eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
بلغم از دیدگاه دکتر یارقلی چیست ؟🤔🤔 بلغم مایع سفید رنگی است که از غده لنفاوی ترشح میشه و اگر مقدارش در بدن زیاد بشه مشکلات زیادی تو بدن ایجاد می‌کنه از جمله : تیروئیدکم کار ؛یبوست؛کسلی و بی‌حالی ؛میل به شیرینی جات؛اضافه وزن به ویژه بالاتنه ؛درد مفاصل و ....😰 برای اینکه بدونید بلغمی هستید یا خیر🤔🤔 https://formafzar.com/form/lbcg8 وارد لینک زیر بشید و تست بلغم شناسی را خیلی سریع و در کمتر از ۵ دقیقه انجام بدید 👇👇😊😊 https://formafzar.com/form/lbcg8 https://formafzar.com/form/lbcg8 https://formafzar.com/form/lbcg8
😬😵‍💫 سلام کسی که عاشق زندگیش باشه وباعشق توخانه قدم بزنه هیچ وقت شلخته نیست 💜❤️💜💜💜💜💜💜💜💜 سلام وعرض ادب خواستم درموردشلخته بودن درچالش منم شرکت کنم 😉جونم براتون بگه که تو محل ما یه خانم جلسه ایی هست که همه از پیش پاش بلند می شن ایشون جوری رفتار می کنن وحرف می زنن که انگار استغفرالله خوده خداس خلاصه بگذریم 😉ایشون ظاهر تمیز وآراسته ایی دارن منم فکرمی کردم زندگیش تمیز وعالی از همه نظر خلاصه یه روز یه بنده خدایی گفت منو ببر دم خونشون کارواجب باهاش دارم منم از خدا خواسته رفتم تا درخونش باز شد وآی 😱چشمتون روز بد نبینه یعنی افتضاح بودا فقط ورودی خونش می تونستی یه کیلو خاک جمع کنی شیر آب حمومش چیکه می کرد موکتا وفرشاش از کثافت موج می زد خودم پیش خودم فکرکردم اینا که دم از دین ومذهب می زنن چرا به تمیزی زندگیشون اهمیت نم دن چرا جلو اسراف آب ونمی گیره مگه چقدر وقت می بره یه خونه تمیز کردن 🫢اصلا ازش بدم اومدچون وقتی چندتا خانم جلشون می شینن همچین از خودشون تعریف وتمجید می کنن می گن همه شما اه وپهید ما سی تموم دگم هیچ موقع جلسه هاش نرفتم 😉 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜 سلام ممنونم از کانال خوبتون من یه خواهرشوهر دارم همینجوره بیرون شیک ومرتب ولی خونش ریخت وپاشه وقتی خونه ما میاد هی ایراد میگیره دخترم لجش میگیره بهم میگه مامان چرا بهش اینقد رو میدی این حرف رو بهت بزنه خونه خودش اونجوره تورو ایراد میگیره من این دفعه ابروی عمه ام رو میبرم که تو خونه خودت رو مرتب کن 🙈 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜 سلام میخاستم تو چالش شلخته جان شرکت کنم😂😂البته خواهشاقبلش یه سلطل یا نایلون کنارتون داشته باشید بعد نگید نگفتی😂😂 وقتی حرف از شختگی میشه اولین چیزی ک ب ذهنم میاد محیط خوابگاهه با موکت پراز اشغالو پر از مو و یخچالی ک چ عرض کنم قشنگ سطل اشغال بود😂 با خاطره بد از هم اتاقی ای ک اصلا میونه ای با حموم نداشت اصلا مسواک نمیزد وقتی می خواست غذا درست کنه تو همون ظرفای کثیف غذا درست میکردو میخورد رشتش تربیت بدنی بود حوله خیسو رو تختش رها میکردهمیشه سرشو میخاروند و تو موهاش پوسته بود😂😂😂😂 بازم بگم حبیبه خانم یا ز اینکه این چالشو گذاشتید پشیمون شدید😂😂😂 یه هم اتاقی دیگه هم داشتیم ک از این یکی بهتر بود لااقل حمومو مسواک داشت اما فوق العاده شلخته بود ...... دیگه اینارو باید تو گینس ثبت کرد مگه نه😂 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 سلام چالش شلخته من شوهرم این اخلاق وداره خونه زندگی روبهم میریزه فقط خودش وشیک وپیک میادبیرون یکی ندونه فکرمیکنه این پسرشاه هستش یه دقیقه هرجاباشه انگاراونجا طوفان امده همه روبهم میریزه ولی بیرون شیک میره 💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜 با عرض سلام و تشکر