eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
. با سلام و تسلیت ایام؛ مومنین گرامی با معرفی فروشگاه و محصولات ویژه اربعین شامل (کوله, کفش, هدیه برای کودکان و ..) به دوستان کمک حال باشید ♥️ تعداد محدود و محصول مرغوب @babolharam_shop قیمت ها با لحاظ و بخشی از عایدی فروش صرف تقویت فعالیت‌های کانال متن روضه و سایت میشه .. @babolharam_net
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا نفس شهر بی تو بند آمد زود زود از سفر بیا برگرد بی‌تو متروکه‌ای شده عالم وای از دست مردم بیدرد ای کهنسال فاطمه برگرد بیشتر از هزار ساله شدی زاده‌ی نرگسی ولی از داغ تو به گلزار مثل لاله شدی غم زهرا برای تو کم نیست؟ داغدار غریبی مایی! شیعه در غربت است آقاجان میشود از سفر تو بازآیی؟ باز در سر هوای تو دارم دیدن روی تو شده مشکل مشکل از چشمهای من باشد ورنه دیدار تو شود حاصل ای همه هست فاطمه برگرد چشم در راه تو نشسته حسین تا بیایی تو از مسیر عبور راه عشقت به اشک بسته حسین من بی‌پا و سر کجا تو کجا تو سراپا تمامی نوری جمکران،سهله یا....نمیدانم میکشدی عاشقانت از دوری باز میگویم از سفر برگرد ای تمامی هستی زهرا از حرم زینبت ترا خواند تو بیا محض خاطر لیلا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خدا کند زِ لبت یک سلام هم باشد و سایه‌ات به سرم مستدام هم باشد بریز گیسویِ خود را به شانه‌های نسیم که خوشتر است که ماهم تمام هم باشد کم است اینهمه دشنام‌های طولانی که کوچه کوچه نگاهِ حرام هم باشد گذشتن از گذرِ تنگِ کوچه‌ها سخت است و سخت تر که در آن ازدحام هم باشد فقط نه اینکه پُر از آشناست هر طرفم کنیزِ خانه‌ی‌مان رویِ بام هم باشد شبِ گذشته یتیمت به ضربِ زجر آمد بلورِ خورده تَرَک بی دوام هم باشد چه حال می‌شوی آن لحظه‌ای که تنهایی اگر که با تو سنان هم کلام هم باشد خدا کند سرِ طفلت نیاُفتد از نیزه خدا کند که سرش تا به شام هم باشد لباس کهنه‌ی خود را برایم آوردند میان کوفه کمی احترام هم باشد دلم خوش است که با نیزه‌ی تو می آیم اگرچه فاصله ام یک دو گام هم باشد حسن لطفی حضرت زینب (س)
4_5768442430613356965.mp3
503.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # ای شاهدی بر سیلی خوردن مادر۲ زهرجفا نه،تورا کوچه کشت آخر۲ واویلا واویلا واویلا واویلا۲ تیغ جهالت زده زخمی به پایت ای از خودی خورده،جان ما فدایت واویلا واویلا.... بودی به جنگ عدو بی یار ویاور کرده خیانت به تو سردار لشگر قربان مظلومیت ای یل صفین شد صلح با دشمنت برتو مقدر واویلا.... درخانه ات دشمن جان پروریدی از همسر بی وفا خیری ندیدی آتش زده زهر او بر دل وجانت پاره جگر خدمت مادر رسیدی واویلا.... زینب چو تشت پر از خون جگر دید بر سر زد و بر حال زار تو گریید غارت زده شد حسین ازغم هجران بهر یتیمی خود قاسمت نالید واویلا... مظلومی تو از آن قبر تو پیداست بی حرمی ات مثل مادرت زهراست روزی بیاید حرم بهرت بسازیم روزی که بر ما روی مهدی هویداست واویلا..... شعر:اسماعیل تقوایی امام حسن (ع) نوحه
4_5917113011327206115.mp3
811.3K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اومده زینبت کرببلا باقامتی خم اومده تابگه از اون همه غصه و ماتم مگه یادم میره از روی تل دیدم توو گودال به زیر خنجرشمر لعین زدی پر و بال مگه یادم میره اشکای زینب و میدیدی پیش چشمای من روی زمین پامیکشیدی مگه یادم میره هجده گلم روسربریدن مگه یادم میره اونارو از روشاخه چیدن دیگه.سویی نداره برادرم این چشمام چشمام ازغم.چهل روزه که برات میباره اشکام اشکام ای وای.هستی خواهر ای وای.شهید بی سر ای وای.رفتی برادر ای وای غریب مادر مگه یادم میره شیرخواره و گلوی پاره مگه یادم میره سه شعبه و زخم ستاره مگه یادم میره همراه من رونیزه بودی مگه یادم میره میخورد به تو سنگ یهودی مگه یادم میره اون روزای دربه دری رو مگه یادم میره اون روزای بی معجری رو مگه یادم میره اون روزای تلخ اسارت سیلی و تازیونه آتیش و سنگ و جسارت ای وای.مردم شامی به ما میدادن دشنام دشنام ریختن.