💢🌟💢🌟💢
💞شهیدروحالله قربانی
💞 (زندگینامه زیبای شهدا )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی
#قسمت_اول
💖«زینب فروتن» همسر شهید روح الله قربانی از مردانگی و غیرت همسرش می گوید و اینکه همسرش در دلش زنده است و با منش او زندگی اش ادامه دارد.
نام و نام خانوادگی: روحالله قربانی
محل تولد: تهران،
دانشجوی کارشناسی زبان
محل شهادت: سوریه، دمشق، حلب
محل دفن: بهشتزهرا قطعه ۵۳
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
💞شهید روح الله قربانی در اولین روز خرداد ماه ۱۳۶۸در خانواده ای مومن و مجاهد به دنیا آمد. پدرش از سرادران سپاه و از مجاهدان ۸ سال دفاع مقدس است. مادر او زنی پارسا بود که ۱۰ سال پیش از روح الله، او از مهر و محبتش محروم شد.😔
💖خانواده قربانی دومین فرزندشان را عباس نامگذاری کردند، اما پس از رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی در ۱۴ خرداد ۶۸ نام روح الله را در شناسنامه پسرشان ثبت کردند.😍
❤️مادر روح الله آرزو داشت که پسرش #طلبه_یا_شهید شود و روح الله با نشان شجاعت مدافع حرم در ۱۳ آبان ۹۴ در دفاع از #حرم_حضرت_زینب کبری(س) آرزوی مادرش را محقق کرد.❣
💞در حومه حلب خودروی حامل “شهید روح الله قربانی”، “شهید قدیر سرلک” و دو سوری با “قبضه آمریکایی کرنت” مورد اصابت قرار گرفت و روح الله و همراهانش در راه دفاع از اسلام ناب محمدی(ص) به شهات رسیدند.😭
💖«زینب فروتن» همسر شهید از مردانگی و غیرت همسرش می گوید و اینکه همسرش در دلش زنده است و بامنش او زندگی اش ادامه دارد. او همراه جمعی از همسران شهیدان مدافع حرم، مؤسسهای فرهنگی هم برای ادامه راه همسرانشان راهاندازی کردهاند.
💞صحبت های همسر شهید:
💖پدرم نظامی است و سال ۱۳۹۱ با روحالله پای سفره عقد نشستم. زندگیام با او کوتاه بود ولی طعم خوشبختی را با او چشیدم. آنقدر که خودم را خوشبختترین دختر دنیا میدانم.
❤️من میخواهم پرچمدار راه روحالله باشم. اگر او حسینگونه رفت من زینبوار صبر میکنم.
💞 خانم زینب مرا سرپا نگه داشته است. یاد او مصیبتم را کوچک میکند. من دیگر آن زینب قبل نیستم. زینبی که یک جا بند نبود و شور و هیجانش مثالزدنی بود. من فرق کردهام. حالا کوهی از مسئولیت بر دوش دارم. مسئولیت من پیروی از راه روحالله است. مسئولیتم رسیدن به تقوایی است که بتوانم امثال روحالله را پرورش دهم. مسئولیت من حرف زدن از مردانی است که همه آرزوهایشان را گذاشتند و برای حفظ اعتقادات و ارزشهایشان رفتند. من با روحالله بزرگ شدم و پر و بال گرفتم و با شهادتش به بار نشستم.🌹
💞همسری که هدیه امام هشتم بود😊
💖آقا روحالله #هدیه_امام_رضا(ع) به من بود. همسری که امام هشتم به آدم هدیه میدهد و امام حسین(ع) او را میگیرد وصف نشدنی است، 😍من عروس چنین مردی بودم. با بچههای دانشگاه رفته بودیم مشهد. آنجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم.
💞 گفتم: (یا امام رضا(ع) اگر مردی متدین و اهل تقوا به خواستگاریام بیاید قبول میکنم.)😍
💖 یک ماه بعد از اینکه از مشهد برگشتیم روحالله آمد خواستگاریام. 😊از طریق یکی از اقوام با هم آشنا شدیم. پدر او از سرداران سپاه و از مجاهدان هشت سال دفاع مقدس و مادرش هم فرهنگی بود.
