eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
50 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
. رفقایِ جان❤️؛ ماها غریبه هایی هستیم با دردهایی آشنا !! خیلی‌ ها راحت رد میشن آسون قضاوت میکنن؛ خلاصه و گوشه‌ گود نشین زیاده ! من و شما اینطور !! هنوز تا مبلغ مورد نظر فاصله زیادِ، ان شالله شرمنده این خانواده‌ ها نشیم! https://idpay.ir/babolharam
6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم
-------------؛------------- ای عشق ثامن الحجج مهدی ای کعبه و طواف و حج مهدی تو شب میلاد تو میخونم عـجل لولیك الفـرج مهدی امشب شده ذکر لبای نوکرا یابن الحسن ،آقا بیا «یا صاحب الزمان مدد مهدی» ---------------------------------------- امشب شب میلاده دلها همگی شاده حق به حضرت نرجس یه دسته گل داده خاتمه غمها خاتم الائمه سروره  قلب فاطمه دل ها تحت ولایت مهدی منتظریم تا دولت مهدی کاشکی باشه این نیمهٔ شعبان آخرین روز  غیبت مهدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با سینه ی پر دردم من رو به تو آوردم دنیا رو رها کردم دور تو میگردم أنت غیرُ مُهمِلً لِمُراعاتی أنت قبلةُ حاجاتی نمک زندگی چه شیرینی اعمال شیعه ها رو میبینی دستم رو میگیری که تو آقا تنها "غیاث مُستَغیثینی" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما خاک کف پاتیم گرد رو قدم هاتیم تو بابای ما هستی ماهم یتیماتیم یا أبانا إِستَغفر لنا یا مهدی بابای شیعه ها مهدی وقتی که میرسی آقا از راه کوری چشم دشمن گمراه بالای کعبه  میزنی پرچم با ذکر یا  علی ولی الله ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنددوم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بندسوم
-------------؛------------- اسیره تو دام مهدیم من یه عمره غلام مهدیم من بیا منجی دنیا "بیا یوسف زهرا" ---------------------------------------- یا صاحب الزمان ذکر، زبونم محبت تو جاریه، تو خونم فقط نیمه ی شعبان نه، همه سال دعای فرج و برات ،میخونم میخونم شب نیمه شعبان بیا ای امام اهل ایمان بیا نجات دلها بیا یوسف زهرا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نور ولایتت تو دل ،دمیده دیگه وقت ظهورت، نرسیده؟ الهی چش عاشقت بیافته به روی ماه طَلعةَ ، الرَشیده بیا ای رکن اصلی آیین أین مُحیيِ مَعالِم الدین دلم داره تمنا بیا یوسف زهرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام تو زدم دل رو، قباله بدون تو نفس زدن، محاله بیا که چشم به راهته، عقیله بیا به حق خاتون، سه ساله بیا ای صفای دل مجنون به حق دل رقیه خاتون ذکر زینب کبری بیا یوسف زهرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شده آرزوی دلم، زیارت قسمت من کن از کرم ،زیارت ایشالا به نیابتت، بخونم این شب جمعه تو حرم، زیارت دل من با تو کرده یه عهدی برم باتو کربلا یا مهدی حرم میخوان گداها بیا یوسف زهرا ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ما خاک بوس آستان اهل بیتیم شکر خدا از نوکران اهل بیتیم مانوس، با پیر و جوان اهل بیتیم دلدادگان دودمان اهل بیتیم ما زیر دین خانِدان جود هستیم ما در پناه مهدی موعود هستیم ما اهل ایران امت صاحب زمانیم هر روز و شب در خدمت صاحب زمانیم شکر خدا که رَعْيت صاحب زمانیم یک عمر زیر منت صاحب زمانیم آقاتر از مولای ما دنیا ندارد جز او کسی دیگر هوای ما ندارد آقا سلام ، عرض ادب ، عرض ارادت بار دگر در حق ما کردی محبت مثل همیشه داده ای ما را خجالت در مجلس میلاد تو گشتیم دعوت با مهربانی سوی خود ما را کشاندی هر خوب و بد را پای این سفره نشاندی تو مثل زهرا مادرت مشکل گشایی در شادی و غم یار هر شاه و گدایی تو تکیه گاه و محرم اسرار مایی دیدیم از تو مهربانی ، با وفایی لطف تو از دل برده کل غصه ها را دست دعای تو گرفته دست ما را ای دلشکسته از غریب و آشناها ای غیبتت زیر سر امثال ماها خیلی به درد تو نخورد این ادعاها : آقا بیا آقا بیا آقا بیاها ما جان خود را هدیه بر جانان نکردیم ما لطف بسیار تو را جبران نکردیم بر این شب دنیا بتاب ای ماه پنهان درد است در دل ها ولی کو راه درمان؟ پر گشته این عالم ز غم های فراوان عید و عزا بی تو ندارد فرق چندان خیری نمی بینیم از دورانِ بی تو بس نیست آقا نیمه ی شعبانِ بی تو؟ گم شد بدون تو در عالم مهربانی کم می شود پیدا دل صاحب زمانی آقای من اینجا نه پیری نه جوانی چون مهزیار از تو نمی گیرد نشانی جای شهیدان جای انصار تو خالیست آقا ببخش اینجا کسی فکر کسی نیست آقا بیا و حال دنیا را عوض کن این روزگار سرد اینجا را عوض کن هویی بکش ، بی بال و پرها را عوض کن آقا به جان مادرت ما را عوض کن وقتش شده با گوشه چشمی یا دعایی مثل خودت ما را ابالفضلی نمایی ای که شده قلبت پریشان ابالفضل ذکر لبت هر روز و شب، ای جان ابالفضل ای بی قرار داغ دستان ابالفضل گریه کن لب های عطشان ابالفضل از روضه او هر دلی در التهاب است قبر عمویت هم قد طفل رباب است
