eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه برنده‌ی عشق از #میم‌دال 🌱 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 حالم بد بود. ترس و اضطراب و احساس یک اتفاق ناگوار که یا رخ داده بود یا در حال رخ دادن بود. بعد از عملی که با بی حسی موضعی انجام شد به خاطر شرایط حاد ریه هایم، وارد بخش مراقبت‌های ویژه شدم. از همان بدو ورود فهمیدم که حالم خوب نیست و این راز نیازی به افشا نداشت. نفس نداشتم و همچنان با آن ورم عجیب درگیر بودم. به دستانم سِرُم و سیم های زیادی وصل بود. یکی برای کنترل فشارم و دیگری برای نبض و ضربان قلبم. ماسک اکسیژن روی بینی ام بود و دور تا دور تختم به دستور دکتر مشمایی کشیده شد و پرستاران به نوبت می آمدند و در سِرُمم آمپول تزریق می کردند. چیزی بین خواب و بیداری.... بین هوشیاری و ناهشیاری..... بین ادراک و احساس.... گذشت. نمی دانم حتی دقیق بگویم چون زمان برایم معنا نداشت. حالم به خاطر آن ریه های ناقص و آن همه ورم و سوزن و سِرُمی که به من می زند، آنقدر بد بود که دنبال گذر زمان نبودم. اما بالاخره از بخش مراقبت‌های ویژه به بخش عمومی منتقل شدم. و هیچ وقت ورودم به بخش را فراموش نکردم. چیزی شبیه همان روزی که شیمیایی شده بودم و مدت ها در بخش مراقبت‌های ویژه بودم تا اینکه بالاخره با ثبات حال ریه هایم به بخش منتقل شدم. حالم بهتر بود. ورمم کم شده بود اما از بین نرفته بود و من یقین پیدا کرده بودم که دیگر باردار نیستم! تکیه به بالشت پشت سرم زدم و بدون ماسک اکسیژن حتی راحت نفس کشیدم. و منتظر بودم.... برای دیدن خاله طیبه، خاله اقدس، و یوسف..... در ساعت ملاقات. و شد... ساعت ملاقات شد و همه آمدند.... همه با چشم گریان.... و یوسف آنقدر بی طاقت که برای اولین بار مقابل نگاه همه مرا در آغوش کشید و با گریه ای که از او بعید بود در گوشم گفت : 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍صبح است بیا کینه بشوییم از دل ❄️نیکو شود ار قصه بگوییم از دل 🤍باز آ که دوباره دل بهم بسپاریم ❄️بنشین که مراد هم بجوییم ازدل ✨الهی دراین روز و همه روز یه دل خوش، یه لب خندون ⛄️ ✨ یه دنیا آرزوی خوب براتون رقم بخوره و ثبت بشه 🤍 .
میدهم سوے امیرم یڪ سلام صبح من آغاز شد با این ڪلام ڪار هر روز من از فرط فراق یڪ سلام از راه دور از روے بام السّلام اے ساڪن ڪرب وبلا 💔من حرم خواهم همین و والسلام
💢 💢 ⁉️ ✅یه روز یه میره سبزی فروشی تا ڪاهو بخره ، عوض اینڪه ڪاهوهای خوب را سوا ڪنه ، همه ڪاهو های را سوا میڪنه و . ⁉️ازش مــی پرسنـد چرا را ڪــردی میگه: صاحبـــــ سبزی فروشــی پیرمــرد فقیــری هست مردم همه ی ڪاهوهای خوب را میبـرند و این ڪاهوها روی دست او میمانند و من بخاطر اینڪه ڪمڪـی به او بڪـنم اینها را میخــرم، اینها را هم میشـــود خـــورد.. ☑️> این ڪســی نبود جز بزرگــ آقا سید علــی تبریــزی(ره)✔️ 🔰یه روز یه میره ، بعد از یه مدت میشه یه روز بهش میگن شده افتاده سمت ها اجازه بده بریم . جواب میده ڪـــدوم ؟ اینجا من . اون تا زنده بود و به داداش های شهیدش شد✳️ 👈> اون ترڪـــه ڪســـی نبود جز مـهـــدی باڪـــــــری👉 ❌از ایـــــــن به بعـــــــد قــــبل جڪـــــــ تعریفــــــــ ڪـــــــردن حواسمـــــــون باشــه چه ڪسانــــی رو به سخـــــــره میگیریـــــم❌ 💟یه میشه بهنام . اولیــــن 13 سالـــه شهید راه و... 🔴👈یه روزی یه ، یه ، یه ، یه ، یه ، یه ، یه ، و ... مثل جلــوی وایـــستادن تا کســــی چپ به و نکنـــــه👉 🌷 لـره...........شهید محمد بروجردی بود 🌷 ترڪـه.......... شهید مهدی باکری بود 🌷 عربـه......... شهید علی هاشمی بود 🌷 قـزوینیه...... شهید عباس بابایی بود 🌷 آبادانیـه...... شهید طاهری بود 🌷 اصفهـانیه.... شهید ابراهیم همت بود 🌷 شمـالیـه...... شهید شیرودی بود 🌷 شیـرازیـه...... شهید عباس دوران بود 🌷 بوشهریـه.....شهید نادر مهدوی ⛔️👈 باشیـــم ، امـــــروزی با ســـرد و گـــــرم ...👉⛔️
💢 بیا ببین فروشگاه قاطی پاتی چیا داره برات🤩🤩🤩 فروش انواع محصولات✨ ارایشی بهداشتی طبیعی💅 انواع مدل های ظروف هفت سین😍 روسری در طرح های متنوع و جذاب💁‍♀ تابه های سرامیکی😃 سینی چوبی👀 و.... با کیفیتی عالی✔️ وقیمتی مناسب 💰 ارسال به سراسر کشور 🚚 بزن رو لینک ببین دیگه چیا اورده😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2040856891C8b10052ed0
اهـل‌شوخـے‌بـود... بـسیاراهـل‌شـوخے‌بـودبراۍاین‌کہ‌ دیگران‌مخصوصاطلاب‌رابخنداند، هـرکارۍانجام‌می‌دادمثلابہ‌رفقاے هـم‌پـایـہ‌اےمـےگـفـت‌بـااوڪشتے بـگیرندواونـیـزدرحـیـن‌ڪشتےبـا حـالـتےڪہ‌دیـگـران‌رابـخـنـدانـد، خـودش‌رابہ‌زمـیـن‌مـےانـداخـت. ازبعدازاربعین‌هم‌ڪہ‌براۍکمک‌بہ‌ جـمـع‌شـدن‌اغـتشاشات‌مۍرفت، هـرگزباڪسےدرباره ڪارهایےکہ‌ انجام داده‌ بودصحبت‌نمےڪرد؛ امااگردرحـین‌خدمت‌ڪردن‌چیز خـنـده‌دارےدیده‌بودحـتـمابراے همہ‌تعریف‌مےڪرد...🌱 🖤
👌درسِ زندگی 🌸بانو، وارد دل‌هایی نشو که تو را فقط برای چند لحظه می‌خواهند، چرا که شأن و ارزشت هم بی‌اعتبار و چندلحظه‌ای خواهد شد.کسی را بخواه که خواهان روح تو می باشد.
هَرجِراحَت‌ڪه‌دِݪم‌داشت‌ بہ‌مَرهَم‌بِہ‌شُد داغِ‌دورےست‌ڪه‌ جُزوَصݪِ‌تودَرمآنَش‌نیست🙂💔
اݪا بہ ذڪر الله تطمئن القلوب📿♥️ +خـدایا بغݪمون ڪن ما ڪہ جز ٺو پنـٰاهۍ نداریم 🖇
°•🌱| 🎯 طــرف‌اسمش‌آسیدِوپروفش "ڪلناعباسڪ‌یازینب" بعدتوگــروه‌مختلط‌بہ‌سادات‌بانوعہ میگہ‌اصل‌میدین‌آشنا‌شویم‌خواهــر! !😅 💥ولی جدا از شوخی چقد بده یه بچه مذهبی مبارزه با نفس بلد نباشه و تشخیص نده اینجور چت ها دام شیطونه و سقوطش میده...😒 🌟حدیث داریم:مومن زرنگه مومن زیرکه جون من بیا ازین مومنایی نباشیم که مثل اب خوردن گول شیطونو میخورن و بصیرت ندارن.... ببین.. این شیطون عاشق مذهبی های بی بصیرته...چون اینجور مذهبیا هم امام زمانو خیلی ناراحت میکنن هم چهره ی دین رو بد نشون میدن😟 ببین... 👌مومن واقعی عمرا سمته چت کردنو این چیزا نمیره و دهن هرچی شیطون و شیاطین هست رو سرویس میکنه😁 ➕اگرم خدایی نکرده گرفتار بشه زودی با کمک خدا و امام زمان خودشو خلاص میکنه✌️ چون کسی که ارامش گناه نکردنو تجربه کرده باشه اصلا طاقت موندن تو گناه رو نداره😊 🙃
{♥️📿} • • {📿♥️} ☜ . . به‌امام‌صادق(ع)‌گفتن‌چگونه‌به‌آرامش ‌برسیم؟ فرمودن‌بــاهواۍ‌نفس‌خودتون ‌مخالفت‌کنید . .! •
🌨زمستان که هیچ، وقتی تو نیستی تمام فصل‌ها سرد است.... ♥️