خاکسترارو روی سرمون ازبام ازبام ای وای.هستی خواهر ای وای.شهید بی سر ای وای.رفتی برادر ای وای غریب مادر مگه یادم میره نامحرم و اون همه آزار خواهرت رو همه دیدن حسین توو دل بازار دیدم اون روز به دست ساربون انگشترت رو دیدم اون روز توی طشت طلا داداش سرت رو مگه یادم میره اون ناله ها که بی صدا بود مگه یادم میره لبهات زیر چوب جفا بود مگه یادم میره اومد سرت توی خرابه نیاوردم رقیت رو برام خیلی عذابه ای وای.امانت تو جامونده توو شهرشام ای وای ای وای.خیلی بهوونه گرفت بابامو میخام ای وای ای وای.هستی خواهر ای وای.شهید بی سر ای وای.رفتی برادر ای وای غریب مادر ابوذر رییس میرزایی(بهار) اربعین
🏴سبک شور روضه ای اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) رسیده،نزدیکه،شام بلا،کاروان شهروآذین بستن میکنن هلهله آل پیغمبر هم اسیر سلسله انگار عیده تو شام که شده ازدحام جای گل میریزن آتیش از روی بام واویلا،وای از شام 🏴بند دوم آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) پشت دروازه ی ساعاته کاروان سر جدت رو نی جلوی قافله عمه جانت زیر چکمه ی حرمله تو خودت میبینی این مصیبتها رو شام و نامردا رو روی نی سقا رو واویلا،وای از شام 🏴بند سوم آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) از شام و،این همه،مصیبت،الامان کوچه و بازار و ناموسه پیغمبر مجلس اغیار و دخترای حیدر غم بی کران و شیون زنان و چوب خیرزان و اون لب و دندان و واویلا،وای از شام 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴زمینه یا شور اسارت حضرت زینب سلام الله علیها اول ماه صفر ورود به شام 🏴بند اول پشت دروازه ساعات   رسیده عمه سادات سر ارباب روی نیزه    سر دیگه باب حاجات واویلا همراهه شمرو حرمله واویلا داره میاد یه قافله واویلا میاد صدای هلهله واویلا زینب و کوچه های شام واویلا زینب و دیده ی عوام واویلا زینب و مجلس حرام (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند دوم شروع ماتم عظماست   پریشون حضرت زهراست واسه ی آل پیمبر          اوج این مصیبت اینجاست واویلا انگاری عید شامیاس واویلا چراغونی محله هاس واویلا بساط رقصشون بپاس واویلا رقیه و یه عده پست واویلا بگم ز سنگینیه دست واویلا دندون شیریش و شکست (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند سوم دختر حضرت حیدر    زینت دامن مادر وارد شام بلا شد       همرهه راس برادر واویلا ز غصه های بی امون واویلا ز طعنه و زخم زبون واویلا یزید و چوب خیزرون واویلا زینب و شیون رباب واویلا زینب و سینه ی کباب واویلا زینب و اون بزم شراب (واویلا رسیده کاروان به شام) 🎤با نوای زیبای کربلایی سید محسن گندمی 🕌مشهد مقدس ✍کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه یا زمزمه یا شور اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول مصیبتً ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام الشام الشام الشام کاروان رسید،ای وای به شام دوره اسرا،کردن ازدحام تموم شهر،چراغونی شد آماده واسه،مهمونی شد اهل بیت پیغمبر و سنگ روی بام اهل بیت پیغمبر و دیده ی عوام اهل بیت پیغمبر و مجلس حرام واویلا،امون از شام مصیبت ما اعظمها... 🏴بند دوم کاروان رسید،با سرت به شام ای وای رسید،خواهرت به شام مردم شهر،با طعنه میگن به همدیگه،اینا خارجی ان اهل بیت پیغمبر و بازار یهود اهل بیت پیغمبر و شامی حسود اهل بیت پیغمبر و صورت کبود واویلا،امون از شام مصیبت ما اعظمها... 🏴بند سوم ای وای رسید،دخترت به شام دخترت رسید،با سرت به شام مردم شهر،با نگاهِ هیز اومدن واسه،بردنِ کنیز اهل بیت پیغمبر و شام پر بلا اهل بیت پیغمبر و اون خرابه ها  اهل بیت پیغمبر و اون طشت طلا واویلا،امون از شام مصیبت ما اعظمها... 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🎧 🎤 بیا غساله در ویران بشوی این پیکر بی جان 🎧ولی آهسته آهسته سه ساله نو گل پژمان بود طفل شه عطشان که شد راحت از این دوران بشویش کنج این ویران 🎧ولی آهسته آهسته. در اینجا بلبلی خسته پرش از جور بشکسته روانش از بدن جسته بیا غساله در ویران 🎧ولی آهسته آهسته پدر بوده برش دیشب که جانش آمده بر لب 🎧ولی آهسته آهسته رقیه مرق خوش الحان چو بلبل کنج این زندان نثار گل نموده جان بگردش عمه ها گریان 🎧ولی آهسته آهسته بیا غساله در ویران بشوی این پیکر بی جان 🎧ولی آهسته آهسته 🎧هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎧 🌴💐🌴💐🌴
‍ نوحه سینه زنی یا زنجیر زنی یک اربعین بر روی نی دیدم سرت را دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را یک قافله با سوز و اشک و آه آمد برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را با ظرفی از آب آمده تا که ربابه سیراب گرداند علی اصغرت را برخیز ای نور دو چشمم ای برادر تا که کمی آرام سازی همسرت را بگذار تا شرح سفر با تو بگویم بشنو کمی از غصّه های یاورت را از کوفه و شام بلا ای داد بیداد رنج اسارت پیر کرده دلبرت را وقتی گذر دادند ما را بین مردم دیدم سر نی گریۀ آب آورت را دیدم ز بام خانه طفلی خیره سر با سنگی نشانه رفته چشمان ترت را رقّاصه های شهر را آورده بودند تا در بیارند اشک چشم خواهرت را تهمت زدند و خارجی خواندند ما را آتش زدند آن جا دل غم پرورت را آن جا نمی دانی چه زجری می کشیدم وقتی که نان می داد شامی دخترت را با هر صدای خیزرانی که می آمد من می شنیدم ناله های مادرت را چشم علمدار حرم را دور دیدند ور نه به عنوان کنیزی گوهرت را ... ! جا مانده گنج سینه ات کنج خرابه با خود نیاوردم گل نیلوفرت را این ها همه یک گوشه ای از ماجرا بود تازه نگفتم روضۀ انگشترت را ✍..محمد فردوسی سبک و‌اجرا مجنون الحسین 🎧 🥀🥀🥀
4_5863101349448647342.mp3
541.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # تو دعای خیر زهرا به منی همه جا گفتم و میگم علنی بنویسید روی قبر و کفنم حسنی ام حسنی ام حسنی گدا یعنی من/عطا یعنی تو پر از دردم من/دوا یعنی تو سایه ات مستدام آقا رو سرم دستم رو بگیر ای شاه کرم سلطان کرم تو امامِ کشته ی بی کفنی به خدا قسم که تو عشق منی به خدا تو محشرم داد می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی مریض یعنی من/طبیب یعنی تو برام بهترین/حبیب یعنی تو سایه ات مستدام عشق مادرم میدونی خودت خیلی نوکرم سلطان کرم تو تموم دین و دنیای منی دست رد به سینه مون نمی زنی تا نفس دارم همش جار می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی غریب یعنی تو/کریم یعنی تو قسم به اسم/قدیم یعنی تو سایه ات مستدام سلطان کرم می سازیم یه روز واست یک حرم سلطان کرم وحید محمدی امام حسن (ع) شور
⚜زمینه ی جدید شهادت حضرت رقیه س: بند اول: کاش با من بودی باباجون دخترت رفته از جون جات خالی بود بیابون بابایی گوشوارمو بی حیایی زد و برد عمه به جای من اینجا کتک خورد هی با لگد حرمله ما رو آزرد حالا ببین بعد تو مو سپیدم رفته عمو رفته من هم امیدم تو شام و کوفه چیا که شنیدم من الذی أیتمنی بگو که بابای منی بند دوم: از پیشم رفتی دق کردم سیلی خوردم تو هر دم از ترسه رنگ زردم بابایی بابا ببین صورتم رو کبوده این جای مُشتِ سنانِ حسوده غصه نخور دندونام شیری بوده توو این خرابه دیگه جای من نیست یک جای سالم توی پای من نیست روز خوشی توی دنیای من نیست من الذی أیتمنی بگو که بابای منی بند سوم: تو مثل من لبهات خونه انگاری بوی نونه اومده تو ویرونه بابایی من که نمی پرسم انگشترت کو با سر رسیدی بابا پیکرت کو از من نپرسی که موی سرت کو حالا شدم مثل زهرا می بینی خورده به پهلوم لگد ها می بینی پشت من و که شده تا می بینی من الذی أیتمنی بگو که بابای من
بردار چوب خیزران از لب و دندانم قاری قرآنم آید صدای ناله زهرا حسین جانم قاری قرآنم بوسیده لبهای مرا لبهای پیغمبر رهرا و هم حیدر با چوب خود دیگر مکن تو بوسه بارانم قاری قرآنم با دست تو دست سکینه می رود بالا چوب و لب بابا آتش مزن بر سینه طفل پریشانم قاری قرآنم اهل مرا آورده ای با بازوی بسته محزون و دل خسته تو خنده بر لب داری و من دیده گریانم قاری قرآنم دست از سرم بردار در مقابل زینب وای از دل زینب گیرم نباشم سبط پیغمبر مسلمانم قاری قرآنم روی محاسنم مکن خون لبم جاری کن آبرو داری امشب در آن ویرانه بر رقیه مهمانم قاری قرآنم
از بام، سمت آل عبا سنگ می زنند با هلهله و شور و نوا سنگ می زنند رأس حسین،کرب وبلا سنگ خورده است بر جای زخم ِ سنگ چرا سنگ می زنند جاری شده ست اشک اباالفضل روی نی وقتی به سمت عمه ی ما سنگ می زنند وقتی امید هر دو جهان ِ خلایقیم دیگر چرا به قصد رجا سنگ می زنند درمان درد لاعلاج یک نگاه ماست اینان چرا به قصد شفا سنگ می زنند دل هایشان به کینه ی خیبر گرفته خو با ناسزا به اهل کسا سنگ می زنند بغض علی سبب شده بیشتر از همه این سه علیّ ِ قافله را سنگ می زنند ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کی می رسد زمان غمت انتها شود شیعه ز درد غیبت رویت رها شود بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود کی می شودکه کوری آل سعود ِپست بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو صحنی برای مادرت اول بنا شود از خاک در بیاوری آن دو پلید را پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب رأس امام تشنه ای از تن جدا شود کهنه لباس او برود غارت و تنش در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود ناموس او رود به اسیری و رأس او تا شام همدم سر سرنیزه ها شود آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو با اشک و ناله وارد شام بلا شود با رقص و تار و هلهله آیند در رهش بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود (بزم شراب وچوب یزید و لب حسین) قدّش به زیر بار غم و درد تا شود اذنی بده که نوکر تو روز اربعین پای پیاده راهی کرب وبلا شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا) ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب شده دعای همین قوم بی اثر مهدی به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی بیا و عزّت ما باش بین این مردم شب فراق رخت را نما سحر مهدی بیا دگر که شوی با جمال زهراییت در آسمان دل شیعیان قمر مهدی غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی نیامدی که شوی مرهم دل زینب که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی بیا و باش تو در کوچه های شهر شام امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی بیا سری به خرابه بزن که یک دختر کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
وارد شام بلا شد دختر خیرالنّساء/ یا اباصالح بیا بین رقص و هلهله ها مانده ناموس خدا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زینب کبراست بین ازدحام شامیان/ العجل صاحب زمان شامیان مست می رقصند دور کاروان/ العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مجلس باده کجا و عمه ی صاحب زمان/ العجل صاحب زمان لعل قاری پاره شد با ضرب چوب خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
غریب عالم داری می بینی مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات تو رو میخونه با دست بسته میون ازدحام دروازه ی ساعات دارن دورش می رقصند به ناله هاش می خندند روبه روش تو هر کوچه مردم حنا می بندند یک طرفه شمر پست یک طرفه زجر مست سر ِ راهشون هر جا باده ی مجّانی هست العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی فاطمه ها رو می برند میون بازار سر تموم ِ گلا شکسته از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار چقد شنیدند دشنام از یهودی های شام ریختند سنگ و خاکستر رو سرشون از رو بام با سنگ چندین جلّاد سرها از نیزه افتاد آتیش و دود بلنده از عمّامه ی سجاد العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی دختر مرتضی' توی بزم شرابه تو صدر ِمجلس حرمله ی پست خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه داره یزید ِ ملعون میزنه با خیزرون جوری که خون میچکه از لابه لای دندون بین خنده ی اعداء جلوی چشم زهرا پاره میشه واویلا بوسه گاه مصطفی' العجل یامنتقم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)