بسم الله
🔵نرم افزار موبایلی نهج البلاغه
محتوا :
• ترجمه فارسی (حسین انصاریان)
• شرح پیام امیر المومنین (آیت الله العظمی مکارم شیرازی)
• نهج البلاغه موضوعی - فهرست موضوعی (عباس عزیزی)
محتوای قابل دانلود
• ترجمه انگلیسی (سید علیرضا)
• شرح منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (میرزا حبیب اله خویی)
• فهرست موضوعی تصنیف نهج البلاغه
لینک دانلود↙️
https://www.noorsoft.org/File.ashx?ID=249
🌺💧🍃🌺🌸
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی:
سه عنصر زیبایی تضاد و تشبیه و ایجاز در این بیان نورانی وجود دارد که یک به یک به آن خواهیم پرداخت.
بخش اول : #تضاد
یکی از آرایههای علم بدیع تضاد یا #طباق است. متکلم گاهی کلام را از سطح این آرایه (تضاد) فراتر میبرد و آن را تا سطح یک #پارادوکس ادبی معنادار ارتقاء میدهد.
در پارادوکس ادبی دیگر دو چیز نداریم که با یکدیگر مخالف باشند، بلکه یک چیز داریم که خودش خودش را نقض میکند. دراینجا #مرگ و نگهبان مانند شب و روز نیستند که با هم مخالف باشند اما وقتی قرار میشود مرگ خودش نگبهان شود دیگر مرگْ، مرگ نیست! وگرنه اگر مرگ ، مرگ باشد باید چیزی در برابر آن از انسان نگهبانی کند نه اینکه خودِ مرگ نگبهان شود. "نگهبان" باید انسان را از حوادثی که منجر به مرگ میشود حفاظت کند اما عجیب اینجا است که خود مرگ قرار است نگهبان انسان باشد!
مهمترین وجه زیباشناختی پارادوکسها همان غیرمنتظره بودن آنها است که موجب غافلگیری مخاطب میشود. #غافلگیری در مخاطب ایجاد یک لذت غیرمنتظره میکند.
اما زیباشناختی پارادوکس صرفا یک زیبایی لفظی نیست بلکه ناظر به معنا هم هست. چرا که موجب تحریک کنجکاوی مخاطب است. واقعا مرگ از انسان در برابر کدام خطر حفاظت میکند؟ جستن و یافتن پاسخ برای این پرسش نیز بُعد زیباشناختی معنایی متن را ارتقا میدهد.
معناداری عمیق این پارادوکس وقتی بیشتر می شود که مخاطب را با این پرسش مواجه میکند که اگر قرار است مرگ نگهبان باشد، پس عامل خطرآفرین چیست؟ عامل خطرآفرینی که مرگ انسان را از گزند آن محافظت میکند، غفلت است؟ دنیاگرایی است؟ ترسو بودن است؟ ....؟
🔔 نکته :
اگرچه که معروف است که زیبایی های بیان شده در علم بدیع صرفا ناظر به لفظ هستند اما با دقت در برخی موارد آن ، روشن می شود که حتی مواردی مثل طباق ( تضاد ) هم می تواند ارتباط تنگاتنگی با معنا داشته باشد.
ادامه دارد...
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 7
1️⃣اهمیت #خطبه_7
بیان مراحل نفوذ شیطان در پیروان خود.
2️⃣مضامین خطبه
حضرت امیر علیه السلام در دو بیان اجمالی و تفصیلی، به شرح نفوذ شیطان در انسان و فرجام آن می پردازند. در بیان اجمالی، آغاز و انجام عملیات نفوذ در دو جمله بیان شده است. آغاز آن به دست انسان و پایانش به دست شیطان رقم می خورد. آغازش، «راه دادن شیطان به حریم دل» و انجامش، «تبدیل شدن به آلت دست #شیطان شدن در گمراه کردن دیگران» است.
در بیان تفصیلی که مشتمل بر استعارات عدیده است، شیطان به پرندهای ماند که در دل انسان تخم گذاشته، تخم به جوجه تبدیل شده، کم کم شروع به حرکت کرده و چنان بر جان انسان مسلط می شود که با چشم انسان نظر کرده، با زبان او سخن رانده، او را وادار به کج روی کرده و اعمال ناشایست را در نزد او زینت می بخشد.
3️⃣لطایف خطبه
1. آدمی، با سوء اختیار خویش، شیطان را به مملکت جان خود راه می دهد، از این روی، اتخاذ، به انسانها نسبت داده شده است نه به شیطان (اتخذوا الشیطان). این سخن، متخذ از این کلام خداوند متعال است که می فرماید: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (نحل/99-100)
2. شیطان به گمراه کردن خود فرد اکتفا نمیکند بلکه پس از گمراهی، وی را به آلتی برای گمراه کردن دیگران تبدیل میکند. (اضلال حداکثری)
3. بنا بر حدیث قرب نوافل، فرجام بندگی خداوند، فناء فی الله است کما اینکه فرجام بندگی شیطان، فناء فی الشیطان است. (فنظر بأعینهم و نطق بألسنتهم و...)
4. گمراهی، فرایندی تدریجی است که پس از راه یافتن شیطان در درون جان انسان در سه مرحله کلی سامان می یابد:
الف) افساد قلب.
ب) افساد نطق و نظر.
ج) افساد فعل و تزیین عمل.
این مراحل را حضرت با «فاء» از یکدیگر جدا کرده است.
4️⃣مصادر خطبه
ربیع الأبرار زمخشری ج1، ص109/ النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر، ج2، ص50
┄┅═══••✾❀✾••═══••✾❀✾••═══┅┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مراحل تدریجی شیطانی شدن انسان در قالب #تصویر
اگر #قرآن مىفرمايد: «از گامهاى #شيطان پيروى نكنيد» (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطان) به خاطر آن است كه شیطان انسان را گام به گام به فساد مىكشاند (وَ مَنْ يَتَّبِع #خطوات_الشیطان فَانَّهُ يَأمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر)
⁉️اما مسأله این است که گامهای تدریجیِ شیطان چگونه شکل میگیرد؟
📢نهج البلاغه (#خطبه_7)، نفوذ تدريجى و گام به گام شيطان را اينگونه توصيف مىفرمايد:
1.«اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكا» آنان شیطان را ملاک کار خود قرار میدهند،
2.«وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً» شیطان نیز آنان را شریک خود قرار میدهد،
3.«فَباضَ»؛ سپس شيطان در روح آنان تخمگذارى مىكند.
4.«وَ فَرَّخَ فى صُدُورهم»؛ بعد جوجهکشی مىكند.
5.«و دَبَّ»؛ بعد جوجههاى شيطانى در روح انسان به جنب و جوش در مىآيند.
6.«و دَرَجَ فى حُجُورهم»؛ سپس در دامن انسانها به راه مىافتند.
7.«فَنَظَر بِاعيُنِهم»؛ سپس شيطان به وسیله چشم آنان نگاه میکند و آنها به جاى عين الله، عين الشيطان مىشوند.
8.«و نَطَقَ بِالْسِنَتِهم»؛ شيطان حرف خود را به وسیله زبان آنان مىزند.
9.«فَرَكِبَ بهم الزَّلَل»؛ شيطان به وسیله این افراد به اهدافش (گناهان) میرسد.
10. «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَل» و #زشتیها را برای آنها را #زیبا جلوه میدهد.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
🌹با الهام از محسن قرائتی، کتاب "امر به معروف و نهى از منكر" ص: 83 🌹
#گامهای_شیطان #اغواگری_شیطان
#با_معارف_نهج، شماره 76
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سازمان #تحریف در صدر اسلام
وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِباً (#نامه_69)
هرآنچه را میشنوی به مردم بازگو مکن چون همین بازگو کردن برای دروغ گویی کافی است!
🔻🔻 🔻🔻 🔻🔻
1. در پیشگوییهای پیامبر آمده بود #ذوالخویصرة، که بدترین مردم است، توسط "بهترین فرد امتم" کشته خواهد شد.
2. #عمروعاص در نامهای به #عایشه نوشت: من ذوالخویصره را در اسکندریة کشتهام.
3. عایشه روزی از #مسروق اجدع پرسید: تو از عزیزان من هستی، فرزند من هستی، [به من دروغ نگو و راستش را بگو ببینم] آیا از سرنوشت ذوالخویصره خبری داری؟
مسروق به او گفت: بله او را علی ع در حوالی نهروان کشت!!
عایشه گفت: شاهدی بر این سخنت داری؟
مسروق میگوید: رفتم و پنجاه مرد عادل آوردم و در نزد عایشه گواهی دادند که ذوالخویصرة را علی در #نهروان کشته است!
