eitaa logo
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
278 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
27 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) تارنمای ایشان: benisiha.ir. کانال‌های دیگرم: ـ @benisi ـ @ghatreghatre. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 از سخنرانی حاج‌آقا بِنیسی در تاریخ 97/2/28 (شب سوم ماه مبارک رمضان): 🔴 💠 گفته شد که یکی از انواع ، است و ، گونه‌ای از می‌باشد. 💠 از ديگر رازها می‌توان به اشاره كرد! 💠 البتّه فقير كسی است كه نمی‌تواند نیازهای جدّی زندگی را تأمین کند؛ نه کسی که به کم، قانع نیست و با كم نمی‌تواند سر كند. چنین کسی، یا ناآگاه و نادان است و یا دچار بیماری روحی . 💠 کسی که دچار فقر است، بايد آن را همچون امانتی حفظ كند و مشكلات مالی‌اش را به كسی بيان نكند؛ چه برسد به تقاضای كمک؛ مگر مشکلات حاد و کمرشکن را! 💠 بر طبق حدیث شریف،‌ حاجت‌ها و نيازها امانت‌هايی هستند از جانب خداوند در سينه‌ی بندگان و اگر کسی آن‌ها را پنهان كند، برايش عبادت محسوب می‌شود؛ امّا اگر آن‌ها را فاش کرد، طرف مقابل باید در حدّ توانش کمک کند و اگر نکند، خواه‌ناخواه او را كشته؛ نه با شمشير و نیزه؛ بلكه با جريحه‌دار‌كردن قلبش. 🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
🔵 تاریخ 97/3/13 (شب نوزدهم ماه مبارک رمضان): 🔴 ، جلسه‌ی 7، بخش 1 ☀️ حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و اله و سلّم‌. ـ در ادامه‌ی سخنرانی مفصّل آخِرشان فرمودند: «کسی که دنیاداری را به دنیایش کند و دوستش بدارد، خدا بر او خشم می‌گیرد و در درجه‌ای همراه با قارون در پایین‌ترین تابوت در آتش (دوزخ) خواهد بود.» 💠 قارون از خویشاوندان حضرت موسی ـ سلام الله تعالی علی نبیّنا و اله و علیه. ـ بود که وقتی از خانه‌اش بیرون می‌رفت، چهارصد کنیز زیبا با لباس‌های یکرنگ از یک سویش و چهارصد غلام زیبا با لباس‌های یکرنگ دیگر، از سوی دیگرش راه می‌رفتند و او با کبکبه و دبدبه و تشریفات و تجمّلات حرَکت می‌کرد و دنیایش را به رخ دیگران می‌کشید! 💠 جهنّم چند طبقه است و بالاترین طبقه‌ی آن، قلّه‌های کوه‌های آن است که اگر کسی بر روی آن‌ها بایستد، آتش از کف پاهایش تا فرق سرش سرایت می‌کند؛ چه برسد به طبقات پایین آن! پناه بر خدا! 💠 در طبقه‌ی زیرین آن، چهارده تابوت وجود دارد که یکی از آن‌ها برای قارون و کسانی است که دنیادارانی همچون او را برای دارایی‌های دنیوی‌اش احترام کنند و دوست داشته باشند. 💠 کسانی که بازیگران یا بازیکنان مشهور، امضا می‌گیرند یا با آنان و شخصیت‌های رده‌بالای سیاسی، عکس سِلفی می‌گیرند تا به دیگران فخر بفروشند، مشمول این حدیث شریف هستند! 🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
عذاب کسی که به ثروت کسی، به او احترام بگذارد و دوستش بدارد، این است که... . 🆔 @benisiha_ir | 💻 benisiha.ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 ! 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشته‌اند: 🔹در قوم بنی‌اسرائیل عابدی زندگی می‌کرد. روزی شنید که مردم پیش درختی می‌روند و آن را عبادت می‌کنند؛ پس خشمگین شد و از روی تعصّب دینی و برای خدا، تبری برداشت و به سوی آن درخت راه افتاد تا آن را از ریشه بکَند. 🔹ابلیس به شکل انسان آشکار شد و به او گفت: «برگرد و به عبادتت مشغول باش. تو را چه کار به این کار؟» عابد، عصبانی شد و با او سخت درآویخت و او را بر زمین زد و روی سینه‌اش نشست! 🔹ابلیس گفت: «از من دست بردار تا سخنی نیکو به تو بگویم.» عابد او را رها کرد. 🔹ابلیس گفت: «این، کار پیامبران است؛ نه تو.» عابد گفت: «من از این کار برنمی‌گردم.» و دوباره با او درگیر شد و او را بر زمین زد. 🔹ابلیس گفت: «ای عابد! تو مردی هستی که مردم هزینه‌های زندگی‌ات را پرداخت می‌کنند. اگر تو بریدن درخت را بر عهده‌ی دیگران بگذاری، من هم روزی دو دینار بر بالین تو می‌گذارم تا هم هزینه‌ی زندگی خودت را با آن تأمین کنی و هم از آن به عابدان دیگر بدهی.» 🔹عابد با خود گفت که یک دینار آن را برای خودم خرج می‌کنم و دینار دیگر را صدقه می‌دهم و این کار، به‌‌تر از کندن آن درخت است. من که پیامبر نیستم و به این کار، مأمور نشده‌ام و در نتیجه، از ابلیس دست برداشت. 🔹پس از آن، ابلیس هر روز دو دینار برای او می‌آورد؛ امّا پس از چند روز، دیگر نیاورد. عابد باز خشمگین شد و دوباره تبری برداشت و به سوی درخت راه افتاد. 🔹این بار نیز ابلیس جلو او را گرفت و با هم درآویختند؛ امّا ابلیس او را بر زمین زد و روی سینه‌اش نشست! عابد گفت: «چرا من که دو بار تو را بر زمین زده بودم، این بار زمین خوردم؟» ابلیس گفت: «آن دو بار برای خدا و حفظ دین او، خشمگین شدی و به این کار اقدام کردی و در نتیجه، خدا تو را نیرومند ساخت و تو مرا بر زمین زدی؛ ولی این بار برای دنیا و خودت خشمگین شدی و از هوای نفست پیروی کردی و برای همین شکست خوردی.» ، 💻 مشاهده‌ی داستان‌های دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2019/05/153/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) 🌹دست طلب که پیش خَسان می‌کنی دراز 🌹پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش 📝 از: . 🔍 خسان: جمع خس‌: خار، ریزه‌ی کاه، علف خشک. ، 💻 مشاهده‌ی این مطلب و «ابیات زیبا»ی دیگر، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسی‌ها: http://benisiha.ir/2017/05/14/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) ✅ 🔸همین‌كه اسكندر، پادشاه مَقدونی، به عنوان فرمانده و پیشوای کلّ يونان در لشكركشی به ايران انتخاب شد، از همه‌ی طبقات برای تبريک‌ نزد او می‌آمدند؛ امّا ديوگنس (ديوژن)، حكيم معروف يونانی، که در کورینت به‌سر می‌برد، کم‌ترین توجّهی به او نکرد. 🔸اسكندر شخصاً به ديدار او رفت. دیوژن که از حکمای کلبی یونان بود، ـ شِعار این دسته، قَناعت و استغنا و آزادمنشی و قطع طمع بود. ـ در برابر آفتاب دراز كشيده بود. چون حس کرد جمع فراوانی به طرف او می‌آیند، کمی برخاست و چشمان خود را به اسکندر که با جلال و شُکوه پیش می‌آمد، خیره کرد؛ امّا هيچ فرقی ميان اسکندر و يک مرد عادی كه به سراغ او می‌آمد، نگذاشت و شعار استغنا و بی‌اعتنایی را حفظ کرد. 🔸اسكندر به او سلام كرد؛ سپس گفت: «اگر از من تقاضايی داری، بگو.» ديوژن گفت: «يک تقاضا بیش‌تر ندارم. من از آفتاب استفاده می‌كردم. تو اكنون جلو آفتاب را گرفته‌ای؛ کمی آن‌‌طرف‌تر بايست!» 🔸اين سخن در نظر همراهان اسكندر، خیلی حقیر و ابلهانه آمد. با خود گفتند عَجَب مرد ابلهی است كه از چنين فرصتی استفاده نمی‌كند؛ امّا اسكندر كه خود را در برابر مناعت طبع و استغنای نفْس دیوژن، حقیر می‌ديد، سخت در انديشه فرورفت. 🔸پس از آن كه به راه افتاد، به همراهان خود كه فيلسوف را ریشخند می‌كردند، گفت: «به‌راستی اگر اسكندر نبودم، دلم می‌خواست ديوژن باشم!» 📖 تاریخ علم، تألیف جرج سارتن، ترجَمه‌ی آقای احمد آرام، ص 525؛ برگرفته از: مجموعه‌‌آثار استاد شهید مطهّری، ج 18، ص 395 و 396 (داستان راستان، داستان 93). 🔸«صائب»! ز ناز دايه‌ی بی مِهر، فارغ است / طفلی كه با مكيدن انگشت خو گرفت! ‌(از: صائب تبريزی). ، ، ، ، 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 (به گزینش حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی) 🌹طفل را از میوه‌ی نارَس نمی‌باشد شَکیب 🌹هست دائم کام خلق از آرزوی خامْ تلخ 📝 از: . 🔍 نارس: نرسیده، خام. شکیب: صبر، آرام. ، ، ، 💻 مشاهده‌ی ابیات زیبای دیگر: http://benisiha.ir/2017/05/14/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامه‌‌ی ایشان به پسرشان): 🌷! آبرویت را با مال مردم لگدمال نکن. ، ، ، ، ، 💻 مشاهده‌ی مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/2020/02/235/ 🔵 کانال بِنیسی‌ها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاج‌آقا بنیسی) در پیام‌رسان‌های ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش: @benisiha_ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان): 🌷 ! صاحب‌پیشه باش و به دست دیگران چشم ندوز. (پیشه: کار، هنر.) 💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ ، ، ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان): 🌷 ! به دوستان پُرتوقّع اعتماد نکن. 💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ ، ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان): 🌷 ! به هيچ كس طمع مال نداشته باش. 💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب: http://benisiha.ir/235/ @benisiha_ir