eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 127_sd.m4a
2.1M
وضعیت اهل ایمان در آخرالزمان ابن مسعود میگوید : حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) درباره ی آخرالزمان فرمودند: «زمانی بر مردم فرا می رسد که یک فرد با ایمان به خاطر دینداری در امنیت نباشد و او ناچار می شود که از میان آن مردم برود یعنی به خاطر وضع نادرست مردم و رفتار زشت آنها به کوه ها برود و از قله ی کوهی به قله ی کوهی دیگر پناه ببرد و یا اینکه از دست مردم نا اهل همانند روباه به همراه بچه هایش به این زاغه و آن زاغه برود و زندگی کند. حاضرین گفتند: ای پیامبر خدا آن زمان کی خواهد بود؟ پیامبر فرمود: هنگامی که معیشت و زندگی کردن میسر نمی شود مگر اینکه به راه خلاف و گناه و معصیت خداوند آلوده شود و در آن زمان مسئله ی ازدواج از بین می رود و هرکس به تنهایی زندگی می کند و عزب بودن یک امر طبیعی و خیلی عادی می شود. حضار گفتند: ای پیامبر خدا مگر شما به ما دستور نداده ای که ازدواج کنیم؟ فرمودند: بله ولی در آن زمان مردم از ازدواج روی گردان می شوند و هلاکت یک نفر به دست پدر و مادرش صورت می گیرد و اگر پدر و مادری نداشته باشد به دست همسر و بچه هایش صورت می گیرد و اگر زن و بچه نداشت، خویشاوندان و همسایگانش سبب هلاکت او می شوند. حاضرین گفتند : چگونه ای پیامبر خدا؟ آن حضرت فرمودند : به خاطر فقر و تنگدستی و نداشتن پول و سختی زندگی، همه او را سرزنش می کنند تا اینکه ناچار شود به هر قیمت و به هر نحو دست به کاری بزند و پول فراهم کند و چه بسا همین امر باعث هلاکت و بدبختی وی شود» (کشکول بهایی صفحه ی 267) _مداح حاج آرمین غلامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم امام عصر(عج) جدمان رادرکربلاکشتندما آواره بیابانهاشدیم... _مداح آرمین_غلامی
Voice 128_sd.m4a
2.45M
حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد باقر ملبوبى صاحب كتاب «الوقايع و الحوادث» خوابى را كه خود از آيت الله سيد محمد گلپايگانى شنيده اند، طبق درخواست نويسنده چنين مرقوم فرمودند: 🌹 آیت الله سيد محمد گلپايگانى فرزند عارف واصل، آيت الله العظمی سيد جمال الدین گلپايگانى فرمودند: مدتها پس از فوت مرحوم پدرم، شبى در خواب ديدم حضورشان مشرف شدم و ايشان در اطاق مفروش به زيلو و فاقد اثاث نشسته اند. گفتم: پدر! اگر خبرى نيست ما هم به دنبال كارمان برويم؟ وضع طلبگى در گذشته و حال همين است كه به چشم مى خورد. فرمودند: پسر، حرف مزن! هم اكنون ولى امر تشريف مى آورند. آنگاه پدرم از جا برخاست. متوجه شدم محبوب كل عالم، حضرت ولى عصر عليه السلام تشريف آوردند. پس از عرض سلام و جواب حضرت، قبل از اين كه من حرفى بزنم، حضرت فرمودند: «سيد محمد! مقام پدرت اين حجره ی محقر نيست، بلكه مقامش آن جاست. به محل مورد اشاره ی دست حضرت نگاه كردم، قصرى با شكوه و ساختمانى با عظمت – كه لايدرک و لايوصف است – ديدم و خوشحال گرديدم.» عرض كردم: يابن رسول الله! آيا وقت ظهور مبارک رسيده است تا ديدگان همه به جمال و حضورتان روشن شود؟ ♦️ حضرت فرمودند: «لم تبق من العلامات الا المحتومات و ربما اوقعت فى مدة قليلة، فعليكم بدعاء الفرج؛» 🔷 از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است و شايد آنها نيز در مدتى كوتاه به وقوع بپيوندند؛ پس بر شما باد كه براى فرج دعا كنيد. 