از مطالب و کانال خوب و آموزنده تون 🙏 در رابطه با چالش شلختهگی و بی نظمی گفتم منم درد دل کرده و از خواهرای خوب و مجازی ملتمسانه و عاجزانه تقاضای راهنمایی دارم خانمی ۵۳ساله هستم و سالها در گیر بی نظمی وشلختگی در خانه تمام وقت در خانه هستم اهل بازار و خریدو دور همی باخانمها و فامیل هم نیستم اما همیشه خانه ایی بهم ریخته وشلوغ دارم گاهی که همسایه درب منزل میان یا مهمان ناخوانده و خونه بهم ریخته اس تا چند روز افسرده و غمگین هستم یا گریه میکنم از خدا کمکم میخام چله شهدا گرفتم هرچه تلاش میکنم باز بیشتر از یک یا دوروز خونه جمع وجور نیس البته کثیف نیس فقط بهم ریخته وشلوغ از خودم بیزارم واز روی بچها وهمسر شرمنده کل روز بدنم سست وبی حاله و غروب تا شب توان و حس کار دارم داغون افسرده با اعتماد به نفس پایین منتظر یه تحول یه خونه مرتب وبا نظم تو را بحق خانم فاطمه زهرا از شما دوستان راهنمایی میخام راهکاری بگید بتونم مثل شما خانمای عزیز از زندگی و خونم لذت ببرم بخدا یه عمر دعاگوتون هستم ببخشید خیلی طولانی شد مدتهاس میخاستم باهاتون درد دل کنم و کمک بگیرم هدیه به پیشگاه امام زمان صلوات🌹🙏 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام خوبین خسته نباشین یک لطفی بکنید این پیام من زودتر بزارید ممنون میشم دخترم ۱۸ سالش وخوابش بشدت سنگین که تا ۱۰ یا ۱۱ ظهر خوابه وبیشتر کلاسهاش در دانشگاه جامیمونه وامتحانهاش براش غیبت میخوره ترم اول دانشگاه هست الان صورتش بشدت جوش میزنه ودانهای سیاه . زیر چونه وصورتش پر مو هست والان یک پاش میخچه ویک پای دیگه یک زایده در اورده کسی اگر موردی مشابه یا دکتری که نتیجه گرفته در مشهد ممنون میشم راهنمایی کنید خیلی رو روحیش تاثیر گذاشته واین هم عکس پاهاش 👇❤️ @adminam1400
🕊 وصیت نامه شهید ابراهیم هادی بسم رب الشهداء و الصديقين اگر چه خود را بيشتر از هر كس محتاج وصيت و پند و اندرز مي‌دانم، قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا مي‌كنم قدرتي به بيان من عطا فرمايد كه بتوانم از زبان يك شهيد‌، دست به قلم ببرم چرا كه جملات من اگر لياقي پيدا شدو مورد عفو رحمت الهي قرار گرفتم و توفيق و سعادت شهادت را پيدا كردم، به عنوان پرافتخارآفرين وصياي شهيد خوانده مي‌شود. خدايا تو را گواه مي‌گيرم كه در طول اين مدت از شروع انقلاب تاكنون هر چه كردم براي رضاي تو بوده و سعي داشتم هميشه خود را مورد آزمايش و آموزش در مقابل آزمايش‌ها قرار دهم اميدوارم اين جان ناقابل را در راه اسلام عزيز و پيروزي مستضعفين بر متكبرين بپذيري. خدايا هر چند از شكستگي‌هاي متعدد استخوان‌هايم رنج مي‌برم،‌ ولي اهميتي نمي‌دادم؛ به خاطر اين‌كه من در اين مدت چه نشانه‌هايي از لطف و رحمت تو نسبت به آن‌هايي كه خالصانه و در اين راه گام نهاده‌اند، ديده‌ام. خدايا،‌ اي معبودم و معشوقم و همه كس و كارم، نمي‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستايش كنم ولي همين قدر مي‌دانم كه هر كس تو را شناخت عاشقت شد و هر كس عاشقت شد، دست از همه چيز شسته و به سوي تو مي‌شتابد و اين را به خوبي در خود احساس كردم و مي‌كنم. خدايا عشق به انقلاب اسلامي و رهبر كبير انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است كه اگر تكه‌تكه‌ام كنند و يا زير سخت‌ترين شكنجه‌ها قرار گيرم، او را تنها نخواهم گذاشت. و به عنوان يك فردي از آحاد ملت مسلمان به تمامي ملت خصوصاً مسئولين امر تذكر مي‌دهم كه هميشه در جهت اسلام و قرآن بوده باشيد و هيچ مسئله