eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
50 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه از زبان امیرالمومنین علیه السلام السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟ ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری مثل من لبریز از درد دل و درد سری گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری با علی حرفی بزن این روزهای آخری با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه، چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه *زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان* این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند کارهای خانه را امروز زینب می کند با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم با نفس های پر از آه تو هر دم ساختم من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه "هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه "خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من "بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من * _سبک _شعر _باب الحرم 🍇
روضه از زبان امیرالمومنین علیه السلام السلام ای سوره کوثر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای یاس پیغمبر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای لاله ی پرپر چطوری؟ بهتری؟ السلام ای بهترین مادر چطوری؟ بهتری؟ ای چراغ خانه ی حیدر چنین سو سو نزن پیش چشمان امیرالمؤمنین سو سو نزن چند وقتی هست اینجا هم نشین بستری مثل من لبریز از درد دل و درد سری گاه بهتر می شوی و گاه گاهی بدتری با علی حرفی بزن این روزهای آخری با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم چند وقتی هست که حال هوایت خوب نیست گریه کمتر کن گلم، گریه برایت خوب نیست باز حال بازوی مشکل گشایت خوب نیست فاطمه برخیز... حال بچه هایت خوب نیست باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن فاطمه بی خوابیِ بسیار پیرت کرده است کنج بستر این تن تب دار پیرت کرده است آتش و میخ و در و دیوار پیرت کرده است تیزی و داغی آن مسمار پیرت کرده است هیچ کس باری ز روی شانه هایت برنداشت فاطمه ای کاش اصلا خانه ی ما در نداشت بس که اشک از دیده ی کم سو گرفتی فاطمه، چند روزی هست با غم خو گرفتی فاطمه زیر چادر دست بر پهلو گرفتی فاطمه از علی هم چند باری رو گرفتی فاطمه *زیر چادر دست بر پهلو بگیر اما بمان باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان* این غمِ همواره همراهت عذابم می دهد دردهای سخت و جانکاهت عذابم می دهد سرفه های گاه و بی گاهت عذابم می دهد این سیاهی بر روی ماهت عذابم می دهد چند روزی بیشتر مهمان این ویرانه باش باز هم نانی بپز، گرمای این کاشانه باش محور هر پنج تن، حال تو بهتر می شود ای به قربان تو من، حال تو بهتر می شود با حسین و با حسن، حال تو بهتر می شود پس نزن حرف از کفن، حال تو بهتر می شود استراحت کن عزیزم که تنت تب می کند کارهای خانه را امروز زینب می کند با دل سوزانِ تو هم سوختم هم ساختم با نفس های پر از آه تو هر دم ساختم من برای زخم هایت نیز مرهم ساختم تا نیفتد... درب را این بار محکم ساختم تو زمین خوردی علی افتاد از پا ناگهان جان حیدر راه اگر دارد بمانی، پس بمان بعدِ احمد حق تو انکار شد یا فاطمه غربت و غم بر سرت آوار شد یا فاطمه میخ در هم مایه ی آزار شد یا فاطمه "هرچه شد بین در و دیوار شد" یا فاطمه "خواستم یاری کنم اما نشد" زهرای من "بند غم از دست هایم وا نشد" زهرای من * _سبک _شعر _باب الحرم 🍇