📚 منبع: 1- کتاب «الوقایع و الحوادث» نوشته شیخ محمد باقر ملبوبی 2-زندگینامه و احوالات آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی _مداح حاج آرمین غلامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ از ازل معتکف کوی امام صادقم من اسیرخم ابروی امام صادقم درپی جلوه ی دنیانرود این دل من من خریدار گل روی امام صادقم گل رخان رابه سرای دل عاشق ره نیست عاشق آن رخ دلجوی امام صادقم برلبانم همه جا زمزمه جزنامش نیست ازازل سینه زن کوی امام صادقم تا ابدگریه کنه شیخ الائمه هستم شكرگویم که ثناگوی امام صادقم لب(مجنون )همه جا زمزمه ی یادش بود سرخوش ومست ازآن ی امام صادقم . 🔅لبنانی بود! 🔅ولی دوست داشت یک خانه هم توی مدینه داشته باشد. پول داد به امام صادق تا حضرت برایش خانه بخرد! گفت: زحمتش را شما بکشید. 🔅آقا فرمود : یک خانه خوب برایت خریده ام. این هم قباله اش! و یک کاغذ گذاشت جلویش! 🔅مرد خواند: جعفر بن محمد برای این مرد خانه ای در بهشت خریده است که یک طرف آن به خانه رسول اکرم متصل است، طرف دیگرش به خانه امیرالمؤمنین و دو طرف دیگرش به خانه ي امام حسن و امام حسین!!! 🔅مرد با خوشحالی کاغذ را بوسید و گذاشت روی چشمانش. امام گفت: پولت را دادم به فقرای مدینه! 🔅خانواده اش را قسم داده بود وقتی مرد، نوشته را بگذارند توی کفنش! روز بعد از دفنش آمدند سر قبرش؛ دیدند نوشته ای آنجا گذاشته شده: جعفر بن محمد به وعده اش وفا کرد! . 🔎در محضر آفتاب، مجموعه ۱۴ خورشید و ۱ آفتاب . مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
متن سینه زنی شهادت حضرت صادق (ع) ... 🍃 آنکه سوی بیرقش عمری دویدم صادق است آنکه درعالم شده تنها امیدم صادق است کس مرا درعالمین هرگز نکرده دلبری آنکه ازنامش همیشه خیر دیدم صادق است خوب یادم داد. مادر عشق شیخ الاوصیا از لب بابــای خود نامش شنیــــدم صادق است ذکرتان هرکس بگویدمیشود، آقای من آنکه غیرازاومن ازایشان بُـریـدم صادق است گر زمین گیــرم ولی او دستگیرم بوده است آنکه جزخوبی از اوچیزی ندیدم صادق است صحن خاکی بقیع شدقبله اهل نظر یاد لحظه لحظه اش آهی کشیدم صادق است کاش عمری خادم صحن بقیعت میشدم آنکه عمری گرد او باجان پریــدم صادق است من چه گویم بهتریـــن ایام عمــرروضه بود آنکه عمری درعزایش من خمیدم صادق است مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام (ع) باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه وعبا زتن تو جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند آقاجان، نیمه شب بردنت. خیلی‌ها تو کوچه و بازار نبودن ببینن... بمیرم برا جدت امیرالمؤمنین؛ جلو چشم زن و بچه، ریسمان به گردن، دست بسته میبردنش. یهو یه صدایی از پشت در گفت "یاعلی" با تمام قوّتش بلند شد. دست به کمربند مولا انداخت. یهو یه اشاره‌ای کرد: مغیره! مگه نمیبینی نمیذاره علی رو ببریم؟ اونجا بود که شاید امام حسن این صحنه رو دید فرمود: الهی بشکنه دست مغیره میان کوچه‌ها بی‌مادرم کرد... مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 خلاصه ای از زندگینامه حضرت امام صادق علیه السلام 🔆 نام: جعفر بن محمد سلام الله علیه  كنيه: ابوعبدالله، ابواسماعيل و ابوموسى القاب: صادق، فاضل، صابر، طاهر، قائم، كافل و منجى مشهورترين لقب آن حضرت «صادق» است . 