❤️ البته روحالله در 15سالگی مادرش را از دست داده بود. 😔تدارک ازدواج را در حد و اندازه آبروی خانواده برگزار کردیم. همه چیز خیلی زود سر و سامان گرفت. البته میدانستم قرار نیست به خانه مردی بروم که همه امکانات زندگیام از همان اول تأمین باشد اما معتقد بودم که با هم کار میکنیم و زندگیمان را میسازیم.👌
💖 رفتیم حوالی میدان امام حسین(ع) خانهای 47 مترمربعی اجاره کردیم و زندگیمان شروع شد. با اینکه خانهام کوچک بود ولی برای من حکم کاخی را داشت که من ملکهاش بودم. از همان ابتدا میدانستم با چه کسی ازدواج کردهام.😍 یعنی میدانستم شهادت و دفاع از کشور حرف اول روحالله است. 👌حرف شهادت در خانهمان بود ولی فکرش را نمیکردم روحالله روزی شهید شود.😢
#ادامه_دارد......................
#لطفا_با_وضو_وارد_شوید.
#با_ذکر_یک_صلوات
💢🌟💢🌟💢
💞 (زندگینامه زیبای شهدا مدافع حرم )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی
#قسمت_دوم
💞سوریه را به صندلی دانشگاه ترجیح داد
روحالله آدم با برنامهای بود، یک دفتر مشکی کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن مینوشت، بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام میداد و هر کاری که داشت را یادداشت میکرد. من هیچ وقت روحالله را بیکار ندیدم؛ یا کار میکرد یا مشغول جزوه خواندن بود.
💖روحالله رشته مترجمی زبان انگلیسی قبول شده بود. وقتی که جواب قبولیاش در دانشگاه آمد که سوریه بود.
روحالله به شدت شجاع و نترس بود. از هیچ چیزی نمیترسید. هر وقت به من زنگ میزد میگفت دعا کن شجاع باشم هیچ وقت نمیگفت که من نمیتوانم، همیشه میگفت من میتوانم.😍
💞همسرم میگفت من اگر شجاع باشم به هدفم میرسم.💪 در هر کاری به رسیدن به بالاترین درجه آن کار فکر میکرد. روحالله در درس همیشه اول بود، در همه کارهایش اول بود.
❤️ روحالله در دورههای مختلفی که میگذراند اگر اول نمیشد حتما دوم میشد
💞دلش برای یاری رساندن به مردم میتپید
همسر شهید قربانی درباره ویژگیهای شخصیتی وی میگوید: «روحالله دلش پر میکشید برای کمک به دیگران. انگار خدا او را آفریده بود تا بیوقفه دلش برای دیگران بتپد. با آن روحیه مردم دوستی که از روحالله سراغ داشتم، رفتنش به سوریه و دفاع از حرم برایم عجیب نبود.❣
💖 من در همین کوچه و خیابان ازخودگذشتگیهای روحالله را با چشم دیده بودم.👌 یکبار در حال عبور از بزرگراه شهیدهمت برای رفتن به محل کارمان بودیم که خودرویی را دیدیم که با یک موتورسوار برخورد کرد. روحالله ترمز کرد و دیدم که به طرف موتورسوار میدود. هیچکس از ماشینش پیاده نشد. روحالله سر موتورسوار را بست و تا اورژانس نیامد، برنگشت.» وی کمی مکث کرده و شروع به تعریف خاطرهای دیگر میکند و میگوید: «دو سال پیش بود که با هم از خیابان انقلاب رد میشدیم. مردی کنار خودرویش ایستاده بود و از رهگذران کمک میخواست. بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار وجود داشت کسی جلو نمیرفت
💞. روحالله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم. آبها را برداشت و به سمت خودرو دوید و آتش را خاموش کرد. مرد رانندهاشک میریخت و از روحالله تشکر میکرد. میگفت: جوان! خدا عاقبت به خیرت کند. همین دعاها روحالله را عاقبت به خیر کرد.»😍
👌یک هفته قبل از شهادتش به من زنگ زد؛ قرار بود برگردد اما گفت: «اجازه بده بمونم؛ دلم برای بچههایی که اینجا به ناحق کشته میشوند میسوزد.😔 تو هم دلت بسوزد بگذار بمونم اینجا به من احتیاج دارند گفتماشکالی نداره بمون ولی مواظب خودت باش.»
💖هیچ وقت از رفتن به سوریه منصرفش نکردم. میدانستم که اگر برود شاید دیگر برنگردد اما هیچ وقت به زبان نیاوردم که نرو و بمان.
#آخرین_تماس...
