بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (1)
بخش اول: بازگشت امام چهارم (ع) به عراق و دیدار امام سجاد (ع) با جابر هر دو افسانه است!
درباره بازگشت کاروان اسرا به کربلا در اولین اربعین امام حسین (ع) اقوال مختلفی وجود دارد که میکوشیم در چند بخش، برخی از این اقوال را بیان کنیم.
در این قسمت به سراغ دیدگاه مرحوم دکتر محمدابراهیم آیتی میرویم که شهید مطهری در وصف ایشان میگوید: «به جرئت میتوانم بگویم که در همۀ تهران و شاید همۀ کشور کسی را نداریم که به تاریخ صد سالۀ اول اسلام مثل آقای آیتی احاطه داشته باشد» (کتاب ده گفتار، ص 222). مرحوم آیتی بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین به کربلا را ناممکن میداند و معتقد است هیچ دیداری بین امام سجاد (ع) و جابر بن عبدالله انصاری در کربلا صورت نگرفته است:
«اما آمدن اهل بیت از شام به طرف عراق و رسیدن آنها در اربعین یعنی روز بیستم ماه صفر به کربلا را به هیچ وجه نمیتوان باور کرد یا سندی قابل اعتماد بر این افسانۀ تاریخی به دست داد [...].
[اگر بخواهیم تاریخ احتمالی را حدس بزنیم] میتوان گفت که اهل بیت امام حسین (ع) پس از آنکه روز دوازدهم محرم سال 61 هجری وارد کوفه شدند و در حدود یک ماه یعنی تا حدود بعد از نیمۀ ماه صفر در کوفه زندانی بودهاند و یکی دو روز پیش از اربعین آنان را به شام فرستادهاند و چنانکه برخی نوشتهاند در حدود نیمۀ ماه ربیعالاول وارد دمشق شدهاند.
اما نمیتوان دانست که تا چه تاریخی در دمشق ماندهاند [...] و راستی اگر مدرک قابل اعتماد و استنادی میداشتیم که اسیران اهل بیت در چهلم شهادت امام به کربلا آمدهاند، میگفتیم که این امر در موقع رفتن به شام بوده نه در موقع برگشتن از شام [...].
اما احتمال آنکه اهل بیت روز اربعین وارد شام شده باشند یا در چنان روزی به مدینه رسیده باشند یا در آن روز از دمشق به مدینه حرکت کرده باشند هیچ کدام از این مطالب را نمیتوان باور کرد و چه بهتر که در ایام عاشورا و اربعین اسمی از اینگونه مطالب بیمأخد برده نشود و به همانچه بوده و روی داده و مأخد آن در دست ماست اکتفا شود، نه امام چهارم (ع) از شام به عراق آمده و نه اهل بیت عصمت در بازگشت از شام به کربلا آمدهاند و نه جابر بن عبدالله انصاری و عطیة بن سعد بن جنادۀ کوفی در زیارت اربعین خود با امام چهارم (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت ملاقات کردهاند و در هیچ یک از روایات مربوط به زیارت جابر و عطیه نامی و اثری از ملاقات این دو بزرگوار با امام سجاد (ع) و اهل بیت در کار نیست و قصهپردازان آن را ساخته و پرداختهاند» (کتاب بررسی تاریخ عاشورا، ص 180)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در روزهای آینده دیدگاه دیگر بزرگان را در این باره از همین کانال منتشر خواهیم کرد.
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
ihht.ir.mp3
29.89M
🎶 پوشه شنیداری نشست علمی نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام رضا علیه السلام در مسجد جامع ساوه
🗓 شنبه 11 شهریور 1402
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (2)
بخش دوم: به هفت دلیل بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا منتفی است
محدث نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا را منتفی میداند و هفت دلیل برای آن ذکر میکند که در اینجا چهار دلیل نخست او را به اختصار ذکر میکنیم:
«[...] رسیدن اهل بیت در اربعین به کربلای معلا به نحوی که سید در لهوف ذکر نموده منافی است با امور بسیار و جمله از اخبار و تصریح جمعی از علماء اخیار.
