چرا رهبر که قدرت دارد ، مشکلات جامعه را حل نمیکند؟
۱- محدوده وظائف رهبری در شرع و قانون معین شده است و ولی فقیه نمیتواند از آنچه شرع برایش تعریف کرده، فراتر برود. لذا رهبر موظف است به وظائفی که در اصل ۱۱۰ قانون اساسی برایش تعریف شده، عمل نماید و بیش از این از ایشان انتظار داشتن، منطقی و موجه نیست.
۲- رهبر شخص اول مملکت است و سیاستهای کلی نظام را بر عهده دارد. این در حالی است که هیچگاه راهبردها و راهکارها باهم بر دوش یک نفر قرار داده نمیشود. زیرا وظائف راهبردی مستلزم نگاه کلی به امور است و راهکارها عنایت به جزئیات امور را در بر دارد و هیچگاه کلینگری و جزئینگری در یک نگاه و مدیریت واحد باهم جمع نمیشوند.
۳- وقتی از حضرت زهرا(س) درباره سکوت حضرت علی(ع) و اینکه «چرا حضرت برنمیخیزد تا حقش را بگیرد» سؤال کردند، ایشان در جواب فرمود: «پیشوای جامعه همانند قبلهای است که به سمت او میروند؛ نه اینکه او به سمت آنها برود»! [ ۱ ]
۴- ولایتی که رهبر بر مردم دارد، ولایت تشریعی است و نه ولایت تکوینی. به این معنا که قرار نیست امور مردم جبراً اصلاح شود؛ بلکه رهبر وظیفه خطدهی به جامعه دارد و با تبعیت ملت از او است که امور اصلاح میگردد. بنابراین همانگونه که خدا به بندگان خود اختیار داده، ولی خدا نیز موظف است به امت خود اختیار دهد تا آنها خود در قدمی که برای اصلاح امورشان برمیدارند، امتحان شوند.
۵. در نظام مردم سالاری دینی، افراد همانگونه که حقوقی دارند، به همان اندازه وظیفه نیز دارند و مصرفگرایی در ساختار چنین نظامی موجّه نیست. چرا که قرار است مردم خودشان به عنوان صاحبان حکومت امور جامعه را به دست گیرند؛ نه اینکه سربار حکومت باشند. بنابراین کسی که در این میان می خواهد فقط تکیه کند و برای خودش نقشی در حل مسائل قائل نیست، در زمره کودکان جامعه است!
۶. غرض نظام اسلامی این است که اگرچه مشروعیت امور مبتنی بر مبانی اسلام است، اما مقبولیت مردمی عهدهدار حفظ شریعت باشد و مسئولیت سلامت امور جامعه را بر دوش گیرد. زیرا کرامت انسانی اقتضا میکند به جای اینکه مردم در امورشان از سوی حکومت شرطی شوند، مسئولیت امور جامعه متکی بر هویت، فرهنگ و شخصیت ملی بوده، استقلال ملت در اداره امور حفظ گردد.
[ ۱ ] «مثلُ الإمامٍ مثل الکعبة إذ تُؤتیٰ و لا تَأتی». (بحار الأنوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳)
حمیدیزاده
#ولایت_فقیه
هدایت شده از سبک زندگی
اقتصاد و تربيت.mp3
زمان:
حجم:
23.18M
موانع اقتصادی تربیت
- کانون خانواده را بر روی اقتصاد بنا نکنیم.
- شئون سهگانه تکیهگاه بودن مرد در خانواده
حمیدیزاده
#خانواده
#اعتقاد_درمانی
گروه «سنگر جنگ رسانه»
- تبادل محتوا (مهمات جنگ رسانه)
- تبادل نظر (همفکری و ارتقاء اندیشه)
موضوع آزاد است؛ اما سیاهنمایی ممنوع!
https://eitaa.com/joinchat/3310944386Cba04e94b8b
هدایت شده از سبک زندگی
زن و مرد دو دنیای متفاوت.mp3
زمان:
حجم:
1.5M
گفت:
زن = انسان و مرد = انسان
انسان = انسان
در نتیجه زن = مرد
گفتم:
این مغلطه مثل این است که بگوییم:
۲ = عدد و ۳ = عدد
عدد = عدد
در نتیجه ۲ = ۳ !!
امام خامنهای: «اینکه شعار برابری جنسیتی به طور مطلق بدهند، غلط است...... آن که درست است، عدالت جنسیتی است». ۴۰۲/۱۰/۷
حمیدیزاده
#روابط_زوجین
#اعتقاد_درمانی
هدایت شده از سبک زندگی
تفاوت تربيت و مديريت.mp3
زمان:
حجم:
17.52M
تفاوتهای تربیت و مدیریت
ماهیت شگردهای تربیتی در تفاوت آن با مدیریت
حمیدیزاده
#تربیت_فرزند
آدم مریض به کسی میگن که این پست رو نوشته!
خودش تو ایتا داره ترند میکنه و اعتراض میکنه که چرا اونجا ترند کردن!
به نظر شما اینو به حساب چی میشه گذاشت؟!
یعنی مدیر @jebhemoghavmat هم اینقدر سواد رسانه نداره که همچین کسی رو عضو هیأت تحریریه خودش نکنه؟!
آیدی مدیر رو نذاشته بود تا به خودش بگم. اینقدر منتشر کنید تا به دستش برسه.
#ایران_قوی
#مرگ_بر_آمریکا
#سواد_رسانه
رد پایی دیگر از نفوذ!
موج وسیع تبلیغات اشتغال زنان و اشتغال در خانه که به صورت افراطی در صدا و سیما، فضای مجازی و نیز کف شهر مشاهده میگردد، مأموریت جریان نفوذ است. حال آنکه امام خامنهای نفوذ شبکهای از این جنس را به ما هشدار دادهاند.
سؤال این است که وقتی هیچ تبلیغ قابل توجهی از اشتغالزایی برای مردان نمیشود، چرا این حجم وسیع و افراطی فرصتهای شغلی برای زنان عرضه میگردد؟!
غرض از چنین تبلیغات تاکتیکی اشتغال زنان، «از هم پاشیدن خانواده»، «فروپاشی تربیت فرزندان»، «انصراف از فرزند آوری» و «کشاندن زنان به بستر فساد» با اهرم بینیاز کردن زن از تکیه به مرد است و بیشک هر آنکه سهمی از کامل کردن این پازل دشمن اختیار کند، مرتکب گناهی نابخشودنی شده است!
#خانواده
#نفوذ_شبکهای
#اشتغال
پاسخ به یک شبهه
درباره نظام جمهوری اسلامی، ممکن است سؤالی به ذهن بعضیها خطور کند و آن اینکه: مگر نه اینکه در نظام اسلامی حاکم باید خدا باشد؟ پس جمهوریت در نظام اسلامی چه وجهی دارد و مردم در کجای این پازل قرار دارند؟
پاسخ به این سؤال در دو نکته تقدیم میگردد.
نکته اول:
بین «دموکراسی غربی» و «مردم سالاری دینی»، یک تفاوت ماهیتی فاحش وجود دارد. «دموکراسی غربی» صرف نظر از دروغ بودن و غیر واقعی بودنش، قالبی اومانیسمی دارد و مردم را ملاک مشروعیت میداند؛ اما در «مردم سالاری دینی» ملاک مشروعیت، مردم نیست و اینکه امام فرمود: «میزان رأی ملت است»(۱)، نظر به مسأله مقبولیت دین و نظام دارد. در «مردم سالاری دینی» این رجز خوانی صورت میگیرد که مردم تابع و خواهان دین و نظام هستند و این هیچ منافاتی با مبانی دینی ندارد؛ بلکه حلقه مفقودهای از صدر اسلام تا کنون است که «غدیر» را به «۲۲ بهمن ۵۷» و «۱۲ فروردین ۵۸» گره میزند.
نکته دوم:
مسأله مقبولیت دین و نظام نوعی رجزخوانی است که از لوازم مقدمه سازی برای ظهور امام زمانعج است. در این اثناء مردم امتحان میشوند که آیا شایسته درک ظهور امام زمانعج هستند یا نه؟ و از آنجا که قرار نیست دوباره امام حسینع در کربلا به مسلخ برود، این امتحان ضرورت داشته و در فلسفه انقلاب و تأسیس حکومت اسلامی، جای خودش را دارد. به عبارت دیگر «جمهوری اسلامی» به این معنا نیست که در اسلام نظر مردم در رقابت با نظر خداست؛ بلکه به این معناست که وظیفه حفظ اسلام، بر عهده خود مردم است.
اگر دقت کنید، یکی از امتحانهایی که مردم در این دهه آخر بدان مبتلا هستند، این است که شبکه سازی نفوذ سیستمی بر مدیریت این نظام به قدری برجسته و مسلط شده که مردم حکم آتش به اختیار گرفتهاند! حکمت چنین تقدیری این میتواند باشد که قرار نیست مردم همیشه مثل یک کودک دستشان در دست مسئولین نظام باشد تا بدون ایفای نقش، فقط یک بزرگتر مشکلشان را حل کند؛ بلکه خود مردم باید در حل مشکلات و رفع موانع و زمینه سازی برای ظهور دست به کار شوند. «إن الله لایغیرُ ما بقومٕ حتی یغیروا ما بانفسهم».(۲)
البته ناگفته نماند که خدایی که موسی را در دامن دشمنش فرعون حفظ کرد، این بار هم اراده کرده که این نظام را در دامن جریان نفوذ حفظ کند و طبق وعدههای الهی و به کوری چشم دشمنان اسلام، این نظام به زودی به دست صاحب الأمر عج خواهد رسید. انشاالله.
(۱) صحیفه نور، ج ۷، ص ۱۲۲
(۲) رعد، ۱۱
حمیدیزاده
#جمهوری_اسلامی
#مردم_سالاری_دینی
#نفوذ_سیستمی