و روشي شما را از هدف و جهتي كه داريد، منحرف ننمايد ديگر اين كه سعي كنيد در كارهايتان نيت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شرك و ريا، حسادت و بغض پاك نماييد تا هم اجر خود را ببريد و هم بتوانيد مسئوليت خود را آن‌چنان كه خداوند، اسلام و امام مي‌خواهند، انجام داده باشيد اين را هرگز فراموش نكنيد تا خود را نسازيم و تغيير ندهيم، جامعه ساخته نمي‌شود. والسلام و عليكم و رحمه الله و بركاته ابراهيم هادي‌پور ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ غیبت ممنوع یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودن دروغ و غیبت گفت. بعد هم قرار شد هر کی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه مبلغی رو به عنوان جریمه بندازه توی صندوق تا صرف کمک به جبهه و رزمنده ها بشه. این طرح این قدر جالب بود که باعث شد همه ی اعضای خانواده خودشون از این گناه ها دوری کنند و به همدیگه در این مورد تذکر بدن. شهید علی اصغر کلاته سیفری وقت قنوت، صفحه145 مقام معظم رهبری خانواده کلمه طیبه است. کلمه طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود می آید مرتب از خود برکت و نیکی می تراود و به پیرامون خودش نفوذ می دهد. مطلع عشق، صفحه 23 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍏 📚 : ✍ جُفت که از شکم خارج می شود (مادر) تب به خصوصی دارد، بعد از زایمان باید تب کند و گرنه افسرده می شود. 👈 برای جلوگیری از : مادر تا ۳ روز پس از ، یک قاشق چای خوری، روغن بادام تلخ، ته حلق بریزد وبا کمی آب بخورد . 👈 برای رفع تب: جوجه خروس، با آلوچه بپزد وبخورد تا تب قطع شود . ✍ : اگر نوزاد زردی نداشته باشد، پس از زایمان، مادر می تواند از پودر ضد رطوبت (سولنجان، قولنجان و...) استفاده کند (نصف قاشق چای خوری، دمکرده، یا در غذا). 👈 مادر ابتدا مخلوط عرق یا دمنوشی از مخلوط کاسنی و شاتره و بید بخورد . 👈 بعد از بهبود زردی نوزاد یا موقعی که بچه زردی نداشته باشد: مادر بايد مخلصه، چای سفید، چای سبز، گل اراونه، بادرنجبویه، دم کند، صبح و عصر، یک ليوان بخورد . 👈 تا سه روز مادر، یک قاشق چای خوری، روغن بادام تلخ بخورد . 👈 بدن را ماساژ دهد، 👈بعد از بهبودی زردی نوزاد: مادر عرق مخلصه خونساز و عرق شاداب، بخورد . 👈 حنا و پودر و پودر رازیانه و سياهدانه به سر بمالد . 👈 یک قاشق شربت خوری گل گاوزبان، دم کند و با عسل طبیعی شیرین کند و بخود . ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 : 👈 قرار گرفتن در معرض آفتاب قد را بلند می‌کند . ✍ سنتز ویتامین D در بدن، تحت تاثیر نور آفتاب اتفاق می ‌افتد، ویتامین D به نوبه خود سبب افزایش جذب کلسیم می‌شود . ✍ کلسیم ماده اولیه ساخت استخوان و یکی از مهم‌ترین عوامل است، زمانی که در معرض آفتاب قرار می‌گیرید، تولید ویتامین D و جذب کلسیم در بدن افزایش می ‌یابد و این عامل می ‌تواند به رشدشما کمک کند .   📚این مطالب را جدی بگیرید: 👈 که نباید در مصرف آن ها زیاده روی شود🔰 1➖فیبر زیاد . 2➖نمک زیاد . 3➖مرکبات زیاد . 4➖آب لوله کشی زیاد . 5➖انواع کلم خام زیاد . 6➖آبنبات نعنایی زیاد . 7➖ماهی پرورشی زیاد . 8➖غذا های خیلی تند زیاد . 9➖لبنیات لاکتوز دار زیاد . 10➖گوشت قرمز زیاد . 11➖لوبیای خیس نخورده زیاد . 12➖غذا های سرخ شده زیاد . غذاهای بسیار چرب زیاد . 13➖شیرین کننده ها و قند مصنوعی زیاد . 14➖موادفروکتوز دار مانند: نوشابه، آب نبات و آب میوه های صنعتی خوردن زیادش . 👈 خوردن خوراکی های فوق، حتی به مقدارکم آن ها هم بی ضرر نیست . 🙏به خاطر انسان دوستی به اشتراک بگذاریدتادوستان وعزیزان شماهم از این مطالب آموزنده آگاه شوند . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام به دوستای گلم من میخاستم ازمایش تخمک بدم واسه ای بی اف ولی گرونه میخاستم بپرس