اول آنکه سید معظم مذکور بعد از مدتی خود ملتفت به بعضی از خرابیهای این نقل از آن راوی مجهول شده است لهذا در کتاب اقبال در اعمال روز بیستم صفر بعد از اشاره به آنچه در لهوف سابقاً نوشته بود فرموده که این بعید است [...]
دوم آنکه احدی از اجلاء فن حدیث و معتمدین اهل سیر و تواریخ در سیاق ذکر مقتل اشارهای به این قصه نکردهاند [...] بلکه از سیاق کلامشان انکار آن معلوم میشود [...]
سوم آنکه شیخ مفید در مسار الشیعه در وقایع ماه صفر فرموده «فی یوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا و مولانا ابی عبد الله الحسین علیه السلام من الشام الی المدینة [...]». قریب همین عبارت را شیخ طوسی در مصباح متهجد و علامۀ حلی در منهاج الصلاح و کفعمی در دو موضع از مصباح خود ذکر کرده و ظاهر عبارت آن است که روز اربعین از شام بیرون آمدند نه آنکه وارد مدینه شدند چنانکه بعضی توهم کردند.
چهارم آنکه تفصیل ورود جابر در کربلای معلی در دو کتاب معتبر موجود است و ابداً ذکری از ورود اهل بیت طهارت و ملاقات ایشان با جابر در آنجا نیست» (لؤلؤ و مرجان، ص149-158).
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در روزهای آینده دیدگاه دیگر بزرگان را در این باره از همین کانال منتشر خواهیم کرد.
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (3)
بخش سوم: دیدگاه محدث قمی در «منتهی الآمال»
شیخ عباس قمی نیز از کسانی است که بازگشت اهل بیت در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا را نمیپذیرد. ایشان پس از نقل کلام سید بن طاووس در ملهوف دال بر بازگشت اهل بیت و ملاقات با جابر بن عبدالله انصاری در کربلا مینویسد:
«مکشوف باد که ثقات محدثین و مورخین، بلکه خود سید جلیل علی بن طاووس نیز روایت کرده که بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع) عمر سعد نخست سرهای شهدا را به نزد ابنزیاد روانه کرد.
آنچه از قضایای عدیده و حکایات متفرقۀ سیر ایشان به جانب شام از کتب معتبره نقل شده چنان مینماید که ایشان را از راه سلطانی و قری و شهرهای معموره عبور دادند که قریب به چهل منزل بود و اگر قطع نظر کنیم از ذکر منازل ایشان و گوییم از بریه و غربی فرات سیر ایشان بوده آن هم غریب به بیست روز میشود چه ما بین کوفه و شام به خط مستقیم یک صد و هفتاد و پنج فرسخ گفته شده و در شام هم قریب به یک ماه توقف کردهاند چنانکه سید در اقبال فرموده [...]
پس با ملاحظۀ این مطالب خیلی مستبعد است که اهل بیت بعد از این همه قضایا از شام برگردند و روز بیستم شهر صفر که روز اربعین و روز ورود جابر به کربلا بوده، به کربلا وارد شوند. و خود سید اجل این مطلب را در اقبال مستبعد شمرده، به علاوه که احدی از اجلاء فن حدیث و معتمدین اهل سیر و تواریخ در مقاتل و غیره اشاره به این مطلب نکردهاند با آنکه دیگر ذکر آن از جهاتی شایسته بود، بلکه از سیاق کلام ایشان انکار آن معلوم میشود.
و قریب این عبارت را ابناثیر و طبری و قرمانی و دیگران ذکر کردهاند و در هیچ کدام ذکری از سفر عراق نیست، بلکه شیخ مفید و شیخ طوسی و کفعمی گفتهاند که: در روز بیستم صفر حرَم حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) از شام به مدینه و در همان روز جابر بن عبدالله به جهت زیارت امام حسین (ع) به کربلا آمد و اول کسی است که امام حسین (ع) را زیارت کرد» (منتهی الآمال، ج2، ص 1013-1014).