🔆 تاريخ و محل ولادت: هفدهم ربيع‏ الاول سال ۸۰ هجرى در مدينه منوره، در سرزمين حجاز 👈🏻نسب پدرى: امام محمد باقر بن على بن حسين بن على بن ابیطالب سلام الله علیه 🔆 نام مادر: فاطمه، مكنّى به‏ ام فَروه بنت قاسم بن محمد. ام فَروه، که مقام والايى در بين زنان زمان خويش داشت. اين زن از تربيت ‏شدگان مكتب امام زين‏ العابدين و امام محمد باقر علیهماالسلام است.  🔆 مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام محمد باقر سلام الله علیه در هفتم ذی حجه سال‏ ۱۱۴ هجرى تا ۲۵ شوال سال ۱۴۸ هجرى، به مدت ۳۴ سال  🔆 تاريخ و سبب شهادت: ۲۵ شوال سال ۱۴۸ هجرى، در سن ۶۵ سالگى، به وسيله زهرى كه منصور دوانيقى لعنت الله علیه به آن حضرت خورانيد. 👈🏻 محل دفن: قبرستان بقيع، در مدينه مشرفه، در جوار قبر پدر و جدش و امام‏ حسن مجتبى سلام الله علیه 👈🏻تعداد راويان و اصحاب امام صادق سلام الله علیه بيش از چهار هزار نفر است كه از محضر آن حضرت بهره‏مند شده و در جهان اسلام به انتشار علوم اهل بيت پرداختند. مداح،،
▪️ زمینه شهادت امام صادق علیه السلام اثر حاج مجتبی صمدی شهاب ▪️ آتیش گرفته دلای عاشق شده خزونی گل شقایق برای داغ امام صادق یا مظلوم امام صادق مدینه دوباره سوگواره بارون ماتم باز می باره باز دل پریشون زار و گریون سر روی خاک غم میزاره خاک غم انگیز خاک مدینه خاک غریبی اون سرزمینه میزنه آتیش به جون عالم خاکی که با عطر یاس عجینه یا مظلوم امام صادق غم مدینه با دل سرشته خاکش تره از اشک فرشته با اون غریبیش بازم بهشته از درو دیوارش از گذارش میاد شمیم یاس پرپر غروبای سردش پره دردش میاد صدای آه حیدر دوباره غوغا دوباره محشر افتاده شعله به جون یک در شکر خدا که نیومد این بار پشت در این خونه یه مادر یا مظلوم امام صادق یه پیرمرد نفس بریده با حال خسته رنگ ه پریده شبیه حیدر بلا کشیده با دل شکسته دست بسته پشت مرکب نیمه جونه هرجا که می افته روی خاکا نامردی اونو میکشونه با چه سوز و با چه آهی میره بخاطر بی گناهی میره خاکی شده موهای سفیدش هر دو تا چشماش سیاهی میره ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
زمزمه شهادت امام صادق عليه السلام اثر حاج مجتبي صمدي شهاب منم اون غريبي كه خسته ي دنيام وسط هزار تا شاگردم و تنهام سر پيري سر برهنه منو بردن مثه حيدر پيچيدن طناب به دستام شد زنده توي مدينه خاطره هاي مادرم هرچي بلا زهرا كشيد اومد شبيه ش بسرم داره ميسوزه جيگرم واكرده زخم دل دهن شد داغ مادر ارث من غريب شدم توي وطن واي مادرم آتيش از خونه ي من كشيد زبونه بردن از خونه منو چه وحشيونه ياد مادر افتادم اما مثه اون سر و صورتم نخورد به درب خونه حوريه بود مادر ما گير كرد ميون شعله ها پيكر نيمه جونشو كنار زدن با ضرب پا چقد بلا كشيد خدا بستن به كشتنش كمر شد ميخ داغ روي در متهم قتل پسر واي مادرم 🔺🔺🔺🔺🔺 پيرم اما حرمت منو ندارن رودلم شعله ي زهر كين ميزارن ميميرم ولي خدا كنه كه بعدش كفن هاي قيمتي برام نيارن چجوري من كفن بشم وقتي حسين كفن نداشت با خنده قاتل اومد و رو لثه هاش نيزه گذاشت زخم روي زخم بود كه مي كاشت بسكه زدن با خنجرش از لاي دست خواهرش روي زمين ريخت پيكرش واي مادرم