❤️🍃 سلام در جواب خانمی که گفتن آیا کسی با وجود تالاسمی مینور میتونه ازدواج کنه یا خیر. خانم عزیز من تالاسمی مینور دارم و این باعث لاغر و بیحال بودن منه ولی هر شب قرص اهن خارجی مصرف میکنم به تجویز پزشک که این باعث میشه انرژی داشته باشم و مثل بقیه راحت زندگی کنم،در مورد ازدواج هم ،شما با کسی باید ازدواج کنین که تالاسمی مینور نداشته باشه،من الان ازدواج کردم و شوهرم سالمه و تالاسمی نداره و خداروشکر یک دختر دو ساله دارم،تالاسمی چیز عجیبی نیس فقط یه کم خونی دایمی هست که باید قرص اهن بخوری با تجویز دکتر،من سارا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب دوستانی که ریزش مودارن من شامپو صبغ کندوش رومعرفی میکنم منکه تمام موهام که ریخته بود دوباره دراومد با این شامپو،توعطاری ها میفروشن من۳۵تومن خریدم.اول توحموم موهاتونو با یه شامپو معمولی بشورید که غبار وچربی مو تاحدودی پاک بشه بعد سری دوم ازشامپو صبغ کندوش بزنید و۵دقیقه ماساژ بدید وبعدش بشورید فقط مواظب باشید به پوست بدنتوت یا صورتتون نخوره موهاشو زیاد میکنه. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام، خانومیکه نگران دوستت که تالاسمی مینور بوده هم نباش آره حتما میتونه ازدواج کنه، منم خودم مینور هستم، ازدواج کردم و دوتا بچه سالمم دارم خداروشکر، تالاسمی مینور اصلا مشکل خاص و خطرناکی نیست که... فقط سطح فولیک اسید بدن پایین هست، قرص اهن اصلا استفاده نشود فقط فولیک اسید۵ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم اورژانس توی شهرضا بیمارستان سجاد خیابان شهید بهشتی به طرف میدان شهدا و درمانگاه ولیعصر از میدان طا لقانی به طرف مصلی مرکز خرید امیدان اصلی شهر میدان تاسوعا از چهار طرف مرکز خریده وبازار اصلی خیابان انقلاب اسلامی است درب اصلی روبروی پاساژ آسمان توهمون خیابون دکتر زنان دکتر بحرینی توی ساختمان شفا جنب آزمایشگاه شفا همون میدون تاسوعا کوچه شابابودکوچه معروفه به شابابود لوازم قنادی میدان حر و خیابان چهل متری مولاییان دوتا داداش هستند دکتر اطفال هم توی خیابان حکیم فرزانه مجتمع پز شکی هست سمت راست یکی هم مجتمع بغل آزمایشگاه سیدالشهدا توکوچه بغل داروخانه امید وارم تونسته باشم کمک تون کنم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که گفتن دخترشون ۲۵ سالش خواستگار نداره تو خونتون روضه بگیرین ویا حدیث کسا بخونین تجربه شده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد اون خانمی که گفتن دختر۸ساله شون درد واژن داره و راحت نمیتونه ادرار کنه باید به ایشون بگم که دخترنازشون دچار عفونت ادرار شدن باید بهش زیاد مایعات بدن و پایین تنه رو گرم بگیرن و اگر به طب سنتی اعتقاددارن از دود عنبرنسا واسه دخترشون استفاده کنن.