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
arbaeen.mp3
25.12M
صوت سخنرانی استاد یوسفی غروی با عنوان «زیارت اربعین از آغاز تا کنون»
برگزارشده در بنیاد پژوهشهای اسلامی، 8 شهریور 1402
بخشی از مطالبی که در این سخنرانی خواهید شنید: ⬇️⬇️
🔵 درباره مرسل نقل شدن خبر «علامات مؤمن» از سوی شیخ طوسی
⚫️ منظور از «اربعین» اربعین امام حسین (ع) است نه زیارت چهل مؤمن
🔵 «اربعین» در بین شیعه فقط اربعین امام حسین (ع) را به ذهن متبادر میکرد
⚫️ درباره بازگشت سر امام حسین (ع) و دفن شدن آن در کنار بدن مطهر
🔵 روز اربعین هم روز بازگشت سر مطهر به بدن بوده و هم روز بازگشت اهل بیت به کربلا و طی شدن این مسیر در این مدت هیچ استبعادی ندارند
⚫️ داستان تألیف کتاب الملهوف سید ابن طاووس
🔵 معرفی کتاب تصحیح و منبعشناسی لهوف نوشتۀ دکتر مصطفی صادقی کاشانی
⚫️ پیادهروی به سمت کربلا، تعطیلی پنجشنبه برای زیارت شب جمعه در کربلا
🔵 زیارت پیاده به سمت کربلا نخست مخصوص طلاب و علما بود و بعدتر عموم مردم نیز همراهی کردند
⚫️ عدد چهل (اربعین) خصوصیت دیگری ندارد و رازی در این اعداد نهفته نیست
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
اقوال مختلف در خصوص موضع دفن سر مقدس امام حسین (ع)
محدث قمی در نفس المهموم چند قول را برشمرده است:
1. گروهی گویند: یزید آن را برای عمرو بن سعید بن عاص حاکم مدینه فرستاد، عمرو گفت دوست داشتم نزد من فرستاده نمیشد، آنگاه دستور داد در بقیع کنار قبر مادرش فاطمه (ع) دفن شود.
2. گفته شده: در خزانۀ یزید باقی ماند، تا اینکه منصور بن جمهور داخل خزانه شد و دید سر داخل سبد سرخی قرار دارد و هنوز رنگ سیاهی بر محاسن آن حضرت بود، دستور داد کنار دروازۀ فرادیس دمشق آن را دفن کنند.
3. گفته شده آن را سلیمان بن عبدالملک بن مروان در خزانۀ یزید پیدا کرد، پنج پارچه کفن زیبا بر آن پوشانید و همراه گروهی بر آن نماز خواند و آن را دفن نمود.
4. آنچه بین دانشمندان شیعه مشهور است آن است که امام سجاد (ع) آن را بازگرداند و کنار بدن شریف امام دفن نمود و یا کنار حرم مطهر حضرت علی (ع) دفن شده است، همچنانکه در روایات زیادی به آن اشاره شده است.
ابنشهرآشوب از سید مرتضی در یکی از تألیفاتش نقل کرده که سر امام حسین (ع) از شام به کربلا بازگردانده شد و به بدن ملحق گردید و شیخ طوسی گوید: از این جهت زیارت اربعین خوانده میشود (برگرفته از نفس المهموم، ترجمه جواد قیومی، ص 503)
و همچنین در منتهی الآمال به نقل از علامه مجلسی آمده است:
مترجم [منظور علامه مجلسی است در جلاء العیون] گوید: بدان که در مدفن سر مبارک حضرت سید الشهدا – علیه آلاف التحیة والثناء – خلاف میان عامه بسیار است و ذکر اقوال ایشان فایدهای ندارد و مشهور میان علمای شیعه آن است که حضرت امام زین العابدین (ع) آن را با سر سایر شهدا به کربلا آورد و در روز اربعین به بدنها ملحق گردانید و این قول به حسب روایات بسیار بعید مینماید.
و احادیث بسیار دلالت میکند بر آنکه مردی از شیعیان آن سر مبارک را دزدید و آورد در بالای سر حضرت امیرالمؤمنین (ع) دفن کرد و به این سبب در آنجا زیارت آن حضرت سنت است.