در محکومیت هتک حرمت حرم شاهچراغ و شهادت هموطنان عزیزمان اثر وضو گرفت و گذشت ، عازم زیارت شد خبر رسید حرم خانه ی شهادت شد حرم که شاهد پرواز لشکر روح است همان ضریح ترک خورده ای که مجروح است قنوت آخرشان شوق ربّنا را داشت نماز مغربشان عطر کربلا را داشت چه صحنه ای که غم روضه را تداعی کرد برای عاشق خسته چه ها تداعی کرد به یادم آورَد این داغ ، ماتم او را امام زخمی گودال و عصر عاشورا نماز سرخ شهادت نصیب یاران شد به وقت شرعی سجّاده تیرباران شد کبوتران حرم در کنار شاهچراغ شدند چشم و چراغ دیار شاهچراغ حضور خنجر تکفیر ، دست پُر باقی ست لجن پراکنی فتنه ی ترور باقی ست کسی که امنیت خانه را هدف دارد در این زمانه ی فتنه مگر شرف دارد ؟! کسی که دشمن خود را به خانه دعوت کرد به اهل خانه و ناموس خود خیانت کرد چه کرده با شب آرام اهل آبادی شعار باطل " زن ، زندگی و آزادی " به چشم تجربه دیده کسی که آگاه است میان کشور ما عمر فتنه کوتاه است به هوش باش که این مملکت خدا دارد به شانه اش علَم حضرت رضا (ع) دارد به گوش می رسد از خاک بیشه ی شیران پیام روشنی از حاج قاسم ایران بداند آنکه به سر نیّت حرم دارد هماره کشور ما حُرمت حرم دارد دفاع ِ از حرم ِ عاشقی هویّت ماست جهاد حیدری ما گواه عزّت ماست حماسه دیدم و گفتم زمان پرواز است شکوه شعر شهادت خروش شیراز است به هوش باش که جنگ رسانه پابرجاست به هوش باش که هر روز ، روز عاشوراست همان قبیله که هم مَسلَک یزید شدند میان واقعه شرمنده ی شهید شدند همیشه از شهدا این پیام می آید صبور باش دم انتقام می آید همان که می گذرد از میان این آتش جهان نشسته به دیدار یا لثاراتش بیا که آمدنت التماس یاران است بیا که آخر مجلس شهید باران است سرود روشن نسلی که باز جامانده ست سلام حضرت مهدی (عج) سلام فرمانده ست @babollharam
بیتاب شده دل از عزایی دیگر! با ناله وامحمدایی دیگر! تا حرمله پا گذاشت بر قلب حرم شد شاهچراغ کربلایی دیگر! @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 یاصاحب الزمان.. عج.. من گدای هر شب این خانه ام سائل بی چیز این کاشانه ام مستمندی فارغ از الطاف غیر همچو مرغی در میان لانه ام من غریب آشنای هر شبم مستمندی بر در میخانه ام من گدای یوسف زهرا شدم باده نوش جرعه پیمانه ام من همانند پرستوئی غریب پر زنان دنبال دام دانه ام روح من ، در پیش تو جامانده است من همان از کاروان جا مانده ام عاشق گفتار یار مهدیم من فدای رهبر فرزانه ام ای وجودت باعث چرخ زمان من به گرد شمع تو ، پروانه ام کی تو آئی مهدی آل علی من ز عشق روی تو دیوانه ام بین که مجنون نالد از هجران تو مهدیا از غیر تو بیگانه ام (مجنون کرمانشاهی) 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
‌‌💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 زمان علیه السلام انتظار یا حضرت مهدی خودت دردم دوا کن دستی پر از حاجت منم، حاجت روا کن همچون گدایان آمدم اندر حریمت رحمی تو شاها بر منِ همچون گدا کن مولا به جان مادرت زهرا مریضم حقّ کسای مادرت دردم دوا کن من لایق دیدار آقایم نباشم اما نگاهی بر منِ مسکین شما کن در خانه ات دنبال صاحب خانه هستم آقا تو مهمان بد خود را صدا کن ای یوسف زهرا به جمع عاشقانت این عاشق شوریده دل را هم جدا کن مویم پریشان و دلم شیدای شیدا رحمی به حال این فقیر بینوا کن نذر من این باشد که بوسم خاک پایت پا نِه به چشمان من و نذرم ادا کن تا کی بسوزم در فراق روی ماهت لطفی نما تو بر من و رخ رونما کن دانم دلم آلوده و حالم خراب است ای مهربان با یک نظر، دل باصفا کن اندر فراقت کارها پیچیده گشته با دست مهرت مشکل پیچیده وا کن وقت ظهورت آمده ای مصلح کل بر قامت چون حیدرت مولا قبا کن واندر میان سوز و حال سجده هایت این سبزی بشکسته دل را هم دعا کن ✍ 🌸 اللهم عجل لولیک الفرج یا صاحب الزمان 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃
دِلا بکوش مُطهر بمان و مَحرم باش دخیل چادرِ دُخت رسول اکرم باش به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را بدین طریق به چشم خدا مُکرّم باش عبودیت به صفات ربوبیت برسد بیا و عبد خداوند باش ، رَب هم باش تو جمع عالَم دنیا و آخرت هستی مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند از این به بعد دَمادَم به یاد آن دَم باش به سفره خانه یِ حاتم مَبَر نیاز ، اما اگر به خانه یِ تو آمدند حاتم باش اگر درست نکردی ، خودت درست بمان کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن ولی به غصه همسایه هات مرهم باش بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش گر ایستاده بمیری شهید میمیری درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش کلید قفل شهادت بدست گریه توست امیدوار به این اشکهای نم نم باش آهای اُمت اسلام ! بهر پیروزی دخیل چادر دخت رسول اکرم باش @babollharam
باز از سوی ابلیس، رهِ کینه علَم شد غمبارترین حادثه با تیرِ ستم شد رگبارِ مسلسل سوی زُوّارِ حرم شد چون شاهچراغ اُمتِ اسلام به غم شد از اشکِ حرم، دشمنِ دین در خطر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد تا یاورِ ما لایتناهیست بدانید ایران حرمِ امنِ الهیست بدانید این مملکتِ شیعه گواهیست بدانید مملو ز بسیجی و سپاهیست بدانید این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند خصمِ علی و فاطمه در درد سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم دلسوخته ی تشنه لبِ کرب و بلائیم جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم همناله ی زهرا و علی، چون شهدائیم آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ور افتاد عالم ز نوای سحرِ فاطمه گِریید هر کشته ز داغ پسرِ فاطمه گِریید هر دیده ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید مهدی شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید هنگامه ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد آبان ۱۴۰۱/ماه ربیع الثانی @babollharam
تقدیم به شهیدان مظلوم حرم شاهچراغ تا قلب زائر را تب ِ میخانه ای برداشت رزق شهادت آمد و پیمانه ای برداشت حال و هوای پر کشیدن داشت در سجده از مُهرِ تربت بوسهٔ جانانه ای برداشت زائر زمین خورد و سلامی داد بر ارباب فرش حرم را خونِ مظلومانه ای برداشت شیراز شد لبریز از عطر گل لاله لبخند را اشک از گلِ ریحانه ای برداشت رفت و پدر بعدِ نمازش تیرباران شد داغی سرآسیه ستون از خانه ای برداشت یک مادر و فرزند عاشقانه جان دادند پیمانهٔ آماده را دردانه ای برداشت دست قضا محض تبرک خواستن آمد از چادری غرقِ به خون پروانه ای برداشت بر شانه اش دست خدا حس میکند امروز با هر زبان هر که غمی از شانه ای برداشت لعنت به هر که بر حماقت ها فراخوان داد لعنت بر آنکه بیرقِ بیگانه ای برداشت! @babollharam
ای زحسنت عیان جلوه ی داوری طلعت احمدی صولتت حیدری بر تنت نارسا خلعت سروری دیو و حور و ملک جنّ و انس و پری جمله در محضرت گرم فرمان بری سیّدی یا حسن ایّها العسکری ای زرخ داده نور بر مه و آفتاب نجل ختم رسل زاده ی بوتراب پیش تر از سؤال داده ما را جواب دُرّ ده بحری و بحر یک دُرّ ناب که بر ان دَه کند دُرّ تو گوهری سیّدی یا حسن ایّها العسکری سینه ات مخزن سرّ سَروِ علن والد حضرت حجّة بن الحسن من کجا مدح تو تو کجا مدح من مهر هر آسمان ماه هر انجمن در تمام وجود کرده روشنگری سیّدی یا حسن ایّها العسکری خال و خطّت حسن خُلق و خویت حسن خُلق و خویت حسن ماه رویت حسن ماه رویت حسن عطر و بویت حسن عطر و بویت حسن گفتگویت حسن داده از هر حَسن خالقت برتری سیّدی یا حسن ایّها العسکری چارده آینه روی زیبای تو عطر مهدی دمد از نفس هـای تو در دل ما بود چون خدا جای تو سوره ی قدر و نور نقش سیمای تو نور حسن تو را مشتری مشتری سیّدی یا حسن ایّها العسکری خلق، در سایه و حقّ ثنا گسترت هم ملک عسکرت هم بشر لشکرت بر گرفته چو جان سامره در برت صورت و سیرت احمد و حیدرت ای دُرِ احمدی ای گل حیدری سیّدی یا حسن ایّها العسکری فیضت از سامره شامل عالم است گفته هایت مدام آیت محکم است سایه ات بر سر عالم و آدم است گوهر مدح خلق در ثنایت کم است وصف تو باید از منطق داوری سیّدی یا حسن ایّها العسکری قدسیان خادم آستان تواند عرشیان طایر بوستان تواند عارفان بنده ی دوستان تواند زاهدان لاله ی گلستان تواند مهر و مه را بود بر درت اختری سیّدی یا حسن ایّها العسکری ماه رویت برد جلوه از ده امام بر تو و مادر و جدّ و بابت درود بی تو طاعت هدر بی تو جنّت حرام با تو قرآن درست بی تو دین ناتمام مکتبت مکتب معرفت پروری سیّدی یا حسن ایّها العسکری مهدی فاطمه از تو یک یاسمن هادی اهل بیت بر لبت بوسه زن نورت از سامره هادی مرد و زن در جهان و جنان در زمین و زمن کثرت خیر تو میکند کوثری سیّدی یا حسن ایّها العسکری گر چه عمرت همه ی ی ی حبس و تبعید بود کار تو دم به دم نشر توحید بود نور علمت مدام با اساتید بود منطقت علم را مُهر تأیید بود لشگر دانشت در جهان گستری سیّدی یا حسن ایّها العسکری ای تولاّی تو دین و آیین من مهر تو خوشتر از جان شیرین من روح پاک دعا ذکر آمین من کلّ ایمان من همه ی ی ی ی دین من “میثم” از وصف تو می کند دلبری سیّدی یا حسن ایّها العسکری @babollharam
زمین چشم تماشا شد امام عسگری آمد بهشت آرزوها شد امام عسگری آمد هوای سامره گلپوش از عطر نفسهایش گل ایمان شکوفا شد امام عسگری آمد سروش هاتف غیبی بشارت داد «هادی» را گره از کار دل وا شد امام عسگری آمد حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش تمام حسن پیدا شد امام عسگری آمد چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش که عقل از شوق،شیدا شد امام عسگری آمد صفا دارد سرور اهل دل در عالم معنا بساط سور بر پا شد امام عسگری آمد تجلی کرد در برق نگاهش هیبت حیدر طلوع مهر زهرا شد امام عسگری آمد صدای پای او در کوچه باغ زندگی پیچید حضورش عالم آرا شد امام عسگری آمد زمان، امشب «کمیل» از شوق سر از پای نشناسد که - خلقت - باز معنا شد امام عسگری آمد @babollharam
ای نگاهت روشنی بخش ِ تمام نورها ذکرِ خیرت مایهٔ آرامش رنجورها جذبهٔ چشمت به قدری هست پُر تأثیر که می برَد خشم و غضب از سینهٔ مغرورها مجتبی(ع) شد با جزامی همنشین و میشود- -دست هایِ مهربانِ تو عصایِ کورها پا به پایم؛ تا که میگویم امام ِ عسکری(ع) دانه دانه مستِ نامت میشوند انگورها ماهِ زندان بودی و هر شب اسیرت می شدند اکثراً زندانیان و غالباً مأمورها دل برایت بیقرار است و گمانم باز هم سامرایت دلبری ها کرده از آن دورها عاشقت باشم إلهي...کاش تأییدم کنی عاشقم باشی! نباشم کاش از منفورها امر فرمودی شوَم زینت برای اهل بیت(ع) ای به روی چَشم! تا باشد از این دستورها! * ‌* قال العسکری(ع): «إتقوا الله وَ کُونُوا لَنَا زَیناً ولا تَکُونوا لَنَا شَیناً» امام حسن عسکری(ع) فرمودند: «پارسایی و تقوای الهی پیشه کنید و مایه افتخار و زینت ما باشید، نه مایه سرشکستگی ما» (بحارالانوار، ج٧٨، ص٣٧٢) @babollharam
