eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 آنه چشمکی زد که نفسم گرفت. با خشم در جعبه را بستم و فوری از اتاق بیرون زدم. حتی فریادهایِ « مهتاب.... مهتاب » آنه هم نتوانست جلویم را بگیرد. اول سمت اتاق خودش رفتم. ولی چون در اتاق نبود از پرستار بخش خواستم که او را پیج کند. و همانجا در ایستگاه پرستاری ایستادم تا آمد. از همان دور با دیدن خشم من و جعبه ای که در دستم بود، لبخند از روی لبش پرید. قدم هایش را آرام تر کرد و به من رسید که گفتم : _این چیه؟! _بریم اتاق من.... او جلوتر رفت و من بعد از مکث کوتاهی، دنبالش رفتم. وارد اتاقش که شدم، جعبه را گذاشتم روی میزش و گفتم : _واقعا چرا همچین کاری کردی؟! متعجب فقط نگاهم کرد و چون توضیحی نداد، بالافاصله گفتم: _همین امروز با مدیریت صحبت می کنم.... من از این بيمارستان می رم. و تا خواستم یک قدم بردارم گفت : _مهتاب خواهش می کنم. با عصبانیت سمتش چرخیدم و انگشت اشاره ام را بالا بردم. _کی بهت اجازه داد منو به اسم خطاب کنی؟! _بشین... خواهش می کنم.... چند لحظه. نشستم و همراه نفس بلندی سعی کردم آرام بگیرم که گفت: _خیلی سخت می گیری!.... ما اینجا جز آداب و رسوم ازدواجمون اینه که به دختری که خوشمون بیاد، حلقه می دیم.... حالا یا می پذیره یا نه. _شما نمی دونی تا همین الان پشت سر من و شما چه حرفایی درست شده؟!.... مگه من نگفتم تازه اگر هم شما مسلمان بشید باز هم باید هم نظر من هم خانواده ام مثبت باشه؟..... پس چرا همچین کاری کردی؟! _فقط واسه اینکه لااقل بهم یه قول بدی.... اون شبی که با اون دکتر ناشناس با ماشینش اومدی بیمارستان یادته.... من اون شب خیلی بهم ریختم.... انگار اصلا داشتم دیوانه می شدم.... چون احساس کردم که تمام فرصتم از دست رفت..... مهتاب.... ببخشید... دکتر صلاحی.... اگر الان من مسلمون شدم و دارم باز هم در مورد این دین تحقیق می کنم بخاطر وجود توعه..... من نمی خوام تو رو از دست بدم..... می خوام لااقل تا وقتی تحقیقات من تموم نشده تو بهم مهلت بدی و به هیچ فرد دیگه ای فکر نکنی.... اصلا لازم نیست که انگشتر رو دستت کنی.... فقط پیش خودت نگهش دار.... اگر یه وقتی فردی توی زندگیت پیدا شد که احساس کردی می خوای به اون جواب بدی و منو رد کنی..... می تونی انگشتر رو برای همیشه بهم پس بدی. کلافه شدم. خسته بودم و آن شوک بزرگ در اول صبح، چنان مرا بهم ریخت که دو آرنج دستانم را روی زانو گذاشتم و با کف دو دست صورتم را پوشاندم و برای اولین بار در آن همه مدتی که در آن کشور غریب، زندگی می کردم، گریه ام گرفت. 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