eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
7.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 تبلیغاتمون🪄💚 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 بخاطر تیزهوشی مادر هم که شده ناچار شدم در آن چند روز مرخصی ام دیگر آنلاین نشوم و چقدر سخت بود! روزهایم را با گل کاری در حیاط کوچک جلوی خانه می گذراندم و بی جهت آنقدر خودم را خسته می کردم که سراغ گوشی نروم. اما هر روز به بیمارستان زنگ می زدم و حال رابرت را از پرستاران بخش می پرسیدم. روز سوم مرخصی من بود که از پرستاران بخش شنیدم که رابرت مرخص شده است و برای استراحت یک ماه استعلاجی گرفته است. خیالم از بابت سلامتی اش راحت شد اما درست دو روز مانده به اتمام مرخصی ام، مستر عدالت باز به من زنگ زد. چندان احساس خوشایندی از او و تماس هایش نداشتم ولی تنها بخاطر تنهایی اش در این کشور، جوابش را دادم. _سلام دخترم. _سلام... _می خواستم ببینمت..... من دارم با دکتر تابنده چند روزی می رم ایران. _به سلامتی..... _می تونم کاری کنم که تو هم از طرف دانشگاه و بیمارستان همراه ما بیای. _ممنون جناب عدالت ترجیح می دم همین جا بمونم. _دکتر تابنده در مورد اون فیش بهم گفت.... با نامزدت چکار کردی؟ سکوت کردم لحظه ای و او باز پرسید: _نکنه قصد نداری نامزدی تو باهاش بهم بزنی؟....ریسک بزرگیه..... می دونی که این جور آدما درست بشو نیستن. _جناب عدالت این مسئله کاملا شخصیه.... خودم بهتر می دونم چکار باید بکنم... امر دیگه ای ندارید؟ _چرا چرا.... خواستم بهت بگم اگه بخوای، می تونم از طرف تو برای خانواده ات، نامه ای یا سوغاتی، چیزی ببرم.... اگه خواستی تا آخر هفته، هر چی می خوای که ببرم و برام بیار.... البته آدرس رو هم بفرست. _ممنون از لطفتون ولی..... و هنوز نگفته، فوری گفت : _برای تشکر تو این حرفو نزدم... جدی گفتم.... شاید تو نتونی حالا حالاها بری ایران ولی یه سوغاتی که برای خانواده ات بفرستی کلی اونها رو شاد می کنی.... و من می تونم خبری از تو ببرم و دل خانواده ات رو شاد کنم. _چشم اگه خواستم چیزی بفرستم براتون میارم... ممنون از توجه شما. بعد از تماس جناب عدالت، کلا از پیشنهاد ایشان صرف نظر کردم که زنگ خانه ام به صدا در آمد.... اول حدس زدم شاید رابرت باشد اما وقتی از چشمی در به بیرون نگاه کردم با دیدن خانمی محجبه متعجب شدم. در را باز کردم و پرسیدم: _بله؟ 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