من دخترم چندین مرتبه این طوری شده بود تزین طریق درمانش کردم و اینکه این دوران از لباس زیر استفاده نکنه و شلوار گشاد پاش کنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ممنون از ادمین که سوالات را در گروه میگزارند ومجنون از دوستان خوب که راهنمایی میکنن من قبلا مشکلم را گفتم ویک ی از دوستان راهنماییم کردن ولی نتیجه نگرفتم هفت ماه پیش مغازه آقام زد به عنوان شغل دوم مغازه تقریبا درآمدش خوبه ولی این آقا میره هر چی وسیله داریم به مردم چه آشنا چه غریبه نسیه میده اونا هم پول نمیدن. چون خیالشون راحته آخه این شوهر من خیال اونا را راحت کرده با نسیه دادناش . فقط،یک جوری افتاده زیر قرض، که نگو تو یک ماه ۲۰۰ میلیون از دوستان آشناها قرض کرده دوبله وسوبله قرض روهم شده منم خیلی باهاش همکاری کرده شاید صد برابر خودش کمک میدم تقریبا تو ماه نصف بیشترش خودم هستم ولی نسیه اصلا نمیدم تا حالا بر پا مونده مغازه با این که سه تا بچه ،تمام کارا خونه از خرید نون تا هر کاری که داریم ،بچه ها را ببر وبیار مدرسه ،کلاس خصوصی ولی این آقا بخاطر ۲۰۰ هزار تومن منو زیر پاش له میکنه همش نداره. چون زیر قرض افتاده منم امشب که شب یلدا هست از بس به سرم آورده تصمیم گرفتم که دیگه نرم مغازه خودش به تنهایی بچرخونید ببینم میتونه یا نه یا شاگرد بگیره ببینم میتونه پول شاگرد بده ولی مطمئنم اگر بره شاگرد بگیره زندگی منو وبچه هام به طلاق کشیده میشه چون جنبه نداره اگر دختر یا زن باشه شاگردش مطمئنم که شلوارش دوتا میشه دیگه برام مهم نیست خسته شدم اگر دعایی سراغ دارید بگید تا این مغازه را کسی به قیمت زیر خرید بر داره به مولا خسته شدم. چند شب پیش از بس اسیرم کرده بود یک آقای نورانی اومد تو خوابم ولی از دستم ناراحت بود فکر کنم حضرت مهدی بود ازم ناراحت بود. خیلی خیلی نمیدونم چرا ولی من خانم محجبه هستم وکارم بکار کسی نیست 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با عرض سلام خدمت دوستان دوستی که گفتین خارش گوش دارین قطره روغن سیاه دانه داخل گوش بیندازین
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا محسن صورتم رو توی دستاش گرفت چشمام رو از تر...س بستم دوست نداشتم به محسن
🌸🍃 مهسا محسن دستام رو گرفت و بوسه ای روشون نشوند از خجالت داشتم میمردم تا یهو در اتاق باز شد از تر...س محسن سریع بلند شد وایساد و منم همینجور شوک زده به بیتا که در رو باز کرده بود نگاه میکردم بیتا پوزخندی زد و شروع به دست زدن کرد و میگفت آفرین ....آفرین به شما ....بالاخره این مهسایی که کلفت این خونه بود داره عشق آقا محسن میشه؟ بیتا درحالی اینارو میگفت که اشک توی چشماش حلقه زده بود اینارو گفت و سریع از اتاق رفت بیرون محسنم پشت سرش بلند بلند صداش میزد بیتا....بیتا عشقم صبر کن توروخدا! وقتی شنیدم محسن به بیتا میگه عشقم دلم شکست نه به خاطر اینکه عاشق محسن بودم بلکه حس کردم داره گولم میزنه ! نتونستم خودم رو کنترل کنم و لباسام رو جمع و جور کردم و پشت سرشون رفتم ببینم چی میگن ! بیتا درحالی که گریه میکرد و داد میزد روی زمین توی حیاط نشسته بود و محسنم پیشش نشسته بود و دستاش رو گرفته بود و قربون صدقه اش میرفت! بیتا داد میزد محسن ...محسن مگه تو نگفتی مهسا فقط کلفت این خونه اس؟...پس چی شد؟...چرا اینکارو کردی؟...ها؟....مگه نمیگفتی فقط تورو دوست دارم ! تا محسن گفت ببین مهسا هم یه خانومه و نیاز داره ...نگاه کن رفته با دیوونه ...نمیتونه خودشو کنترل کنه اگه جلوشو نگیرم ابروی بابامو میبره ...بابام دیگه سکته میکنه ...آخه یادگار علیه! بیتا محسن رو پس زد و بلند تر داد زد یعنی چی یادگار علیه ...یادگار علیه ...علی دیگه رفت ...