eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
186 عکس
44 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله شماره31 🔵روش فهم نهج البلاغه از دیدگاه مرحوم عین صاد [محقق] در ... نهج البلاغه هم بايد به يك ديد كلى برسد. نه تنها جمله‏ها و خطبه‏ها را كه تمام نهج البلاغه را هضم كند. در اين مرحله براى شناخت نهج البلاغه، به شناخت بينش، شناخت خواسته، شناخت كار و زمان على نيازمند است. با اين شناخت‏ها ديگر ميان خطبه‏هاى جهاد، زهد، تقوى، مرگ، آسمان، طاووس و ... هيچ بيگانگى و جدايى احساس نمى‏شود كه اين مجموعه با هم مرتبط است. 🔹على در زمانى زندگى مى‏كند كه إتراف و اسراف و تجمل پس از فتوحات بى‏حساب و غنائم گسترده، جامعه را به بن‏بست كشانده. على در اين جامعه‏ى ولنگار و شتابنده بايد كنترل و پاسدارى بگذارد و جرثومه‏هايى را كه بر سر كار هستند كنار بريزد. براى اين كنترل به تقوا و براى اين كنار زدن به جهاد نيازمند است. تقوا و اطاعت بدون ايمان و عشق امكان ندارد. و ايمان به شناخت‏هايى از زيبايى، جمال، محبت، رحمت، بخشش، رحمانيت، همراهى و دوستى و رفاقت نياز دارد. جهاد هم بدون آزادى و زهد امكان نخواهد داشت، آن هم جهادى كه نه غنائم دارد و نه با بيگانه است. جهاد رسول گر چه با خويشان و بيگانگان بود با غنائم همراه بود. و جهاد خلفا نيز با بيگانگان بود و همراه غنائم. اما جهاد على نه با بيگانه است و نه همراه غنائم كه با برادر است و دست خالى ... اين جهاد به آزادى و زهدى نياز دارد كه از شناخت‏هاى عظمت انسان و عظمت راه او و عشق بزرگتر او، شناخت مرگ و شناخت دنيا و رنج‏هايش مايه مى‏گيرد. 👈با اين ديد كلى تمام نهج البلاغه به هم گره مى‏خورد و هر جمله‏ى على در اين مجموعه نقش مى‏آفريند. و با اين بينش هنگامى كه خطبه‏ها و نمونه‏هايى بررسى شد، تسلط و برداشت‏هاى عميق انسان را بارور مى‏نمايد. 👈اين را بگويم كه بايد نهج البلاغه در خون تو جريان بگيرد و بايد با زبان تو آشنا شود.👉 برگرفته از کتاب « استاد و درس» https://telegram.me/banahjolbalaghe
به کانال تلگرامی «با نهج البلاغه» بپیوندیم @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 57 علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام پس از به کوفه آمدند و ابتدا به مسجد آمدند و خطبه‌ای ایراد کردند. در خاتمه‌ی آن خطبه، از حزب کوفه که در جنگ جمل حضرت را همراهی نکرده بودند، نیز انتقاد کردند و به مردم فرمودند از این جماعت دوری کنید و آنقدر سخنانی را که ناپسند می‌دارند، به گوششان برسانید که از موضع خود بازگردند و به ما بپیوندند. مالک بن حبیب که شهربان حضرت در بود، برخاست و به ایشان عرض کرد آقا این دوری کردن و سخن غلیظ به آنها گفتن، کافی نیست اجازه بدهید تا با آنان بجنگیم! حضرت برای او توضیح دادند که نباید کند چون خداوند چنین حکمی نداده است! پس از مالک، ابوبُرده ازدی که خود از حزب قاعدین کوفه بود و در جنگ جمل هم شرکت نکرده بود، برخاست و به امام اعتراض کرد و از ایشان پرسید که به نظر تو سران جمل برای چه کشته شدند؟ حضرت در پاسخ به ابوبُرده فهرستی از جنایات جَمَلیان را ارائه کردند و این را هم توضیح دادند که چقدر تلاش کرده‌اند که کار به جنگ نکشد اما آنان کوتاه نیامده‌اند! ابوبُرده که از سخن بجا و منطق بهت آور امیرالمؤمنین علیه السلام قانع شده بود گفت: پیش از این به حقانیت شما در جنگ جمل شک داشتم ولی حالا دیگر دانستم که حق با شما بوده است. 