بسم الله الرحمن الرحيم تضمینی بر غزل علی اکبر لطیفیان غفلت از راه تو بی یار شدن هم دارد غرق در درهم و دینار شدن هم دارد خواب شهوانی ما عار شدن هم دارد "غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد" هر که از غیر خبر داد محلش ندهند هر که از عشق شد آزاد محلش ندهند نزند بنده چو فریاد محلش ندهند "هر که از چشم بیافتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد" درد اینجاست که هر صبح نمی بینیمت غم عظماست که هر صبح نمی بینیمت سینه غوغاست که هر صبح نمی بینیمت "عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد" ما ز هجران تو در اوج غریبی هستیم ما گرفتار بلایای عجیبی هستیم در به در، بی سر و سامان نهیبی هستیم "همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد" دینمان گم شده ای یار دلت با ما نیست؟ نشده موعد دیدار؟ دلت با ما نیست؟ نوه ی حیدر کرار دلت با ما نیست؟ "ای طبیب همه انگار دلت باما نیست بدشدن حس دل آزار شدن هم دارد" اشک ها در اثر هجر شما جمع شده خون دل در دل مردان خدا جمع شده سوز و تاثیر ز الحان دعا جمع شده "آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلمبار شدن هم دارد" همه ی ندبه کنان سائل این درگاهند از عطش سوخته افتاده میان راهند منتظر در صف دیدار رخت ای شاهند "از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد" خسته ایم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما صبح وشب این است کجایی آقا کی رسد بر سر ما دست شفایی آقا "نکند منتظر مردن مایی آقا این بدی مانع دیدار شدن هم دارد" ما فقیریم فقیر غم دنیا هستیم در جوانی همه گیر غم دنیا هستیم بی سبب نیست شهیر غم دنیا هستیم "ما اسیریم، اسیر غم دنیا هستیم غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد"
دل من ،توبین الحرمینه میلاد ،علی بن الحسینه مدد شبه پیمبر مدد یا علی اکبر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل من پایین پای ،ضریحه چه عطری میوزه عجب ،ملیحه مبارک باشه شهزاده، رسیده چقدر به رسول الله، شبیهه رفـیـقـا،بگـید امـشبو با مـن به ارباب حسین چشم تو روشن رسیده آخه دلبر مدد یا علی اکبر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علی اکبره حاصل ،حسینه گُل لیلا و از گِل، حسینه گل یاس گلستان، ابالفضل بدونید میوه دل ،حسینه نگاهش ، نگاه حیدریه ماشالله،عجب گل پسریه شده شبیه حیدر مدد یا علی اکبر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داره سایه روسر ،رقیه فــدای بــرادر ، رقــیه به امضای علی اکبر ،ایشالا حرم مارو میبره، رقیه رقیه،خدای دلبریه رقیه، علی اکبریه حرم میبره آخر بحق علی اکبر.. ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
-------------؛------------- بند اول: تویی شبیه طاها..علی اکبر سرو رشید و زیبا..علی اکبر یوسف آل زهرا..علی اکبر عزیز جان لیلا..علی اکبر تو اومدی جاداره کعبه ترک برداره تو احمدی یاحیدر جانم علیه اکبر ........................... بند دوم: قرار قلب بی تاب ..علی اکبر تو این شبای مهتاب ..علی اکبر ذکر لبای اصحاب ..علی اکبر مبارکه ای ارباب!..علی اکبر خدایی این شهزاده عشق ابوالسجاده به قامتش ثارالله میگه هزارماشالله ............................. بند سوم: تو محشری غوغایی ..علی اکبر نگاه تو زهرایی..علی اکبر هیبت تو مولایی ..علی اکبر همشونه سقایی ..