زمينه شهادت امام جعفربن محمدالصادق عليه السلام به سبك دم نزدم... اثر حاج مجتبي صمدي شهاب بيا بيا بيا مادر جونم اومد رو لبام بيا بيا بيا كه داره ميلرزه دست و پام بيا بيا دم آخر به راهت مونده چشام از غمت مادر غرق فريادم مثل تو من هم با سر افتادم رفته بر بادم مثل تو طعم شعله رو چشيدم واي مادرم تو كوچه شد خاكي موي سفيدم واي مادرم صدام مثه تو بين دود بند اومد واي مادرم در خونه م واشد با ضرب لگد واي مادرم واي مادرم دلم محزونه واي مادرم لبم پر خونه واي مادرم چشام بارونه واي امون امون از اين دل مثل علي شدم تنها تو شهر نامردي ها مثل علي منو بردن از تو خونه بي عبا مثل علي كشيدن رو خاكها منو ناكسا بردنم قوم نانجيب پست مثل تو اما دنده هام نشكست غم گلومو بست اون آتيشي كه كار محسن و ساخت واي مادرم به صورتم مثل تو تاول انداخت واي مادرم مثل تو ديگه نزدن به پهلوم واي مادرم تيغ غلاف فرو نرفت تو بازوم واي مادرم واي مادرم پريشون حالم واي مادرم ببين مي نالم واي مادرم شكسته بالم واي امون امون از غربت اثر حاج مجتبي صمدي شهاب ⭕️⚫️⭕️⚫️⭕️
شنیدستم که چون زین واژگون شد حسین بن علی هم سر نگون شد غریبانه به روی خاک ، غلطان... به دورش جمع گشتند قوم عدوان نبیند تا حرم ، او را در آن حال.. کشید خود را بسختی سوی گودال به تن زخم فراوان خورده بود و عطش ، تاب و توانش برده بود و به زیر تیغ و تیر و نیزه ، هیهات عزیز فاطمه ، گرم مناجات..... که یا رب این منم بر روی پیمان فدا کردم به راهت جمله یاران بماند تا بجا دین و ولایت.... بسوزم تا شوم شمع هدایت الهی ، صابرم در این بلا ها مطیع ام هر چه خواهی یا الها که نا گه شمر ملعون دستِ خنجر به گودال آمد آن پستِ ستمگر چو سر را از بدن ، با تیغ بُرّان جدا کرد از قفا ، با کام عطشان زمین لرزان ، هوا شد تیره و تار گرفت خورشیدو آمد ناله ای زار تنِ بی سر که در خون دست و پازد کنارش فاطمه ، بس ناله ها زد (اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند) 🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷
در فراق صاحب العصر و الزمان بقیة الله الأعظم (عج) سلام ما بـه تـو ای تَالِـی کِتَـابِ اللَّه سلام ما به تو ای ملجأ و اميد و پناه سلام ما به نمـاز و قنـوتِ تـو ای ماه نشستـه ام سر راهت، در انتظارِ نگاه (از آن زمان که گدایم به درگهت،شاهم) . الا که وعـده ی حقّی،ظهور تو معهود مسیرِ سبز نیایش به جمعه ی موعود به جز وصال تو هرگز نخواهم از معبود تویی ز نالـه ی أمَّـنْ یُجـیبِ مـن مقصود (خوشم که سوی تو افتاده مقصد و راهم) . سرور دیده ی غمدیده ام شدم از دست دوباره بُغض من و جمعه ها به هم پیوست منم وَ قافیـه هـای شـده اسیـر شکست گسسته از همه پیوند و با غم تو نشست (به سرّ ِ عشق خودت کن همیشه آگاهم) . برای صـدقِ سخن بر تو آورم دو گواه دلی که سوخته از هجر و دیدگانِ به راه اگـر چـه توشـه ندارم بـه غیـر بارِ گنـاه برای عاشق دل خسته کو به جز تو پناه (خلاف عاشقی است از تو جز تو را خواهم) . شد از فراق تـو بدر وجـود من چو هلال به هجر روی تو تا کی به سربَرَم به ملال چقـدر در طلبـت شـد ز دیـده اشک زلال به عشق روی تو تا کی زنم به حافظ فال (قـرار قلـب غمینـم نیـامدی ماهـم) . بیا که صحبت سقا و مشک و دیده شده کنـار نهـر و شـریعه یکـی خمیـده شده دو دست ساقی عطشان ز تن بریده شده سری ز ضرب عمود عدو دریده شده (شبیه صبح و شب تو اسیر این آهم) . پی نوشت: زیارت ناحيه مقدّسه: لأَندُبَنَّكَ صَباحاً و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. هر صبح و شام بر تو گريه میکنم و آن قدر بر تو می گریم تا اشک چشمم تبدیل به خون شود؛