🔹 ابوبرده در جنگ بعدی (جنگ ) به سپاه امام علیه السلام پیوست و حضرت را در جنگ همراهی کرد. (امالی مفید ص 128 و 129) @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 58 🔵عدالت علی علیه السلام روزی دو زن نزد علی علیه السلام آمدند. یکی عرب بود و دیگری از موالی (). هر دو تقاضای کمک داشتند. حضرت به هر دو مقداری پول نقد و مقداری غذا به اندازه مساوی پرداخت کردند. 🔸یکی از آنها به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: ولی من از زنان هستم و این است! 🔹حضرت فرمودند: به خدا سوگند من در برخورداری از بین فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق تفاوتی پیدا نکرده‌ام! ( ج 2 ص 200). @banahjolbalaghe
بسم الله 🔵کرامتی از امام رضا علیه السلام کنیزی داشت که در نزد وی حرمت خاصی داشت. چشم این کنیز دچار بیماری شده بود اطبا آمدند گفتند چشم راستش دیگر قابل درمان نیست اما چشم چپش را تلاش می‌کنیم که درمان کنیم. دعبل بسیار ناراحت شد و گریست. 🔸وقتی از همه جا نومید شد، به یاد قطعه‌هایی از لباس علیه السلام افتاد که هنوز با خود داشت. قطعه‌هایی از همان لباسی که در خراسان وقتی معروفش را خوانده بود از دست مبارک امام رضا علیه السلام صله گرفته بود و در قم، قمی‌ها پاره‌اش کرده‌ بودند و هر کس قطعه‌ای از آن را برای تبرک برده بود. ◀️ شب همان قطعه را آورد و به چشم کنیزش کشید. فردا صبح هر دو چشم کنیز شفا یافت چندانکه بهتر از قبل می‌دید. ( ج ۲ ص ۴۲۲) ، شماره 30 @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 59 🔵درشتی حاکمان با شهروندان ممنوع بزرگان به امیرالمؤمنین علیه السلام اطلاع داده بودند که با شهروندان آتش پرست بحرینی برخورد سخت‌گیرانه و تحقیرآمیزی دارد. حضرت به کارگزار خود نامه‌ای نوشتند و از او خواستند که از این شیوه خود دست بردارد. در بخشی از متن نامه آمده است: ✍️فإِنَّ دَهَاقِينَ أَهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا لِشِرْكِهِمْ وَ لَا أَنْ يُقْصَوْا وَ يُجْفَوْا لِعَهْدِهِم... گویا والی گمان کرده است حالا که با (به خاطر شرک و کفرشان) نمی‌توان عجین شد، پس باید با آنان نامهربانی و آنان را تحقیر کرد! حضرت ـ اما ـ از والی خود خواسته‌اند که بین «سختگیری و تحقیرآنان» یا «نزدیک شدن و عجین شدن با آنان» یک مسیر میانه‌ای را انتخاب کند. 🔸بر اساس فرمان امام کارگزار نه باید خودش را با شهروندان آتش‌پرست عجین بکند (فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا) و نه آنکه از آنان دوری گزیند و با آنان سختگیری و تندی و قساوت به خرج بدهد و آنان را تحقیر کند. 👈دلیل اینکه نباید با آنان یکی شود این است که به هر حال آنان کافر هستند (لشرکهم) و دلیل اینکه نباید با آنان سخت‌گیری کند این است که آنان هرچند نامسلمان هستند اما به هر حال به حکومت اسلامی مالیات می‌دهند تا در پناه آن باشند بنابراین نمی‌توان آنان را تحقیر، یا از آنان دوری یا به آنان ستم کرد. 👈پیش از این در پست ، شماره 42 نیز درباره بحث شد. @banahjolbalaghe
نرم افزار اندرویدی نهج البلاغه با امکان جستجو، تهیه فهرست منتخب، ترجمه، شرح آیت الله مکارم شیرازی. در این نرم افزار برای هر یک از خطبه ها و نامه ها شناسنامه ی کوتاهی بیان شده که از امتیازات آن است. نرم افزار فوق از طریق لینک زیر 👇قابل دسترسی و دانلود کردن است👇 http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=4&lid=0&mid=394533&catid=6413
بسم الله ، شماره 60 🔵آثار سه گانه حمد کردن الاهی أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ ... حمد یعنی ستایش و کسی که خدای را می‌ستاید در حقیقت او را نیز گفته است. در اینجا برای حمد الاهی سه اثر دنیوی ذکر شده است: 1️⃣یکی آنکه موجب می‌شود نعمتهای الاهی ارتقاء یابد (استتماما لنعمته) هرچند در جاهای دیگر آمده است که شکر الاهی باعث می‌شود که افاضه‌ی استمرار یابد و جریان نعمتهای الاهی قطع نشود ولی در اینجا از "تام شدنِ" نعمتهای موجود و (ارتقای کیفی نعمت) سخن گفته شده است. 2️⃣اثر دوم آنکه هرکس خدای خود را ستایش کند در حقیقت با همین مدحش خود را در برابر عزت او تسلیم می‌کند. تسلیم در برابر انسان مدح کننده را به این درک می‌رساند که در برابر آن لایتناهی ذلتی وصف ناشدنی دارد. 3️⃣اثر سوم آن است که کسی که خدای را مدح می‌کند از خدای خود قدرتی کسب می‌کند که معصیت نکند این قدرت همان است . به عبارت دیگر بین حمد الاهی و قدرت خودکنترلی (در هنگامی که زمینه گناه پیش می‌آید) رابطه مستقیم وجود دارد. 👇نکته: 👇 در اینجا الاهی در قالب بیان شده (أحمَدُ) یعنی این سه اثر بر حمدهای از هم گسسته مترتب نمی‌شود بلکه بر حمدی مترتب می‌شود که داشته باشد. سه‌گانه‌ی (اتمام نعمت، تسلیم در برابر عزت الاهی، کنترل نفس از گناه) آثاری در زندگی دارد که در آینده‌ درباره آن سخن خواهیم گفت. @banahjolbalaghe
بسم الله علیه السلام فرمودند: مَنْ رَضِيَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ وَ مَلَائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى يَقُومَ.(تحف العقول) کسی که به نشستن در قسمت پایین مجلس راضی شود، تا لحظه‌ای که از آنجا برمی‌خیزد خدا و ملائکه‌اش بر او درود می‌فرستند. ✍️در دهه هفتاد یک بار در حین ورود به مصلی قم به طور تصادفی با آزاده سرافراز مرحوم سید علی اکبر (که آن روزها نماینده ولی فقیه در امور آزادگان و نماینده مجلس نیز بود) مواجه شدم و همراه با ایشان در یکی از صفوف نماز نشستیم. مسئولان ستاد نماز جمعه چند بار سربازی را فرستادند تا سید را به و ببرد، اما سید مقاومت کرد و ترجیح داد در بین مردم و آنان باشد. 👈شاید سید باور کره بود که از نشستن در کنار من و امثال من نه به مقامش آسیبی می‌رسد نه به نمازش. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این روایت به امام صادق علیه السلام نیز نسبت داده شده است. ، شماره 31 به مناسبت سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام https://telegram.me/banahjolbalaghe
کانال تلگرامی با نهج البلاغه هر هفته تنها چند تأمل کوتاه از نهج البلاغه شریف را به اشتراک می گذارد و میکوشد همگان را به رعایت انصاف در کنشهای فردی و اجتماعی دعوت کند. https://t.me/Banahjolbalaghe
بسم الله شماره32 🔵رویای صادقه ای درباره نگارش شرح نهج البلاغه علامه جعفری علامه درباره نگارش کتاب شرح نهج البلاغه می‌گوید: کار بر روی نهج البلاغه بر اثر اشتغالات علمی، به تآخیر می‌افتاد تا اینکه روزی یکی از دوستان ما در حالت رؤیا علامه امینی (صاحب ) را می‌بیند. علامه امینی از آن فرد می‌پرسند که: آیا جعفری را می‌شناسید؟ آن فرد می‌گوید: بله. می‌گوید: نامه‌ای می‌دهم به ایشان بدهید. وی از علامه سوال می‌کند که آیا اجازه دارم نامه را باز کنم و بخوانم؟ علامه می‌گوید: اشکالی ندارد. دوست ما می‌گوید: نامه را گشودم و همین که مشغول خواندن آن شدم دیدم یک نامه بسیار ملکوتی است. الفاظ شبیه به الفاظ متدداول ما بود ولی نورانیت خاصی در آن بود. دوست ما اظهار می‌دارد که با خواندن نامه در همان حال رویا منقلب شدم. بعد علامه امینی می‌گوید که به جعفری سلام برسانید و بگویید: «ما که به این دنیا آمده‌ایم دیگر نمی‌توانیم کاری بکنیم ولی آقای جعفری که در آن دنیا هستند کار نهج البلاغه را شروع کنند و آن را به تآخیر نیندازند.» (کتاب جاودان اندیشه ص 388) @Banahjolbalaghe