علی اکبر قیامتی در قامت عالم فدای نامت موذن آل الله عشق اباعبدالله ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: مرتضی کربلایی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 دل من ،توبین الحرمینه میلاد ،علی بن الحسینه مدد شبه پیمبر مدد یا علی اکبر 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 دل من پایین پای ،ضریحه چه عطری میوزه عجب ،ملیحه مبارک باشه شهزاده، رسیده چقدر به رسول الله، شبیهه رفـیـقـا،بگـید امـشبو با مـن به ارباب حسین چشم تو روشن رسیده آخه دلبر مدد یا علی اکبر 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 علی اکبره حاصل ،حسینه گُل لیلا و از گِل، حسینه گل یاس گلستان، ابالفضل بدونید میوه دل ،حسینه نگاهش ، نگاه حیدریه ماشالله،عجب گل پسریه شده شبیه حیدر مدد یا علی اکبر 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 داره سایه روسر ،رقیه فــدای بــرادر ، رقــیه به امضای علی اکبر ،ایشالا حرم مارو میبره، رقیه رقیه،خدای دلبریه رقیه، علی اکبریه حرم میبره آخر بحق علی اکبر.. 💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸 ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان • سه ضرب👏👏👏
شب نیمه ی شعبان شده امشب صلوات تو فرست بهر فرج از دل و از جان صلوات عیدت را بدهد مادر او در شب عید شادی روح علی ،حضرت زهرا صلوات 🔸🔸🔸🔸🔸 شاعر:رسول چهارمحالی بهر نور رخ مهدی زهرا صلوات در نیمه ی شعبان به مولا صلوات خواهی که رسد شفاعتش در حقت بفرست به روح پاک زهرا صلوات 🔸🔸🔸🔸🔸 شاعر:رسول چهارمحالی آمدی عرش خدا دست به دامان تو شد این زمین سجده به انوار قدوم تو شد انس و جن و ملک از ماه رخت سجده نمود چون سلام و صلواتی به نثار تو نمود 🔸🔸🔸🔸🔸 از قدومت گل نرگس چه هوایی شده است آسمان پاک و زمین سبز به راهت شده است آب باران چه روان بهر سجودت شده است شادمان حضرت زهرا ز وجودت شده است 🔸🔸🔸🔸🔸 های میلاد حضرت امام زمان عج ، صاحب زمان شاعر:رسول چهارمحالی یا صاحب الزمان تو چه نیکو رسیده ای در ماه مولد خوبان رسیده ای شاه شهید و ساجد دین فاتح وفا اکبر به نیمه مهدی جانان رسیده ای 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 خدا را شکر ما مست شمائیم دو چشم خود به پا بست شمائیم شب و روز هر کجا هر لحظه هردم به دیدار رخت ما چشم به راهیم چشم تو روشن 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 یا فاطمه جان چشم تو روشن که گل آمد سالار زمان سوی زمین با هدف آمد عیدی بده بر ما تو در این روز ولادت اذنی به ظهورش بنما ،مادر امت 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 مژده ای اهل زمین نور خدا می آید گل نرگس ز کرم بهر شما می آید شادمان انس و ملک مهر ولا می آید صاحب عصر و زمان بهر شما می آید یاور شیعه 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 شد نیمه ی شعبان و دلم مسرور است از مولد مسعود شما مغرور است با آمدنت به عالمی من گفتم فکرت نرسد که شیعه بی محبوب است شب نیمه شعبان 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 امشب که شب نیمه ی شعبان باشد قلب همگان به نور ایمان باشد در خانه ی امام عسکری غوغایی است گویی که ولادتی به پا می باشد گل نرگس 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 عالم بدرخشید و گلی پیدا شد از حسن جمالش شعفی بر پا شد با آمدن نو گل نرگس گفتم لا حول ولا که حیدری پیدا شد مولد جانان 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 امروز که روز نیمه ی شعبان است دلشاد علی و فاطمه شادان اشت با آمدن حضرت مهدی امروز شادی است نوید مولد جانان اس 🍀🌷🍀🌷☘🌷 گل نرگس قدومت پر گل ناز به قربان تو ای سرو گل ناز شده شعبان به ماه روی تو باز به نیمه ای مه چهارده گل ناز 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 یا حجت ابن الحسن نیمه ی شعبان شده ز یمن میلاد تان گل به گلستان شده شاد بود فاطمه خنده کنان شه شده بهر ظهورش دعا به عرش اعلا شده 🍀🌷🍀🌷🍀🌷 نیمه شعبان، دلم را من هوایی کرده ام در به در، در کوچه های دل ربایی کرده ام منتظر بر مقدم یارو ،دعا عجل الفرج روز و شب بهر وصالش من دعاها کرده ام 🍀🌷🍀🌷🍀🌷