عید میلادت مبارک یا امام عسکری جان فدای مَقدمت ، که بر دو عالم سَروری در حریم با صفای تو ملائک کارشان شد برای نوکرانِ آستانت نوکری نام نیکویت حَسَن، خَلقت حَسَن ، خُلقت حسن هر چه در وصف تو گویم ، باز از آن برتری نیست بودم سایه ی مِهر تو هستم کرده است کرده ای در حق من اَلحق تو ذره پروری تو کریم بن کریم ، اِبن الرضای سومی زاده ی زهرا و حیدر ، وارث پیغمبری این من و این دست خالی ، این تو و دست کَرَم من گدای سامره هستم نه جای دیگری عرض حاجت محضرت آورده ام اُمیدوار با عطایت می کنی بر این گدایت یاوری ؟ بارگاهت می دهد بویِ مدینه یا حسن چون امام مجتبی هستی تو آقا مادری @babollharam
دلم خوش است که جانانه دلبری دارم غلامِ یارم و یکدانه سروری دارم نمازِ شکر بپا می‌کنم به لطفِ سحر که خوب قبله ای از وَجهِ داوری دارم ملَک به دولتِ من غبطه میخورد هر صبح چه رزق ها ز عطای پیمبری دارم نوشته اَند مرا از ازل محب علی به امر اوست که آباءِ حیدری دارم به اذنِ حضرت زهرا، من از گِل حسنم نشانِ خادمی از نسلِ کوثری دارم به یمنِ تربتِ ارباب، کامِ من وا شد ز کودکی به دلم شورِ نوکری دارم همه به حشر، پیِ یک شفیع میگردند من از الَست، شفاعت ز عسکری دارم به کوی یار، بیا با سلام و با صلوات که بزمِ جشنِ اَباالمهدی است، باب نجات به فقر و فاقه بیا، صاحب کرَم آمد شتاب کن، حسنِ دومِ حرم آمد "وَ اِن یَکاد" بخوان بر جمالِ زیبایش جلالِ فاطمی، آن ناشرِ علَم آمد به دل ز مقدمِ پاکش، غمی نمی ماند رسول قامتِ ما، مرتضی قدم آمد حسین چشم به راهِ قدومِ او بوده کسی که میبرد از جانِ شیعه غم آمد امیدِ عترت و قرآن، مروّجِ اسلام شَهی که راه کند سد به هر ستم آمد دلیلِ بارشِ باران، ستونِ ارض و سماء امامِ مُلک و ملَک، مُظهِرُالنِعَم آمد برای خواهشِ حاجات، نامِ او کافی است برای دستِ طلب، بهترین قسم آمد کجاست موسیِ عمران، که طی کند دریا کجاست عیسیِ مریم، کزو شود احیا درونِ سینه اگر یادِ او کنی، داند به نام و کُنیه چو فریادِ او کنی، داند چه در سفر چه حضر، با خبر ز منزلِ ماست به کارِ خیر، چو امدادِ او کنی، داند نَه بی خبر ز تو و فعلِ توست در همه عمر هر آنچه یاریِ اَجدادِ او کنی، داند تمامِ خلق، عیالِ امامِ عسکری اَند چو خدمتی تو به اولادِ او کنی، داند تمامِ هستیِ خود را به راهِ او کن خرج چو نذرِ سفره ی میلادِ او کنی، داند به بارگاهِ رضا، نامِ عسکری را چون... صدا به صحنِ گوهر شادِ او کنی، داند چو آرزوی جهاد و شهادت و خدمت... بپای شاخه ی شمشادِ او کنی، داند دعا کنید که دیدار مهدیِ موعود شود نصیب به یک حمله سوی آل سعود مدافعانِ حرم در جوارِ عسکری اَند کنون تمامِ شهیدان کنارِ عسکری اَند اگر نبود دفاع از حرم، نبود اسلام خوشا به حال کسانی که یار عسکری اَند همه سراسرِ ایران برای ما حرم است که اهلِ کشورِ ما، در مدار عسکری اَند حرامیان به حرم، دیده ی طمع دارند سپاهیان همه، شب زنده دار عسکری اَند عیارِ امنیتِ ما، به آن حرم بسته است بسیجیان به طوافِ مزار عسکری اَند چو بشنوند ز هیئت، ندای یا زینب هزار لشکرِ پر اقتدار عسکری اَند رکابِ صاحبِ سرداب، وعدگاهِ شماست که عاشقان همگی بیقرار عسکری اَند چو ذکرِ یاحسنِ عسکری است، رمزِ نبرد به وقتِ جنگ، شود مرد روشن از نامرد به نامه ای که به ما داده، از محبتِ خود سلام داده به اَحباب، از مودّتِ خود حقوقِ خالق و مخلوق را بیان فرمود نشان به عالمیان داد او امامتِ خود به حُسنِ خُلق، همه شیعه را سفارش کرد و فعلِ خیرِ خودش بود از کرامتِ خود به دوستان همه فرمود: زینتم باشید که ما کنیم نصیبِ شما شفاعتِ خود سفارشِ همه همسایگان و بیماران... به شیعه گفت و نشان داد، اوجِ رَئفتِ خود به ذکرِ آیه ی تطهیر، مدحِ مهدی گفت بیان نمود به آلِ نبی قرابتِ خود امامِ غایب مان را چه خوب تبیین ساخت: که اوست منتقمِ کربلا ز هیبتِ خود قیامِ عاجلِ آلِ علی است، در مهدی به اذنِ فاطمه وارد شوید، بر مهدی @babollharam