[در پاورقی] فقیر گوید که قول یزید به حضرت علی بن الحسین (ع) که هرگز نخواهی دید سر پدرت را، چنانچه بعد از این خواهد آمد، تأیید میکند این روایت را (منتهی الآمال، ج2، ص 1008)
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا (4)
بخش چهارم: تلاش حدوداً هزار صفحهای مرحوم قاضی طباطبایی برای اثبات بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین به کربلا
پس از ذکر دیدگاه مرحوم دکتر آیتی، محدث نوری و محدث قمی که همگی به نوعی معتقد بودند کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا بازنگشتند اکنون به سراغ مبسوطترین دفاع از بازگشت کاروان اسرا خواهیم رفت. مرحوم سید محمدعلی قاضی طباطبایی، اولین امام جمعه تبریز بعد از انقلاب اسلامی و اولین شهید محراب پس از انقلاب، پس از اینکه با این پرسش مواجه شد دست به قلم برد و کتابی با نام «تحقیق درباره اولین اربعین سید الشهدا (ع)» منتشر کرد. ایشان مدعی است محدث نوری و شاگردانشان این دیدگاه را پر و بال دادند که بازگشت کاروان اسرا در اولین اربیعن به کربلا ممکن نیست و درباره انگیزۀ خود از تألیف کتاب مینویسند:
«نظر به تشویش افکار و شبهات و اشکالاتی که از قلم علامه نوری (ره) تراوش کرده سالیان دراز است که در ایام اربعین هر سال آن شبهات در اذهان و زبانها تجدید میشود و پارهای از اهل غرض نیز آنها را عنوان کرده و میخواهند در میان شیعه در تقویت آن شبهات بکوشند [...] و به این مناسبت در این سال 1392 قمری در تبریز بعضی از اهل دیانت و تقوی از این جانب سؤالی کرده و خواستار جواب شد».
ایشان مدعی است تا قرن هفتم همه قائل به بازگشت اسرا در اولین اربعین بودهاند و اولین کسی که تردید وارد کرده سید بن طاووس در کتاب اقبال است. مرحوم قاضی طباطبایی وجه تردید سید در کتاب اقبال را پیشفرضی میداند که به نظر ایشان نادرست است و آن اینکه «اهل بیت یک ماه در شام ماندند». او با رد این پیشفرض به سراغ ادلۀ محدث نوری میرود و با آوردن شواهد تاریخی میکوشد نشان دهد طی کردن مسیر شام تا کربلا در فاصلۀ زمانی ده پانزده روز امر بعیدی نیست و در طول تاریخ گزارشهایی به دست ما رسیده است که این فاصله در این مدت طی شده است. لذا «استبعاد» مطرحشده از جانب محدث نوری صحیح نیست.
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پارهای از مخاطبان پس از مطالعۀ مطالب مربوط به بازگشت اهل بیت (ع) به کربلا در اولین اربعین امام حسین (ع) (رجوع کنید به چهار مطلبی که با همین عنوان در کانال قرار داده شده) و اختلاف نظر درباره بازگشت رأس مقدس امام حسین (ع) در روز اربعین به بدن مطهر پرسیدهاند:
🛑 آیا اگر قائل به بازگشت اهل بیت و سر مطهر در اولین اربعین نباشیم، اربعین امام حسین خصوصیتش را از دست خواهد داد؟
در پاسخ به این پرسش این بخش از سخنان دکتر سعید طاووسی در مصاحبه با ایکنا را منتشر میکنیم.
ایشان توضیح میدهد که بحث بازگشت اهل بیت (ع) در اولین اربعین و بازگشت رأس مطهر به بدن در این روز و مستحب بودن زیارت اربعین امام حسین (ع) بحثهای مجزایی است و انکار اولی و دومی (بازگشت اهل بیت و رأس مقدس در روز اربعین) مستلزم انکار مطلب سوم (استحباب زیارت اربعین) نیست.