دو بیتی میلاد بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) 🍃🌺🍃🌺🍃🌺 تا اذن حضور پسر فاطمه آ ید یا رمز عبور پسر فاطمه آ ید از مکه نوای حجة ابن العسکری گلبانگ ظهور پسر فاطمه آ ید 💚💚💚💚 من بر در آ ستان تو را می خوانم در ندبۂ شیعیان تو را می خوانم تا اذن ظهور تو رسد حضرت عشق در سهله و جمکران تو را می خوانم 💚💚💚💚 سهله یا در جمکران من دوستت هستم بیا حجة ابن العسکری بنگر مرا مستم بیا مست دیدار تو و نوشیدن از جام حضور درب دل را غیر تو بر هر کسی بستم بیا 💚💚💚💚 شهر را در روز میلادت چراغان می کنم هر لب اهل دلی را شاد و خندان می کنم این دل ناقابل ام را وقف دیدار شما جای جای خانه را آ ئینه بندان می کنم 💚💚💚💚 ما تشنه لبان آب حیات می خواهیم با عشق ولی خود ممات می خواهیم عمریست نشسته بر سر راه ولی روز فرجت با صلوات می خواهیم 💚💚💚💚 بنگرهمه جا شادی و شور و نصر است تفسیر تو شأن سوره ی والعصر است ذکر صلوات افضل طاعات است میلاد انیس خلق ولی عصر است 💚💚💚💚 با طلوع نور تو آ قا امامت شد تمام حجة ثانی عشر حُسْنِ خِتام هر کلام نیمه ی شعبان و میلاد ولیعصر شد در صدف یک گوهر ناب از جنس امام 💚💚💚💚 سر لوحۂ لوح آفرینش از توست آ ئین و مرام اهل بینش از توست ای سبز ترین آ یه ی کوثر مهدی آوای دعا بانگ طنینش از توست 💚💚💚💚 لطف خدای سرمد ،صلوات بر محمد آمد وصی احمد،صلوات بر محمد مسرور و شادمانه،برگو در این زمانه صل علی محمد،صلوات بر محمد 💚💚💚💚 روز میلاد شما عالم چراغان می شود شور زار این دل ما غرق باران می شود برکت و رزق و شفاعت از قدوم پاکتان با حضور تو این عالم گلستان می شود 💚💚💚💚 بر روی لبم قند و نبات است امشب اعمال توصدها حسنات است امشب دلشاد محمد و علی و زهراست زیرا که بهار صلوات است امشب 🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا که گردیدم آشنای سحر شد دلم وادی صفای سحر بین سجاده تربتم گل شد با نم اشک و گریه های سحر دست خالی نمی رود هرگز آن کسیکه شده گدای سحر تو امام شکسته دلهایی صاحب سفره عطای سحر بوی وصل تو میکنم احساس از نفسهای جان فزای سحر چشم امید ما گنه کاران بوده بر سوز یک دعای سحر ریشه مشکلات ما این است دلمان نیست مبتلای سحر گره از کار واکند بی شک ناله های گره گشای سحر شب شب همزبانی یار است درد ما غفلت از تو دلدار است بی جهت نیست درنوایی تو ماچه کردیم ؟ تا بیایی تو این نشد رسم انتظار فقط نعره ها میزنم کجایی تو تو زاجداد خود غریب تری بیکس و یار و آشنایی تو بارها سرزدی به غفلت ما شاهد کوه ادعایی تو دست مارا گرفتی و رفتی چون کریم و گره گشایی تو همچونان مادرت تمام شب تاسحر دست بردعایی تو بر گنه کارها دعا کردی بسکه آقا و با وفایی تو شک ندارم که هر شب نیمه زائر دشت کربلایی تو تحت قبه چه ناله ها بکنی خودبرای فرج دعا بکنی جلوات پیمبری داری ازهمه خلق برتری داری بین اولاد حضرت زهرا دلربایی دیگری داری نقش بازوی توست جاءالحق تابگویی چه محوری داری ذوالفقار از تو جان بگیر باز چون تجلی حیدری داری کرم تو گدا نواز بود دست اکرام مادری داری ازتمام پیمبران خدا یک نشان بهر رهبری داری از همه برگزیدگان خلق در رکابت تو لشگری داری تو کجا و عزیز مصر کجا چون خداوند مشتری داری تویی حسن ختام اهل بیت دست بوست تمام اهل بیت سامرا از تو آبرو دارد حرف ناگفته در گلو دارد  در و دیوار خلوت سرداب با نم اشک تو وضو دارد کاسه چشم مانده بر راهت باده ای ناب در سبو دارد تو گل نرگسی و عرش دلم با نفسهات  رنگ وبو دارد چه کنم ؟ این دل گرفتارم دیدن رویت آرزو دارد بین محراب نیمه های شب دل من با تو گفتگو دارد نیمه شد ماه ، ماه من برگرد رحم بنما به آه من برگرد پسر ناز حضرت نرجس قبله راز حضرت نرجس روزی خویش بردم عمری از سفره باز حضرت نرجس ذکر تسبیحتان به گهواره بال پرواز حضرت نرجس بارها دیده ام به زندگی ام دست اعجاز حضرت نرجس خواستگاری فاطمه سندی است بهر اعجاز حضرت نرجس آمد از عرش تک کنیز خدا تاکشد ناز حضرت نرجس روح توحید جلوه ای بنمود گاه ابراز حضرت نرجس مادرت همردیف لیلا شد آخرین نوعروس زهرا شد نیمه شب بود یا که وقت سحر مادر آمد به دیدگان تر چند روزیست گشته مانوس لب گرم تو سینه مادر آمد و دید بین گهواره جای تو خالی است ای دلبر روبه سوی امام کرده و گفت : پسرم نیست چاره ای آخر پاسخ آمد که غم مخور نرجس گشته مهمان حضرت داور بال جبریل بالش سر اوست در طوافش ملائکه یک سر جای او امن و کام او پر شیر االسلام علی «علی اصغر» مادری بین خیمه می چرخید دست برروی سر دل مضطر هاجر کربلا چه چاره کند سینه بی شیر...انتظار پسر ناگهان در حرم به خود لرزید میکند از چه هلهله لشگر چونکه هر بار هلهله کردند به هدف خورده تیر های سه پر دختری زد صدا رباب بیا پشت خیمه به پاشده محشر وقتی آمد که قبر حاضر بود غرق خون طفل روی دست پدر 🔸شاعر:  