#عایشه وقتی واقعیت را فهمید عصبانی شد و گفت: خدا عمروعاص را لعنت کند او برای من نوشته بود که خودش در اسکندریه، ذوالخویصره را کشته است! حالا که چنین کرده من واقعیت (#فضائل_علی) را کتمان نخواهم کرد سپس گفت: از #پیامبر شنیدم که فرمود: ذوالخویصرة به دست بهترین فرد امت من کشته خواهد شد. شرح ابن ابی الحدید 2/267
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#رسانه #سواد_رسانه_ای
#با_معارف_نهج، شماره 133
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِباً (#نامه_69)
هرآنچه را میشنوی به مردم بازگو مکن چون همین بازگو کردن برای دروغ گویی کافی است!
✍️هر مطلبی، هر فیلمی، هر عکس یا هر دادهای را که در فضای مجازی به دستمان میرسد با عجله برای دیگران ارسال نکنیم مگر اینکه به صحت آن اطمینان داشته باشیم.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
دومین عنصر زیبایی شناختی در این عبارت تشبیه است. در این #تشبیه بلیغ، مرگ به یک نگهبان تشبیه شده. فایده نگهبان، حفظ از خطرات است. اگر مرگ نگهبان است پس خطر و دشمن کیست که قرار است مرگ ما را از او حفظ کند؟
پاسخ این سوال را میتوان اینگونه داد که کسی که با مرگ انس گرفته باشد از هیچ عامل ترسانندهای هراس نخواهد داشت چنانکه گویا همین انیس (مرگ) نگبهان او است. (والله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه = به خدا سوگند اُنس پسر ابوطالب با مرگ بیشتر از اُنس کودک با آغوش مادرش است#خطبه_6)
#وجه شبه دیگر در اینجا احساس آرامشی است که نگهبان به انسان می دهد. حاصل اعتقاد به مرگ و انس گرفتن با آن، یک آرامشی است که در کنار هیچ نگهبان مادی به دست نمی آید.
معنای عمیقتری که در این تشبیه وجود دارد آن است که این نگهبانیِ مرگ، صرفا نگهبانی از جسم ما نیست بلکه نگهبان روح و دین ما نیز هست. کسی که اعتقاد به مرگ دارد و میداند که این فرصت ها روزی به پایان می رسد در دین خود بیشتر احتیاط میکند.( لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْت= یاد مرگ مرا از لهو و لعب بازمیدارد #خطبه_84)
🔔نکته :
نکته جالبی که در اینجا وجود دارد این است که درک مخاطب از ماهیت مرگ، عوض میشود. به راستی اگر قرار است مرگْ نگبهان انسان باشد پس عامل خطرزا چیست؟ عامل خطرزا باید عناصری چون غفلت، دنیاگرایی، ترسو بودن و ... باشد، چنین تشبیهی باعث میشود در قوهی عاقلهی انسان جای مصادیق خطر و مصادیق امنیت کاملا تغییر یابد. این تغییر درک در درون انسان، به شدت انسان را کنترل میکند و رفتارهای او را تغییر میدهد، که امروزه در فلسفه اخلاق از آن به #قدرت_انگاره یاد میکنند.
سومین عنصر زیبایی شناختی #ایجاز است. وجود همه آنچه در مورد این کلام نورانی گفتیم و نگفتیم در غالب سه کلمه سبب پیدایش ایجاز بلاغی# (ایجاز قصر ) شده است. گویا این سه کلمه فریاد می زند که درون من حرف های زیادی برای گفتن نهفته است.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 46
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 8
1️⃣فضای صدور خطبه
در آستانه #جنگ_جمل #زبیر و #طلحه به شدت از نظر افکار عمومی حتی در میان طرفداران خودشان با این اشکال مواجه بودند که وقتی با علی بیعت کردهاند چرا بیعتشکنی میکنند؟ زبیر برای توجیه این بیعتشکنی گفته بود که من با قلبم بیعت نکردهام فقط با دستم و به اکراه بیعت کردهام. امام این سخن را در پاسخ به این ادعای او و برای مقابله با جریان #تحریف بیان کردهاند.
➕البته بعد از جنگ #عبدالله_بن_زبیر نیز برای نجات پدرش از فشار افکار عمومی باز همان ادعای پدرش را تکرار میکرد که حضرت علی ع فرزندشان امام مجتبی ع را مأمور کردند که خطبهای در ردّ سخن عبدالله بن زبیر ایراد کند. #امام_حسن در خطبه خود این سخن پدر (خطبه 8) را نیز اقتباس کرد (کتاب الجَمَل شیخ مفید) خطبه امام حسن علیهالسلام آنقدر گیرا بود که فورا شاعری در مدح ایشان قصیدهای سرود. (کتاب الجمل ابیمِخْنَف)
2️⃣اهمیت خطبه
1.اهتمام به جلوگیری از فریب افکار عمومی.
2.حساسیت به تحریف حقایق.
3.ارائه نمونه ای از برخورد منطقی و مستدل برای ابطال استدلالی که دستمایه فریب افکار عمومی است.
2️⃣مضامین خطبه
این خطبه، پاسخی منطقی و حقوقی به زبیر است. وی در جریان جنگ جمل، در توجيه پیمان شکنی خود که امری ناپسند در میان عرب بود، ادعا می کرد که: «من تنها با دست خود بيعت كردم، نه با دل». امام علیه السلام در پاسخ می فرمایند: «او بايد قرينه قابل قبولى كه بر اين امر گواهى دهد اقامه كند در غير اين صورت بايد دوباره به آنچه از آن خارج شده باز گردد و نسبت به بيعتش وفادار باشد».
سخن زبیر، تركيبى است از اقرار به بیعت و ادّعای عدم موافقت قلبی با بیعت، اقرارش مسموع و مقبول است و امّا در مورد ادّعا بايد اقامه دليل كند. کلام امام مبتنی بر دو اصل پذیرفته شده حقوقی است که عبارتند از: «إقرار العقلاء علی أنفسهم جائز» و «البینة علی المدعی»، دو اصلی که در همه جوامع حقوقی و قضائی دنیا مورد پذیرش است.
3️⃣مصادر #خطبه_8
الجَمَل شیخ مفید/ الجَمَل واقدی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه #کلمه_إحکام در نامه 53
کلمه إحکام به معنای کاری را با اتقان و استحکام و دقت انجام دادن است. بیتوجهی به این نکته لغوی در ترجمه برخی فرازهای نهجالبلاغه مانع از کامیابی مترجمان در انتقال دقیق معنا به زبان فارسی شده است.
☑️مثلا در جمله «فإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِم» (ترجمه دشتی: هرگز انجام كارهاى فراوان و مهم، عذرى براى ترك مسئوليّتهاى كوچكتر نخواهد بود.) #نامه_53
کلمه «إحکام» معنای دقیقی دارد (کار را با اتقان انجام دادن). کاربرد کلمه إحکام در اینجا نشان میدهد که بهانه مدیران در بیتوجهی و #تضییع_حقوقِ ناچیز این است که میخواهیم کارهای مهم و بزرگ را با اتقان و دقت و انرژی بیشتری انجام دهیم.
🔸بسیاری از مترجمان به این بُعد از معنای کلمه «إحکام» (اتقان العمل) توجه نکردهاند. برای همین در ترجمههایشان نتوانستهاند نشان دهند که حاکمان و مدیران در تضییع #حق ناچیز فریب چه چیزی را خوردهاند و به چه بهانهای این حقوق را تضییع کردهاند؟!
#با_مترجمان_نهج، شماره50
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#تحریف حقایق پس از پیامبر ص
🔻در سالهای پس از وفات پیامبر چنان حقایق اسلامی #تحریف شد که مردم و نخبگان به جای سنت پیامبر ص، #سیره_شیخین را معتبر میدانستند!
✍️ گزارش زیر مربوط به شهر مدینه است که زادبوم سنّت پیامبر بوده است.
🗞ابن عباس با عروة بن زبیر که فقیه مدینه شده بود، گفتوگو میکرد.
ابنعباس گفت: پیامبر متعه حج را انجام میداد.
عروة گفت: خب باشد ولی ابوبکر و عمر این کار را نهی کردهاند!
ابنعباس گفت: این عروه کوتوله (عُرَیّة مصغّر عروة) چه میگوید؟
یکی گفت: میگوید: شیخین از تمتع در حج نهی کردهاند.
ابنعباس گفت: این قوم هلاک خواهد شد؛ چون من میگویم: پیامبر چنین و چنان فرموده اما آنها در جوابم میگویند: عمر و ابوبکر نهی کردهاند!!(مسند احمد، 5/228)
↩️برای فهم اینکه امیرالمؤمنین ع با چه جامعه ای روبرو بود و چرا نمیتوانست اصلاحات لازم را در آن جامعه کاملا کج شده، اعمال فرماید، شناخت این جامعه لازم است.
#با_معارف_نهج، شماره 134
https://eitaa.com/banahjolbalaghe