این گوهر ده بحر خروشنده ی دین است این کعبه ی امیّد دل اهل یقین است این عرش خداوند تعالی به زمین است این نجل دهم حجّت خلاّق مبین است ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ روئید گل تازۀ آمال محمّد یا مهر فروزنده ی اقبال محمّد یا صفحه ی رخسار و خط و خال محمّد   یا آمده دوم حسن از آل محمّد  ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ برخیز و بزن خنده که گل خنده زن آمد با خنده ی گل بر لب بلبل سخن آمد خورشید فروزنده مه انجمن آمد فرزند رضا را حسن آمد حسن آمد ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ امشب همه جا موج زند نور ولایت افتاده به سرها همه دم شور ولایت گردیده سماوات و زمین طور ولایت از پرده در آمد مه مستور ولایت ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ تا سامرا ز فیض وجودش صفا گرفت حتی بهشت هم شرف از سامرا گرفت می داد بوی فاطمه قنداقه اش عجیب عطری عجیب عرش خدا را فرا گرفت عرش خدا ز جاذبه اش در شگفت شد فرش از تبرکِ نفسش ارتقا گرفت ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ خورشید محو روی درخشندهء شماست حاتم گدای سفرهء بخشندهء شماست ماه فلک ازین که شده ماه ، نام او سر را به زیر برده و شرمندهء شماست ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ تمثال دیگری ز علی باز زاده شد ماهی نصیب و قسمت این خانواده شد وا شد ز آسمان  درِ رحمت به سمت خاک وقتی به دستهای پدر ، طفل داده شد نور پسر به نور پدر تا که شد مُضاف زیبائیِ جهان خدا فوق العاده شد ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ فرشتگان و جمع حور ،همسفران خط نور در پی یک مسیر او که از کجا کرده عبور کسی که با آمدنش جهان شده غرق سرور به یمن مقدمش شده پلیدی و بدی چه دور ☘💐☘💐☘💐☘💐☘ از جلوات حیدری،ز جلوه پیمبری بهر سماوات و زمین،به آسمان سروری بر همه اهل سما دمیده مهر دلبری کرده تجلی از خدا نور امام عسکری @babollharam
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی @babollharam
ای روح کرامت ها یا حضرت معصومه ای مظهر رحمت ها یا حضرت معصومه ای منشا غیرت ها یا حضرت معصومه سرچشمه عصمت ها یا حضرت معصومه گریم به عزای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه مظلومی تو آه و سوز دل و سینه شد دلها همه محزون ای بانوی حزینه شد نور تو پس از زهرا بی مثل و قرینه شد چون بارگه ات در قم همتای مدینه شد آیم به هوای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه گویند کسی زهری در کام تو بنهاده یا مرغ دلت جان از اندوه رضا داده هر چه که بود بر او بودی تو چو دلداده جان داده ای از هجران ای بانوی آزاده خوانم به رثای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه در راه وصال یار دانم چه کشیده ای چون مادر خود زهرا بانوی شهیده ای اما نه چنان زینب نیلی و خمیده ای رأسی به سر نیزه هرگز تو ندیده ای هستم گدای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه با قافله عشاق رو سوی خراسانی یاران همه جان دادند بر خاک بیابانی تو مانده ای و در قم در غصه جانانی بر دوری محبوبت تو کشته هجرانی قربان وفای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه برتر ز دو صد ساره یا مریم عذرایی هم پایه زینب تو دردانه طاهایی بالاتری از عصمت ای روح طهورایی ای نایبة الزهرا تو جلوه زهرایی ماییم و ولای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه ما با دل و جان خود پیمان وفا بستیم در کوی شما جانان عمری همه بنشستیم بر در کرم آییم از غیر شما ترسیم از اول دنیا ما تا روز جزا هستیم در تحت لوای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه بر خاک تو در معراج گردیده نبی ناظر گفته که بود اینجا نوری ز خدا حاضر خوش می شود ای بانو با جان دل و خاطر با مهدی زهرا در کوی تو شوم زائر در صحن و سرای تو یا حضرت معصومه جانم به فدای تو یا حضرت معصومه @babollharam
و دانه ريخت بيايي کبوترش باشي دوباره آينه‌اي در برابرش باشي   نه اينکه پر بکشي و به شهر او نرسي ميان راه پرستوي پرپرش باشي   مدينه شهر غريبي براي فاطمه هاست نخواست گم شده‌اي مثل مادرش باشي   خدا تو را به دل بی قرار ما بخشيد و خواست جلوه‌اي از حوض کوثرش باشي   به قم رسيدي و گم کرد دست و پايش را چو ديد آمده‌اي سايه‌ي سرش باشي   اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد و تا هميشه تو ياس معطرش باشي   نگاه تو همه را ياد او مي‌اندازد به چهره‌ات چه مي‌آيد که خواهرش باشي   خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او گواه رنج نفس‌هاي آخرش باشي   نخواست باز امامي کنار خواهر خود ... نخواست زينبِ يک شام ديگرش باشي     @babollharam
برای بار غمت سوگوار باید شد تمام عمر از این غصه زار باید شد   برای خضرشدن در کنارصحن تو با غلام و نوکر تو همجوار باید شد   نوشته اند برای زیارت زهرا بسوی مرقد تو رهسپار باید شد   برای مثل سلیمان شدن فقط بی بی به روی فرش حریمت سوار باید شد   برای اینکه امام رضا مرا بخرد ز داغ روضه ات ابر بهار باید شد   ندیدی آخر کاری برادر خود را از این مصیبت تو غصه دار باید شد   نوشته اند: کریمه، به مصحف نامت به شوق دانه رسیدم دوباره بربامت   تو آمدی و همه آمدند دیدن تو بهار شد همه جا با تب رسیدن تو   شبیه خیمه و گودال کربلا که نبود کریمه،پشت امام رضا دویدن تو   اگرچه از نفس افتادی و شدی پرپر ولی نبود چو زینب نفس بریدن تو   تو آمدی و در این شهر دلسپرده کسی به تازیانه نیامد برای چیدن تو   تو را نبرد کسی بر دهانه بازار فقط فراق شده علت خمیدن تو   عنان ناقه ی تو دست محرمان بود و نیامدند برای اسیر دیدن تو   ولی زسینه ی زینب زبانه بالا رفت به هرکجا که رسید تازیانه بالا رفت   سه ساله دخترکی زیر دست و پا افتاد به روی گونه ی این تک ستاره جا افتاد   هزار مرتبه جای همه کتک زدنش هزار مرتبه از ناقه بی هوا افتاد   به تازیانه کتک خورد و پاشد از جایش ولی دو مرتبه با ضربه های پا افتاد   زمین که خورد سه ساله کنار او عمه به یاد صحنه گودال کربلا افتاد   کنار دیده درخون نشسته اش صد بار سر عموی رشیدش ز نیزه ها افتاد   شبی که گم شد و آن زجر رفت دنبالش به روی ناقه روان بود و بی صدا افتاد   ولی به عمه پر از بوی فاطمه برگشت به سوی قافله زخمی تراز همه برگشت     @babollharam
غمی میان دل خسته ام شرر دارد دل شکسته ام اینگونه همسفر دارد   کبوتری که نشسته به روی ایوانم دوباره آمده و از رضا خبر دارد   خیال غربت او می کشد مرا ، اما دلم زغصه زینب غمی دگر دارد :   ز کاروان اسیران و خواهری تنها که حلقه ای زیتیمان در به در دارد   ز مادری که سپر شد کبود شد خم شد ز مادری که ز غم دست بر کمر دارد   زمادری که کنار سر دو طفلانش ز کوچه های یهودی نشین گذر دارد   ز دختری که یتیم است و در تمامی راه به سمت نیزه بابا فقط نظر دارد   ز دختری که به لکنت به عمه اش میگفت بگو به دختر شامی که این ، پدر دارد   ز صوت ضربه سنگین سنگها فهمید لبان خشک پدر زخم های تر دارد   سر پدر به زمین خورد و بین آن مردم کسی نبود که سر را زخاک بردارد   @babollharam
بی‌تاب رضا بودی و در تب بودی هرچند که از غصه لبالب بودی تو باهمه رنج‌ها که دیدی بانو برگی زکتابِ رنجِ زینب بودی @babollharam
