eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
135 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
381 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
52.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید | دوم فروردین‌ماه سالروز هجوم مأموران ستم شاهی پهلوی به مدرسه مبارکه فیضیه قم (۱۳۴۲ ه‌ش) . 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠کسانی که برای مردم سخن می گویند، پیام می‌فرستند، می‌نویسند، تلاش می‌کنند، هرچه می‌توانند در مردم ایجاد کنند. ۱۴۰۱/۰۱/۰۱ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
ادامه کارگاه های نذر فزهنگی 👇 💚 مژده به خانواده های فرهیخته 💜 باز هم نذر فرهنگی داریم کارگاه آموزشی و مهارتی موفق و نمونه 🌺یک کلاس پر از تکنیک های مقابله با بدرفتاری کودکان، جهت دهی رفتارهای مثبت ✍استاد صادقی روانشناس مثبتگرا 💫مشاور مرکز تخصصی صدرا تهران و قم 🎀هر روز یک کلاس عیدی شما در ایام نوروز 😊 💛 دریافت تنها با ارسال به 3نفر از دوستان 🌷🌷 تا فرصت هست وارد شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2637561917C41104284d4 ✅ کلاس موفق و نمونه هر روز در کانال خانواده خوشبخت بارگزاری می شود. 💙 اطلاع رسانی به همه مامان های مهربون 💐 خانواده خوشبخت کانالی برای زندگی بهتر https://eitaa.com/joinchat/2637561917C41104284d4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬میدونید چرا گاهےمواقع باتوسل‌به‌امام‌زمان (عج) حاجت روانمے شویم ❓ 🎤حجت الاسلام والمسلمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی غذا روغن زیادی میندازه، اینجوری با یه قالب یخ بزرگ روغن اضافه شو کامل بگیرید!☝️ ✦••┈❁🍟🍔❁┈••✦
یک وقت خبر می آمد که همسر دوست صمیمی ام شهید شد. در این موقع غم عالم و آدم روی سرم خراب می شد و اصلا دوست نداشتم با کسی حرف بزنم. وقتی علی آقا می آمد، خودم را به کار خانه مشغول می کردم. -چی شده؟ -فلانی شهید شده. -خب خوش به حالش؛ یعنی چه این طورغم باد گرفتی؟ بخند، شاد باش. همینه بابا. پس من چی کار کنم؟ من دوستم روی پاهام شهید می شه. اگر با اون حال بیام خونه تو فرار می کنی. وقتی می خوام بیام، خودم رو تروتمیز می کنم، روحیه ام را عوض می کنم. تو هم باید همین طور باشی. خودت را باید کنترل کنی. این شهادت ها و رفتن ها برای همه ی ما هست. دیگر اواخر تیرماه شصت و سه وضعیت بارداری ام کامل به چشم می آمد. تصمیم گرفتیم برگردیم. آقای سجودی و خانواده اش هم می خواستند بیایند بابل تا با خانواده شان یک دیداری تازه کنند. دوتا ماشین راه افتادیم. من خوب خودم را بسته بودم که برای نوزاد در شکمم، با آن دست اندازهای جاده، مشکلی پیش نیاید. علی آقا هم در رانندگی خیلی مراعات کرد و آرام آرام خودمان را رساندیم به بابل. رفتم خانه مستأجری خودمان، چون یخچال و وسایل مورد نیاز زندگی را این جا داشتیم. حالا من دوتا خانه داشتم؛ یک خانه که همراه با آن سختی های جنگ بود و دیگری خانه ای که این جا بود و امنیت کامل را در آن حس می کردم. بعد از یک مدت طولانی، توانستیم خانواده هایمان را ببینیم.
دید و بازدیدهایمان را انجام دادیم. ده روزی ماندیم. یک خبر تعجب انگیز از مادرم شنیدم که با خجالت به من گفت. مادرم ناخواسته حامله شده بود. نمی خواست بچه دار شود. می گفت خجالت می کشم. می گفت بد است. آخر من نوه دارم، داماد دارم. چه قدر با مامان خندیدیم. حالا مادر و دختر هر دو باردار بودیم. با خودم فکر می کردم و می گفتم: دنیای ما یک دنیای معمولی است، اما چرا جنگ، یک جنگ ناخواسته آن را غیر معمولی کرده است؟ علی آقا رفت و به خانه ی نیمه کاره مان سری زد. هنوز بدون سقف سر جایش مانده بود. کاری هم از دست ما برنمی آمد. گذاشتیم خاک بخورد تا ببینیم قسمت ما چیست و باید با آن چه کار کنیم. چند باری رفتم و به مریم خانم (خانم سجودی) سر زدم. خاطره اهواز را با هم زنده کردیم. برای آقای سجودی کار پیش آمده بود و آن ها باید زودتر از ما می رفتند اهواز. با همان ماشینی که آمده بودیم رفتند. من هم دلم می خواست برگردم. این خواستن من شبیه خواستن علی آقا بود که دوست داشت برود آن جا و بماند. سختی هایی که با لذت همراه بود. لذتی که شیرینی اش از آدم جدا نمی شد. ما هم بعد از خانم سجودی و آقای سجودی برگشتیم. علی آقا دوتا کیسه برنج که دوستانش سفارش دادند، برایشان خریده بود. نارنگی درآمده بود و سه جعبه نارنگی هم برداشتیم. مقدار بیشتری سبزی خوردن و ترشی برداشتیم تا بین خانواده ها و همسایه های پایگاه پخش کنم. دوباره با خانواده خداحافظی کردیم و راه افتادیم به طرف اهواز.
🍃🌷سوم فروردین سالگرد شهادت مظلومانه شهید امر به معروف و نهی از منکر ، شهید علی خلیلی در سال ۱۳۹۳ گرامی باد. 💐 هدیه به روح مطهر این شهید والا مقام صلوات. 🆔@Shuhada1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رجز خوانی امیر حافظ کوچولو در حضور فرمانده نیروی زمینی ارتش 😍😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌این یار خردسال و شیرین زبان، تقدیم به ساحت مقدس امام زمان(عج)🌹 👌ازتاریخ درس بگیریم: فرعون ۲بار دستور به قتل نوزادان داد: 1. قبل ازتولد منجی دستور به کشتار کودکان داد تامانع ازتولد موسی(ع) شوند 2. بعداز ظهور موسی(ع) دستور به کشتن فرزندان داد تا یاران منجی اندک شوند 👌چه کسی باور میکند... این کودک ۶ساله آن هنگام که در شکم مادر بود با اصرار پزشکان، به حکم علم غربالگری محکوم به کورتاژ و مرگی بسیار سخت بود اما با مقاومت پدر و مادر باقی ماند تا اکنون به یاری منجی موعود بشتابد 👌گویا دجال آخرالزمانی، با تحقیق عمیق در علم ژنتیک و شناخت نشانه های یاران مهدی عج، این ظرفیت بسیار مهم را از دوران بارداری رصد و شناسایی نموده! وبا نفوذ در علم غربی غربالگری، علائم آنان را در لیست نوزادان ناقص الخلقه معرفی کرده تا یاران آخرالزمانی یوسف زهرا س، در نطفه وبه دست والدین خود با مرگی بسیار فجیع و دردناک نابود شوند 👌براستی حتی اگر کودکان از بدو تولد ناقص الخلقه و بیمار باشند؛ آیا در همین عمر کوتاه خود، حق حیات عاشقانه و یک زندگی با محبت در آغوش گرم و ملاطفت آمیز پدری دلسوز و مادری مهربان را ندارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌این یار خردسال و شیرین زبان، تقدیم به ساحت مقدس امام زمان(عج)🌹 👌ازتاریخ درس بگیریم: فرعون ۲بار دستور به قتل نوزادان داد: 1. قبل ازتولد منجی دستور به کشتار کودکان داد تامانع ازتولد موسی(ع) شوند 2. بعداز ظهور موسی(ع) دستور به کشتن فرزندان داد تا یاران منجی اندک شوند 👌چه کسی باور میکند... این کودک ۶ساله آن هنگام که در شکم مادر بود با اصرار پزشکان، به حکم علم غربالگری محکوم به کورتاژ و مرگی بسیار سخت بود اما با مقاومت پدر و مادر باقی ماند تا اکنون به یاری منجی موعود بشتابد 👌گویا دجال آخرالزمانی، با تحقیق عمیق در علم ژنتیک و شناخت نشانه های یاران مهدی عج، این ظرفیت بسیار مهم را از دوران بارداری رصد و شناسایی نموده! وبا نفوذ در علم غربی غربالگری، علائم آنان را در لیست نوزادان ناقص الخلقه معرفی کرده تا یاران آخرالزمانی یوسف زهرا س، در نطفه وبه دست والدین خود با مرگی بسیار فجیع و دردناک نابود شوند 👌براستی حتی اگر کودکان از بدو تولد ناقص الخلقه و بیمار باشند؛ آیا در همین عمر کوتاه خود، حق حیات عاشقانه و یک زندگی با محبت در آغوش گرم و ملاطفت آمیز پدری دلسوز و مادری مهربان را ندارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی یکی از طنزپردازان از رهبر انقلاب درخواست انگشتر کرد و با یک اشکال فنی مواجه شد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دعوای سال۶۴ برای گرفتنِ *پُستِ بالاتر* لطفا مقایسه کنید ، *دَعواهای دیروز و امروز را ...*
قرنی که گذشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*تفاوت یک نظریه زمینی و غرب گرایانه (ظریف) با یک نظریه آسمانی و مومنانه(شهید احمد کاظمی) !! ....حدود چهل سال این نوع تفکرات بزدلانه برکشور حاکم بود !!!!!*
🇮🇷 حکیم الهی و نابغه ای کم نظیر❗️ ✅ شنیدن فقط همین یک سخنرانی اول سال ۱۴۰۱ برای اثبات بی نظیر بودن رهبر ایران کافیست:👇 🍀چگونه سخن آغاز کرد(با خدا و معنویت) 🍀با چه کسی سخن شروع کرد (بقیةالله) 🍀با که سخن گفت(با همه افراد عوام و خواص) 🍀از چه سخن گفت (از مهم‌ترین مسائل کشور) 🍀چگونه سخن گفت (با اطلاع کامل و کارشناسی دقیق) ◀️ آنجا که نام بقیة الله را به زبان آورد بغض آلود بود❗️ ◀️ آنجا که با مردم سخن گفت، دلسوزانه و با مهربانی❗️ ◀️ آنجا که شعار سال را توضیح داد چقدر کارشناسانه❗️ ◀️ آنجا که از شعار سال گفت، علت، چرایی، اهداف و فواید آن را بیان کرد🌸 ◀️ آنجا که از موانع و کارشکنان گفت قاطعانه و محکم گفت❗️ 🔹اگر از گذشته گفت، با افتخار 🔹اگر از حال گفت، واقع بینانه 🔹اگر از آینده گفت، امیدوارانه 🔸وقتی از معنویت گفت، به خدا دعوت کرد 🔸وقتی از کشاورزی گفت، از بهره وری ❓گفت 🔸وقتی از اقتصاد گفت، از خودکفایی گفت 🔸وقتی از سیاست گفت، صادقانه گفت 🔺در سیاست داخلی از استقلال و عزت گفت 🔺در سیاست منطقه ای از ملت‌ها حمایت کرد 🔺در سیاست بین المللی، بر ضد نظام سلطه و نژادپرستی و افول آمریکا گفت. ✅ حقیقتا او رهبری حکیم و الهی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میگفتند امام و طنز؟! 🔹️ روایت دست اول رهبر انقلاب از شوخی‌ها و کلام طنزآمیز امام خمینی در جلسات مختلف: امام اهل طنز بود
همه ی وسایل را بار تویوتای جنگی کردیم و به راه افتادیم. به قم که رسیدیم علی آقا خوابش گرفت، گفت: بد جوری خوابم گرفته، نمی تونم رانندگی کنم. خب اشکال نداره، تو استراحت کن، من مواظبم. تویوتا مانند وانت های معمولی نبود که باربند داشته باشد؛ هرچه در آن بود، کاملا مشخص بود. من بیدار ماندم و شش دانگ حواسم را جمع کردم که کسی از وسایل پشت تویوتا چیزی برندارد. کمی که گذشت بچه های گشت سپاه قم ما را دیدند. یکی دو دور زدند و یکی شان با همان لباس سپاهی از ماشین پیاده شد و آمد نزدیک. علی آقا سرش را چسبانده بود به فرمان ماشین و تازه خوابش برده بود. دلم نمی آمد بیدارش کنم. فاطمه در بغلم خوابیده بود. انگار به ما شک کرده بودند. رفتند و داخل ماشینشان نشستند و از دور ما را زیر نظر گرفتند. ده دقیقه ای از همان دور به ما خیره شدند. دیدند نه، ما هیچ عکس العملی نشان نمی دهیم. دوباره از ماشین پیاده شدند. وقتی جلو آمدند، مجبور شدم علی آقا را بیدار کنم. گفتم: علی آقا پاشو، ماشین گشت سپاه اومده، چند بار اومدند و رفتند. همین که مأمور سپاه نزدیک شد، علی آقا شیشه ماشین را پایین داد و شروع کرد به صحبت و گفت: من از منطقه میام و با زن و بچه دوباره دارم برمی گردم. مرد سپاهی راضی شد و خداحافظی کرد. رفتیم داخل شهر قم و زیارتی کردیم. بعد بدون آن که علی آقا استراحتی کند، خودمان را به پایگاه شهید بهشتی رساندیم. یک کیسه برنج را بردیم داخل خانه و سه جعبه نارنگی را بین همسایه ها تقسیم کردیم.
دوباره زندگی معممولی جنگی ما در اهواز شروع شد. یک روز علی آقا آمد و گفت: زیاد تو حیاط نیایید با بچه ها! با تعجب گفتم: چرا؟ مگه چی شده؟ ما اگه تو حیاط نیایم که تو این اتاق می پوسیم. بیچاره بچه ها را چه کار کنیم؟ گناه دارند. -حالا شما زیاد آفتابی نشید! -ای بابا! خب برای چی؟! -ببین این نگهبان ها که این جا هستند، زن و بچه دارند؛ گناه دارند؛ شما را که می بینند یاد خانواده هایشان می افتند. خدا راضی نیست به خاطر ما دیگران دلتنگ شوند. دیگر سعی می کردیم برویم پشت خانه ها. بچه ها را هم می بردیم آن جا که زیاد در معرض دید نگهبان ها نباشیم تا خدای نکرده اذیت نشوند. به خاطر حجم بالای کار همسرانمان، ما خیلی زیاد شوهرهای همدیگر را نمی دیدیم. مثلا آقای شکی را تا آخرین روزهایی که در پایگاه زندگی می کردیم، دو بار دیدم. شب دیر وقت می آمدند و صبح زود می رفتند. بیش تر از همه ی ما، خانم مهرزادی بقیه را می شناخت. ایشان سه تا بچه داشت؛ یکی را هم می گذاشت داخل کالسکه و می آورد در محوطه دور می داد. یک روز با هم حرف می زدیم که خانم شکی گفت: این آقا، این آقا که داره میاد کیه؟ لحن تندی هم هنگام حرف زدن داشت. آدم حس می کرد می خواهد اعتراضی کند یا اشتباهی شده که دارد گوشزد می کند. هیچ حرفی نزدم. سرم را پایین انداختم و ساکت بودم. علی آقا داشت ماشین را پارک می کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ی ی...💔💔💔 🌌 باز هم شب جمعه و یاد شهدا با صلوات 🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌷 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
🌠 شب جمعه اگرم راه ندادند حرم به سلامی ز ره دور صفا خواهم کرد السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، 🌹 السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوشِ من را هوس كرب و بلايش برده 🕊شب جمعه شده و بوى حرم مى آيد 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