. امشب دلم ز سینه پرزد سوی مدینه اون شهری که درعالم بهشت رو زمینه مولا امام صادق(۲) امشب زلطف خالق گویم بسی حقایق افتاده این دل من یاد امام صادق مولا امام صادق(۲) قدرش چقدر رفیعه قبرش توی بقیعه در روز محشر آقا برشیعیان شفیعه مولا امام صادق(۲) عالم شده پر از غم یثرب گرفته ماتم گشته شهید کینه ششم عزیز خاتم مولا امام صادق(۲) دشمن چه ظالمانه باظلم وکین شبانه چون غاصب فدک زد آتش تمام خانه مولا امام صادق(۲) با زهر کینه کشتند ششم امام ما را کردند خموش از کین آن نور با صفارا مولا امام صادق(۲) آن نور حی سرمد جانش رسیده بر لب گرید ز داغ بابا موسی بن جعفر امشب مولا امام صادق(۲) از سوز داغ صادق سوزد تمام دنیا شیخ الائمه امشب رود به سوی زهرا مولا امام صادق(۲) در بین آتش کین به یاد مادر افتاد دشمن لگد به در زد مادر پشت در افتاد مولا امام صادق(۲) قلب علی روخستند دست علی رو بستند پهلوی همسرش را به پشت درشکستند مولا امام صادق(۲) حسن ازاین مصیبت جانش رسیده بر لب همچون حسین میزد بر سر و سینه زینب مولا امام صادق(۲)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ اهل عالم بادلی بشکسته بازی مکنید به سوی خانه ی شاه دست درازی مکنید ریشه ات خشک شود گرکه جسارت کردی بهرسوزاندن در.زمینه سازی مکنید _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد نیمه شب إمده بودند برای غارت خانه با این همه دود در نظرم می سوزد شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد همه ی زندگیم خرج در اسلام شده سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر از نفس های پر ازآه پرم می سوزد *** ؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) _____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ درعزای توماتمی برپاست روضه های غم توبردلهاست گریه هامیکنم به ماتم تو صاحب روضه حضرت زهراست تو مددکار مکتبی صادق دلربا یارمکتبی صادق هر زمان حرفی ازخدا آید تو طرفدارمکتبی صادق یادگار نجیب آل الله تکیه گاه غریب آل الله حضرت شیخ الاوصیاهستی وقت غم ها حبیب آل الله باتوآقا مدینه غوغابود باب توهین به سوی تووابود همچوزهرا مادرآل الله آتش کینه سهم مولابود چه به احوال پیکرت آمد بین کوچه. چه بر سرت آمد دست بسته توراکجابردند که به سوی توهمسرت آمد اهل خانه تاکه رسید از راه ضجه میزد به ناله ای جانکاه تا که چشمش به پیکرت افتاد ذکرشان بود یا رسول الله بعدازاین واقعه تنت لرزید ناله های توهمسرت بشنید شدی از زهرکین جگرپاره بین بسترپیکرت می دید بین بسترفتاده پیکر تو که چه آورده اند بر سر تو گریه ی اهل خانه گشت بلند بوی مرگ آیدازبسترتو 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دردود وشعله ها چِقَدَرتار دیده ام اهل وعیال خود همه را زار دیده ام پای برهنه دروسط کوچه میروم خودرامیان لشکراغیاردیده ام حتی نشد عبابه سره دوش خودکشم بس ناسزا ز دشمن غدار دیده ام قامت خمیده دروسط