آتش گلستان می شود وقتی بیایی رحمت چو باران می شود وقتی بیایی دنیا برای جشن موعود تو ای ماه خورشید باران می شود وقتی بیایی با اذن حق افلاک در امر تو چون هست هرذره طوفان می شود وقتی بیایی ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی دلها شده بازار سردی از عواطف دلها بهاران میشود وقتی بیایی ای دستگیرِ ضعفا با قدرت تو موری سلیمان می شود وقتی بیایی هرشیعه را که چاه غربت کرده محبوس سلطان کنعان می شود وقتی بیایی ادیانِ دیگر هم همه یار تو هستند کافر مسلمان می شود وقتی بیایی تو توبهٔ ما را پذیرفتی و آخر شرمنده شیطان می شود وقتی بیایی در دولتت ثابت قدم ها پای کارند پاینده ایمان می شود وقتی بیایی از نام تو هم ، ضربه ها خورده عدویت حتما هراسان می شود وقتی بیایی ازغربت زهرا تو قلبت درد دارد قبرش نمایان می شود وقتی بیایی درکعبه چون پا مینهی ذکر طوافت نام علی جان می شود وقتی بیایی آن دم که بر جد غریبت روضه خوانی هر دیده گریان می شود وقتی بیایی 🔸شاعر:
ای آخریـن امید رسـالت خوش آمدی خورشید آسمـان عـدالت! خوش آمدی سر تا به پات قدر و جلالت! خوش آمدی بنیان‌کن اساس ضلالت! خوش آمدی با مقدم تو گشت زمین رشک آسمان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان اسلام بـا ولادت تـو بـاز جـان گرفت روی ندیـدۀ تـو دل از آسمـان گرفت دیـن بـا ولایتت شرف جاودان گرفت «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت» جاء الحقت رسید بـه گوش جهانیان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای از خدا سلام به جسم و به جان تو آوای وحـی می‌شنــوم از زبــان تو دل‌بـرده از پـدر ز مـلاحت بیان تو قرآن بخوان که بوسه زند بر دهان تو ای عمر وحی از نفست گشته جاودان عجل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان میـلاد تو ولادت خوبان عالم است عید هزار موسی و عیسی‌بن‌مریم است میـلاد اهـل‌بیت رسول مکرم است میـلاد دیگـر شهـدای مکرم است میـلاد سیدالشهــدا را دهـد نشـان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بازآ که اولیای خـدا چشم‌شـان به توست یـاران سیدالشهــدا چشم‌شـان به توست سرهای تشنه گشته جدا، چشم‌شان به توست مکه، مدینه، کرب‌و‌بلا چشم‌شان به توست کعبه گشوده چشم به راه تو همچنان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ما از تو دور و جای تو پیوسته بین ماست روی ندیـده‌ات همـه جا نور عین ماست چشم انتظار ماندن ما دین و دِین ماست جمعـه گــواه نالـۀ ایـن الحسین ماست یک جمعه این سوال نیفتاده از زبان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان تو خود شبان و این رمه در انتظار توست چشم جهانیـان همـه در انتظار توست مولا! بیـا کـه فاطمـه در انتظار توست خورشید نهـر علقمـه در انتظار توست بر بازوی عموی خود این جمله را بخوان عجـل علی ظهـورک یا صاحب‌الزمان تو غایبی و خلق جهان در حضور توست ملک خـدای عزوجـل غـرق نـور توست جای تو خالی است و جهان پر ز نور توست آقـای عیدهــا همـه روز ظهــور توست از چشم ما نهانی و در عالمی عیان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بی تـو شـب سیــاه شـده روزگار ما بی ‌تو شده است خنده گل نیش خار ما رنـگ خـزان گرفتـه سراسر بهـار ما بــازآی ای قــرار دل بـی‌قــرار ما بازآ که ذکـر مـا شده الغوث الامان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان کی می‌شود که پای به چشم بشر نهی؟ عمامــۀ رسـول خـدا را به سر نهی بر قلب دشمنـان ولایت شـرر نهی تا یک نظر به جـانب اهل نظر نهی رخ بر تمـام منتظـرانت دهـی نشان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای زخــم پیکـر شهــدا بی‌قرار تو چشم علی به دست تو و ذوالفقار تو فریـاد انتقـام شهیـدان شعـار تو لبخند می‌زند عموی شیرخوار تو کای دست انتقـام خداونـد لامکان! عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان دست حقّی و کاتب لوح و قلم تویی بهـر ظهـور، بیـن امامان علم تویی بگشای رخ که هادی کل امم تویی مـولا! بیـا! بیـا! کـه امام حرم تویی گویـد بـلال بـر تـو به بام حرم اذان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای دست اولیــای الهـی به دامنت جوشن کبیر در صف پیکار جوشنت پیـــراهن حسیــن، بـرازندۀ تنـت «میثم» تمام چشم شده