💖یک هفته قبل از شهادت تماس گرفت. قبلا هر وقت تماس میگرفت، زود قطع میشد اما این بار یک ساعت و نیم با من حرف زد اما تلفن قطع نشد. از روحالله نپرسیدم که چرا تلفن قطع نمیشود گفت این دنیا میگذرد تمام میشود😔 مادرم هم رفت خیلیها رفتند حاج آقا مجتبی تهرانی هم رفت (روحالله شاگرد حاج آقا مجتبی تهرانی بود) گفت این دنیا خیلی کوتاه است. 😢اگر من #شهید_شدم تو ناراحت نباش من به تو قول میدهم که آن دنیا همیشه با هم باشیم. 🌹یک ساعت و نیم روحالله از این حرف میزد که آنجا کار خیلی زیاد است و باید بماند از من میخواست که بگذارم بماند.😔
💞آقا روحالله از ظلم به مظلوم خیلی ناراحت میشد و ظلم را برنمیتافت همیشه میگفت در سوریه افرادی هستند که مورد ستم قرار میگیرند در حالی که بیگناه هستند.😔 میگفت من باید بروم و در نابود کردن این ظلم کمک کنم و میگفت که حرم حضرت زینب(س) نباید خالی بماند. میگفت ما باید برویم تا حرم خالی نباشد.
#نحوه_شهادت
❤️مدتی که آنجا بود 54 روز میشد. در روزهای آخری که مأموریتش تمام شده بود، ساکش را جمع کرده بود تا برگردد. شهید قدیر سرلک را میبیند که میخواستند بروند تا لوازم بیاورند. روحالله با او همراه میشود. با ماشین میروند و وسایل را برمیدارند. هنگام برگشت وقتی روحالله از ماشین پیاده میشود ناگهان ماشین را منفجر میکنند. بر اثر انفجار هر دو شهید میشوند و چیزی از جسمشان نمیماند.😭
#به_نیت_شادی_روح_همه_شهدا_صلوات
#ادامه_دارد......................
💢🌟💢🌟💢
💞 (زندگینامه زیبای شهدا مدافع حرم )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی
#قسمت_سوم
#خبر_شهادت...
💞آن روز اضطراب عجیبی داشتم و حالم خیلی بد بود. 😔یکی از اقوام که از شهدای مدافع حرم مطلع بود با پدرم تماس گرفت و از پدرم خواست به دیدنش برود. پدرم ناراحت بود و سریع رفت. مادر و برادرم هم بسیار منقلب شدند. از مادرم سؤال کردم پدر کجا رفت ⁉️ گفت مادربزرگ حالش بد است و پدر رفته تا او را به دکتر برساند. با جواب مادر شک و تردیدم برطرف شد.
💞تا فردا صبح که قرار بود پدرم به مأموریت برود اما نرفته بود و گوشی روحالله پر شده بود از تماسهای بیپاسخ دوستانش. اضطراب داشتم.
💖 خاله روحالله تماس گرفت وقتی فهمید اطلاع ندارم چیزی نگفت. بعد پدر روحالله تماس گرفت و گفت روحالله مجروح شده است.
❤️ بلافاصله با پدرم تماس گرفتم گفت آرام باش روحالله مجروح شده و قرار است برگردد. مرخصی گرفتم و برادرم و چند نفر از اقوام دنبالم آمدند. وقتی رسیدم خانه همه اقوام و دوستان جمع بودند. مادرم در آغوشش گفت روحالله شهید شده است. تنها در آغوش مادرم طاقت شنیدن این خبر را داشتم.😭
❤️پیکر سوخته روحالله چیزی جز زیبایی نداشت😭
💖بعد از رجعت پیکر اولین ملاقات بنده با روحالله به معراج شهدا بود. خیلی حال خوبی نداشتم 💔و اصلاً متوجه اطرافم نبودم.
❤️ نمیدانم چطور آن لحظات برایم گذشت. خیلی لحظات سختی بود. وقتی رسیدیم به معراج کمی معطل شدیم تا او را آوردند. هنگام ورود من از بالای سرش وارد شدم. چیزی از جسمش نمانده بود.😭
❤️ اگر نمیگفتند او روحالله است نمیشناختمش. فقط سرش را به من نشان دادند. ولی با همه این جراحات من به جز زیبایی چیزی ندیدم. صورت روحالله به من آرامش داد و از اضطرابها و پریشانیهایم کم شد.
💞میخواهم پرچمدار راه روحالله باشم
مدتی است سرپا شده و درسم را از سر گرفتهام. دلم میخواهد آنقدر حالم خوب شود که چشم همه دشمنان را کور کنم. میخواهم پرچمدار راه روحالله باشم. اگر او حسینگونه رفت من زینبوار صبر میکنم. خانم زینب(س) مرا سرپا نگه داشته است. یاد او مصیبتم را کوچک میکند.😢
❤️من دیگر آن زینب قبل نیستم. زینبی که یک جا بند نبود و شور و هیجانش مثالزدنی بود. من فرق کردهام. حالا کوهی از مسئولیت بر دوش دارم. مسئولیت من پیروی از راه روحالله است. مسئولیتم رسیدن به تقوایی است که بتوانم امثال روحالله را پرورش دهم.
💞مسئولیت من حرف زدن از مردانی است که همه آرزوهایشان را گذاشتند و برای حفظ اعتقادات و ارزشهایشان رفتند.👌 من با روحالله بزرگ شدم و پر و بال گرفتم و با شهادتش به بار نشستم.❣
❣من میدانستم روزی آقا روحالله شهید میشود❣ اما فکر نمیکردم اینقدر زود، 💢 ما #حلقههای_ازدواجمان_را_نذر_حرم_امام_حسین(ع) کرده بودیم،
💞چون عقیده داشتیم هیچگاه از هم جدا نمیشویم👌.در حال حاضر خودم را خوشبختترین دختر دنیا میدانم.
#ادامه_دارد......................
💞 (زندگینامه زیبای شهدا مدافع حرم )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی
#قسمت_پنجم
💞(دلنوشته همسر شهید قربانی)
#بسم_رب_الزینب(س)
❤️از برای حرم این دل من آشوب است نکند سنگ به پیشانی گنبد بزنند
چند روز دیگر از رفتنت یکسال برایم میگذرد...💔
💜 و مطمئنم که میدانی هیچگاه نبودنت برایم عادی نخواهد شد.😔این روزهای واپسینی که به روز شهادتت نزدیک میشود برایم سخت و نفس گیر است و هر ثانیهاش لحظه آوردن خبر شهادتت را برایم زنده میکند...😢
💞اما من هم مثل تو غرق در #عشق_به%زینب(س) هستم و همین مرا محکم نگه میدارد که در نبودنت تاب بیاورم و ربابگونه بایستم.
❤️همسری با تو برای من زندگی شیرین و سراسر مِهر به خدا رقم زد که آخرش را هم با مُهر شهادتت تا به همیشه ابدی کرد...
💚خودم راهیت کردم و تو باید در راه دفاع از #حریم_دختر_علی(ع) میرفتی و این من بودم که باید صبر میکردم و اکنون با رضایت کامل قلبی خوشحالم و خدا را سپاس میگویم که توانستم یکی از بهترین افراد زندگیام در راه زینب کبری و فدایی رهبر عزیزم در برابر کافران به ظاهر مسلمان بدهم...❣
❤️از خواهران و برادران سرزمینم میخواهم که زنانمان با حفظ حجاب خود مدافع #چادر_حضرت_زهرا(س) و مردانمان با غیرت خود مدافع #غیرت_حضرت_علی(ع) باشند و با حفظ این ارزشها از خون به ناحق ریخته شده عزیزان ما پاسداری کنند
💖 و در آخر از همه عزیزان میخواهم که گوش به فرمان ولی امر مسلمین بوده و برای #ظهور_مهدی_فاطمه(س) دعا بفرمایند.
ومنالله التوفیق
#ادامه_دارد......................
💞 (زندگینامه زیبای شهدا مدافع حرم )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی
#قسمت_چهارم
💞یکی از دوستان آقا روحالله میگفت من میخواستم روحالله را سمت شمال حلب پیش خودم ببرم اما روحالله قبول نکرد گفت آن منطقه خیلی ساکت است اینجا درگیری بیشتر است و من همین جا میمانم.
❤️چهار روز قبل از شهادتش برای احوالپرسی با من تماس گرفت. به روحالله گفتم برگرد و به ما سری بزن اما گفت حاجی من دیگه برنمیگردم شما دعا کن من اینجا شجاع باشم.✋
💖ماموریت روحالله تمام شده بود. فرماندهاش میگفت من به روحالله گفتم روحالله نفر جایگزین شما آمده تو خودت را آماده کن که باید به تهران برگردی😔. میگفت روحالله التماس میکرد و من را قسم میداد که بذار یک ماه دیگر هم بمانم حتی به خانمش زنگ میزد میگفت تو دعا کن که با ماندن من موافقت کنند شما نمیدانید که اینجا بچهها چطور غریبانه شهید و مظلوم میشوند💔 اگر بدانی خودت از من میخواهی که بمانم، فرمانده روحالله میگفت که با ماندنش موافقت نشد و روحالله ساکش را برای برگشتن به تهران آماده کرده بوده اما آن هدفی که روحالله دنبال میکرد برایش مقدر شده بود و روحالله به درجه رفیع شهادت رسید.❣❣❣
💞حضرت آقا فرمودند که ما مدعیان صف اول بودیم از ته مجلس شهدا را چیدند، 😔حضرت آقا فرمودند جوانهای امروز اگر بیشتر از جوانهای دوران دفاع مقدس نباشند کمتر نیستند چهره جوانها امروز فوقالعاده باتقوا و بصیر بچههای حزباللهی آماده شهادت هستند.
💜کسانی که از منطقه برمی گردند از مظلومیت مردم منطقه خیلی صحبت میکنند که چطور مردم به دست نامردهای تکفیری کشته میشوند😢 همه تاکید میکنند که امروز خط مقدم ما سوریه است.
❤️اگر ما امروز جلوی دشمن را در سوریه نگیریم فردا به مرزهای ما خواهند آمد. خط قرمز ما امروز در سوریه، عراق و یمن است. طراحی دشمن بر این است که این مناطق را تصرف کند و بعد از آن به سمت مرزهای جمهوری اسلامی ایران بیاید.
❣دوست نداشت دیده شود❣
💖حسین عبد فروتن برادر خانم شهید روحالله قربانی در ادامه میگوید: روحالله همیشه درگیر موضوع شهادت بود اما دوست نداشت خیلی دیده شود. به من میگفت اگر من شهید شدم اجازه ندهید درباره من فیلم بسازند.💔
💞روحالله همیشه درگیر کار بود. همیشه دوست داشت یاد بگیرد و تجربه کند. روحالله کسی بود که کمتر با اطرافیانش رفت و آمد میکرد. اما وقتی با کسی همراه میشد با تمام وجود برای آن فرد مایه میگذاشت. 👌خیلی سختگیر بود. دوست داشت به دوستان و کسانی که به آنها اعتماد دارد آن چیزهایی را که میداند آموزش دهد.
💖آن زمانی که با هم بودیم من متوجه رفتارهای خاص روحالله نبودم. فکر میکردم این کارها خیلی سخت است. اما الان که روحالله شهید شده فهمیدم که افراد کاردرست با افراد معمولی واقعا فرق دارند روحالله با دیگران فرق داشت آن زمان من نفهمیدم که چرا روحالله فرد خاصی بود.
💖بر اصول و اعتقاداتش محکم بود
روحالله هیچ وقت پشت سر دیگران حرف نمیزد،👌 هیچ وقت حرف زور را قبول نمیکرد،👌 بر اصول و اعتقاداتش محکم بود و ایستادگی میکرد حتی اگر به ضررش تمام میشد باز هم از اصولش کوتاه نمیآمد
💞. خیلی مواقع در دفاع از حرف حقش چوب میخورد اما از آن حرف حق کوتاه نمیآمد بر عقیده به حق خود مستحکم بود.
❤️پیکر روحالله وضعیت خوبی نداشت سوخته بود یکی از دوستان روحالله وقتی پیکر شهید را دید شروع کرد بهگریه کردن.😭 میگفت روحالله عاشق این طور شهید شدن بود.
💖سی چهل روز قبل از شهادت شهید محمد حسین رسول خلیلی عروسی روحالله بود. شهید خلیلی در عروسی روحالله شرکت داشت😍،
💖 رسول خلیلی از بچههای نیروی قدس بود. وقتی رسول شهید شد روحالله جای رسول قرار گرفت. پیکر رسول خلیلی را برای تشییع به محله شهید محلاتی آورده بودند. خیلی شلوغ شده بود. روحالله با صدای بلند به یکی از دوستانش میگفت که فلانی مردم چراگریه میکنند⁉️⁉️⁉️ رسول خلیلی به من گفته بود که وقتی او را تشییع میکنند هیچ کس نباید مشکی بپوشد وگریه کند،گریه فقط برای ائمه است.😢
#ادامه_دارد..................