کوچه میروم خودراچنین به حالت انظار دیده ام بشکسته شدتمام غرورم به کوچه ها بادست ِبسته خود وسط نار دیده ام زدآبله تمامي پایم دراین مسیر چون عمه پای خود وسط خار ديده ام دیگرنرفت میخ دره خانه درتنم ... دیگرنگشت شاهده مسمار دید ه ام دیدم که آتش از درو دیوارشدبلند آن سو تمام دخترکان زار دیده ام جاریست جلوه های خدایی به خانه ام درخانه ام همیشه رخ یاردیده ام غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ شبیه غنچه ی زخمی شده پرش افتاد کبوتری وسط آشیان سرش اُفتاد کشیده دشمن ملعون تنش به نامردی میان خانه عبایِ مطهرش اُفتاد شب است و کوچه ی باریک و سنگهایِ زمین مواظب است نیافتد که آخرش اُفتاد نهاده اوسره دیوار شانه هایش را اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد زخانه تاسره آن کوچه هی ،زمین میخورد چه کرده ابن ربیع تاکه پیکرش اُفتاد مسیرخانه به کوچه چقد دلگیر است که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد رسید دروسط کوچه بر زمین غلطید میان خانه گمانم که همسرش اُفتاد کسی ندیده تن پیرمرد رابکشند که تِکه تکه ی شرم در برابرش اُفتاد گِریست دامنش از پاره ی غمش پُر شد به یادِ خاطره ی گریه آورش اُفتاد تمامِ زندگیش پُر ز روضه های در است چنانکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد شکسته شد در خانه زپای نامردان میان دربه خدایاده مادرش اُفتاد *** تمام خاطره ها ی مدینه شد زنده که اشک دیده ی او بود دربرش افتاد __ گرفت کاسه یِ آبی حسین میگوید دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد چنان شده ،اثر بوسه از گلو نگذاشت که شمر از نَفَس افتاد،خنجرش اُفتاد بریده او زقفا با دوازده ضربه درون پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد بیادقتلگه وشمروآن سر وخنجر در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد _آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ایدل بنال از امشب ، که فصل غم بپاشد شهر مدینه دیگر، در ماتم و عزا شد بدشت سینه بذر، غصه و غم بکارید اندر ، عزای صادق ، سوگ و عزا بپاشد کشتی علم و تقوا ، اندر طواف طوفان در بین موج غمها- اسیر و مبتلا شد شهر مدینه گشته ، کرببلای صادق شیون و وامصیبت ، در ارض و در سما شد موسی ابن جعفر امشب ، دیگر پدر ندارد دگر بدون بابا ، زمانه بی صفا شد گرفته گَرد ماتم – کُرسی علم و دانش جهان علم و تقوا ، بنگر که در عزا شد از ستم و جفای – منصور بی مروت پیرُ رئیس مذهب ، امشب دگر فدا شد (مجنون) از این مصیبت ، گریه ی بی امان کن کُشته امام صادق ، از زهر پُر جفا شد شعر..آرمین غلامی(مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ جانی دگرمیان تن وپیکرم نبود آتش کشد زبانه وکس در برم نبود درپشت در اسیردر وآتش درم خاکستری نشسته به روی سرم نبود همچون خلیل دروسط شعله ام اسیر دیگراجابتی به دل مضطرم نبود هرگزخبرنبوده ز اصحاب سینه چاک آتش گرفتم وبخداکس برم نبود دشمن میان خانه غرورمرا شکست درگیرو دارکوچه کسی یاورم نبود اینجاعدوبه شخصیتم لطمه ها زده دربین کوچه پلک دوچشم ترم نبود ابن ربیع مرا وسط خانه میکشید دیگرتوان به گوشه ی بال و پرم نبود نقشه کشیده دشمن ملعون برای من افتاده ام دگر رمقی دربرم نبود دستی پلید سوی دوچشم مراگرفت دربین کوچه.شکرخداهمسرم نبود آنشب مراعدو.وسط کوچه میکشید تنهامیان لشگرم ولشگرم نبود درپیری آنچنان همه خارم نموده اند یا دازحسین کردم وکس دربرم نبود دیگر زپافتاده ام از روضه ی حسین جزیادشام وکوفه دگردر سرم نبود 🔸 شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _____________________ 🔹اشعار ناب