بهر دیدنت چشمش بود به راه تو، اشکش به رخ روان عجـل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻محمدحسن بیات‌لو جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه  خاک ترین  و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین   آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده   پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم  آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو  کارِ  قیامت بسته   از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر  شدنت  خَلقاً و خُلقاً گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست   پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را علیه السلام علیه السلام علیه السلام
⁠⁠⁠⁠✅ شور حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام ⁣🔻 شاعر: سیدمحمدرضا حسینی 1⃣ بند اول⁣ چشم تمام كهكشون، محو گل لیلا شده می‌باره گل از آسمون، ارباب ما بابا شده واسه بخشش و كرامت/ یكه تاز عالمینه من دور سرش بگردم/ عشق اول حسینه حسین/ جانم چه دلبری داری جانم چه محشری داری به به چه اكبری داری 2⃣ بند دوم جا داره از شوق علی، دیوار كعبه وا بشه عرش خدا ارزونی كه، دست حسین گهوارشه امشب پابپای خورشید/ اربابم بهش می‌نازه اكبر اومده به دنیا/ تا شیش‌گوشه‌رو بسازه حسین حال دلم رو زیبا كن عیدی برام مهیا كن كرببلامو امضاكن 3⃣ بند سوم امشب جوونا دل بدن/ باید بریم پایین پا زهرا اگه قسمت كنه/ باید بریم تا كربلا زانوی ادب بزن تا، این بال و پرت رهاشه خوشبخته اونی كه میخواد، پایین پا بره فداشه دلم، پاگیر لطف این در شد با عشق تو منور شد مست علی اكبر شد ⁣ علیه السلام
⁠⁠⁠✅ ⁠⁣سرود میلاد حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام 🔻 شاعر: سجاد محمدی 1⃣ بند اول ای هستی کوثر ای وارث حیدر جانم گل لیلا جانم علی اکبر رو دستای زینبی علی‌علی به به به چه هیبتی علی‌علی تو مثل پیمبری علی‌علی به به به چه صولتی علی‌علی سرو رشید و امید شاه/ ماشاءالله رسیده یه قرص کامل ماه/ ماشاءالله 2⃣ بند دوم ای دلبر بابا ای دلبر لیلا ای ماه عشیره جانم به تو آقا ای روح ابوتراب علی‌علی ای دلبند فاطمه علی‌علی وقت معركه فقط نگاه تو میشه حسن خاتمه علی‌علی خرابم كن از این سبوی ناب/ جانِ ارباب گداهای میخونه رو در یاب/ جانِ ارباب 3⃣ بند سوم گیسوت خالق شب اسمت روی هر لب گهوارهء خوابت تو آغوش زینب می‌گیرم حاجتمو علی‌علی از تو بی‌معطلی علی‌علی ذکر روی لبمه علی‌علی ای جانم علی‌علی علی یوسف از عشقت افتاده در چاه/ ماشاءالله تو نخلی و دست همه کوتاه/ ماشاءالله 4⃣ بند چهارم ای ساكن هر دل حلال مسائل شاگرده دلیره رزم ابوفاضل حاضر كن نقابتو علی‌علی وقتی حمله می‌بری علی‌علی تو شیر دلاوری علی‌علی تو سردار لشكری علی‌علی با ضربه‌های گاه و بی‌گاه/ ماشاالله از نهاد دشمن بلند شد آه/ ماشاالله ⁣ علیه السلام
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻محمدحسن بیات‌لو جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه  خاک ترین  و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین   آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده   پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم  آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو  کارِ  قیامت بسته   از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر  شدنت  خَلقاً و خُلقاً گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست   پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را علیه السلام علیه السلام علیه السلام
✅ يا ايها العزيز به ما هم نگاه كن ♦️ تركيب بند ميلاد حضرت على اكبر عليه السلام 🔻 سرودهء سعيد نسيمى ما را سرشته است گرفتارمان کند خلق از اضافهء گِل دلدارمان کند از خاک کربلا و نم اشک فاطمه خلقت شدیم تا که علی وارمان کند با یک نگاه، حضرت ارباب زاده ای ما را خرید تا که خریدارمان کند یوسف که آفریده شد آن گه نوشته شد با یک کلاف، راهی بازارمان کند بازار رفته بندهء یوسف شدیم ما میثم شدیم تا که سر دارمان کند هر بار، بارِحسرت ودردی به دل نشست دستی رسید تا که سبکبارمان کند نازم به چشم مست همان شاهزاده ای که یک نگاه کرد که بیمارمان کند از آن نگاه وصل به دریا شدیم