✨ الحمدالله الذی خلق الحسین ع 💫
✨خدایا شکرت که محب ولایتیم. 💫
#شیعه به دنیا آمدم که #شفاعت حسین ع روزیم شود ♥
╔"═••⊰❤️⊱••═''╗
@banatozeynab
╚-═••⊰❤️⊱••═-╝
هدایت شده از زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #اتفاقی_که_منتظرش_بودم:
🔰 #قسمت_ششم:
صحنه هایی از چند عملیات #دفاع_مقدس مثل فتح المبین و #آزادسازی_خرمشهر رو نمایش دادن تا شروع #جنگ_نرم و شکل گیری داعش و ...
نقطه عطف ماجرا، #اسارت و شهادت شهید #حججی بود که #شجاعت این بزرگمرد و شقاوت و منفور بودن ِاون #دجال_صفتان و #پیروزی شهدای #مقاومت به نمایش گذاشته شد.
و در نهایت، شیرینی تماشای #ظهور #صاحبمون کنار #کعبه ، که بنای اون در بالاترین نقطه محوطه ساخته شده بود، تلخی و غم مناظر قبل رو از بین برد😊
با چیدن این سناریو حتما می خواستن بهمون بگن که همه این رنج ها و بی قراری ها به یه اطمینان بزرگ میرسه
می رسه #پناهِ خلق و رحمت واسعه خدا،
که مرهم بذاره رو زخم دل مادران شهدا
و بی تابی یک عمر#چشم_انتظاری رو به چشم بر هم زدنی، به آرام ترین قرار بدل کنه
«به کعبه تکیه بزن در هوای خوش عهدی
بگو به گوش مردم دنیا انا المهدی»😭
و با شنیدن صدای نماهنگ #سلام_فرمانده که تازه منتشر شده و توسط گروه سرود اجرا شد با احساس خوبی به محل اقامت مون برگشتیم.
قبل از خواب، تو بالکن چای و آجیل خوردیم، با حسرت فلافلی که قسمتمون نشد.😁
قرار گذاشته بودیم بعدِ رزمایش به داخل شهر بریم و فلافل های معروف اهواز رو از وجود پربرکت مون بهره مند کنیم😂
ولی دیر وقت شده بود و باید سر و
وضع خاکی مون رو سر و سامونی می دادیم
گرچه اون خاک خودش سر و سامونه😊
دوست داشتم تو سکوت شب، بِرم بالاترین جای ممکن بنشینم و احوالاتی که از گذشته تا حالا بر این اردوگاه گذشته رو تماشا کنم
ازون دیدن های برنامه
« #زندگی_پس_از_زندگی».
با همه ابعاد و جوانب🙃
کاش می شد ....
اون شب، مغزِ نازپرورده م با جای جدید کمی انس گرفته بود و کار به دعوت نامه نکشید.☺️
💠 یک شنبه ۷فروردین
صبح روز بعد، در حالی که طنین صدای #شهید_آوینی گوش هامون رو نوازش می کرد ،از میان نیزار به #اروندکنار رسیدیم
شدت نور خورشید از یک طرف و گرد و غبار معلق ِ توی هوا از طرف دیگه مانع می شدن که اطرافمون رو خوب ببینیم
و به صحبت های راوی درباره شهدای #غواص گوش بسپاریم.
به هر حال، پس از بازدید از یادمان عملیات #والفجر ۸ ، سوار کشتی شدیم و تا نزدیکی ساحل شهر #فاو ِ عراق که فاصله زیادی از یادمان نداشت، رفتیم.
توی کشتی، در میان ازدحام جمعیت و زیر آفتاب سوزان جنوب ،گاهی صدای راوی رو می شنیدم که از #خیانت بنی صدر، کمک کشورها به رژیم بعث عراق و دست خالی بودن رزمندگان می گفت.
تو اون لحظات به این فکر می کردم که من و خیلی از جوان های ایران که زمان جنگ رو درک نکردیم چقدر نمی دونیم !
چقدر #تاریخ ایران و #دفاع_مقدس رو بلد نیستیم!😔
بلد نیستیم که با کوچیک ترین مشکل تو زندگی کم میاریم و جا می زنیم😞
ادامه دارد....
#دهه_فجر
#داستان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
مطلع مهر.pdf%d9%85%d8%b7%d9%84%d8%b9+%d9%85%d9%87%d8%b1 (1).pdf
5.6M
کتاب ❤مطلع مهر❤ نوشتهی امیرحسین بانکی پور فرد، مراحل پیش از ازدواج را توضیح میدهد و در گفتارهایی هشتگانه، از؛
✅ فوریت ازدواج
✅ شرایط اولیهٔ ازدواج
✅ معیارهای انتخاب همسر
✅ آداب خواستگاری
✅ ضرورت تحقیق
✅ نحوهٔ تصمیمگیری
✅نقش مهریه و بهترین انتخابها صحبت میکند.
#معرفی_کتاب #بنات_بوک
#مطلع_مهر #ازدواج #کتابخوانی
╔"═••⊰📚⊱••═''╗
@banatozeynab
╚-═••⊰📚⊱••═-╝
✨خدایا به خاطر فرصتهای جدیدی که به ما دادی تا مهربونتر زندگی کنیم ازت ممنونیم😃🥰
#خدایا_شکرت
╔"═••⊰❤️⊱••═''╗
@banatozeynab
╚-═••⊰❤️⊱••═-╝
هدایت شده از زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #اتفاقی_که_منتظرش_بودم:
🔰 #قسمت_هفتم:
دلاوران اسلام در این عملیات که یکی از #طولانی_ترین و #شگفت_آورترین عملیات های دفاع مقدسه، غیر ممکن رو ممکن کردن و اروند خروشان رو به تسخیر خودشون درآوردن.
💢 بعد از نهار، از بین بساط دست فروشان بازار به اتوبوس ها رسیدیم و به نهر #خَیِن رفتیم در فضای کنار نهر به علت کم بودن جا، کنار هم به شکل نشسته نماز خوندیم.
سریع بلندمون کردن تا به غروب #شلمچه برسیم...
از اتوبوس پیاده شدیم و دسته دسته از زمین هایی که روزی پر از آب و #موانع بوده اند و حالا از خشکی ترک خوردن عبور کرده و روی خاک شلمچه نشستیم
بعضی ها تنها و دور از جمع خلوت کرده بودن، دیدن حالشون مثل تماشای غروب لذت بخش بود ،
عده ای هم بین جمعیت ،به صحبت های راوی گوش می کردن:
«اینجا #تقابل تمام ایمان و تمام کفر است ،
تقابل عشق و نفرت ،عزت و ذلت ،
۱/۴ همه شهدای جنگ از اینجا پر کشیدن ....»
از شلمچه تا کربلا حداکثر ۸ ساعت فاصله هست و شهدا در حسرت زیارت رفتن😔
راه رو برای ما باز کردن و رفتن
البته که حالا در آغوش #حسین علیه السلام تمام دلتنگی شون رو نشوندن.
بعد از اذان، اکثر مردم برای اقامه نماز به داخل یادمان رفتن ولی من و زهرا و فاطمه و چند نفر دیگه همونجا پشت سر دو مسئول کاروان نماز و زیارت عاشورا خوندیم😍
نماز جماعت روی خاک شلمچه و نزدیک کربلا ، زیر آسمان ، در تاریکی مطلق و #خلوتی دلچسب فوق العاده بود، دلم نمی خواست برگردم ،اما وقت تمام شده بود.😢
به زیارت مزار شهدای داخل یادمان رفتیم و از مسیر مزین به عکس و سخنان شهدا و فانوس هایی با نور قرمز عبور و درباره زندگی شهدا صحبت کردیم تا به محل پارک اتوبوس ها رسیدیم.
اون شب رو در زائرسرای شهید #باکری مهمان بودیم.
مهمان سفره هایی به وسعت ایران
و نماز جماعت هایی به سادگی #نمازخانه خوابگاه دانشجویی
💢دوشنبه ۸فروردین
روز بعد به بازدید از #طلاییه رفتیم به قول راوی، این روزهای گرم در اینجا جز ٔ، خنک ترین روزهای ساله!
بعد از شنیدن روایت مختصر ِ عملیات #بدر و #خیبر به داخل یادمان رفتیم و زیارت کردیم
در آخر هم بستنی نذری خوردیم و #دل_نوشته هایی که آماده کرده بودیم روی کاغذ نوشتیم و به مسئول اتوبوس دادیم.
و به سمت #هویزه راه افتادیم.
ادامه دارد....
#دهه_فجر
#داستان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
✨خدایا شکرت بابت اینکه حواست همه جوره به هممون هست 🥰
#خدایا_شکرت
╔"═••⊰❤️⊱••═''╗
@banatozeynab
╚-═••⊰❤️⊱••═-╝
هدایت شده از زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #اتفاقی_که_منتظرش_بودم:
🔰 #قسمت_هشتم:
در هویزه بین تابلوهایی از #خاطرات شهدا نماز ظهر و عصر رو خوندیم و زیارت کردیم
و برای خوردن غذا به داخل محل اسکان رفتیم، خیلی شلوغ و پرسرو صدا بود.
به دوستان پیشنهاد کردم که غذامون رو برداریم و به فضای سبزی که نزدیک یادمان بود بریم،
گفتن:
کدوم فضای سبز ؟!
خواب دیدی؟
من: خودم دیدم اونجا فضای سبز داشت😢
قبول نکردن😏
احساس کردم دارم به شهادت نزدیک میشم چون چیزهایی می دیدم که بقیه نمی دیدن😂
خلاصه با اصرار اینجانب، راه افتادیم به سمت مورد نظر و الحمدلله وجود اون فضای سبز ثابت شد
و شربت شهادت از دستم افتاد😉
بعد از کلی عکس انداختن در همون یک حالت نشسته ی خسته، سری هم به بازار زدیم.
💢 آخرین یادمان، #معراج شهدا بود
ورودی معراج بولدوزری (البته اسم دقیق اون ماشین ها رو نمیدونم) رو دیدیم که روش نوشته شده بود: گلی گم کرده ام می جویم او را 😭
و خدا می دونه چندهزار تا از گل هامون زیر خاک دفن شدن و بعضی هاشون هنوز هم پیدا نشدن😔
وارد شدم،
دست هام رو که به شبکه ها رسوندم، چشم هام تا داخل ضریح دویدن
تعدادی کفن کوچک دیدم که حاوی #پیکر که چه عرض کنم،
چند تیکه استخوان شهدای گمنامی بودن که فقط چند روز از یافتن شون می گذشت ،😔
تاریخ و محل تفحص و نام یکی از #ائمه روی هر کدام نوشته شده بود،
حالتی بین بهت و ناباوری داشتم
فکر کردم وقتی می خوان این کیسه ها رو تحویل خانواده شهید بِدن چی میگن؟
با چه زبانی صحبت میکنن؟
چطور این همه عظمت تو یه تیکه پارچه جای گرفته؟
پاره تن کدام پدر و مادر انقدر #بی نشون دست از دنیا کشیده؟😭
چقدر معصومانه بی ادعایید، 😔
این #بی_ادعایی شما آتش میزنه به جان ِ خروار خروار ادعای ایمان ما.
کمی دورتر ،تابوت هایی در آغوش #پرچم میهن، روی هم چیده شده بودن
و زائران با اشک در چشم و آه در سینه روی اون ها حاجت ها یا درد دل هاشون رو می نوشتن.
من هم خودکارم رو متبرک و چند کلمه به انبوه واژگان اضافه کردم،
باشد که این کلمات از وسعت حیات شهدا، جان بگیرن و جان تازه ام ببخشند.🤲
ادامه دارد....
#دهه_فجر
#داستان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
سلام امامزمان
•اےحجتغریبامامِزمانمن.
「بیمارشدهدنیا
وغصههایشبسیار😔
توپنـــاهمابهتنگآمــدههایے
آقا
#سلام_آقا
#سلام_صاحب_ما
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#ماه_رجب
#أين_الرجبيون
╔"═••⊰❤️⊱••═''╗
@banatozeynab
╚-═••⊰❤️⊱••═-╝
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#حرف_اول
✍ در یک خانه، همه باهم یکی نیستند!
بعضیها اهلترند برای آن خانه،
و بعضیها بودنشان هم شبیه نبودنشان است!
و بعضیها هم رفتنیاند...
※ اهل یک خانه حتماً اَلَک میشوند!
بعضی وفادارند به خانه،
بعضی وفادارند به خود ....
#حرف_دوم
※ اهل یک خانه، در میان فتنهها محک میخورند؛
وفادارها معلوم میشوند، آنان که با نداری و دارایی میسازند، و ثابت میکنند که؛ "دوستتدارم" هایشان، "میخواهمت" هایشان، "به پایت میایستم" هایشان دروغ نبود...
※ ثابت میکنند اگر سنگ هم از آسمان ببارد؛
پای کسی که بزرگ خانه است، صبر میکنند!
حرمتش نگه میدارند و کم و کاستش را ندید میگیرند.
#حرف_سوم
※ خانه، ماکت کوچکی است از یک ملّت !
و ملّت ماکت کوچکی از جهان ...
و اهالی یک سرزمین، حتماً الک میشوند!
آنان که چشمانداز بلند خویش را باور دارند، محال است با تنگناهایی که دشمن از بیرون و منافق از درون میسازد، و روزبروز تنگتر میکند، مسیر کج کنند و به سمت چشمانداز و تحقق آن، به پیش نروند.
※ اصلاً وفاداران، در تنگناهاست که استقامتشان سنجیده میشوند و دانه درشتها گیر میکنند و رد نمیشوند.