🌹 (ع)🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــ عمری بُود به عشق رخت دل سپرده‌ام در روضه ها برای غمت غصّه خورده‌ام یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو بر حالِ نوکران شما غِبطه خورده‌ام عمری برای دیدن صحن بقیع تو هرلحظه من دقایقِ خود را شِمرده‌ام درمجلس عزای شما ناله سر دهم غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُرده‌ام اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ باشدچه حکمتی که‌چنین بیخود ازخودم؟ هرگز براین عزای شما پِیْ نبرده‌ام شادم که درتمامی طول مسیرعمر ازفیض روضه ات همه جابهره برده‌ام -آرمین غلامی (مجنون) جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
--آرمین غلامی (مجنون) --------------------------- آن روز مدینه یکسرغم بود ازرفتن صادق همه جاماتم بود تنها نه زمین بلکه زمان گشت عزادار این داغ همیشه بر سر عالم بود 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 آتش به در خانه ی حق برپا بود گویاکه تدایی غم زهرا بود رسم است که درشعله ی آتش سوزد هرخانه بر آن نام علی احیا بود 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 نیمه شب بود دراین کوچه پدر رابردند پی ناقه دست بسته پدرم آزردند شعله بالامیکشد ازخانه ی مانیمه شب بی عباحضرت شیخ الاوصیارابردند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 وسط کوچه چرا در تب و تابی ارباب روی دستت چو علی بود طنابی ارباب اشگ غم ریخته ای دروسط کوچه ولی یاد لب تشنگی طفل ربابی ارباب 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 پشت مرکب ها توراپای پیاده می کشند نیمه ی شب پیکرت را ایستاده میکشند وای دیدی بی امان پای پیاده نیمه شب شاه را پیش دوچشم شاهزاده میکشند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 تاشكوه در آن حسن حقایق افتاد دریای بلا زچشم عاشق افتاد درکوچه به پیش دیده ی اهل وعیال دیدم بخداحضرت صادق افتاد 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 دربین شعله خانه ات آتش کشیده اند بی احترام گشتی و حرمت دریده اند در کوچه دست بسته تورامیکشانده اند دراضطراب اهل وعیال تو دیده اند
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دربين ازدحام...كس ياريم نكرد حتي به يك سلام....كس ياريم نكرد يك لشكر ازدحام آورده سوي من حتي به يك کلام ... كس ياريم نكرد درشعله ور شد و آتش زبانه زد درفعل این حرام ... كس ياريم نكرد پای برهنه در کوچه مراکشید مرده است احترام ... كس ياريم نكرد درکوچه میکشید دشمن مرابه زور آنجابه انتقام ... كس ياريم نكرد شمشیرها همه سویم نشانه بود زین کارنا تمام... كس ياريم نكرد جز اهل خانه واهل وعیال من دریاری امام؟ ... كس ياريم نكرد پیراهن مرا درکوچه میکشید در بین ازدحام... كس ياريم نكرد آمد سه مرتبه.شمشیربرسرم زین امرناتمام.... كس ياريم نكرد غیرازتویا رسول .