هم قبلتر با فرهنگ شهرنشینی آشنا بود، به این دلیل که پدرش بازنشسته یکی از واحدهای کارگاهی در شهر بود.
پسر جوان برای اینکه به خانواده دختر اثبات کند که مرد کار و زندگی است، حدود یکسال قبل در یکی از شهرهای اطراف برای خودش کاری دست و پا کرد و خورده پساندازی داشت که بتواند سور و سات جشن عقد را فراهم کند.
این دو جوان با شناخت فامیلی که با هم داشتند و نیز به جهت ارتباط مناسبی که در روستا بود به عقد هم در آمدند، پسرک برای رهایی از زندگی مجردی در دوران نامزدی در دوران عقد به خانواده دختر پیشنهاد داد که همسرش را به محل کار خودش ببرد.
درآمد نیما مانند حقوقهای معمولی که همه جوانها اول زندگی دارند بود و خودش هم با همین حقوق توانست پسانداز کند، پول پیش خانه و مقداری طلا و جواهر و زندگی جم و جوری متأهل را فراهم کند، از طرفی زندگی مناسب و بدون دغدغه و عاشقانهای داشتند.
نیما و سوسن مدتی در کنار هم سرخوش و سرشاد زندگی میکردند و رفتار آنها نشان میداد که زوج خوشبختی هستند، یکسال از ماجرای ازدواج آنها گذشته بود که سوسن از اینکه تا غروب در خانه بماند و منتظر شوهرش باشد، سخت است و از طرفی میتواند کمک کار زندگی شوهرش باشد با نیما مشورت کرد و نیما هم قبول کرد که سوسن هم در یکی از واحدهای تولید شهر مشغول کار شود.
درآمد مناسب دو طرف، جمعآوری پول بیشتر، داشتن پسانداز مناسب، خرید کالاهای مورد علاقه، خرید طلای بیشتر، ذهن سوسن را درگیر کرده بود، با سر زدن به چندین کارگاه در شهرک صنعتی موفق به پیدا کردن کار مناسب نشد ولی از طرفی نمی توانست به برخی از برنامهریزیهایی که در ذهنش داشت، بیاعتنا باشد.
روز از نو روزی از نو تلاش خویش را برای پیدا کردن کار مناسب آغاز کرد، سوسن به گریه افتاد، پرسیدم که چرا گریه میکنی، گفت: بدبختی ما از روزی شروع شد که نتوانستم زندگیام و خودم را مدیریت کنم.
پرسیدم مدیریت؟ گفت: نتوانستم بر خواستههای خودم که زمینهای ایجاد کرد که بین من و نیما فاصله بیاندازد غلبه کنم، نیما پسر خوب و با خدایی بود، اهل کار و زندگی بود، خانوادهدوست بهویژه من را که همسرش بودم خیلی دوست داشت، از طرفی مادرش هم چند سال پیش بهدلیل بیماری فوت کرده بود و برادر و خواهرهایش هم ازدواج کرده بودند، همین موارد سبب شده بود که واقعاً به من علاقهمند باشد.
خداترس بودن نیما برایم خیلی جالب بود، اهل کلک و رندی نبود، دوست داشت نان حلال به خانه بیاورد، از طرفی اهل ولخرجی نبود، پول الکی خرج نمیکرد ولی رو حرف من حرف نمیزد و همین موضوع باعث شده بود که علاقه من به نیما بیشتر شود.
با جستوجو و سرک کشیدن به مراکز کاریابی بالاخره کاری برای خودم دست و پا کردم و صبحها من و نیما هر دو برای کسب درآمد بیشتر خانه را تا غروب ترک میکردیم، عصر هر دو خسته و کوفته از محیط کار به خانه میرسیدیم، همین موضوع باعث شده بود که کمی بین ما فاصله بیافتد، محبت من به نیما کم شده بود، از طرفی نیما علاقه شدید و وابستگی زیادی به من داشت، نگران من بود و نگرانیاش را سعی میکرد با بیان اینکه نمیخوای بری سرکار و با همین درآمد من بسازیم و زندگی کنیم سعی داشت مرا از حضور در محل کار پشیمان کند.
واقعاً کار در محیط کارگری سخت است، از ابتدای صبح تا غروب آفتاب باید در واحد تولیدی کار میکردیم، در ظاهر هشت ساعت کار برای ما ثبت میشد ولی ازهشت صبح تا پنج بعد از ظهر باید پای دستگاه کار میکردم، همین موضوع باعث میشد که در خانه نای برای رسیدگی به امور خانه نداشته باشم، نگرانی را در چهره نیما میدیدیم ولی خواستههای نامعقول و بهدست آوردن کسب درآمد بیشتر سبب میشد تا چشمم را نسبت به نگرانیهای نیما ببندم.
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 میخواستم ازدوستان گلمون بپرسم من بعدازبارداری پوست شکمم هم افتاده هم ترک داره کسی
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
نیازمند کتابهای کنکور تجربی در مشهد هستم اگر موردی بود که ممنون میشم دعاگوتون هستم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
عزیزانی که منافذ باز روی صورت دارید من یه سالی میشه از کرمهای صفیه علیخانی استفاده میکنم کرم بکوب بساز و لیفت و منافذ و ضدافتاب و سلولزا و پرایمر استفاده کردم
میخواستم بگم کرمهاشون خوبه من پوستم خیلی بهتر و صاف شده جای جوش داشتم اثرش خیلی کمتر شده
امتحان کنید کسانی که از چروک و جای جوش و منافذ ناراحتن
همچنین روغن هایی برای رویش مو و ابرو داره اونها هم خوبند
یه لوسیون ناخن دارند که خیلی افراد راضی اند و حتی گفتن که کاشت ناخن رو هم با این لوسیون منصرف شدن
از طریق سایت میشه خرید کرد و پیج هم دارند تو بله هم هستن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
عزیزان اگه کتاب کار و کتابهای کنکور کسی داره برای رشته تجربی و سال دوازدهم تجربی من لازم دارم حتی اگر مقداری پول هم بخوان در حد کتاب دست دوم میخرم اسمم خورشید
ممنون میشم کسی بده کتابهاشو چون کنکور هم اعلام شد دیگه بعضیها تکلیف شون مشخص میشه
واقعا خرید کتابهای نو در توانم نیست
اگر مشهد و نزدیک مشهد باشین منم نزدیک مشهدم و با پست یکی دو روزه میرسه و هزینه پست ش رو هم میدم
البته جای دیگه هم باشین مشکلی نیست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد خانمی که نگران دختر ۸ ساله شون بودند واز آمپول بلوغ زود رس استفاده کردند ،به نظر من هر طور شده برند پیش دکنر محمد حسن مودب در اصفهان ،بسیار عالی هستند ونظرشون درست هست ،منم پسرم زود بلوغ شده بود براش آمپول نوشت یکسال استفاده کرد وبه موقع بلوغ شد وقدش هم بلند،برا دخترم هم گفت لازم نداره چون قدش خوبه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ب همه و ممنون از حبیبه خانوم
خانوما ممنون ک ب من پاخ دادید برای بیماری پسوریازیس
چن روزه ی نفر بهم گفت سرکه سیب طبیعی ب ضایعات بزن ایشالا خوب میشه
چن وقتیه ک میزنم بنظرم یکم بهتر شده گفتم ک بشما هم بگم ک ایشالا همه خوب بشن.
اگه خوب بود برا منم دعا کنید😍
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
درجواب خانمی که 40سالشه دوست داره بچه داربشه عزیزم هنوزبرای شمادورنشده من باچشم های خودم دیدم کسانی بودندکه ازسن شمابیشتربودندوبچه های سالم دارند اول دل ببندبه خداوتوکل کن به خدابعدقبل ازبارداری وحین بارداری تحت نظردکترمتخصص بروازمایش وچکاپ راکامل انجام بده به امیدخدانی نی روصحیح وسالم بغل می کنی وبرای سلامتی من هم دعاکن
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمتتون عزیزم خانومی که قارچ داشتن قسمت رانشون هفته ای یک بار نوره سنتی بمالید درمان میشه انشالله
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در مورد خانمی که گفتن از بچه داشتن ناامید شدن باید بگم هیچ وقت از لطف خداوند نا امید نشو و به پیج بارداری فلورا مراجعه کن با اصلاح سبک کمکت مکنن شاید کیفیت تخمک هات خوب نیست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خسته نباشید دوستانی که برای تنبلی تخمدان وهر نوع ناباروری و نا منظمی پریود دارو میخواستن این تجربه خودم هست تخم شنبلیله را با گل میخک قاطی کنید با یک لیوان آب بزارید جوش بیاد از این جوشانده بخورید به مدت یک ماه،،گرد نخل هم میتونید داخل آبمیوه استفاده کنید و همچنین مخلوط عسل و سیاهدانه به نسبت سه قاشق عسل یک قاشق سیاهدانه نیم کوب هر روز صبح ناشتا یه قاشق از این مخلوط که دوسین نام دارد مصرف شود واقعا عالیه و همچنین خانمی که باردار میشن و بچه سقط میشه و دلیل آن معلوم نیست از یه دکتر شنیدم میگفت که اگر ما آزمایش انجام میدیم و مشکلی برای ناباروری یا هر بیماری پیدا نمیشه و میگن مشکلی نداری مشکل هست اما هنوز اون بیماری سناسایی نشده ولی من میگم عسلو سیاهدانه خیلی از مشکلات ناباروری و حتی سقط هم بر طرف میکنه البته موقع بارداری نباید مصرف شود ،،،برای طهور امام زمان عجل الله صلوات
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام در جواب خانومی که مستاجر هستن و میخان صاحب خونه بیرونش نکنه یه ۴تا میخ بگیرن ۱۴ بار سوره انشراح رو بخون بعد به هر ۴تا فوت کنن بعدش تو گلدون خونشون یا باغچه خونشون بکارن . اگر خودشون خاستن از اون خونه برن میتونن میخا رو در بیارن نیاز نیست به تک تک میخا هر بار ۱۴ بار بخونن یا هر بار فوت کنن . همزمان ۴تا میخ بعد از ۱۴ بار خواندن سوره انشراح فوت کنن بعد بزارن تو خاک گلدون یا خاک باغچه. ان شاالله که بیرونشان نمیکنن .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#چله_شهدا 🌻🍃 #شهید_سیو_چهارم🌱 شهید مصطفی کلهری❤️ ذکر صد صلوات ✅ قرائت سوره ی یاسین ✅ الهم صل ع
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه شهید مصطفی کلهری
خدمت شما نور چشم های خودم سلام علیکم. می بخشید از این که آخرین سلام خود را از راه دور به شما می کنم، چون دیگر به دست بوس شما نمی آیم. ان شاءالله که خدا توفیق شهادت نصیب من کند.
خدایا!
توبۀ مرا قبول کن در این وقت سحر، مرا دوست بدار و به نزد خود ببر. چرا مرا نمی بری، من قبول دارم، آدم بدی هستم. تو به لطف خود مرا ببر دیگر نمی توانم زنده بمانم به شهادت این برادران خسته شدم. از بس خانه مفقودین، شهدا و مجروحین رفتم، از بس که مادران آنها را دیدم دیگر نمی توانم به گلزار بروم. قلب من تنگ شده است.
خدایا! می خواهم شهادتی نصیبم کنی که اگر جنازه مرا آوردند تکه تکه باشد تا نزد شهدای دیگر سرفراز باشم.
خدایا! مرا با شهدای کربلا محشور کن.
خدایا! نمی دانم چطور با تو صحبت کنم با این گناهانی که کرده ام ولی می دانم که تو کریمی، امید ناامیدانی، دیگر نمی دانم چیزی بگویم فقط مرا بیامرز و مدیون خون شهدا مکن.
از خدا می خواهم که شهادت نصیبم کند و دیگر هیچ آرزویی ندارم. در جبهه غرب که این سعادت نصیب من نشد ولی وقتی که به جنوب آمدم یاد امام حسین (ع)، ابوالفضل (ع) علی اکبر (ع) قاسم و 72 تن افتادم و دلم آتش گرفت و گفتم چه قدر بی لیاقت هستم که تا به حال زنده ماندم. دعا کنید که خدا سایه امام خمینی را از سر مستضعفان کم نکند و عمرش را به بلندی آفتاب کند.
برادران و خواهرانم!
فرزندانتان را در راه اسلام تربیت کنید. نگاه به زیر دستان خود کنید که خدا از شما راضی باشد. خدا را شکر کنید و نگاه به بالا دست خود نکنید که طمع دنیا شما را بگیرد. در سختی ها آن قدر صبر کنید که صبر از دست شما خسته شود. زمانی که دنیا رو به شما آورد، پشت به دنیا کنید. از هرچه که به سر شما می آید راضی باشید البته آزاده باشید، تا می توانید به فقیران کمک کنید. روزی را از خدا بخواهید، نه از بنده خدا.
شما را به خدا امام و روحانیت را کمک کنید که اگر روحانیت شکست بخورد آبروی پیامبر (ص) از بین می رود. امام را دعا کنید.
سلام مرا به دوستان و آشنایان برسانید و از طرف من از آنها حلالیت بطلبید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . مصطفی کلهر
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