بزار مهسام بره مگه اینا چندسال باهم زندگی کردن اخه ... خلاصه بیتا همینجوری داد و بیداد میکرد و محسنم قصد اروم کردن بیتارو داشت دیگه واینسادم ببینم چی میگن و رفتم توی اتاقم در رو بستم و به در تکیه دادم و شروع به اشک ریختن کردم با خودم گفتم محسن یا دوسم نداره یا بیتارو بیشتر دوس داره که اینجوری منو تحقیر میکنه با خودم میگفتم کاش علی زنده بود تا من اینقدر حقارت رو تحمل نمیکردم یااینکه کاش یه جای دیگه با حمید اشنا میشدم و عاشق میشدیم اون شب ،لحظات سختی رو پشت سرگذاشته بودم حتی حرفا و ابراز علاقه های محسنم از دلم دراومد و تازه یه بار اضافه روی دوشم گذاشته شده بود با خودم چاره ی خلاصی از همه ی این دردها و لحظات بد رو خواب دیدم و برای اینکه برای چند ساعت این چیزارو فراموش کنم رفتم توی تخت و خوابیدم صبح روز بعد ساعت ۶ از خواب بیدار شدم همش سه چهار ساعت خوابیده بودم میدونستم که مامان بیتا و حمید میان خونمون و من باید کارارو میکردم بلند شدم و از اتاق رفتم بیرون از بیتا میترسیدم آخه هرچی باشه شب قبلش با شوهرش بودم شاید اگه هر ز...ن دیگه ای هم بود بدتراز کارایی که بیتا با من کرد رو میکرد بیتا و محسن رو دیدم که خوابن رفتم تو اشپزخونه ولی دست و دلم به کار نمیرفت همینجوری دور خودم میچرخیدم که یهو صدای بیتارو شنیدم با حرص گفت زود ظرفارو بشور ناهار درست کن امروز خانواده ام میان منم که با خودم عهد بسته بودم دیگه بدبخت نباشم ولی به خاطر اینکه حوصله ی جر و بحث با بیتا رو نداشتم گفتم باشه بهترین غذارو درست کردم و کل خونه رو مرتب کردم که البته فکر کردن به اینکه حمیدم میاد بی تاثیر نبود ساعت حدودا ۱۱‌ظهر شد که زنگ در رو زدن سریع خودم رو مرتب کردم و رفتم در رو باز کردم که دیدم مامان بیتا با حمید روبروم ایستادن سرم رو انداختم پایین و گفتم بفرمایید داخل مامان بیتا چشم غره ای برام رفت و زیرلب گفت من توروراحت نمیزارم ... هنوزم توی زندگی دخترمی! که حمید با صدای پرابهتش گفت مامان مگه باهات صحبت نکردم که ساکت باشی! مامان بیتا هم پوزخندی زد و رفت داخل منم فوری از فرصت استفاده کردم و گفتم دیشب پول رو براتون واریز کردم حمیدم لبخند غرورامیزی زد و گفت من نیاز به پول نداشتم میخواستم پیشِ خودت فکر اشتباه نکنی و حمید رسما با گفتن این حرفش اب پاکی رو ریخت روی دست من که هیچ حسی بهم نداره دلم شکست و خواستم منم برم داخل که یهو صدام زد مهسا وایسا کارت دارم ! وایسادم و با اخم گفتم بله حمید گفت من خیلی فکر کردم و یه راه حل برات پیدا کردم که از اینجا خلاص شی پرسیدم چ راه حلی ؟ حمید گفت خب تو که خانواده ات ترکت کردن ..اینجام بمونی هرروز جنگه..من یه دوست ۴۰ساله دارم که زن و بچه اش فوت شدن و تنهاست اگه بخوای باهاش اشنا شو بعدم صیغه اتو با محسن بهم بزن! .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 وظیفه زن در استحاضه قلیله پرسش :زنی که خون استحاضه‌ی قلیله مشاهده می‌کند، وظیفه‌ی او چیست؟ پاسخ :وظیفه چنین شخصى آن است که بناتر احتیاط واجب براى هر نماز یک وضو بگیرد البته درصورتی‌که دونماز را جداگانه می‌خواند و واجب است از سرایت خون به سایر اعضا جلوگیرى کند، امّا عوض کردن پنبه و دستمال واجب نیست، هرچند احتیاط مستحب است. موردی که استحاضه قلیله می‌تواند با یک وضو دونماز را بخواند پرسش :در چه صورتی زن استحاضه قلیله می‌تواند با یک وضو دونماز (ظهر و عصر یا مغرب و عشاء) را باهم بخواند؟ پاسخ :چنانچه استحاضه قلیله یقین به خارج شدن خون ندارد، می‌تواند نماز را پشت سر هم بخواند؛ یا اگر نماز را بافاصله می‌خواند چنانچه خود را وارسی نماید، درصورتی‌که خون ندیده باشد می‌تواند نماز بعدی را هم بخواند ولو این‌که بعد از مدّتی دوباره خون ببیند. وظیفه زن استحاضه قلیله در انجام طواف پرسش :وظیفه‌ی زن استحاضه قلیله برای انجام طواف چیست؟ پاسخ :زن استحاضه قلیله در طواف، یک وضو براى طواف باید بگیرد و یکى براى نماز طواف و در صورت تکرار نیز باید دوباره وضو بگیرد؛ البته اگر خون مشاهده نشود، نیازی به تکرار وضو نمی‌باشد. معیار و مقدار زمان برای تشخیص استحاضه پرسش :معیار در تشخیص مقدار استحاضه، پنبه‌ای است که باید داخل فرج نمود و مقداری صبر کرد، یا نوار بهداشتی که زنان برای جلوگیری از سرایت خون بجای دستمال استفاده می‌کنند؟ اگر منظور مورد اول است مقدار صبر کردن باید چقدر باشد؟ پاسخ :معیار پنبه‌ای است که داخل می‌گذارند و یک دقیقه صبر کردن کافی است. چگونگی تشخیص استحاضه کثیره پرسش :تشخیص استحاضه‌ی کثیره چگونه می‌باشد؟ پاسخ :استحاضه کثیره آن است که هرگاه زن پنبه‌ای را داخل کند خون، در پنبه فرورود و از آن بگذرد و جارى شود. وضو گرفتن زن مستحاضه قبل از وقت نماز پرسش :اگر زن استحاضه قلیله قبل از دخول وقت نماز وضو بگیرد، وضوی او صحیح است؟ پاسخ :در فرض سؤال، بناتر احتیاط واجب دوباره وضو بگیرد. غسل کردن زن مستحاضه قبل از وقت نماز پرسش :آیا می‌توان قبل از داخل شدن وقت نماز، به نیّت نماز واجب غسل نمود؟ اگر شخصی این کار را انجام داده است تکلیف او چیست؟ پاسخ :در فرض سؤال، احتیاط واجب آن است که اگر به نیت نماز واجب غسل انجام می‌دهد نزدیک وقت نماز (مثلاً ۱۰ الی ۱۵ دقیقه قبل از اذان) باشد، در ضمن نسبت به گذشته تکلیفی ندارد و اعمال او صحیح است اما از این به بعد رعایت نماید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 درخواست نصیحت حاج اسماعیل دولابی🌸🍃 سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یکدفعه گفت: امیر وایسا! من هم سریع آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم. چی شده؟! گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا!‌ من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم. با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. چند بار یاالله گفت. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها تمام شد. ایشان رو کرد به ما و با چهره‌ای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف‌ها! ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می‌کردند فهمیدم ایشان، ابراهیم را خوب می‌شناسد حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش می‌کنم اینطوری حرف نزنید بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. انشاء‌الله در جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و به بیرون رفتیم. بین راه گفتم: ابراهیم جون، تو هم به این بابا یه کم نصیحت می‌کردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره!‌ با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی می‌گی امیر جون، تو اصلا این آقا رو شناختی!؟ گفتم: نه، راستی کی بود!؟ جواب داد: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی‌ها نمی‌دانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبی محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده. راوی: امیر منجر  ( یرگرفته شده از سایت حیات) پلاستیک به جای ساک ورزشی (خاطره ای از شهید ابراهیم هادی )🌸🍃  حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه می ائیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد. البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽ج