✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۳):
#نهضت و #نظام (در بیان #دکتر_شریعتی):
«در #جامعه_شناسی یک اصلی است به این نام : تبدیل موومان ( Mouvement# یعنی نهضت و #حرکت) به انستیتوسیون ( Institution# یعنی نظام و #سازمان). به این معنی که در #جامعه، حرکتی بر اساس ایدهآلها و هدفهایی ایجاد میشود و یک #فکر، یک #گرایش، یک #ایمان جوان متحرک است که این نهضت را (به آن معنای حقیقی کلمه، یعنی حرکت و وزش) ایجاد میکند. یک نهضت عبارت است از روحی و حرکتی که به طرف هدفی، روان است و همه پیروانش، همه مسائل و #احکام و #عقاید و #اعمال و #شعائر و حتی مراسمی که در میان پیروانش وجود دارد، متوجه آن هدفند و همهچیز و همهکس، وسیله هستند برای تحقق آن هدفی که این نهضت برای نیل به آن #هدف به وجود آمده است.
این نهضت یا حرکت در راه رسیدن به آن هدف خود به خود به موانعی که عوامل سد کننده راهش است برمیخورد و در اینجا است که درگیری، مبارزه و کشمکش ایجاد میشود. بنابراین از خصوصیات نهضت، حرکت و روشن بودن هدف است و همهچیز وسیله و مقدمه برای رسیدن به آن هدف. دیگر اینکه در مسیر این حرکت و سرگذشت آن، تلاش و درگیری و #مبارزه جبری است. یک مکتب یک مذهب و یک ایدئولوژی اجتماعی، دینی، طبقاتی، ملی در آغاز کارش برای پاسخ گفتن به نیاز زمان، یا #طبقه یا #قوم بوجود میآید و برای تحقق بخشیدن به آن ایدهال و شعارش، پیروان خودش را به حرکت در میآورد.
این نهضت در مسیر خودش حرکت میکند. یک حرکت مدعی زمان و تغییر دهنده نظام موجود که میخواهد ویران کند و با یک #حالت_انتقادی شدید نسبت به هرچه که #وضع_موجود را نشان میدهد و یا میسازد وضع دیگری را پیش آورد و شرایط نوی را بیافریند.
همهچیز را تغییر میدهد نهضت به هدف میرسد. یا بیآنکه به هدف برسد به اوج قدرتش میرسد. اما بدانجا که رسید، درگیری و مبارزهاش از بین میرود، سد و مانعی دیگر در برابرش نیست بقدرتش که رسید حالتش عوض میشود. میایستد! متوقف میشود! حالت متحرک و انقلابیش را از دست میدهد و حالت محافظهکاری میگیرد. چون اول میخواست دشمن را خلع سلاح کند و نظام را عوض کند حالا خودش قدرتمند و حاکم است و میخواهد خودش را حفظ کند و نگهدارد. لذا حالت #ضد_انقلابی پیدا میکند، چون خودش روی کار آمده انقلابهای بعدی را #شورش و #خیانت یا ضد انقلاب می خواند.
در اینجا از نظر جامعهشناسی که مطلب را بررسی میکنیم میبینیم آن واقعیت که در اول نهضت بود و موومان، حالا در قدرت خودش تبدیل گردیده به انستیتوسیون یا نهاد و یک پایه ثابت اجتماعی شده است و به صورت خیمهای درآمده بر روی جامعه و یک #قدرت #سازمان_یافته #دولتی شده که در ظاهر به #اوج_قدرت رسیده است اما در #روح به توقف و #رکود افتاده است.
در تاریخ از این نمونهها بسیار داریم؛ مثلا #مذهب_زرتشت که در #دوره_اشکانی در حال مبارزه با اشکانیان بود و در حال کشمکش با #نظام_حاکم، در دوره سیاسی حاکم بر #سرنوشت_جامعه و بر همه قدرتها، حتی #قدرت_سیاسی میشود، به نهایت قدرتش میرسد و در اوج شکوه و عظمتش میدرخشد، #معابد در منتهای زیبایی و در نهایت #آزادی و رواج در #ایران، پشت سر هم بنا میشود و آتشهای #مقدس در سراسر ایران برافروخته میشود و این مذهب که به صورت یک ایمان و حرکت بود به صورت قدرت حاکم #محافظه_کار در می آید و دیگر نیاز #مردم را که میخواد همیشه حرکت کنند و نیاز #نسل_جدید را که در حرکت نهفته است و همواره خواهان #تحول و نو شدن است برآورده نمیکند! بلکه در برابر این نیاز و حرکت میایستد.
این است که چون این #مذهب حالا بر سرها حکومت میکند و بر #ظاهر_زندگی، نه بر دلها و آرمانها، دیگر نمیتواند پاسخگوی نیاز زمان خودش باشد و خود بخود زمینه و زمانه نیازمند یک نهضت دیگری میشود.
با چنین تحلیلی این #تناقض_تاریخی را میتوان حل کرد که میبینیم مذهب زرتشت در #دوره_ساسانی و بخصوص عصر #انوشیروان، به اوج شکوه و قدرت و استقرارش میرسد و با این همه در همین هنگام است که #مانی و #مزدک ظهور مینمایند و آنهمه نفوذ پیدا میکنند و ندای اینها پاسخ لبیک از #متن_مردم، بخصوص از جانب #نیروی_جوان و روشن میشنود به طوریکه میتوان از تاریخ استنباط کرد به اصطلاح امروز، انتلکتوئلهای #جامعه_ایرانی و متفکران و تحصیلکردهها و #جوانان نو اندیش به سوی مانی و تودهها به شدت به سوی مزدک روی آوردند و این تناقض - شکست در پیروزی - نشان دهنده این واقعیت است که این مذهب، در قله عظمت و حکومتش متوقف شد! یعنی حرکتش تبدیل به انستیتوسیون یا نظام شده و ایستاد. و آنوقت در برابرش نهضتهای #مذهبی و #اجتماعی ضد زرتشتی به وجود آمدند.»
... ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار۱۳۹۸
چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۴):
... #اخوی بزرگم در مباحثات تندوتیز قبل از #انقلاب خود با #ابوی، تا آنجا پیش رفته بود که به پدرمان توصیه میکرد تا خود را از #کسوت_روحانیت (بعنوان نماد تشیع صفوی!)، #خلع_لباس نماید! و به همین علت، وقتی که بنده هم معمم شدم، با حقیر هم تا حدودی تندخوئی پیشه کرد!
اگرچه تدریجاً متوجه خبط و خطای خود گردید و در دفاع از #ولایت_فقیه از ما هم پیشی گرفت! که شاید بشود به کاسه داغتر از آش هم تعبیر کرد!!
ولیکن در دوران #شورشی بودن او علیه #روحانیت (بعنوان نماد #تشیع_صفوی و بالتبع دشمن #تشیع_علوی!) باعث گردید که بنده این #مسئله_خطیر را خیلی حساستر دنبال نمایم و عمیقتر و دقیقتر بکاوم و نهایتاً خود به #سلک_روحانیت در آیم!
اگر اخوی، شجاعانه به #تقابل_مطلق با #روحانیت نپرداخته بود، شاید بنده به امر مطالعه و #طلبگی، حساس و علاقمند نمیشدم!
در بخش قبلی این سلسله مقالات، قسمت اول سخنرانی دکتر شریعتی در موضوع نهضت و نظام تقدیم گردید و اینک تکمله آن:
#نهضت و #نظام (در بیان #دکتر_شریعتی):
(قسمت دوم):
... حال با این پیشزمینه که گفته شد نگاهی اجمالی به #شیعه میاندازیم:
#تشیع دارای دو دوره کاملا منفک و جدا از هم است یکی دورهای از قرن اول – که خود تعبیری از #اسلام_حرکت است در برابر #اسلام_نظام (= تسنن) تا اوائل #صفویه، دوره #نهضت و حرکت شیعه است و یکی دورهای از زمان صفویه تاکنون که، دوره تبدیل شدن #شیعه_حرکت است به #شیعه_نظام.
شیعه در زمان پیشین اقلیتی بود محکوم و بیقدرت که نمیتوانست با #آزادی به #کربلا برود نمیتوانست نام #حسین را بر زبان بیاورد و حتی نمیتوانست #اعمال_مذهبی خودش را در معرض چشمها انجام بدهد. همیشه تحت تعقیب بود و همیشه در #شکنجه و #زندان و پنهان در #تقیه. حالا همان شیعه تبدیل شده به یک #قدرت_بزرگ #حاکم بر کشور که بزرگترین نیروهای رسمی از او حمایت میکند...
همان #علماء و #روحانیون شیعه که همواره جبهه پیشتاز #مبارزه با حکومتها بودند و پیوسته سپر و آماج تیرهای #نظام_حاکم، همانها در عزیزترین و مجللترین و مرفهترین شرایط، زندگی میکنند و دوش به دوش حاکم مینشینند و در #حکومت مورد #مشورت #قدرت_سیاسی حاکم قرار میگیرند و حتی حاکم قدرت خودش را به عنوان قدرتی تلقی میکند که به #نیابت_امام از #روحانیون_شیعه که #نائب_امام زماناند و #حاکم_شرع، گرفته و اینها هم به #وکالت از #امام به او #تفویض کردهاند.! پیروزی بزرگ.
شیعه درست از همین موقع که همه پیروزیها را به دست آورد، #شکست خورد و از زمانی که همه موانع انجام اعمال مذهبیش و مشکلات ابراز احساسات شیعه برطرف شد و از هنگامی که عوامل قدرتهای کوبنده او به تشویقش پرداختند و با او همگام شدند از حرکت ایستاد و به یک #نهاد اجتماعی #قدرتمند حاکم تبدیل شد.
این «قانون تبدیل حرکت به نظام» است که بدین صورت یک ایمان جوشان که همه #ابعاد_جامعه را به هیجان و حرکت دگرگونی انقلابی میآورد و تبدیل میشود به یک انتیتوسیون.
(از کتاب #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی دکتر شریعتی)
چنانکه ملاحظه شد؛ #دکتر_شریعتی، #تشیع_علوی را نماد #نهضت و #حرکت_انقلابی و #تشیع_صفوی را نتیجه #نظام و سازمانیشدن #دین و #مذهب تلقی میکند. در باره دکتر شریعتی، متعاقبا توضیحاتی تقدیم خواهم کرد.
همانطور که اشاره کردم؛ مطالعه این مقاله، دغدغه عجیبی به جانم افکنده بود و #افکار_انقلابی مرا در خود مچاله میکرد و لذا در صدد آن بودم که این #پارادوکس_ذهنی را بنحوی حل نمایم که نه سیخ بسوزد نه کباب!
البته تعبیه #جمهوریت در عنوان و #ساختار_نظام (و بالتبع؛ #مردمی_بودن حکومت) تا حدودی مایه #آرامش بود ولیکن بنظرم کافی نبود! حتی شعار فراگیر «تا #انقلاب_مهدی نهضت ادامه دارد» و «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از #نهضت_خمینی محافظت بفرما» در دعای همگانی #ملت_ایران) برای فرونشاندن #آتش_نگرانی بنده، کفایت نمیکرد و دنبال تضمینی مطمئنتر بودم!
آنزمان، چندان دقت و تمرکزی روی #اسلامیت هر دو کفه ترازوی نهضت و نظام، نداشتم! فلذا دلهره مذکور چنان در ذهنم خلیده بود که به هر بهانهای مترصد آن بودم که نتیجه بگیرم، انقلاب تمام شد و الفاتحه!! یعنی هرچه از روز #تثبیت_قانونی #نظام_جمهوری_اسلامی ایران که میگذشت، این #دلواپسی در بنده عمیقتر میگردید و گویا برای آن روزشماری میکردم! اما فتح #لانه_جاسوسی و عبارت «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» #امام_خمینی در تعبیر آن، همچون آبی بر #آتش_ضمیر حقیر بود اما ..
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار۱۳۹۸
بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433
بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434
بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435
مندرج در کانال چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫
#تحریر_حم
#مصدق؛ عامل اصلی #کودتای_مرداد!
با نضجگیری نهضت #علمای_شیعه برای #ملی کردن #نفت، #انگلیس ناچار به عقبنشینی بود ولیکن عقبنشینی خود را #مدیریت کرد که فوقالعاده #مکارانه بود.
فلذا یکی از نفوذیهای جنجالی خود را وارد صحنه کرد و ملی شدن نفت را بنام او تمام کرد تا با یک تیر چند نشان بزند:
- #محمد_مصدق را به اولین مدرک #دکترای_حقوق رسانید. (#مستوفی سابق را به #دکتر_حقوقدان تبدیل کرد)
- #مصدق_السلطنة #قجری را به #نمایندگی_مجلس و سپس به #نخست_وزیری رسانید.
- طی یک #دادگاه_فرمایشی البته دارای سناریوئی هوشمندانه، دکتر مصدق را به سکوی #قهرمان_ملی رسانید تا برای توسعه #ملی_گرایی #شیطانی، بستر و عقبه پیشروتری را فراهم نماید.
تا اینکه نهایتاً به #اهداف_شوم این رسانیدنها برسد که دو پیامد مهم آنها عبارت بودند از:
۱) آثار #نهضت_مشروطه - مشارکت روزافزون #ملت در #قدرت و #حکومت - را در قالب کودتائی نابود سازد که زمینههای حقوقی #کودتا توسط خود دکتر مصدق انجام گرفت و #خیانت_بزرگ وی را پولخوردهها و گولخوردههای رسانههای #صهیونیزم_انگلیسی در حد یک #اشتباه کوچک تنزل دادند! (که از آن با عنوان #اشتباه_تاریخی یاد میشود)
۲) #قدرت_مطلقه در ایران، مجدداً به #رژیم شاهی واگذار شد که اجازه داد #سلطانی #استعمار_سیاه #انگلستان کماکان بر #نفت_ایران و سایر معادن و منابع آن #پایدار بماند. فلذا #اوضاع_سیاسی #ایران نه تنها به اوضاع قبل از ملی شدن نفت که به اوضاع قبل از نهضت مشروطه برگشت!
طرز رفتار #دکتر_نفوذی در #لاهه هم از سناریوهای انگلیسیهای همیشه #مکار و خبیث بود که خیلی ماهرانه به #نمایش درآمد.
در مسئله نفت این نکته را هم نباید فراموش کرد که قبل از نفت در ایران عمده درآمد #رژیم_سلطنتی از محل مالیاتها بود که تحصیل آنها بر عهده مستوفیها بود و مصدق از ۹ سالگی #مستوفی شد در #خراسان و سپس #فارس و...
با ارزش یافتن نفت بعنوان تارکنشین منابع مالی حکومت، بساط مستوفیان و مالیاتها تقریبا جمع شد و به #تاریخ پیوست! و آنها را به بیکارالدولهها ملحق نمود.
ولیکن بعد از نهضت مشروطه ملت به رهبری#علمای_اعلام و تشکیل #عدالتخانه و #مجلس، مسئله اینجا بود که #درآمد_نفت در اختیار #دربار_سلطنتی قرار بگیرد یا در اختیار #دولت منتخب #مجلس؟
بنظر میرسید مصدق با #فرصت_طلبی و #موج_سواری خود در نهضت و طرح ملی کردن نفت دنبال آن بود که نفت در اختیار دولت باشد و لذا #رژیم_شاهنشاهی #قدرت_اقتصادی خود را از کف میداد و بستری جهت بازگشت قدرت به قاجار!
از طرفی #اجانب (#غرب_صنعتی) دنبال چپاول #نفت_ایران بودند.
آنها ترجیح میدادند که نفت در اختیار #شاه باشد نه دولت و مجلس.
لذا مصدق (با #انحلال_مجلس که موجب بیاعتبار شدن دولت خودش شد و شاه را مجاز به #انحلال_دولت کرد ولو با #کودتای_قانونی!) قطعهای از پازل اجانب را بازی کرد تا قدرت مطلقه مجددا به #سلطنت منحوس برگردد.
بنابراین نفت در ایران صرفا یک ابزار سیاسی بود.
#مأموریت (خیانت) مصدق فراتر از مسئله نفت بود.
وی که فرزند پیشکار #ناصرالدین_شاه #قاجار بود و از ۹ سالگی #مستوفی_خراسان شده بود بعد از اخذ اولین مدرک دکترای حقوق، از طرف #صهیونیزم_جهانی مأموریت یافت تا با نقشه کاملا حسابشدهای، کلیه دستاوردهای نهضت مشروطه را نابود کند و ۱۰۰٪ #قدرت_سیاسی #جامعه را به رژیم سلطنتی برگرداند که با حمایت مشترک انگلیس و #آمریکا موفق هم شد. زیرا رژیم سلطنتی بمراتب راحتتر به سلطه #دشمنان در میآمد و میآید تا #نظامات_مردمی متمایل به #علمای_اسلام.
بنابراین؛ ملی شدن نفت خواست #ملت بود و سکهای دارای دو طرف:
_ «ممانعت از غارت آن توسط اجانب» و
_ «ممانعت از چنگاندازی سلطنت بر آن».
کودتای ۲۸ مرداد هر دو طرف این سکه ملی را نابود کرد.
و مصدق هم #مقصر_اصلی بود که با انحلال مجلس، وجاهت و اعتبار دولت خود را از کف داد و بهانه به شاه و #حامیان_شاه برای کودتا.
«ساقط شدن اعتبار دولت با انحلال مجلس» یک مقوله کاملا حقوقی بود و چیزی نبود که مصدق آنرا نداند یا به سادگی بتواند از آن #غفلت بورزد!
اگر نمیدانست و توجه نداشت، حقوقدانی و دکترایش پوچ بوده است. و اگر میدانسته که بالتبع بخشی از #نقشه_کودتا بوده است.
اگرچه تلاش برای بازداشت حامل #نامه_شاه را هم نباید نادیده گرفت که احتمالا نشانگر توجه دیرهنگام مصدق به #خبط_حقوقی بزرگ خود بوده اما بیثمر بود. شاید هم برای واقعنمائی #نمایش حیلهگرانهاش صرفاً بازی کرد تا تمام حلقات دغلکارانهاش را پوشش فریبکارانه بدهد.
«الا لعنة الله علی القوم الظالمین»
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
مرداد ۱۴۰۰
این را هم ببینید 👇
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2004
💠کانال اطلاعرسانی
چلچراغ معارف و احکام حم 👇
eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
⭕️ بدون پشتوانهٔ قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید.
🔰حضرت آیتالله خامنهای دام ظله
♦️پس قدم بعدی، تشکیل نظام مبتنی به این تفکّر و بر مایه بعثت است. لذا توجّه میکنید از این ترتیب، خوب میشود فهمید حرف کسانی که سعی میکنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جدای از حکومت معرفی کنند، غلط است. البته همه ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادّعا در مورد اسلام، خیلی عجیب است که کسی بخواهد دین اسلام را از زندگی، سیاست، اداره کشور و از حکومت جدا کند؛ کنار بگذارد و بین اینها تفکیک ایجاد نماید. اسلام از روز اوّلی که به وجود آمد، با یک مبارزه دشوار، به سمت تشکیل یک نظام و یک جامعه حرکت کرد. بعد از سیزده سال مبارزه هم، پیغمبر اکرم توانست - اگر چه نه در شهر خود و در نقطه ولادت این بعثت، اما در نقطه دیگری از دنیای آن روز - این نظام را سر پا کند و به وجود آورد.
♦️قدم دوم بعد از آن مبارزات طولانی، همین است. ایجاد یک محیط و فضا و یک نظم و نظام بر مبنای این فکر است. تا این نظام و این قدرتِ پشتوانه تفکّرات الهی و اسلامیْ نباشد، نمیتوان افکار و احکام و مفاهیم الهی را در زندگی مردم منتشر کرد وبسط داد. درست عکسِ نظر کجبینانه کسانی که مدّعی هستند اگر قدرت با دین همراه شود، دین فاسد میشود! نه؛ قضیه عکس است. دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهای دینی را تحقّق ببخشد و آرمانهایی را که دین شعار آنها را میداده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است؛ مثلاً شما خیال میکنید عدالت اجتماعی را در جامعه، میشود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجودآورد!؟ عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر میشود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه - به یک صورت - و در سطح جهان - به صورت دیگر به وجود آورد!؟
♦️همین که کلمه حقّی در دنیا گفته میشود، چنانچه قدرتهای دنیا قابل دانستند که ضربه خود را به آن وارد کنند، معطّل نمیشوند؛ مگر این که قابل ندانند و آن قدر اهمیت ندهند! همیشه همین طور بوده است؛ مخصوص امروز نیست که شما میبینید هر جا صدای اسلام و تفکّر اسلامی بلند میشود، فوراً گوشهای مستکبرین و سرمایهدارها و کمپانیدارهای عالم تیز میشود که ببینند چیست؛ مبادا خطری آنها را تهدید کند! همیشه همین طور بود که هر جا سخن حقّی از زبانی خارج میشد، یا دلی، روحی و انسان بزرگی تصمیم میگرفت که این سخن حق را حتما به گوشها برساند، ناگهان حصارها، دیوارها و مشتهای آهنین از سوی دشمنان و مخالفین به وجود میآمدند و در مقابلش صف میبستند و جبههبندی میکردند. البته شکست میخوردند. باطل - در مقابل حق - شکست میخورد؛ در این تردیدی نیست. اگر حق ایستادگی کند، شکّی نیست که باطل شکست خواهد خورد؛ اما مقصود این است که بدون مبارزه و تلاش و بدون پشتوانه قدرت، نمیشود افکار و آرمانها و آرزوهای دینی را - بلکه هیچ آرمان و آرزویی را - تحقّق بخشید. البته پارهای چیزها را میشود با نصیحت و با زبان خوش انجام داد.
♦️بنابراین پیغمبران هم دنبال تشکیل حکومت بودند. واضحترینش هم، پیغمبر بزرگوار ماست که از روز اوّل، مبارزه و تلاش کرد و ایجاد نظام اسلامی را وجهه همّت قرار داد. بعد هم در یثرب، به آن دست پیدا کرد. بعد هم از آن دفاع کرد؛ دامنه را وسعت بخشید و این حرکت تا سالهای متمادی ادامه پیدا کرد. پس قدم بعدی تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت، هدف نیست. نکته اساسی این جاست. تشکیل حکومت برای تحقّق آرمانهاست...
📕بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۷۵/۰۹/۱۹
#دین
#قدرت_سیاسی
@Asre_jadid_57
🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه
@hokmrani_masoulaneh
☝️از پیامهای وارده☝️
💠 کانال اطلاعرسانی حم (حاوی پیامهای دریافتی، گلچینی، تحلیلی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»، «حیفه نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و...)👇
🆔 @chelcheraaqHM
🎲 گروه هماندیشی 🎲
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
💠