دعاها و زیارت ها نشستند همیشه سرو قامت ها نشستند تویی آن ماه که پایین پایت خمینی ها و بهجت ها نشستند @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدۀ مست ِ تو را باده غلام است و بس خاص‌ترین جام می ‌‌پیش تو عام است و بس صحبت شیر و شکر پیش لبت کافری است مدحت قند و عسل بی تو حرام است و بس @babollharam
شعار جهان مرگ بر آمریکاست خروش زمان مرگ بر آمریکاست به ایران اسلامی آهنگ رزم کران تا کران مرگ بر آمریکاست پیام امام است و هم رهبری که صلح و امان مرگ بر آمریکاست خرد تجربه علم منطق، گواه سخن همچنان مرگ بر آمریکاست ندای تمامیِ آزادگان ز پیر و جوان مرگ بر آمریکاست همه ملییَتها و با هر نژاد به فریادشان مرگ بر آمریکاست فلسطین مظلوم،سر میدهد که نفرین مان مرگ بر آمریکاست و از کعبه تا قدس، فریادها عیان و نهان مرگ بر آمریکاست شهید منا تا شهید حرم ز خونش عیان مرگ بر آمریکاست عراق و یمن،غزه و سوریه فلک را فغان مرگ بر آمریکاست تسلای دلهای ماتم زده به فصل خزان مرگ بر آمریکاست سرود مسلمان،مسیحی، یهود زمین،آسمان مرگ بر آمریکاست برائت ز کفار و از مشرکین به یک ترجمان مرگ بر آمریکاست صدای هوار حقوق بشر سرِ دشمنان مرگ بر آمریکاست مقدم تر از مرگ بر اسرائیل به فریادمان مرگ بر آمریکاست نوشته به هر موشک دور برد که این یادمان مرگ بر آمریکاست کنون ملت ما نشان میدهد که ورد زبان مرگ بر آمریکاست به فرجام برجام خواهیم دید شعار جهان مرگ بر آمریکاست @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوب است که از زینب کبری بنویسم از حضرت صدیقه صغری بنویسم تا نقش ببندد به دلم نام عقیله از آمدن دختر زهرا بنویسم از حال و هوای قدم تازه رسیده از پشت در و جمع گداها بنویسم با کسب اجازه بنویسم خود زهرا یا روی زمین شاخه طوبی بنویسم وقتی شده چون فاطمه سر تا قدم او شاید بشود ام ابیها بنویسم تنها نه فقط چشم مدینه شده روشن از روشنی چشم دو دنیا بنویسم من منتظرم حضرت جبریل بیاید یک اسم پر از عطر و مُسما بنویسم جبریل کنار پر قنداقه رسیده باید ملکی محو تماشا بنویسم حالا که رسیده به علی مژده مولود بگذار که من زینت بابا بنویسم بانو به خدا زیر قدم‌های تو جنت دستان تو را عرش مُعلی بنویسم وقتی که به لبهای حسین آمده لبخند بد نیست که یک چند تمنا بنویسم  هر چند که دیری ست تمنای من این است از کربُ و بَلای شده امضا بنویسم @babollharam
با خبر کرد نسیمی همه دنیا را متلاطم شده دیدند دل دریا را گل سرخی که می ‌از قطره شبنم می‌زد مست می‌کرد ز بوی نفسش صحرا را چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین شور می‌داد ز حال خوش خود بالا را چشم‌هایی به روی چشم دگر وا شد و بعد دل مجنون کسی برد دل لیلا را بین آغوش برادر چقدر آرام است چقدر ناز ربودست دل بابا را گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را زینت خانه مهتاب به دنیا آمد زینب حضرت ارباب به دنیا آمد چهره‌اش منعکس از طلعت روی زهراست عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست حضرت زینب کبری خودش اقیانوسی‌ست گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست مادری کرد برای سه امامش زینب پس ولایت به پرستاری او پا برجاست سوره مریم قرآن نمی ‌از تفسیرش وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد حضرت فاطمه دیگر دنیا آمد @babollharam
بار دیگر سلام بر نورت مبدأ عشق، از ولادت توست مثل زهرا سراسرت خیر است کرم و لطف و عشق، عادت توست تو چنان در عبادتی بی بی که عبادت پیِ عبادت توست به خداوندیِ خدا سوگند عشق تو کرده عشق را در بند از همان ابتدا شدی آرام تو به اعجاز رنگ و بوی حسین وسط آن همه بهشتی رو باز شد چشم تو به سوی حسین بی گمان اینکه شد برادر تو آبرو بود و آرزوی حسین چشمت افتاد بر جمال جمیل گریه  تو به خنده شد تبدیل @babollharam