درزیرتیغ ها غیرازتویک کلام ... كس ياريم نكرد ازبهرکشتنم.یک لشکرآمده درمجلس عوام ...کس یاریم نکرد آخر ز زهر کین.برپاشده چنین خون علی الدوام ... كس ياريم نكرد درکنج خانه ای .بسترفراهم است دارم چنین پیام ... كس ياريم نكرد یادی ز زینب و راس به نی کنم گفتابه شهر شام ... كس ياريم نكرد سر روی نیزه وزینب چنین بگفت از سنگ پشت بام ...كس ياريم نكرد گفتی که دختران.ناموس حیدرند در مجلس حرام ... كس ياريم نكرد تو روی نیزه وزینب اسیرتوست از کوفه تا به شام ... كس ياريم نكرد سنگ جفانشست بر روی صورتت از سنگ پشت بام ... كس ياريم نكرد تازه شروع شده.ذکرمصیبتت شعرم نشد تمام ... كس ياريم نكرد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ من هوادار امام صادقم مست وهوشیار امام صادقم آنکه بر دین خدارهبربود حضرت صادق گل حیدر بود دشمنت شدحمله ور در خانه ات آتشی زد بر دره کاشانه ات پیش چشم کودکان خانه ات کرده پژمرده گل وپروانه ات سربرهنه برده اند درتاب وتب پیرمردی رامیان سوزه تب پیش چشمان عیال جان به لب میکشدجسم توراخفاش شب بی کس وبی یار ویاور بوده ای حجت حق.نوره داوربوده ای درمدینه زارومضطرگشته ای خسته ازمنصورکافرگشته ای زهره کینه بر دلت کرده اثر درعزایت میزند موسی به سر تا ابد(مجنون)عزادارتوشد ای گل زهراگرفتارتوشد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) ._______________________
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ همچون خلیل دروسط شعله ها نشست درپشت در غرور گل فاطمه شکست حال و هوای خانه پر از آتش است ودود ازتازیانه هاشده جسم شماکبود از نسل فاطمه شه جود وکرم تویی چون جداطهرت بخدا بی حرم تویی امشب به روضه خوانی تو شوردیگراست اینجا هوای روضه ی توجور دیگر است آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام باتازیان سوی تو دویدن  شنیده ام گویندآتش از دراین خانه شعله زد ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد آقا شنیده ام که مجالت نداده اند لب تشنه از عطش بودی آبت نداده اند در بین کوچه ابن ربیع میکشد تورا اسطوره ی بدون ضریع میکشد مرا همچون اسیردروسط کوچه باطناب جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب حالات توشبیه اسیران عالم است اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است درراه کوچه غارت انگشتری نبود آتش دگر فتاده سره معجری نبود 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد میان لشکراعدا کسی زمین میخورد صدای پای سپاهی رسیده دراینجا میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد به نیمه های شب آید صدای واویلا به کوچه بی کس و تنها  .کسی زمین میخورد به یاری گل خیرالنسا نیامدکس میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد چه شد که ناله کشید از جگر مولا میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد هنوز می رسد آوای بلبلی خسته که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری  میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست به پیش زینب کبرا  .کسی زمین میخورد رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان  کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _____________________ 🔹کانال اشعار ناب