ما مجنون کوی اکبر لیلا شدیم ما بر زد دوباره شاخهء طوبی جوانه ای تکثیر گشت هیبت پیغمبرانه ای تصویری از حسین به دامان فاطمه سوزانده عمه بر سرت اسفند دانه ای خورده گره به قلب ابالفضل زلف تو ام البنین کشد چو به موی تو شانه ای دل می برد ز هاشمیان خنده های تو گشته برای بوسه ز رویت بهانه ای با هر تبسمت که در باغ جنت است ای دلربا ، تو عطر بهشتی خانه ای ای موج گیسوان تو دریایی از امید بر موج آرزوی جوانان کرانه ای یا ایها العزیز به ما هم نگاه کن صف بسته ایم تا که بگیریم اعانه ای اکبرترینِ حلقهء باب شفاعتی حیدرترین شعاع چراغ هدایتی اى يكه تاز عرصه ى پيكار يا على اى ترجمان آيه ى ايثار يا على آيينه ى حسينىِ زهرا كه مى شود هر لحظه با وجود تكرار يا على يك لشكراست برق نگاهت كه مى زنى چون صاعقه به قلب شب تار يا على پا درركاب و دست به شمشير،كرده اى در كارزار ، كار همه زار يا على از رزم حيدرى تو پاشيده شد سپاه فرياد زد ز شوق، علمدار يا على بازوى لافتايى تو ذوالفقار شد اى هيبت تو حيدر كرار يا على اى قله ى غرور و قرار دل حسين تنها مؤذن حرم يار يا على اى حامى رقيه ز خيمه سفر نكن گر مى روى برو جگرم را خبر نكن وقتی تن تو طعمهء شمشیر می شود آیینهء وجود تو تکثیر می شود هر کس که از هراس هجوم تو می گریخت برگشته و به کشتهء تو شیر می شود اى نازنين جوان رشيدم، كمان شدم داغ تو بر دل پدرت تیر می شود برخیز ای تمام ادب، پیش پای من دارد کنار تو پدرت پیر می شود اى كه مدافع حرمى ، كوه غيرتى بعد تو خيمه ها همه تسخير مى شود سرو امید من ، همهء آرزوی من برخيز خیمه بى تو زمینگیر می شود بعد تو خاک بر سر دنیای دون علی بی تو ز زندگی دل من سیر می شود اى آيه ى مقطعه ى مصحف عبا اى قاب تكه تكه ى تصويرمصطفى علیه السلام
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻استاد سازگار  ١) همه در حیرتم امشب، که شب هیفده ماه ربیع است و یا یازده ماه شعبان معظم شب میلاد محمد شده یا آینة طلعت نورانی احمد به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؟ عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست، بگو یوسف زهرا است، بگو آینة طلعت طاهاست، بگو دسته گل فاطمة ام ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش به جلالش به جمالش، همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش، که سراپاست همه آینه احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره گل روی رسول دو سرا را * ٢) خانة یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم نگه آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دل آرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گره خورده دل نور دل فاطمه بر طرّة مویش، شده جا در بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنی هاشمیان بر گل رویش، نفسش نفخهٔ صور و نگهش آیت نور است و قدش نخلة طور و به دمش معجز عیسا، به لبش منطق موسی، همه ماتش همه مستش همه دادند به هم دست به دستش، همه گل بوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش همه دادند سلامش همه دیدند به مهر رخ او، وجه خدا را * ۳) نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده چون شعلهٔ افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنش آیهٔ ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینة پاکش هدف تیر شود، طعمة شمشیر شود، با نگه خود به پدر کرده ز گهواره اشاره که منم کشتهٔ راهت، تو رسول اللهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالم هستی، علی اکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودک شیری که ز شیری دل خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که درعالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه!  