eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
58 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول پرستوی حسینم و شکسته بال و پر من خونیه چشم تر من رو خاک ویرون سر من دختر پادشاهم و شده خرابه جای من گریه کنید برای من برای غصه های من سر پدر اومده دیدنم۲ رسیده وقت پَر کشیدنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند دوم ریحانة الحسینم و شدم به رنگ ارغوان خسته و پیر و ناتوان که قامتم شده کمان عزیزة الحسینم و بعد پدر شدم اسیر پای برهنه این مسیر شدم با طعنه ها حقیر محله ی یهودی بُردنم۲ به زجر بی حیا سِپُردنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند سوم بشین به روی دامنم بگم چی اومد به سرم نگم چی شد با معجرم زخمه تمومه پیکرم زخمه تمومه پیکرم سوخته پدر موی سرم سو نداره چشم ترم نداره قوت کمرم ای پدر ای ماه رو نیزه ها۲ سرت رو کی بریده از قفا۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول سلطان وفا بابا،رفتی به کجا بابا بعد تو نصیب ما،شد جورو جفا بابا قربان روی تو،روی نیکوی تو مثل گیسوی من،سوخته گیسوی تو از غم تو،بی شکیبم_نور چشمم،ای حبیبم بابا حسینِ غریبم (بابا حسینِ غریبم) 🏴بند دوم ای دلبر جانانه،خوش آمدی ویرانه شمع شب تاری و،من گرد تو پروانه میبوسم روی تو،روی نیکوی تو بشکسته ابرویم،مثل ابروی تو کشته ی شیب الخضیبم_ای نگارم،ای طبیبم بابا حسینِ غریبم (بابا حسینِ غریبم) 🏴بند سوم بابای وفادارم،ای محرم اسرارم میگویمت از دردی،که در دل خود دارم بعد تو بی هوا،خوردم سیلی پدر از زجر و حرمله،دارم خون بر جگر خسته حال و بی شکیبم_کشته ی شیب الخضیبم بابا حسینِ غریبم (بابا حسینِ غریبم) 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴زمینه یا شور شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول هوای خرابه سرده/دختر تو پر از درده نیمه ی شبی دنبال/سر بریدت میگرده خسته شده،از این زمونه یک گوشه ای،گرفته بونه افتاده روی،خاک غربت هی زیر لب،داره میخونه کجایی بابا جون بیا،داره میمیره دخترت کجایی تا ببینی که،شده شبیه مادرت کجایی نازنین بابا،کجایی مه جبین بابا بیا ببین که دخترت،افتاده رو زمین بابا (حسین وای) 🏴بند دوم ترکیده بغض قلبش/هوای چشاش بارونه معلومه که از این دنیا/سیره و دلش پرخونه از شامیا دلش گرفته جایی نبوده که نرفته از اون محله ی یهودی حرفا داره هنوز نگفته کجایی بابا جون بیا،بیا سراغ دخترت بیا و مرهمی بذار،به روی داغ دخترت کجایی نازنین بابا،کجایی بی قرین بابا بیا و روی دامنم،یه امشبو بشین بابا (حسین وای) 🏴بند سوم چند روزیه که باباجون/خوابتو میبینم هر شب چند روزیه که سربارم/دیگه برا عمه زینب تاول زده،رو خارا پاهام دیگه توون،نداره دستام سیلی و تازیونه خوردم بازوم کبود و تاره چشمام تو کوچه و تو معبرا،دخترتو چه بد میزد چشم عمورو دور میدید،بی حیا با لگد میزد منو ببر دیگه بابا،نداره دشمنت حیا سخته یه روز دیگه ام،بمونم از تو من جدا (حسین وای) 🎤با نوای زیبای کربلایی کمال شریفی 🎪هیئت شیفتگان حضرت رقیه (س) شوش
هرکس که شنید از غمِ تقدیرِ رقیه یک شب نگذشت است که شد پیرِ رقیه هرگز نکند نیم نگاهی به گناهی چشمی که شود گریه کنِ تیرِ رقیه آن کوه که نزدیک ترین قُلّه به ماه است سرشانه ی سقاست به تعبیر رقیه هرگاه که برخاست اذان علی اکبر در خیمه شنیده شده تکبیر رقیه ما را خود زهرا سر این سفره نشانده می خواست شود شیعه نمک‌گیر رقیه در شیعه عموماً پدران،دختری هستند در جامعه دیده شده تاثیر رقیه در آینه با"حیدر" و "زهرا" نَزَنَد مو تصویر"علی اصغر" و تصویر "رقیه" صد مرجع تقلیدِ مُفَسِّر نتوانند یک خط بنویسند ز تفسیر رقیه "لبنان"و"عراق"و"یمن"و"سوریه"را کاش یک روز بنامیم،"جماهیرِ رقیه" تیغ دو دم دختر این طایفه،"اشک" است ارثیه ی زهرا شده شمشیر رقیه با "گریه ‌ی جانکاه" سرِ شام چه آورد... دشمن شده مبهوتِ تدابیر رقیه ▪️ ▪️ این طفل چه کرده است که یک‌ریز کتک خورد ای زجر مگر بوده چه تقصیرِ رقیه بس کن همه ی موی سرش ریخته نامرد بس کن شده از زندگی اش سیر،رقیه شاعر:
چه شب هایی رقیه از فراقت، سخت در تب بود چه تقدیری که وصل ما، خرابه، در دل شب بود چنان تار است چشمانم که باور کن نفهمیدم سکینه شانه زد موی مرا یا عمه زینب بود همیشه وقت دیدارت لباسِ خوب پوشیدم حلالم کن اگر امشب لباسم نامرتب بود چه شب ها که گرسنه ماندم اما شکر حق کردم رقیه محضر پروردگارِ خود، مؤدب بود اسیر ظالمی بودم که بی علت کتک می زد میان لشگر کوفه به بی رحمی ملقب بود نپرس از ازدحام مردم و بازارِ طولانی چه بازاری! چه بازاری! شلوغ و پر مخاطب بود نمیگویم در آن مجلس چه گفت آن مردک شامی فقط بابا بدان که دخترت خیلی معذب بود به جای این همه هجران، تو را محکم بغل کردم خلاصه این بغل کردن، مرا پایان مطلب بود شاعر:
زمینه و زمزمه🎙 حضرت رقیه (سلام الله علیها ) سلام بابا...بیا بنشین به دامانم سلام بابا...ببین در کنج ویرانم سلام بابا سلام بابا . ببین گیسو سپیدم من به آغوشم . تورو آخر کشیدم من پدر جانم از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره منو بد زد... لباسامم پر از خاره پدر جانم خبرداری شبا رو خاکا می خوابم ببین کرده موهای سوخته بی تابم پدرجانم ✍قاسم نعمتی باحذف دو بند
زمزمه🎤 زبا ن حال حضرت رقیه (علیها سلام) عمه بیا تماشا یارم ز ره رسیده گردیده میهمانم امشب سر بریده خوش آمدی پدرجان امشب دراین خرابه ازشوق دیدن تو جانم بلب رسیده بابا در انتظارت شب تا سپیده بودم این روز را من ای کاش هرگز ندیده بودم بابا ببین رسیده هنگام چیدن گل با دیدن سر تو حالی نداره بلبل گردیده روی ماهم مانند لاله نیلی باشد بصورت من آثار ضرب سیلی بابا بدست دشمن اگرچه من اسیرم دور سرت بگردم پروانه سان بمیرم امشب در این خرابه ذکر پدر بگیرم اشک غم از دو چشمم شب تا سحر بگیرم گرد فراغ رویت بنشسته بر عذارم امشب غمی ندارم هستی تو در کنارم بابا چرا نیامد اکبر برادر من ساقی نموده پر غم از غصه ساغر من ممنونم ای پدر جان از من خبر گرفتی دختر ناز خود را امشب به بر گرفتی با اشک دیده شویم غبار روی ماهت آتش زند بجانم شرار هر نگاهت ✍شیدا نیشابوری گوشواره:باباحسین حسین جان
غزل مصیبت حضرت رقیه(سلام الله علیها) دست از سرم بردار من بابا ندارم زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم گیسو سپیدم احترامم را نگهدار سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم باشد بزن، چشم عمو را دور دیدی من هیچ کس را بین این صحرا ندارم زیبایی دختر به گیسوی بلند است مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم این چند وقته از در و دیوار خوردم دیگر برای ضربه هایت جا ندارم تا گیسوانم را زدستانت درآرم غیر از تحمل چاره ای اینجا ندارم گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد خسته شدم میلی به این دنیا ندارم گیرم که پس دادند هر دو گوشوارم گوشی برای گوشواره ها ندارم شیرین زبان بودم صدایم را بریدند آهنگ سابق را به هر آوا ندارم در پیش پایم نان و خرما پرت کردند کاری دگر با شام و شامی ها ندارم با ضربه پا دنده هایم را شکستند کی گفته من ارثیه از زهرا ندارم نشناختم بابا تو را تغییر کردی امشب دگر راهی به جز افشا ندارم گویی تنور خولی آتش داشت آن شب خیلی شده ترکیب رویت نامرتب
4_5794309261995541827.mp3
420.2K
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول پرستوی حسینم و شکسته بال و پر من خونیه چشم تر من رو خاک ویرون سر من دختر پادشاهم و شده خرابه جای من گریه کنید برای من برای غصه های من سر پدر اومده دیدنم۲ رسیده وقت پَر کشیدنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند دوم ریحانة الحسینم و شدم به رنگ ارغوان خسته و پیر و ناتوان که قامتم شده کمان عزیزة الحسینم و بعد پدر شدم اسیر پای برهنه این مسیر شدم با طعنه ها حقیر محله ی یهودی بُردنم۲ به زجر بی حیا سِپُردنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند سوم بشین به روی دامنم بگم چی اومد به سرم نگم چی شد با معجرم زخمه تمومه پیکرم زخمه تمومه پیکرم سوخته پدر موی سرم سو نداره چشم ترم نداره قوت کمرم ای پدر ای ماه رو نیزه ها۲ سرت رو کی بریده از قفا۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 آنقدر سنگ زدن تاکه سرت شکسته شد ازهمان مشت ولگد.بال وپرت شکسته شد نشود پاک ازآن صورت تو .ضربت دست زیرشلاق ولگدها کمرت شکسته شد بخدا ازسره نی .بودحواسم به همه وای دیدم گل من.گل سرت شکسته شد دختر شامی وآن طعنه وآن زخم زبان صبرکردی دخترم اما پرت شکسته شد توکه از حرمله وزجر ندیدی خیری دختر فاطمه هستی.زیورت شکسته شد تا پدرگفتی عزیزم روی نی گریان شدم خوردی از زجر لگد. چون سپرت شکسته شد میکشم نازه تورا تاکه دهم تسکینت درد دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد باسر غرقه بخونم رازها گفتی .گلم درده دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد وای دیدی دخترم قنداق خونی علی این همه خاطره ها در نظرت شکسته شد گفت (مجنون) که حسین.معجر او دست نخورد ازاصابت گشتن سنگی سرت شکسته شد👉 📓شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 🙏🍀🌹🙏🍀🌹🙏🍀🌹.
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 خرابه بودورقیه دلش پُردرداست هوای سینة دختر،خدا،عجب سرداست ستاره ها همگی ازرقیه باخبرند میان یک نگهش آسمانی ازدرداست گل خرابه نشینی،ولی چه خوش بوئی خزان نشسته بررویت جمال توسرداست عدوزده به رُخ تو،ولی سپر داری قسم به جان اباالفضل،که عمّه چون مرد است نوای سینة مجنون،همیشه ازشام است خرابه برسردختر،خدا چه آورداست 📕📕شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).. ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 لب خشک توواین آب گوارا،دیدنی است سرنازت به رویِ نیزه ی اعدا،دیدنی است آمدی تاکه کنی داغ مرا،تازه پدر آن ترک خوردگیِ گوشة لبها دیدنی است یادداری بغلم کردی وهی بوسیدی سرِتودربغل ،ای معنی رؤیا دیدنی است چه بلائی به سرت آمده ای باباجان حنجربریده ونیزة اعدا دیدنی است توکه استاد مَنی،درهمة صبروبلا دخترت دربین این گرگانِ صحرا دیدنی است دل مجنون همه جاتنگِ غمِ رقیّه است نازدانه ،غم تودراین بلایا دیدنی است 📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).. ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
شام غریبان ای سری که در سحر با دخترت هم صحبتی شب نرو جای دگر، شام غریبان دعوتی به عمو جانم بگو شد مجلس تدفین بیا غیرت الله حرم، از نیزه ها پایین بیا ای که جاری در نگاه توست ، صد دریا غزل وقت غسل من شده، آبی بیاور لااقل گوش من پاره ست ای پاره بدن ، کم آه کن رو به قبله نه ، سرم را رو به قتلگاه کن هر تکان این بدن ، دردسر تلقین شود خاک را طوری نریزی سینه ام سنگین شود خاک، من را از تو دورم کرده هق هق می کنم زود از بالای قبر من نری ، دق می کنم ای کسی که هر خزانی را بهارش می کنی ترس از تاریکی من را چه کارش می کنی بر مزارم آمدی، با یک لب بهتر بیا فاتحه خوان رقیه ، با علی اصغر بیا وارث روی کبود مادرت زهرا منم سفره داری که گرسنه رفت از دنیا منم آسمانی بودم و ویرانه ماوای من است قبر پروانه ست هرجایی که شمعی روشن است
. ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها شاه غریب ، وارث صبر کریم ها‌ بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی زائر برای مظهر جود خدا شدی وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین آماده ی زیارت ایّام اربعین گریه کنی به دور حصارش نمانده است جز تو کسی کنار مزارش نمانده است حالا به روی خاک حریمش نشسته ای از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت از فرصت نبودن حیدر توان گرفت جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید روی کبود حوریه را در حجاب دید از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش وقتی که شد شهید جنایات همسرش با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
من کرم زاده ام و شهر کرامت وطنم گرد و خاک ره ارباب کرم خاک تنم "روزها فکر من اینست و همه شب سخنم" چه شد از بین همه بنده کوی حسنم هاتفی گفت اگر گرد رخ او همه اید چون در این دایره دعوت شده ی فاطمه اید با وجود تو کسی را هنری نیست که نیست تو که باشی ز فقیری اثری نیست که نیست من تو را دارم و دیگر خطری نیست که نیست و در این چرخ بجز تو خبری نیست که نیست زندگی را به تمنای تو خوش می دارم که من از فکر بجز تو بخدا بیزارم ای که با آمدن توست ، علی بابا شد و به لبخند تو غم از دل زهرا وا شد نوبتی باشد اگر نوبت این رسوا شد که بگویند به لطف تو گدا دارا شد آبرو یافته از لطف و عطای حسنم پس عجب نیست بگویم که برای حسنم همه را باب حیات است حسین بن علی ناجی وقت ممات است حسین بن علی که در اوج درجات است حسین بن علی تا که کشتی نجات است حسین بن علی بادبان است در این کشتی امداد حسن نه ؛ بگو آب حسن ،موج حسن ،باد حسن نیست بالاتر ازین درد در عالم دردی بین مردان بنشینی و نباشد مردی و نفهمند تو را صلح چرا می کردی همه هستند کنارت و تو تنهاگردی صبر را برده ای از رو و تمامش کردی کربلا را تو به تدبیر قیامش کردی چه سکوتیست تو کردی که چنین فریاد است و به تدبیر تو بنیاد ستم بر باد است نام تو لرزه ی بر قامت استبداد است وارث قدرت مولایی تو اولاد است قاسمت روز دهم یک تنه غوغا می کرد کربلا مات شد و خیره تماشا می کرد خیره گشتند و به ماه تو حسد ورزیدند صد حرامی همه با نیزه گلت را چیدند گریه می کرد حسین و همگی خندیدند بعد ازان پای سرش یکسره می نوشیدند مرگ مشتاقی او دید و بسی کم آورد عسل روی گلش چهره او هم آورد جگرت سوخت ، کنارت تو برادر داری زینب اینجاست غمی نیست تو خواهر داری گرچه یک خاطره از کوچه و مادر داری بی وفایی و حسد از بر همسر داری لیک مهمان سر نیزه نگشته سر تو میزبان لبه ی تیغ نشد حنجر تو 🔸شاعر: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
شانه اش گفتم و دلم لرزید دستم از حرکتِ قلم لرزید شانه اش بی سبب نشد خم شد جایی انگار که عصا هم شد! وقتِ مضمونِ بی هوا شده است راهِ کوچه به شعر وا شده است کوچه ای که در آن شهید شده از غمش گیسویش سپید شده کوچه ای که نزد پَر از قَفَسش تا لبش وا شد آخرین نَفَسش گفت یک کوچه و من و مادر گُذرِ و روز ِ روشن و مادر با پر و بال بود مادرِ من شاد و خوشحال بود مادرِ من ارثِ شیعه شده نصیب بس است نیست بابا دگر غریب بس است تا سرش پیچِ کوچه را رد کرد ناگهان راه را عدو سد کرد جانِ من بود روی لب میرفت مادرِ من عقب عقب میرفت اینکه رخسارِ ماه هاله شده بعدِ قاپیدنِ قباله شده آسمان از صداش میلرزید رگم از ناسزاش میلرزید مادرم صورتش به پایین بود علتِ ناگهانی اش این بود وای دستش چگونه جرات کرد سر به دیوار بد اصابت کرد از خجالت سرم زمین افتاد پیشِ من مادرم زمین افتاد جگرم این شده که پاره شده داغدارِ دو گوشواره شده قاتلم خاکِ تارِ چادر شد جای پای کنارِ چادر شد تا که با زحمت از زمین پا شد صدمه ی چشمها هویدا شد ای امان از به شانه بردنِ او از غمِ تا به خانه بردنِ او روی دوشم فرشته باران بود به لبِ مادرم "حسن جان" بود... 🔸شاعر: ___________________________ ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
همیشه صبح و شبم غرق صحبت حسن است که زنده روح من از این محبت حسن است اگر که بی حسنم سمت دوزخم ببرید کلید جنت من در رضایت حسن است به زیر منت دنیا نمی روم هرگز همیشه گردن من زیر منت حسن است عجم شدم که شوم شیعه با نگاه حسن که شیعه گشتن ایران کرامت حسن است مسیح اگر که دمش مرده می کند زنده ز گریه بهر حسین و عنایت حسن است سکوت کردن او عین جنگ رو در روست که صلح نقطه ی عطف ولایت حسن است هنوز حک شده در لوح سینه ی تاریخ جمل نشانه ی خشم و شجاعت حسن است کجا روی تو برادر سخن به حق بشنو حسین تحت لوای امامت حسن است اگر برای حسینش به سینه می کوبیم حسین گفتن ما تحت دولت حسن است دعای مادر او بیمه می کند ما را نگاه فاطمه فردا به امت حسن است دلم خوش است که گریه به غربتش کردم چه غم ز بار گنه تا شفاعت حسن است 🔸شاعر: ___________________________ ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
نه اینکه فقط خونِ دلش از دهنش رفت از روی حسد حُرمتِ تابوت و تنش رفت دفن بدنش سخت شده طول کشیده آنقَدرکه تیر آمد و بین کفنش رفت! 🔸شاعر: ___________________________
در کوچه پای آمدنش تیر میکشد از سمت گوش تا دهنش تیر میکشد این طفل هر زمان که به در میکند نگاه بی وقفه چارچوب تنش تیر میکشد مادر چقدر دلنگران سکوت اوست فهمیده سینه ی حسنش تیر میکشد نام حسن ردیف غزلهای غربت است حتی ردیف تَن تَ تَنَش تیر میکشد این بار زهر کینه بر او کارگر شده هی لخته لخته هی دهنش تیر میکشد زینبه نشسته پاره ی تن را نظاره گر با هر نفس نفس ، بدنش تیر میکشد از بس که گریه کرده در این ماتم عظیم چشمان خیس سینه زنش تیر میکشد شاید که یاد کرببلا میکند حسین وقتی که دارد از کفنش تیر میکشد 🔸شاعر: ___________________________ ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای اینکه حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربت او دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن ضریح کرببلا نقره داغ تربت او زهیر و حر و حبیبند داغدار حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنار حسن مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن برای غربت او بی قرار می گریم شبیه شمع خیالی سر مزار حسن برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که برای لحظه جانسوز احتضار حسن برای روضه او با کنایه می خوانم مدینه ،کوچه،فدکنامه، گوشواره، حسن 🔸شاعر: ___________________________ ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول امام حسنی حسن ابن الزهرا کریمه ال الله معز المومنین برای حاجاتم، نشده که روم و بندازی رو زمین سخاوتمندی آقا ، من گدا و مستمندم توی زندگیم به لطف و، کرمه تو دل میبندم الهی که پابوسیت بشه قسمته من ببینم که توحرم داری اقام حسن الهی که، تو مدینه مقیم باشم برا ساختن صحن بقیعت من سهیم باشم ♻️ حسن جانم حسن جانم ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ✅بنددوم زینبی شریکه الارباب ،خیلی دوست دارم عقیله العرب هرجا زمین خوردم، پا شدم باذکرت مددی یا زینب دلم و پینه زدم، با نخه پرچمه هیئت از خدا میخوام بمیرم، با چشمای تر تو روضت الهی که، سر من بشه پیشکشه تو بشم عازم، به حرم با سفارشه تو الهی که، رهسپار دمشق باشم من مدافعه بیرق توو، راه عشق باشم ♻️ مدد زینب مدد زینب(س) ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ✅بندسوم رقیه ای دختره اربابم ای همه آمالم ای رقیه جانم می دونی یک عمره من دخیلت هستم ای روح و ریحانم من و از کوچیکی یام پدرم تو روضه ت آورد مهر نوکریت ازون روز روی پیشونیه من خورد الهی که، باشه سایه ی تو رو سرم که از لطفت، سرفرازم و معتبرم الهی که، توی روضه شهید شم من با صلاح و نگاه شما ، روسفید شم من ♻️ رقیه جان رقیه جان ♻️➖➖➖➖➖➖♻️ ☑️ بندچهارم ترکی ای علمدار عشق،بودی افتخاریم،قاپون نوکریم او صفالی آدین،گله هر یرده،مولا مشتریم ..... اوزون قوللارا فدا،یارادوبدی آقا طوفان لشگری پوزان زماندا،سنه جان دیوبدی سلطان ...... داریخمیشام،او صفالی حرمیوه من داریخمیشام،صحن و گنبد علمیوه من دوت الیمدن،گنه کرب و بلایه گلیم گوزیاشیمنان حرم توزونی،آقاجان سیلیم جان ابوالفضل«ع» 💠💠5⃣3⃣3⃣💠💠 ♻️➖➖➖➖➖➖♻️
4_5796419478212314370.mp3
4.56M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🌷🌷🌷 ✅بند اول تواین بیابونا گرگای بی حیا باکعب نی میرن دنبال بچه ها ازسمت خیمه ها داره میادصدا هرکی یه گوشه ای دادمیزنه بابا وااای جونم به لب رسیده از اتیش و دود وااای عمه ببین صورت من شده کبود وااای گهواره و گوشواره وانگشترو وااای دارن به غارت میبرن هرچی که بود سیدتی رقیه مولاتی رقیه(س) ✅بند دوم بریده حنجرت می خنده دشمنت کاشکی میشد برات بمیره دخترت چی شده پیکرت کجاست انگشترت کی برده بود سرت بیچاره مادرت بابا یادم میادلحظه های سخت عذاب بابا یادم میادقوم یهود و ناثواب بابا سربریده تو چقد چوب میزدن بابا تومجلس بزم می و بزم شراب مولاتی رقیه سیدتی رقیه (س) 📝شعروسبک کربلایی مجیدمرادزاده 💠💠💠⭕️ 17 ❌💠💠💠 •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
4_5996826753937440939.mp3
3.27M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam