eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
58 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
رواق خاک آلوده شبستانی که من دارم کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم به کار آید همین موی پریشانی که من دارم سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی بدم می آید از این چند دندانی که من دارم به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد زبانم را نمیفهمد نگهبانی که من دارم تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم
بابا جون سینه ام خسته ی درده قصه ی اسیریم آه.... چه سرده ببین اصلا بابا رنگم چه زرده تو میدونی عدو باهام چه کرده؟ بابا جونم ببین دلم کبابه همه ی این سفر برام سرابه سرا پا وجودم تو اضطرابه حال و روزم ببین چقد خرابه بابا جون دخترت داره میمیره تو چنگِ دشمنات اینجا اسیره با دو دسش عدو گیسوم میگیره با دو پاش پهلومو نشونه میره بس که من کعبِ نیزه خورده بودم مثلِ برگِ خزون پژمرده بودم بس ز داغت پدر آزرده بودم اگه عمه نبود من مرده بودم امشب این جاده ها چه بی گریزه تیغِ این کوره راه ببین چه تیزه من و این زخمِ پای ریزه میزه داره از تاولاش چه خون میریزه هر چه خاره امشب جلوی پامه هر چه آهه امشب تویِ نگامه هر چه بغضه امشب تویِ صدامه هر چه اشکه امشب تویِ چشامه بغضِ این سینه که آروم نمیشه سرت از روی نی معلوم نمیشه نپرسم از عمه چون روم نمیشه آخه این راه چرا تموم نمیشه تیغِ این جاده ها ز خیزرونه پای کوچک من که ناتوونه چقد این ساربون نا مهربونه بگید این ناقه رو آروم برونه!
4_5895241770840627839.mp3
585K
💠 سبک 💠 سبک واحد سنگین حضرت رقیه سلام الله علیها بند اول ز دوری تو بد شکسته دلم خرابه شده مأمن و منزلم اسیرم تو زنجیر، ببین که شدم پیر میسوزه سرم به ما شد اهانت، نبودی که غارت شده معجرم امون از اسیری، امون از غریبی غریبم غریب بند دوم زیر چکمه بال و پر من شکست بهم حرف بد زد یه نامرد پست به پهلوم لگد زد، تنم درد اومد زد منو بی هوا رو خارا دویدم، نگو چی کشیدم توی کوچه ها امون از اسیری، امون از غریبی غریبم غریب بند سوم دیگه گیسویی هم نذاشتن برام دو سه لاله رو گونه کاشتن برام دلم رو شکستن، همونا که مستن میخندن به ما بابا خیلی هیزن، به فکر کنیزن ندارن حیا امون از اسیری، امون از غریبی غریبم غریب بند چهارم بریده کی این جور رگای تو رو کی سوزونده بابا موهای تو رو سرت توی طشته، تنت روی دشته کجاس دندونات سیاه و کبودی، پر از بوی دودی بمیرم برات امون از اسیری، امون از غریبی غریبم غریب ➖➖➖ ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم 😭😭 بند اول❤️🖤❤️ امسالم نشد رفیقام پیش تو ان من دورم ازت زیادی بودم برات انگار این وسط همه رو بردی ولی من موندم فقط قلبه من شکست عکس دوستام و دیدم بین موکبا یه نگاهی بندا به حاله این گدا که شب و روزش شده فکره کربلا عجب فراقی من و یاده مزهٔ چای عراقی عجب فراقی اربابم نمیگیره ازم سراغی عجب فراقی تو این شبا خون گریه میکنم منه محتاج و ببر کرببلا امسال نشد اما ساله دیگه نزاری جا بمونم ازت آقا تنگه دلم منه محتاج و ببر کرببلا بند دوم ❤️🖤❤️ امسالم نشد تو تلاطما بیام سوی صحنه تو راه و هی نشون بده بوی صحنه تو تا که آخر بشینم توی صحنه تو دوستان جای ما تو سرازیری میرن سمته یک حرم توی راه سلام میدن به صاحب علم اینجا من زیره علم محتاجه کرم دارم میمیرم شبا هی خواب میبینم توی مسیرم دارم میمیرم پا میشم هنوز توی خونه اسیرم دارم میمیرم به خاطره اشک های مادرم منه محتاج و ببر کرببلا دلم میخواد تا صبح گریه کنم تا که بندازی به من یه نیم نگاه تنگه دلم منه محتاج و ببر کرببلا بند سوم ❤️🖤❤️ امسالم نشد بخونم قدم قدم با خنده یبار هر دفعه با گریه و قلبه غصه دار هی میگم کی میرسه وقته این قرار بیچارم نکن ببرم کرببلا مثل خیلیا آره بد بودم ولی تو کوتاه بیا نزار فکر کنم شدم پیشت رو سیا هوش و حواسم حتی تو ردم کنی عزیزی واسم هوش و حواسم بنویس اسم منو تا پر شه کاسم هوش و حواسم رقیتو بازم قسم میدم منه محتاج و ببر کرببلا اگه میشه واسه دفعهٔ بعد اسممو اضافه کن به زائرا تنگه دلم منه محتاج و ببر کرببلا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
4_5899891558269848081.mp3
8.6M
❣﷽❣ 🏴 🏴 🏴 👌👌 بابا ای بابای خوب و خوشگلم خیلی تنگ شده برات دلم بابای گلم بابا... کی بریده حنجر تو رو گذاشته تو تنور سر تو رو یتیمه کرده دختر تو رو بابا... دختراتو تک به تک زدند روی زخم ما نمک زدند عمه زینب و کتک زدند صورت من کبوده بابا گناه من چی بوده بابا 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه‌ات را قصه‌ می‌گفتم برای دخترم گریه کردم تا سحر با های‌های دخترم گفتم از آب و غذا افتادی از روز دهم غصه خورد آنقدر، کم شد اشتهای دخترم نیمه‌شب‌ها می‌پَرم از خواب تا ویرانه‌ات با صدای گریه‌های بی‌صدای دخترم با عروسک‌های زیرِ خیمه‌ی چادرسیاه اشک می‌ریزیم، پای روضه‌های دخترم آستین را برد بالا؛ گفت بابا گوش کن نوحه می‌خواند النگوی طلای دخترم تا زمین می‌خورد، می‌دیدم شبیه قصه‌ات اشک را در خنده‌های زخمِ پای دخترم هیچ دختربچه‌ای را زود بی‌بابا نکن گریه کردم بارها با این دعای دخترم اشک‌هایش ریخت، روی گنبدِ نقاشی‌اش یک حرم زائر شدم در کربلای دخترم روضه‌ات جاری‌ست، در دنیای دختردارها حاجتم را داد، ممنون از خدای دخترم شاعر:
وقت عبور حس خطر داشتن بد است در ازدحام درد کمر داشتن بد است  یکجور میزنند مرا پای نیزه ات.. انگار بین شام پدر داشتن بد است وقتی زنان شهر به من حمله میکنند.. باور کن ای پدر گل سر داشتن بد است  بابا برای ما که بزرگ مدینه ایم.. با یک لباس پاره گذر داشتن بد است دیگر به جز مدینه به شهری نمیروم اصلا به شام و کوفه سفر داشتن بد است با گریه فتح کرده ام این شهر شام‌ را اصلا که گفته دیده ی تر داشتن بد است؟ شاعر:
حال من خوب است بابا حال تو انگار نه بر سر من معجر است و بر سرت دستار نه چهره‌ام قدری پریشان است قدّم خم شده اندکی رنج سفر دیدم ولی آزار نه من به دنبال تو می‌گشتم که هی گم می‌شدم در مسیرم سنگ قدری بود اما خار نه عمه بعداز تو علمدار و امیر ما شده قافله بی یار شد بی قافله‌سالار نه بعد تو هرجا به من آبی تعارف کرده‌اند شرمسار از روی سقا گفته‌ام هربار: نه زندگی کافی‌ست باباجان مرا با خود ببر زندگی خوب است اما بعداز این دیدار نه شاعر:
. جامانده‌یِ کاروانِ و روضه‌یِ حضرتِ رقیّه سلام اللّه علیها جامانده‌اَم از قافله اِی جانِ رقیّه شد نوکرتان دست به دامانِ رقیّه رزقم نشد امسال وصالِ حرمِ تو حالم شده چون روضه‌یِ ویرانِ رقیّه رفتند رفیقان و شدم نوحه‌سرایِ.... دلتنگیِ دلهایِ پریشانِ رقیّه از قافله جا مانده و جانانه رسیده تازه شده زخمِ دلِ سوزانِ رقیّه او کرب‌و‌بلایی شده قبل از همه در شام باشد سندَم دنده و دندانِ رقیّه با صورتِ نیلی و پَر وُ پهلویِ خونی افتاد به پایِ سر و پایانِ رقیّه...‌. آغازِ غمی تازه و یک روضه‌یِ تلخ است در ندبه بسوزید مُریدانِ رقیّه ..______________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول پرستوی حسینم و شکسته بال و پر من خونیه چشم تر من رو خاک ویرون سر من دختر پادشاهم و شده خرابه جای من گریه کنید برای من برای غصه های من سر پدر اومده دیدنم۲ رسیده وقت پَر کشیدنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند دوم ریحانة الحسینم و شدم به رنگ ارغوان خسته و پیر و ناتوان که قامتم شده کمان عزیزة الحسینم و بعد پدر شدم اسیر پای برهنه این مسیر شدم با طعنه ها حقیر محله ی یهودی بُردنم۲ به زجر بی حیا سِپُردنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند سوم بشین به روی دامنم بگم چی اومد به سرم نگم چی شد با معجرم زخمه تمومه پیکرم زخمه تمومه پیکرم سوخته پدر موی سرم سو نداره چشم ترم نداره قوت کمرم ای پدر ای ماه رو نیزه ها۲ سرت رو کی بریده از قفا۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول سلطان وفا بابا،رفتی به کجا بابا بعد تو نصیب ما،شد جورو جفا بابا قربان روی تو،روی نیکوی تو مثل گیسوی من،سوخته گیسوی تو از غم تو،بی شکیبم_نور چشمم،ای حبیبم بابا حسینِ غریبم (بابا حسینِ غریبم) 🏴بند دوم ای دلبر جانانه،خوش آمدی ویرانه شمع شب تاری و،من گرد تو پروانه میبوسم روی تو،روی نیکوی تو بشکسته ابرویم،مثل ابروی تو کشته ی شیب الخضیبم_ای نگارم،ای طبیبم بابا حسینِ غریبم (بابا حسینِ غریبم) 🏴بند سوم بابای وفادارم،ای محرم اسرارم میگویمت از دردی،که در دل خود دارم بعد تو بی هوا،خوردم سیلی پدر از زجر و حرمله،دارم خون بر جگر خسته حال و بی شکیبم_کشته ی شیب الخضیبم بابا حسینِ غریبم (بابا حسینِ غریبم) 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴زمینه یا شور شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول هوای خرابه سرده/دختر تو پر از درده نیمه ی شبی دنبال/سر بریدت میگرده خسته شده،از این زمونه یک گوشه ای،گرفته بونه افتاده روی،خاک غربت هی زیر لب،داره میخونه کجایی بابا جون بیا،داره میمیره دخترت کجایی تا ببینی که،شده شبیه مادرت کجایی نازنین بابا،کجایی مه جبین بابا بیا ببین که دخترت،افتاده رو زمین بابا (حسین وای) 🏴بند دوم ترکیده بغض قلبش/هوای چشاش بارونه معلومه که از این دنیا/سیره و دلش پرخونه از شامیا دلش گرفته جایی نبوده که نرفته از اون محله ی یهودی حرفا داره هنوز نگفته کجایی بابا جون بیا،بیا سراغ دخترت بیا و مرهمی بذار،به روی داغ دخترت کجایی نازنین بابا،کجایی بی قرین بابا بیا و روی دامنم،یه امشبو بشین بابا (حسین وای) 🏴بند سوم چند روزیه که باباجون/خوابتو میبینم هر شب چند روزیه که سربارم/دیگه برا عمه زینب تاول زده،رو خارا پاهام دیگه توون،نداره دستام سیلی و تازیونه خوردم بازوم کبود و تاره چشمام تو کوچه و تو معبرا،دخترتو چه بد میزد چشم عمورو دور میدید،بی حیا با لگد میزد منو ببر دیگه بابا،نداره دشمنت حیا سخته یه روز دیگه ام،بمونم از تو من جدا (حسین وای) 🎤با نوای زیبای کربلایی کمال شریفی 🎪هیئت شیفتگان حضرت رقیه (س) شوش
هرکس که شنید از غمِ تقدیرِ رقیه یک شب نگذشت است که شد پیرِ رقیه هرگز نکند نیم نگاهی به گناهی چشمی که شود گریه کنِ تیرِ رقیه آن کوه که نزدیک ترین قُلّه به ماه است سرشانه ی سقاست به تعبیر رقیه هرگاه که برخاست اذان علی اکبر در خیمه شنیده شده تکبیر رقیه ما را خود زهرا سر این سفره نشانده می خواست شود شیعه نمک‌گیر رقیه در شیعه عموماً پدران،دختری هستند در جامعه دیده شده تاثیر رقیه در آینه با"حیدر" و "زهرا" نَزَنَد مو تصویر"علی اصغر" و تصویر "رقیه" صد مرجع تقلیدِ مُفَسِّر نتوانند یک خط بنویسند ز تفسیر رقیه "لبنان"و"عراق"و"یمن"و"سوریه"را کاش یک روز بنامیم،"جماهیرِ رقیه" تیغ دو دم دختر این طایفه،"اشک" است ارثیه ی زهرا شده شمشیر رقیه با "گریه ‌ی جانکاه" سرِ شام چه آورد... دشمن شده مبهوتِ تدابیر رقیه ▪️ ▪️ این طفل چه کرده است که یک‌ریز کتک خورد ای زجر مگر بوده چه تقصیرِ رقیه بس کن همه ی موی سرش ریخته نامرد بس کن شده از زندگی اش سیر،رقیه شاعر:
چه شب هایی رقیه از فراقت، سخت در تب بود چه تقدیری که وصل ما، خرابه، در دل شب بود چنان تار است چشمانم که باور کن نفهمیدم سکینه شانه زد موی مرا یا عمه زینب بود همیشه وقت دیدارت لباسِ خوب پوشیدم حلالم کن اگر امشب لباسم نامرتب بود چه شب ها که گرسنه ماندم اما شکر حق کردم رقیه محضر پروردگارِ خود، مؤدب بود اسیر ظالمی بودم که بی علت کتک می زد میان لشگر کوفه به بی رحمی ملقب بود نپرس از ازدحام مردم و بازارِ طولانی چه بازاری! چه بازاری! شلوغ و پر مخاطب بود نمیگویم در آن مجلس چه گفت آن مردک شامی فقط بابا بدان که دخترت خیلی معذب بود به جای این همه هجران، تو را محکم بغل کردم خلاصه این بغل کردن، مرا پایان مطلب بود شاعر:
زمینه و زمزمه🎙 حضرت رقیه (سلام الله علیها ) سلام بابا...بیا بنشین به دامانم سلام بابا...ببین در کنج ویرانم سلام بابا سلام بابا . ببین گیسو سپیدم من به آغوشم . تورو آخر کشیدم من پدر جانم از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره منو بد زد... لباسامم پر از خاره پدر جانم خبرداری شبا رو خاکا می خوابم ببین کرده موهای سوخته بی تابم پدرجانم ✍قاسم نعمتی باحذف دو بند
زمزمه🎤 زبا ن حال حضرت رقیه (علیها سلام) عمه بیا تماشا یارم ز ره رسیده گردیده میهمانم امشب سر بریده خوش آمدی پدرجان امشب دراین خرابه ازشوق دیدن تو جانم بلب رسیده بابا در انتظارت شب تا سپیده بودم این روز را من ای کاش هرگز ندیده بودم بابا ببین رسیده هنگام چیدن گل با دیدن سر تو حالی نداره بلبل گردیده روی ماهم مانند لاله نیلی باشد بصورت من آثار ضرب سیلی بابا بدست دشمن اگرچه من اسیرم دور سرت بگردم پروانه سان بمیرم امشب در این خرابه ذکر پدر بگیرم اشک غم از دو چشمم شب تا سحر بگیرم گرد فراغ رویت بنشسته بر عذارم امشب غمی ندارم هستی تو در کنارم بابا چرا نیامد اکبر برادر من ساقی نموده پر غم از غصه ساغر من ممنونم ای پدر جان از من خبر گرفتی دختر ناز خود را امشب به بر گرفتی با اشک دیده شویم غبار روی ماهت آتش زند بجانم شرار هر نگاهت ✍شیدا نیشابوری گوشواره:باباحسین حسین جان
غزل مصیبت حضرت رقیه(سلام الله علیها) دست از سرم بردار من بابا ندارم زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم گیسو سپیدم احترامم را نگهدار سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم باشد بزن، چشم عمو را دور دیدی من هیچ کس را بین این صحرا ندارم زیبایی دختر به گیسوی بلند است مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم این چند وقته از در و دیوار خوردم دیگر برای ضربه هایت جا ندارم تا گیسوانم را زدستانت درآرم غیر از تحمل چاره ای اینجا ندارم گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد خسته شدم میلی به این دنیا ندارم گیرم که پس دادند هر دو گوشوارم گوشی برای گوشواره ها ندارم شیرین زبان بودم صدایم را بریدند آهنگ سابق را به هر آوا ندارم در پیش پایم نان و خرما پرت کردند کاری دگر با شام و شامی ها ندارم با ضربه پا دنده هایم را شکستند کی گفته من ارثیه از زهرا ندارم نشناختم بابا تو را تغییر کردی امشب دگر راهی به جز افشا ندارم گویی تنور خولی آتش داشت آن شب خیلی شده ترکیب رویت نامرتب
4_5794309261995541827.mp3
420.2K
🏴سبک نوحه زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول پرستوی حسینم و شکسته بال و پر من خونیه چشم تر من رو خاک ویرون سر من دختر پادشاهم و شده خرابه جای من گریه کنید برای من برای غصه های من سر پدر اومده دیدنم۲ رسیده وقت پَر کشیدنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند دوم ریحانة الحسینم و شدم به رنگ ارغوان خسته و پیر و ناتوان که قامتم شده کمان عزیزة الحسینم و بعد پدر شدم اسیر پای برهنه این مسیر شدم با طعنه ها حقیر محله ی یهودی بُردنم۲ به زجر بی حیا سِپُردنم۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🏴بند سوم بشین به روی دامنم بگم چی اومد به سرم نگم چی شد با معجرم زخمه تمومه پیکرم زخمه تمومه پیکرم سوخته پدر موی سرم سو نداره چشم ترم نداره قوت کمرم ای پدر ای ماه رو نیزه ها۲ سرت رو کی بریده از قفا۳ من الذی ایتمنی،ابتا 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 آنقدر سنگ زدن تاکه سرت شکسته شد ازهمان مشت ولگد.بال وپرت شکسته شد نشود پاک ازآن صورت تو .ضربت دست زیرشلاق ولگدها کمرت شکسته شد بخدا ازسره نی .بودحواسم به همه وای دیدم گل من.گل سرت شکسته شد دختر شامی وآن طعنه وآن زخم زبان صبرکردی دخترم اما پرت شکسته شد توکه از حرمله وزجر ندیدی خیری دختر فاطمه هستی.زیورت شکسته شد تا پدرگفتی عزیزم روی نی گریان شدم خوردی از زجر لگد. چون سپرت شکسته شد میکشم نازه تورا تاکه دهم تسکینت درد دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد باسر غرقه بخونم رازها گفتی .گلم درده دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد وای دیدی دخترم قنداق خونی علی این همه خاطره ها در نظرت شکسته شد گفت (مجنون) که حسین.معجر او دست نخورد ازاصابت گشتن سنگی سرت شکسته شد👉 📓شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 🙏🍀🌹🙏🍀🌹🙏🍀🌹.
_بنت الحسین_علیها_السلام_ 🌹 خرابه بودورقیه دلش پُردرداست هوای سینة دختر،خدا،عجب سرداست ستاره ها همگی ازرقیه باخبرند میان یک نگهش آسمانی ازدرداست گل خرابه نشینی،ولی چه خوش بوئی خزان نشسته بررویت جمال توسرداست عدوزده به رُخ تو،ولی سپر داری قسم به جان اباالفضل،که عمّه چون مرد است نوای سینة مجنون،همیشه ازشام است خرابه برسردختر،خدا چه آورداست 📕📕شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).. ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 لب خشک توواین آب گوارا،دیدنی است سرنازت به رویِ نیزه ی اعدا،دیدنی است آمدی تاکه کنی داغ مرا،تازه پدر آن ترک خوردگیِ گوشة لبها دیدنی است یادداری بغلم کردی وهی بوسیدی سرِتودربغل ،ای معنی رؤیا دیدنی است چه بلائی به سرت آمده ای باباجان حنجربریده ونیزة اعدا دیدنی است توکه استاد مَنی،درهمة صبروبلا دخترت دربین این گرگانِ صحرا دیدنی است دل مجنون همه جاتنگِ غمِ رقیّه است نازدانه ،غم تودراین بلایا دیدنی است 📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).. ____________________________ کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
شام غریبان ای سری که در سحر با دخترت هم صحبتی شب نرو جای دگر، شام غریبان دعوتی به عمو جانم بگو شد مجلس تدفین بیا غیرت الله حرم، از نیزه ها پایین بیا ای که جاری در نگاه توست ، صد دریا غزل وقت غسل من شده، آبی بیاور لااقل گوش من پاره ست ای پاره بدن ، کم آه کن رو به قبله نه ، سرم را رو به قتلگاه کن هر تکان این بدن ، دردسر تلقین شود خاک را طوری نریزی سینه ام سنگین شود خاک، من را از تو دورم کرده هق هق می کنم زود از بالای قبر من نری ، دق می کنم ای کسی که هر خزانی را بهارش می کنی ترس از تاریکی من را چه کارش می کنی بر مزارم آمدی، با یک لب بهتر بیا فاتحه خوان رقیه ، با علی اصغر بیا وارث روی کبود مادرت زهرا منم سفره داری که گرسنه رفت از دنیا منم آسمانی بودم و ویرانه ماوای من است قبر پروانه ست هرجایی که شمعی روشن است