از جام تولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن! که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را * ٤) چه برازنده بود نام علی بهر من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پر از تاب و تب تو، به خداییِ خدا پیشتر از آمدنم بوده دلم در طلب تو، به جز این نیست که باشد حَسَب من حَسَب تو نَسَب من نَسَب تو، به خدا مثل علی در صف پیکار برآرم ز جگر نعره و یکباره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کرب و بلا حیدر کرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عِزّ و شرفم احمد مختار، سزد/ از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا می دهم امروز که فردا به صف کرب و بلا یار حسینم، عجبا می نگرم در بغل مادر خود معرکهٔ کرب و بلا را * ۵) ای نبی روی و علی صولت و زهرا صفت و فاطمه رفتار و حسن خو، تو که هستی که ربودی دل لیلا و حسین و حسن و زینب و عباس و علی را، تو نبی یا که علی یا که حسن یا که حسینی، تو همان خون خدا یا پسر خون خدایی، تو همه صدق و صفایی، تو همه مهر و وفایی، تو به هر زخم شفایی، تو به هر درد دوایی، تو عزیز دل آقای تمام شهدایی، تو همان یوسف خونین بدن آل عبایی، گل پر پر شدة گلبن ایثار و ولایی، نه تو قرآن ز هم ریخته از نیزه و شمشیر جفایی، تو همه صبر و ثباتی، تو همان باب نجاتی، تو به لعل لب خشکیدة خود خضر حیاتی، تو در امواج عطش آبروی آب فراتی که ز داغ لبت آتش زده دریا دل ما را *** ۶) نظری تا که چو جان تربت پاک تو در آغوش بگیرم، به ضریحت بزنم بوسه و از شوق، همان لحظه بمیرم، عجبا قبر تو با قبر حسین از چه یکی شد؟ تو مگر جان حسینی نه!، تو قرآن حسینی، پدر و مادر و جان و همه هستم به فدایت، منم و مهر و ولایت، منم و مدح و ثنایت، منم و لطف و عطایت، منم و حال و هوایت، سگ این کویم و جایی نروم از سر کویت، گفتم و گویم به دو عالم نفروشم کفی از خاک درت را، به خدا سلطنت این است که خاک قدم خیل گدایان تو باشم، ندهم این سِمت از دست، به دستم بگذارند اگر مهر و مه و ارض و سما را علیه السلام علیه السلام علیه السلام
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ای زمین سامره طور تجلّا خوانمت یا بهشت حضرت باری تعالا خوانمت سرزمین مکّه یا گلزار بطحا خوانمت جبهه هفت آسمان با عرش اعلا خوانمت کعبۀ پیغمبران یا طور سینا خوانمت قبلۀ امید فرزندان زهرا خوانمت هر چه هستی طور دل سینای جان می‌دانمت زادگاه مهدی صاحب زمان می‌دانمت نو عروس فاطمه امشب محمّد زاده‌ای دختر شاهنشه رومی و احمد زاده‌ای اختر برج ولایی، ماه امجد زاده‌ای هیکل توحید یا روح مجرّد زاده‌ای عابدی معبود و یا عبدی مؤید زاده‌ای پای تا سر مظهر دادار سرمد زاده‌ای انبیا را اولیا را، جان جان است این پسر مصلح کل مهدی صاحب الزمان است این پسر کودکی نورس مپندارش که پیر آدم است رهنمای آدم است و مقتدای عالم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است هم بدرد جان دوا هم زخم دل را مرحم است نوح دل، یوسف لقا، موسی بیان، عیسی دم است شیعه تنها مصلح کلّ بشر می‌داندش عالم خلقت امام منتظر می‌داندش نرگس امشب تا سحر با مرغ شب بیدار باش صبحدم چشم انتظار وعدۀ دیدار باش دیده بگشا در تمشای رخ دلدار باش در رخ دلدار محو جلوۀ دادار باش شاهد لبخند گل در دامن گلزار باش در نشاط و شور و شادی باغبان را یار باش شب دعایت روح را غرق حلاوت می‌کند صبح مهدی در برت قرآن تلاوت می‌کند ای عروس فاطمه ام العلوم الکامله ای جهان قربان حملت ای بمهدی حامله ای تو را سادات زنهای بهشتی قابله خیز از جا و بجا آور نماز نافله نور شد بین تو و چشم حکیمه فاصله کاروان دل به پا آمد امید قافله حبذّا یار آمده یار آمده یار آمده یوسف گم گشتۀ زهرا به بازار آمده نرگس امشب موسِئی با نور طور آورده‌ای یا مگر داور دیگر باز بور آورده‌ای آدم است این یا ملک یا آنکه حور آورده‌ای یا بدامن مظهر الله نور آورده‌ای آفرینش را به شوق و وجد و شور آورده‌ای سید الاشهاد را بدر البدور آورده‌ای از زمین یک آسمان توحید داری در بغل ماه دورت گردد و خورشید داری در بغل قلب امکان، رکن ایمان، جان جان ماست این ناخدای کشتی دین مصلح دنیاست این لنگر و طوفان و موج و ساحل و دریاست این آدم و نوح و خلیل و موسی و عیساست این نور و طور و فجر و قدر و کوثر و طاهاست این ای دو صد یوسف فدایش یوسف زهراست این نامش از اهل زمین و آسمان دل می‌برد چهره‌اش نادیده از خلق جهان دل می‌برد والد خلق خدا در نقش مولود آمده در جمال عبد پیدا، حُسن معبود آمده آفتاب ظلّ جان یا ظلّ ممدود آمده بحرهای آرزو را دُرّ مقصود آمده با لوای حمد بشتابید محمود آمده آی مظلومان بپا مهدی موعود آمده روز عشق و وحدت و ایثار و هم عهدی رسید از کنار کعبه فریاد انا المهدی رسید ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید