@benisiha_ir قرآن کریم و ارزشهای قِرائت آن، بخش 5.mp3
زمان:
حجم:
12.14M
🔊 #کلیپ_صوتی | حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی | 1398/2/19؛ شب چهارم ماه مبارک رمضان | موضوع: #قرآن_کریم و آثار قِرائت آن (5)
🔍 چگونه خانهمان را نورانی کنیم؛ به گونهای که برای اهل آسمان بدرخشد؟
🔍 حکم رفتن به قبرستان در شب
🔍 راه افزایش #مهربانی، #مدارا و #خوشی در منزل
🔍 پاداش #قرائت_قرآن_کریم در نماز و غیر نماز
🔍 تعداد مرتبهها و درجات #بهشت
🔍 آیا میتوان در بهشت، همسایهی اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ شد؟!
🔍 قرآنخواندن در #خواب!
🔍 عظمت قرآنی حضرت آیتالله جوادی آملی
🔍 قرآن کریم و اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ ؛ یک چیستی در دو هستی!
🔍 #معرفی_کتاب دربارهی یک #شهید_مدافع_حرم
🔍 لزوم تمسّک «پیوسته» و «همزمان» به دو چیز مهم
🔍 ماجَرای مردی که با شنیدن دو آیهی کریمه، اسلامشناس شد!
🔍 #ثروت حقیقی چیست؟
#تدبیر_منزل، #زیارت_اموات، #علما
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #عروسی_ما_در_بهشت_خواهد_بود!، بخش 1
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹ربيع بن خُثَيم از عابدان و زاهدان زمانش بود. اين عابد حقيقی كه از روی معرفت، خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ را عبادت ميكرد، در بيشتر عمرش روزها روزه میگرفت و شبها تا صبح مشغول عبادت میشد. او خواب را از گِرد خيمهی چشمانش فراری داده و از بیخوابی، بسیار لاغر شده بود.
🔹روزی دخترش به او گفت: «پدرجان! چه کسی را بيشتر از همه دوست داری؟» ربیع پاسخ داد: «حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ را.» دخترش گفت: «پدر! به حقّ آن حضرت، لحظهای استراحت كن و بخواب.»
🔹ربيع خوابید و در خواب به او گفته شد: «در شهر بَصره بانویی به نام ميمونهی زَنگی هست که همسر تو خواهد شد.»
🔹ربيع به بصره رفت. عابدان و زاهدان آنجا، به پيشوازش آمدند، مَقدمش را گرامی داشتند و علّت سفرش به شهرشان را پرسیدند. او گفت: «میخواهم ميمونهی زنگی را دريابم تا بدانم که چگونهزنی است.»
🔹گفتند: «زنی عابد و زاهد است که گوسفندان مردم را به چَرا میبَرد و دستمزدی را كه برای این کارش میگیرد، به فقرا میدهد و هر شب فرياد برمیآورد: "آهای! مردم! عَجَب دوستدار خدا هستيد!"»
🌿 عجَبًا لِلمُحِبِّ كَيفَ يَنام! / كُلُّ نَومٍ عَلَی المُحِبِّ حَرام
🌿 #خواب، آن كس كند كه خام بوَد / خواب بر عاشقان، حرام بوَد
📎 ادامهی داستان انشاءالله در بخش دوم خواهد آمد.
💻 مشاهدهی داستانهای دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/153/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #پسرم! هنگام خوابیدن، روزت را #محاسبه (1) کن.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
1) بررسی، رسیدگی، حسابوکتاب.
#خواب
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «حرفهای طِلایی» (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان):
🌷#دخترم! شب زود بخواب و صبح زود بیدار شو.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/149/
#بیدارشدن، #خواب، #خوابیدن، #کمخوابی
@benisiha_ir
🔴 #داستان_جذاب
💠 #با_آرزوی_زیارت_کربلا_مُردم!
مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹در تابستان سال ۱۳۵۴، یکی از علما نقل کرد که مرحوم پدرم همیشه میگفت: «تنهاآرزوی من زیارت امام حسین ـ علیه السّلام. ـ است.» و چند بار برای رفتن به کربلا پول جمع کرد؛ ولی چون روابط عِراق و ایران تیره بود، نتوانست مشرّف شود و آن پولها را برای ازدواج جوانان فقیر و... خرج کرد.
🔹او در اواخر عمرش سکته کرد و دیگر نمیتوانست حرَکت کافی داشته باشد و از این که به آرزویش نرسید، بسیار ناراحت بود.
🔹روزی که وصیّت میکرد، به من گفت: «اگر پس از من به کربلا رفتی، از طرف من هم امام حسین ـ علیه السّلام. ـ را زیارت کن و سلامم را به ایشان برسان.» گفتم: چَشم؛ شما هم پس از وفات، هرچهزودتر به خوابم بیایید و دربارۀ عالَم برزخ به من خبر دهید. او هم پذیرفت و پس از چند روز رحلت کرد.
🔹یک سال پس از وفاتش، او را در خواب دیدم؛ در حالی که بسیارشاد و همچون کسی بود که به آرزویش رسیده باشد و به سبب شادی، سر از پا نشناسد.
🔹به او گفتم: پدر! من یک سال برای دیدن شما در خواب، انتظار کشیدم. چرا در این مدّت به خوابم نیامدید؟ پاسخ داد: «فرزندم! چنانکه میدانی، من در دنیا همیشه آرزوی زیارت امام حسین ـ علیه السّلام. ـ را داشتم؛ امّا اختلاف دو کشور، مانع رسیدن من به آرزویم شد و من با این آرزو مُردم. همینکه روحم از بدنم خارج شد، به فرشتگان خطاب رسید که او با آرزوی زیارت گوشوارۀ عرش خدا، امام حسین ـ علیه السّلام. ـ ، جان داد؛ پس او را به کربلا ببرید تا به آرزویش برسد. فرشتهها مرا به آنجا بردند و من تا کنون با اشتیاق، مشغول زیارت آن حضرت بودم و نمیتوانستم از زیارت ایشان دل بکنم و به دیدار تو بیایم.»
🔹گفتم: پدر! گفته میشود که اختلافات دو کشور بهزودی برطرف و راه کربلا باز خواهد شد و اگر چنین شود، من هم به زیارت آن حضرت مشرّف خواهم شد و برای شما دعا خواهم کرد. پدرم گفت: «آری؛ امّا فقط تعداد کمی از ایرانیها، آن هم در ۷ یا ۸ و یا ۱۵ روز، به عراق راه خواهند یافت؛ سپس حکومت عراق راه را خواهد بست و بین دو کشور، جنگی برپا خواهد شد.»
🔹پس از این که بیدار شدم، تاریخ خواب و سخنان پدرم را یادداشت کردم. آنچه او گفت، اتّفاق افتاد و من بیشتر باور کردم که بعضی از ارواح، از برخی مسائل دنیا خبر دارند.
#برزخ، #خواب، #دفاع_مقدس، #رؤیای_صادقه، #زیارت_امام_حسین (علیه السّلام)
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_اندیشهبرانگیز
یک پرسش مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «یکصد سؤال» از خوانندگان برای برانگیختن اندیشهی آنان:
❓آنچه انسان در خواب مىبيند، به وسیلۀ روح او است يا مسألۀ ديگرى در كار است؟
#خواب، #روح
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «حرفهای طِلایی» (پندنامۀ ایشان به دخترشان):
🌷#دخترم! تا شوهرت را راضی نکردهای، نخواب.
💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/149/
#خواب، #شوهرداری
@benisiha_ir
#خاطرات_روزانه
🔸دیشب خواهر بزرگوارم گفت: «در تهران به خانۀ پدر شهیدی رفتم. تصویر بزرگ شهید بر روی دیوار بود.
مادرش نقل کرد که در وقت غذاخوردن، من به این دیوار تکیه میدادم و شوهرم در طرف دیگر سفره مینشست.
شبی در خواب، پسر شهیدم به من گفت: "مادر! چرا در وقت غذاخوردن، پشت به عکس من مینشینی؛ در حالی که من میخواهم تو را ببینم؟!" به خوابم اعتنا نکردم؛ امّا در دو شب بعدی هم او در خوابم همین را به من گفت و من دیگر پشت به عکسش ننشستم.»
🔹این خاطره را به سبب جذّابیّتش نوشتم؛ نه برای تأیید هر رؤیایی.
#خواب، #شهید
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
گاهی دلم از آنچه قرار است اتّفاق بیفتد، خبر میدهد؛ مثلاً:
ـ بعضی از اوقات که میخواهم به جایی بروم، به دلم میافتد که فلان وسیله به کارم خواهد آمد؛ امّا آن را برنمیدارم و وقتی که به آنجا میرسم، به آن نیاز پیدا میکنم
ـ دیروز داشتم چای میخوردم. وقتی که خواستم سفره را جمع کنم، چای را پایین گذاشتم و به دلم افتاد که آن خواهد ریخت و با این که خیلی احتیاط کردم، ریخت.
ـ چند سال پیش میخواستم برای خواندن نماز صبح بیدار شوم. احساس کردم که چیزی به رنگ سفید توسی، از جسمم جدا شد. از خودم پرسیدم که ساعت، چند است و به خودم پاسخ دادم: ۵:۱۷؛ سپس آن چیز برگشت و بیدار شدم و دیدم که ساعت، همان است.
ـ یک بار دیگر در خواب از خودم پرسیدم که چند دقیقه به اذان صبح مانده؟ و به خودم پاسخ دادم: ۳۳ دقیقه. همان لحظه بیدار شدم و به گوشیام که نگاه کردم، دیدم درست گفتهام.
گاهی هم بعضی از مسائل پنهان دیگران را تشخیص میدهم؛ مانند دروغگفتن، ریا، تکبّر، اخلاص و نیرنگزدن.
لطفاً مرا راهنمایی کنید.
🔍 پاسخ:
مواظب دلتان باشید؛ از این راه که بکوشید که گناه نکنید و همۀ واجبات را انجام دهید؛ آن هم به طور صحیح، تا انشاءالله الهامات الاهی به شما روزی شود.
روح انسان در خواب از او جدا و متوجّه چیزهایی میشود. ممکن است که شما در این دو خواب، از روی ساعت یا...، متوجّه زمان شده باشید.
تشخیص حالات دیگران، کار هر کسی نیست؛ پس مواظب باشید که بر طبق اینگونه افکار، حتّی در دلتان دربارۀ کسی قضاوت نکنید؛ البتّه ممکن است که در برخی از موارد، درست هم باشند.
#الهام، #انجامدادن_واجبات، #ترک_گناه، #توهم، #خواب، #علم_غیب
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ آن حضرت:
🔶 بدیدم در شبی خوابی که با شادیّ و آگاهی
🔶 شدم وارد بهآرامیْ حضور حضرت مهدی
🔶 بهشتی بود و رودیّ و هزاران غنچۀ رنگین
🔶 که دیدم جلوۀ حق را به طور حضرت مهدی
(حق: از نامهای خداوند والا.)
📖 امید آینده، ص ۲۸۳.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #تشرف در #خواب
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_معنوی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ
دربارۀ خدادوستی، شبزندهداری و عبادتِ در شب:
🔸اهل دل گفتهاند بَس زيبا:
🔸«خواب بر عاشقان، حرام بوَد»
🔸گر بخوابى، مگو كه مشتاقم
🔸خواب، آن كس كند كه خام بوَد
(بس: بسیار. مگو: نگو. خام: ناپخته.)
💻 مشاهدۀ ابیات معنوی دیگر از ایشان:
http://benisiha.ir/33/
#تهجد، #خدادوستی، #خواب، #شبزندهداری، #عشق
@benisiha_ir
هدایت شده از چند لحظه با یک طلبه | Benisiha.ir
🔴 #خاطره
🦋 او از ما است
🔸امروز، سهشنبه، ۲۰ / ۳ / ۱۴۰۴، عزیزی مرا با ماشینش به گلزار شهدا برد.
🔹هنگامی که وارد شدم، دیدم که آقای غلامحسین خانی دنبال قبر مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ میگردد. پیش او رفتم و با هم به مزار ایشان رفتیم.
🔸او که رانندۀ تاکسی است، گفت: «به چهلاَختَران که در خیابان آذر است، مسافر بردم و آنجا به دلم افتاد که به زیارت پدرتان بیایم.» گفتم: امروز همین به دل بنده هم افتاد.
🔹از او خواستم که خاطرهای از ایشان نقل کند. گفت: «روزی به فُلان مغازه رفتم و کاپشن خریدم. ایشان که آنجا نشسته بودند، به من فرمودند: "اگر من به جای تو بودم، کاپشن نمیخریدم و پالتو میخریدم." گفتم که برای برادرم میخرم که کودک است؛ نه خودم.
ایشان کارت نشانی و تلفنشان را به بنده دادند و گفتند: "صبحهای جمعه در منزل ما یک ساعت، درس اخلاق هست و سپس دعای توسّل خوانده میشود."
جمعۀ اوّلِ بعد از آن رفتم.
شب جمعۀ بعد در خواب دیدم که در دشت سرسبزی همراه کسی راه میروم؛ ولی او را نمیبینم. او به من گفت: "تو که با این اسدالله دوست شدهای، میدانی که او کیست؟" گفتم: نه؛ با ایشان تازه آشنا شدهام. گفت: "او از ما است. دوستیات با او را قطع نکن." از خواب بیدار شدم، فهمیدم که وقت اذان صبح است، به او علاقهمند شدم و اکنون افسوس میخورم [که از ایشان استفادۀ علمی و معنوی بیشتری نکردم].
زمانی ایشان شما و بعضی از اهل آن مجلس را به امامزادهداوود ـ علیه السّلام. ـ برد. در آن سفر به ایشان گفتم که من دربارۀ شما خوابی دیدهام و نمیدانم که آن را به شما بگویم یا نه. گفتند: "بگو."
پس از این که خوابم را بیان کردم، گفتند: "پس صبح عید سعید غدیر امسال بیا تا با هم عقد اخوّت ببندیم."»
🌷
🔸از آقای خانی پرسیدم که آیا مدّت ارتباط شما با ایشان، به ۱۰ سال رسید؟ گفت: «نه.»؛ پس چهبسا این خواب و...، در سالهای پایانی عمر ایشان اتّفاق افتاده است.
🔹شاید نکتۀ این که در یک زمان، هم به دل او و هم به دل بنده افتاد که به زیارت قبر ایشان برویم، این بوده است که بنده با دیدن او درخواست خاطره کنم و او به یاد خاطرهای بیفتد که به عید سعید غدیر هم مربوط است؛ عیدی که زمانش نزدیک است: شنبۀ آینده.
#استاد_بنیسی، #امامزاده_داوود (علیه السّلام)، #پوشش، #خواب، #عقد_اخوت، #عید_غدیر
@benisi