eitaa logo
کانال برهان
520 دنبال‌کننده
188 عکس
11 ویدیو
0 فایل
گروه علمی فرهنگی برهان تقدیم می دارد : مرکز نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و نقد فرق ضاله ادمین : @pooya148
مشاهده در ایتا
دانلود
(۳۷) (۲۶۱) ✅ امام شناسی؛ تنها پایه خداشناسی 💡 با دقت بخوان! ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻در بحث از معرفت خـدا، به این حقیقت اشاره شـدکه اعطاي معرفت از جانب خود خداست و انسان پس از معرفی او اگر آن معرفت را بپذیرد و تسـلیم شود، وظیفه خود را درباره معرفت خدا انجام داده است.چنین کسـی را میتوانیم خداشناس بدانیم. و منظور از این تعبیر «خـداباور» بودن است نه کسـی که صـرفًا حقیقت برایش روشن شده باشد.←چه بسا حجت بر کسـی تمام شده و خـدا او را به معرفت خود رسانـده باشـد، اما تا وقتی تسـلیم آن نگشـته است به او خدا شـناس گفته نمیشود. 🔸خداشـناس یعنی کسـی کـه پس از نیـل بـه معرفـت، آنرا تصـدیق هم کرده باشـد و مـا در این بحث اصـطلاح «معرفت خـدا» را به عنـوان فعل اختیاري انسان به همین معنا به کار میبریم. 🔻تعریف خداشناسی صحیح حال با توجه به این معنا، سـخن در این است که خداشناسـی بدون امام شناسـی امکان ندارد. و منظور از امام شناسـی هم، نظیر خداشناسـی، این است که←شـخص پس از معرفی امام علیه‌السلام از جانب خدا آن را بپذیرد و شود و در حقیقت وظیفه خود را در باب معرفت امام انجام دهـد. چنین فردي را امام شـناس میگوییم. 🔚 پس امام شـناس یعنی معتقد به امام و کسـی که امامت ایشان را پذیرفته است. اکنون میتوانیم تصدیق کنیم که خدا باوري بدون اعتقاد به امام امکان ندارد. زیرا اگر شـخص واقعًا تسـلیم خـدا و بنـده اوست، بایـد نسـبت به باب بندگی و تنها راهی که اوخود به عنوان عبادت خود پذیرفته است،حالت تسلیم و پذیرش داشته باشد. امامت و ولایت بابی است که خداونـد براي بنـدگی خود بازکرده و عبادت را فقط از این طریق ممکن دانسـته است. لـذا نمی‌توان پذیرفت که شخصـی ادعای معرفت خدا را داشـته باشد اما نسبت به این امر حالت تسلیم نداشته باشد. کسی که خدا را به خدایی باور دارد، باید پیامبرش را هم به پیامبري و امامش را هم به امامت قبول داشـته باشد. وگرنه اگر در یکی از اینها تزلزل و تردید داشـته باشد، در حقیقت در خداشناسی تردید کرده و لذا معرفت خدا را ندارد. بنابراین، معرفت امام علیه السلام لازمه لاینفک معرفت خدا می‌باشد. ابوحمزه ثُمالی میگوید: 🔸 إنَّما يَعبُدُ اللّهَ مَن يَعرِفُ اللّهَ ، فَأمّا مَن لا يَعرِفُ اللّهَ ، فَانّما يَعبُدُهُ هكذا ضَلالاً .قلتُ : جُعِلتُ فداكُ ؛ فَما مَعرفَةُ اللّهِ ؟ قال عليه‌السلام : تَصديقِ اللّهِ عزّوجلّ و تصديقُ رسولِه و مُوالاةُ عَليٍ و الائتّمامُ بِه و بأئِمَةّ الهُدي و البَراءَةُ اِلَي اللّهِ عزّوجلّ مِن عَدُوّهم ، هكذا يُعرَفُ اللّهُ عزّوجلَّ.(۱-ر.ک: تصویر الحاقی) :امام باقر علیه‌السلام به من فرمودند: تنها کسی خدا را بندگی میکند که معرفت او را داشته باشد. ولی آنکه اهل معرفت خدا نیست، او را اینچنین (مانند منکران ولایت)گمراهانه میپرستد. عرض کردم: فدایت گردم؛ معرفت خدا چیست؟ فرمود: باور داشـتن خداي عّزوجل و باور داشـتن پیامبرش صلی الله علیه و آله و دوستی و همراهی با علی علیه السلام و بیزاري جستن از دشمنان ایشان به سوي خدای عّزوجل. این است معرفت خداوند عّزوجل. ✅←ملاحظه میشود که پـذیرفتن پیامبر به پیامبري و امام به امامت، جزء معرفت خـدا قرار دارد. و این از آن جهت است که خـدا باوري، بـدون اعتقاد به باب بندگی خداوند امکان ندارد. حدیث دیگر را در این زمینه جابر جعفی از امام باقر علیه‌السلام نقل کرده است: 🔸إنَّما يَعرفُ اللّهَ عَزّوجلّ و يَعبُدُهُ مَن عَرَف اللّهَ و عَرَفَ اِمامَهُ مِنّا اَهلَ البَيتِ ، و مَن لايَعرِفُ اللّهَ عزّوجلّ و(لا) يَعرِفُ الاِمامَ مِنّا اَهلَ البَيتِ فَاِنّما يَعرِفُ و يَعبُدُ غيرَ اللّهِ هكذا-وَ اللّه-ضَلالاً.(۲) : تنها کسی اهل معرفت خدا و عبادت اوست که هم معرفت خدا را داشته باشد و هم اهل معرفت امامِ از ما اهل بیت باشد و - قسم به خدا - کسی که خدا را نشناسد و معرفت نسبت به امام از ما اهل بیت نداشته باشد ، چنین کسی غیر خدا را شناخته و بندگی غیر خدا را این چنین گمراهانه کرده است. ✅←چنین کسی درحقیقت به جاي خدا از هوا و هوس خود پیروي کرده است و به بیان قرآن گمراه ترین افراد است: «1⃣»
‍ 🔸..عَن أَبِی الحَسَنِ (علیه السلام) في قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ «وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللهِ» قَالَ یَعنَی مَنِ اتَّخَذَ دِینَهُ رَأْیَهُ مِنْ غَیْرِ إِمَامٍ مِنْ أَئِمَّهًِْ الْهُدَی.(۳) : از ابوالحسن علیه‌السلام درباره قول خداي عزوجل: «و کیست گمراهتر از آنکه هدایت الهی را کنار گذاشـته و دنبال هـوا و هـوس خـود میرود» فرمـود: منظـور کسـی است که دین خود را به جـاي آنکه از پیشوایـان هـدایت بگیرد، رأي و نظر خویش قرار داده است. ✅←بنابراین، انکار امام علیه‌السلام در واقع انکار خداي متعال است. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: 🔸كان اميرالمؤمنين اماماً ، ثُمّ كانَ الحَسنُ اِماماً ، ثُمَّ كان الحُسينُ اِماماً ، ثُمَّ كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسينِ اِماماً ، ثُمَّ كانَ مُحَمَّد بنُ عَليٍ اِماماً ؛ مَن اَنكَر ذلكَ كان كَمَن اَنكَرَ مَعرِفَةَ اللّهِ تبارك و تعالي و معرِفَةَ رَسولِهِ... .(۴-ر.ک: تصویر الحاقی) ّ : (پس از پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم) امیرالمؤمنین علیه‌السلام امام بودند؛ و بعد از ایشان امام حسن علیه السلام سپس امام حسـین علیه‌السلام و بعد حضرت علی بن الحسین و آنگاه حضرت محمد بن علی علیه‌السلام کسیکه این مطلب را نپذیرد مانند کسی است که معرفت خدا و رسول او را نپذیرفته باشد... بعد راوی خودش متوجه میشود که امام زمان او حضرت صادق علیه‌السلام است و این را سه بار خدمت ایشان عرضه می‌دارد. ۱- اصول کافی کتاب الحجة باب معرفة الامام و الرد إليه ح١ ٢- همان مدرک ح۴ ۳- اصول کافی کتاب الحجة باب فيمن دان الله عز وجل بغير امام...ح١ ٤- اصول كافى كتاب الحجة باب معرفة الامام و الرد إليه ح٥ ➖➖➖➖ @borrhann
✅ عدم قبولی اعمال بدون ولایت اهل‌بیت علیهم السلام 🔹رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: چه شده است كه گروهی از امت من ، وقتی نام ابراهیم و آل ابراهیم برده می‌شود دل‌‌هایشان شاد و چهره‌‌هاشان گشوده می‌‌گردد ، اما وقتی نام من و اهل بیتم برده می‌‌شود ، دل‌هاشان گرفته شده و چهره‌هاشان در هم كشیده می‌شود! قسم به كسی كه مرا به حق مبعوث نمود ، اگر کسی با عمل هفتاد پیامبر خداوند را عبادت كند ، اما ولایت از ما اهل بیت را نداشته باشد ، خداوند از او هیچ عبادتی را قبول نخواهد کرد. 📔أمالی شیخ مفید، مجلس۱۳ صفحه۶۷ 🔻 بررسی سند روایت↓↓ 1️⃣جعفر بن محمد بن قولویه: . 📕الوجيزة في الرجال، ص۴۶ 2️⃣محمد بن قولويه: جليل معتمد. 📕مستدركات علم رجال الحديث، ج۷، ص۲۹۷ 3️⃣سعد بن عبد الله الأشعری: . 📕الوجيزة في الرجال، ص۸۶ 4️⃣احمد بن محمد بن عیسی الأشعری: . 📕الوجيزة في الرجال، ص۲۴ 5️⃣حسن بن محبوب: . 📕الوجيزة في الرجال، ص۵۹ 6️⃣هاشم بن سالم: . 📕الوجيزة في الرجال، ص۱۹۴ 7️⃣مرازم بن حکیم: . 📕رجال نجاشی، ص۴۲۴ @borrhann
(۶۵) ✧❁﷽❁✧ 💎 پیشگویی و وعده الهی درباره بازگشت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به مکه 🔻در سوره قصص - آیه ٨۵  چنین می‌خوانیم : إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَىٰ مَعَادٍ ۚ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَىٰ وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ آن کس که قرآن را بر تو فرض کرد، تو را به جایگاهت [= زادگاهت‌] بازمی‌گرداند! بگو: «پروردگار من از همه بهتر می‌داند چه کسی (برنامه) هدایت آورده، و چه کسی در گمراهی آشکار است!» 🔻و در سوره فتح - آیه ٢٧ نیز چنین آمده : لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ ۖ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ ۖ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا خداوند آنچه را به پیامبرش در عالم خواب نشان داد راست گفت؛ بطور قطع همه شما بخواست خدا وارد مسجد الحرام می‌شوید در نهایت امنیّت و در حالی که سرهای خود را تراشیده یا کوتاه کرده‌اید و از هیچ کس ترس و وحشتی ندارید؛ ولی خداوند چیزهایی را می‌دانست که شما نمی‌دانستید (و در این تأخیر حکمتی بود)؛ و قبل از آن، فتح نزدیکی (برای شما) قرار داده است. ←این وعده ابتدا در دوران صلح و سپس بعد از ، تحقق یافت. ➖➖➖➖ @borrhann
(۶۶) (۸۴) 🔖تبیین و پاسخ به شبهه اسلام ستیزان درباره قرآن کریم درباره پیروزی روم شرقی بر ایران ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔺 چنانکه میدانیم ، آیات ۲ تا ۶ از سوره روم ، درباره پیروزی قریب الوقوع روم (در عرض چند سال معدود) بر ایران را پیشگویی فرموده است و همین اتفاق نیز افتاد! غُلِبَتِ الرُّومُ ﴿٢﴾ فِی أَدْنَى الأرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ ﴿٣﴾ فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الأمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴿٤﴾ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿٥﴾ وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ ﴿٦﴾  🔺گاه شبهه ای مطرح میشود که : ایران و روم ، دو قدرت تقریبا هم وزن بوده اند و طبیعی بود که بعد از چند سال ، پیروزی به روم برسد ‌! پس پیشگویی قرآن ، یک تحلیل سیاسی بوده و نیازی به الهام غیبی ندارد! ✅←پاسخ : با بررسی تاریخ آن جنگ ، می‌بینیم که اتفاقا دولت ساسانی (در ایران) در حدود ۲۰ سال از این جنگ ، غلبه داشت و موفق شده بود که شام ، مصر ، ارمنستان و ... را تصرف کند! بلکه موفق شده بود قسطنطنیه (پایتخت روم شرقی) را محاصره کند به گونه ای که گمان میرفت روم شرقی نفس های آخر خود را میکشد! حتی امپراتور روم شرقی به فکر افتاد که پایتخت خود را به کارتاژ در شمال آفریقا منتقل کند! ←ولی به یک باره ورق برگشت و روم موفق به تجدید قوا شده در عرض چند سال معدود (۶ سال) ایران را شکست داده و به برخی مراکز مهم سیاسی و دینی آن رخنه کرد ... 🔚🔚 بنابر این پیروزی روم در عرض چند سال محدود ، از روی ظواهر قابل پیش بینی نبود! وقتی خود امپراتور روم برای مدتی می‌خواهد از پایتخت دیرینه روم بگریزد ، دیگر چگونه می‌توان ادعا کرد که پیروزی اش آشکار و قابل پیش بینی بوده است؟! سند مطالب بالا را از جمله در کتاب تاریخ مردم ایران ، جلد ۱ ، صفحه ۵۱۳ ، ۵۱۴ و ۵۱۸ (اثر دکتر زرین کوب) و کتاب ایران از آغاز تا اسلام ، صفحه ۳۶۷ و ۳۶۸ (اثر گیرشمن / با ترجمه دکتر محمد معین) می‌توانید در ذیل و اسکنهای در ادامه مشاهده کنید. ➖➖➖➖➖ @borrhann