لبخند بزن به روزگاری که
از نو شروع شده😉
صبح یادآور زیباییهاست🌸
یادآور زندگی نو،
شروعی نو، نگاهی نو و امیدی نو😇
ردپای خدا در زندگیست💕
#روزتون_بخیر
کسےراانٺخآبــ📌کنٻد ڪهْ🔎ْ
↲ڪشۆر را بہ دشمڹ ڹفروشد↱
#سعیدمحمد🇮🇷✌️🏻
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مردتحریمشکنسعیدمحمد👌🏻
نشر دهید📱
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم شده هوایی....
#چهارشنبههایامامرضایی
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
رمان انلاین
#الهه_بانوی_من 📿
#پارت369
_چرا نمیآی ؟
-نمیآم ... برمی گردم خونه ی حمیده خانم .
راه برگشت رو پیش گرفتم که چادرم رو کشید :
_الهه ... الهه.
سرم رو با دلخوری ازش برگردونده بودم که گفت :
_لا اله الاالله ... فقط ده دقیقه دیگه تحمل کن ... رسیدیم صحن ایوون طلا، ... یه سلام بده برو ...خوبه؟
-که فاطمه رو ببینم و دلم خون شه ؟
که باز مثل دیشب دیوونه ام کنی !؟
سرش رو کمی جلو کشید و کنار گوشم گفت :
_عجول ...که عقد کنیم .
فعل جمع را برای کی به کار برد ؟!
فاطمه و خودش ؟! هنوز درگیر آن خنده های مشکوک و آن فعل جمع بودم که چادرم رو کشید و باز منو سمت حرم برد . یه شوقی ، یه حسی ، یه حالی داشت ، ذره ذره تو وجودم ، جونه میزد و بیشتر و بیشتر منو یا عقل ناقصم رو کامل می کرد . اونقدر که به این نتیجه برسم که حسام دیوونه نیست که فاطمه رو بیاره ، اینجا عقد کنه !
رسیده بودیم به جلوی ایوون طلا . نگاهم به اُبهت حرم و ایوان زیبایش بود که گفت :
_اونجا میشه نشست .
سرم چرخید . یه گوشه ی صحن فرش پهن بود و خانوادگی نشسته بودند . همراهش رفتم . هنوز چشمام داشت دور و برم را می پایید.
فاطمه ای در کار نبود قطعا و من هنوز گیج علت آمدن حسام و حرف هایش بودم . کفش هایم را که از پایم در آوردم خم شد و آنرا درون یه نایکلس انداخت و من متعجب از این کارش ، دنبالش رفتم . وسط یکی از فرش های پهن شده توی صحن نشست . رو به گنبد آقا و درحالیکه نگاهش رو به ایوان آقا ، میدوخت اشاره کرد کنارش بنشینم . نشستم که بی مقدمه گفت :
#کــپـــی_حرام است
نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏
🌸🌼🌸🌼🌸
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رفیقشهیدم
شفاعتمان کن🙏🌹
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
∴∴🍁🍂∴∴
¦⇢ #شـﻫـیـداڼـﻫـ🌼
طرفـــــ داشتـــــ #غیبتـــــ مےڪرد،
بهش گفتـــــ : شونههاتو دیدے..
گفتـــــ : مگه چیشده؟
گفتـــــ : یه ڪوله بارے از گناهانِ
اون بنده خدا رو شونههاے توعه..!
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا آخر ایستاده ایم🇮🇷✌️
#سعیدمحمد
#دولتجوانانقلابی
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
دراینجنگـِنرم،ڪافیستهوادارانِجبھهـۍحقبیدار باشندوبیڪارننشینند !
چراکھزبانِحقهمیشهـمؤثرتراززبانِباطلاستـ :)✌️🏿!
.
#مقامِمعظمرهبرۍ🌿(:
Ⓙⓞⓘⓝ→↓
√°•🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
انتخابات در کلامِ شهدا :)🕊♥️
شهید اسدالله حبیبی :
هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده ،
بگویید من به عنوان یک شیعه امام زمان
چه کاری برای انقلاب و امام زمان (عج)
کردهام؟!🙂🌱
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
√°•
رمان انلاین
#الهه_بانوی_من 📿
#پارت370
_دعوای دیشب ما یه حکمتی داشت ...حکمتش این بود که وقتی آروم شدم و برگشتم دنبالت و تو نبودی ... برگشتم خونه و یه غوغایی به پا شد ... عمه گریه کرد و سر آقا حمید غر زد که باعث رفتن تو از خونه شده ....هستی پیامت رو برای همه خوند و پدر پیشنهاد داد من بیام دنبالت ... از پدرت اجازه گرفتم و اونم راضی شد ... و نمی دونم چطور شد که بقیه پیشنهاد دادن ، یه عقد موقت ، تو حرم بخونیم و برگردیم عقد کنیم .
حس کردم یکدفعه تابستان شد و تن سرد من زیر گرمای خورشید در حال سوختن است . انگار یه جان جدید در روح مرده ام دمیده شد .
لبام لرزید و در حالیکه خوشحالی ام به یه لبخند می خواست نمایان شود ، اشکم توی چشمام جمع شد :
_تو که .... دیشب یه کارت عقد ....
فوری جواب داد:
_اشتباه کردم ..... کارت مغازه ی دوستم بود ... یه شیطنت خاص کردم و خواستم یه کمی اذیتت کنم تا بفهمم دلت واقعا پیش منه یا محمد .
مثل یه مجسمه ای از حالت تعجب ، خشک شدم و تو صورتش خیره . سرش رو پایین انداخت و پرسید :
_واسه دیشب ... معذرت میخوام.
با یه معذرت چیزی درست نمی شه . البته حال خودم درست نمی شد وگرنه با کار حسام و دعوایی که براه افتاد ، همه چیز درست شده بود . با کیفم محکم زدم به بازویش و گفتم :
_فقط منتظرم بهت محرم بشم تا بتونم حسابی کتکت بزنم ... نمی دونی تو دیشب چه بلایی سر قلب من آوردی .
سرخ شد از خنده و گفت :
-پس باشه بعد از خوندن صیغه ی عقد .
-خب حالا ... کی می خواد صیغه ی عقدمون رو بخونه ؟
-فکر نکنم کسی واسه دو تا جوون که بدون خانواده اومدن توی صحن و میخوان عقد کنن ، صیغه ی عقد بخونه ، واسه همين ، دیشب زنگ زدم به دوستم که روحانیه ... قرار شد ، امروز تلفنی برامون بخونه .
#کــپـــی_حرام است
نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏
🌸🌼🌸🌼🌸
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
#بهوقتشعر
شک ندارم که پس ازمرگ ملائک گویند 😇
ازدل قبر خودت خیز که مهمان داری 🌺
ما سراسیمه بپرسیم که آن مهمان کیست⁉️
وبگویند که مهمان ز خراسان داریم💓
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
هدایت شده از آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامـی)
نگرانی همسرت بهت #خیانت کنه ؟😔
مدام سرش توی گوشی و ....
پس 👈باید تلاش کنی توی چشم شوهرت همیشه #ملکه باشی👸
زندگی فقط بشور و بساب نیست عزیزدلم
حواست به خودت باشه، نزار چشم شوهرت دنبال بقیه باشه 😱
نشه یه وقت ببینی یکی دیگه اومده و دل شوهرتو برده 😱
تو هیچی کم نداری😊❤️ فقط👇
👈باید به خودت اهمیت بدی ،هم #پوستت_عالی بشه هم #هیکلت
شوهرتو دیووووونه کن😍😍
با کمترین هزینه👇
https://eitaa.com/joinchat/4055498791Cfa75a8271b
#پوست_مو/#تغدیه_سالم
هدایت شده از آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامـی)
👈پر کردن دندان با طب سنتی بدون مراجعه به پزشک و تکنولوژی😌
درمان سریع #اضافه_وزن😳
#تعیین_جنسیت/#دخترزایی،#پسرزایی
#فراموشی ،#سنگ و #کیست_کلیه 😌
درمان قطعی دیابت 👌
درمان انواع لکه های پوستی/واریکوسل😳
فقط کافیه بیای اینجا👇
https://eitaa.com/joinchat/4055498791Cfa75a8271b
❇️ بعد از اومدن کرونا، طب سنتی ثابت کرد که از خیلی لحاظ به طب شیمیایی برتری داره 👌
👈درمان انواع سرطان
انواع بواسیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗حـال دلتـون قـشنگ
🌸آخرین روزای
💗ماه مبارک رمضان
🌸گـرم مـحبت
💗زنـدگیتون
🌸پـر از عطر و مهربانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📎پسری هسـت...🖐🏻🥷
#پسرونهچریکی
#نظامی
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🌟این نسل، شاهد اتفاقات بسیار مبارکی خواهد بود!
※ #FreePalestine
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
رمان انلاین
#الهه_بانوی_من 📿
#پارت371
بعد موبایلش رو از جیبش درآورد و خواست زنگ بزنه به دوستش که گفتم :
_حسام .
سرش از کنار شونه چرخید سمت من . هنوز یه تردید تو دلم جا مونده بود که باید رفع می شد . خیره توی چشمای سیاه و قشنگش گفتم:
_تو ... واقعا فاطمه را دوست داشتی ?
-الهه! این چه حرفیه!
با همه ی احترامی که برای شخصیت فاطمه قائلم ... واسه ایمانش ...نجابتش واسه حیا و مهربونیش ... ولی نه ... به خدا ، نه .... به همین امام رضا ، نه .
لبام رو محکم روی هم فشردم و سرم رو پایین انداختم که سرش تا کنار گوشم جلو اومد و گفت :
-تو چی ؟... محمد رو دوست داشتی ؟
نگاهش منو صدا می کرد . چاره ی قلب بی تابم . نگاه سیاهش پر از مهربانی بود که خیره نگاهش کردم و گفتم :
_می تونم بگم تا امروز مردی به جوانمردی محمد ندیدم ... دعاش می کنم سر نمازم که نخواست با اجبار پدرم ، یه عمر وارد یه زندگی ناخواسته بشم .
لبخندش پهن شد و پرسید :
_زنگ بزنم ؟
-بزن .
زنگ زد و گوشیش رو روی حالت آیفون گذاشت و صدای خوندن خطبه ی عقد توی گوشم میون همه ی صداهای اطرافم نشست .
چشمم به ایوون امام رضا بود و گوشم پی الفاظی که معجزه اش ان شاالله عشق بود و عهدی برای ماندن پای این عشق . بله را گفتم و حسام از دوستش تشکر کرد و گوشی رو قطع . گرچه دوستش در عوض همان خطبه ای که خواند کلی سفارش ، نبات و سوغاتی و مژده گونی و شیرینی داد و حسام درعوض فقط خندید .
#کــپـــی_حرام است
نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏
🌸🌼🌸🌼🌸
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق این #انتخابات خیلی مهمه،این انتخابات خیلی مهمتر از همه انتخابات است.
#حاج_حسین_یکتا
#انتخابات_1400
┈┈••✾••┈┈
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
خدایامیشود:
درتیترنیازمندیهایروزگارتبنویسی:
بهیکنوکرسادهجهت
شهیدشدننیازمندیم˘˘!ོ🌿
√°•🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
•
.
قرار نبود حزباللھـے بودن ؛
فقط بھ پیکسـل شھـدا وُ پروفِ ڪربلا
وُ قاب گوشـے با نقش شعارها منجر شھ؛
مـرام شھدا و مقام کربلایـےها و عمل بھ
شعـارها نیـٰازھ تا این انـقلاب؛ ممـلڪتِ
اســلامـےِ واقعـےبتونھ بسازھ مومن ! :|🌱
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
رمان انلاین
#الهه_بانوی_من 📿
#پارت372
ولی حس آرامشی که بعد از عقد به دلم نشست ،
هیچ وقت توی عمرم تجربه نکرده بودم .
اول حسام زیارت رفت و بعد من و دسته آخر بعد از خوندن نماز ظهر و عصر به جماعت ، توی صحن ، از حرم بیرون اومدیم .
سادگی این عقد برایم اونقدر ارزش داشت که ، یادم بره ، ديشب چه حرف هایی شنیدم و تا صبح چقدر گریه کردم .
مخصوصا که وقتی بعد از نماز ، همراه حسام داشتم از صحن بیرون می اومدم ، حسام دستم رو گرفت و باز یادم انداخت که چقدر دلم برای این آرامش ، این عشق ، و این آغوش تنگ شده . گرمای تب دار دستش ، وجودم را گرم کرد . برای ناهار چند تا تخم مرغ گرفتیم و با یک بسته نان برگشتیم خانه ی حمیده خانم .
در خونه رو که باز کردم ، حسام دوید سمت آشپزخانه . فکر کردم حتما خیلی گرسنه شده. در و پشت سرم بستم و چند قدمی جلو رفتم که خریدها رو گذاشت روی اپن و دوید سمتم .
از تعجب وسط راه ایستادم ، که منو یکدفعه توی آغوشش کشید و چادرم رو از سرم انداخت . فشار بازوهایش داشت درد تنهایی اینهمه مدت رو از تنم دور می کرد که توی گوشم گفت :
_اون دفعه خیلی صبر کردم ... مرد بودم و پا روی همه غرایضم گذاشتم تا فقط یه نامزد مهربون باشم تا دلت رو بدست بیارم ولی حالا صبر نمی کنم .
فوری سرم بالا اومد سمت نگاهش :
-حسام تا محضری نشده ..
نذاشت حرفم رو بزنم و با لبخند گفت :
-برگردیم باید محضری بشه ... عقد و مراسم همه چی باید سریع باشه ... من دیگه توان صبر ندارم ... به اندازه ی ایمان خودم صبر کردم ...بسه .
#کــپـــی_حرام است
نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏
🌸🌼🌸🌼🌸
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
سالروزتخریب بقاع متبرکه ائمه بقیع توسط وهابیون🖤
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا میگه:
این تَن بمیره این کارو نکنیا..🌱
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @be_sharteasheghi
╚══🌸🕊═════════╝
🔴بزرگواری که این کارو انجام داده👆
هم اسم کانال هم رمانمون هم آیدی هم عکس پروفایل رو کلا داخل روبیکا کپی کرده...درجریان باشید این کار #دزدی و #حرام هست.
و بصورت کاملا قانونی پیگیری میشه این موضوع 🔴
دوستان عزیزی که روبیکا دارن...برن روبیکا ایدی کانال مارو بزنن ایشون ایدی ماروهم اونجا کپی کرده😳 گزارش تقلب وکپی برداری رو بزنن لطفا تا این کانال دزدی اسپم بشه🙏🌸
🔴جالبه خودشون کپی کردن زیرشم زدن کپی حرام است😅☺️