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
مطالب مربوط به اربعین در کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
1. شروع رواج پیادهروی به سمت کربلا
2. بازگشت امام چهارم (ع) به عراق و دیدار امام سجاد (ع) با جابر هر دو افسانه است! (دیدگاه مرحوم دکتر محمدابراهیم آیتی)
3. به هفت دلیل بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین امام حسین (ع) به کربلا منتفی است (دیدگاه محدث نوری)
4. دیدگاه محدث قمی در «منتهی الآمال» درباره بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین
5. سخنرانی استاد یوسفی غروی با عنوان «زیارت اربعین از آغاز تا کنون»
6. اقوال مختلف در خصوص موضع دفن سر مقدس امام حسین (ع)
7. تلاش حدوداً هزار صفحهای مرحوم قاضی طباطبایی برای اثبات بازگشت کاروان اسرا در اولین اربعین به کربلا
8. اگر قائل به بازگشت اهل بیت و سر مطهر در اولین اربعین نباشیم، اربعین امام حسین خصوصیتش را از دست خواهد داد؟ (فیلم سخنان دکتر سعید طاووسی در این باره)
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
با توجه به مسیر معروف حرکت امام رضا (ع)، حتی با وجود یادگارنوشتۀ تازه کشفشده در مسجد جامع ساوه، باید حضور امام در ساوه را منتفی دانست؟
استاد شیخ الحکمایی:
یکی از بحثهای جدی که مطرح شد و غالباً دسته جدی از مخالفین مطرح میکنند این است که در مورد مسیر سفر امام تا به الان پژوهشهایی به صورت کتاب و مقالات در مورد قدمگاههای امام نگاشته شده است. عمده آن سفری است که از مسیر بصره و اهواز و بهبهان و یزد و نهایتا نیشابور مطرح شده است و مأمون نیز تأکید داشته امام از مناطق شیعهنشین عبور نکند. به گمان من اثبات شدن انتساب این یادگارنوشته به امام رضا (ع) مخالفتی با موضوع مسیر حرکت حضرت ندارد. بر اساس تحقیقاتی که انجام شده مثلاً مادلونگ شروع سفر امام را از محرم سال 201 میداند. این مسیر هم حدود سه یا چهار ماه طول میکشیده است. اما آیا امکان وجود سفرهای دیگری در ادامۀ این سال نبوده است؟
در منابع متعدد و دست کم از قرن حدود سال ۴۰۰ گزارشهایی از حضور امام در قزوین داریم و دو موضوع در این گزارشها مطرح شده که یکی میزبان امام هست که احادیثی از این طریق نقل شده و در قالب صحیفه یا مسند امام رضا تدوین شده است و فوت فرزند دو ساله یا کوچکتر امام در قزوین که امروزه به نام شاهزاده حسین میشناسیم. و این موضوع را دست کم از کتاب «تاریخ قزوین و فضائلها» که البته اصل کتاب را نداریم ولی رافعی آن را به نقل از این کتاب نقل میکند میتوان فهمید. یعنی کهنترین شاهد ما برای این اتفاق به حدود سال ۴۰۰ بر میگردد. «النقض» تصریح میکند که شیعه و سنی به زیارت حسین بن رضا روند. تأکید ویژه بر اینکه اتفاقاتی که در منابع نقل شده و مقبرهای ساخته شده و مورد احترام بوده از قدیم بوده است. و جالب تر این است که رافعی تصریح به یک سفر مخفیانه میکند. با واژه «مستخفیاً» تأکید روی این سفر انجام شده است. ما گزارشی از این سفر را داریم و دو شاهد مشخص هم داریم؛ یعنی فوت فرزند امام و روایاتی که در این سفر توسط میزبان امام مطرح شده است.
یک شاهد دیگر را از مسیر مشهور مطرح میکنم که قدمگاه مشهدک اردکان یزد کتیبهای دارد مربوط به سال ۵۹۵. در این کتیبه تصریح میشود که امام در سال ۱۹۶ اینجا حضور داشتند. شاهدی است که کمتر به آن توجه شده است. در مسیر مشهور شاهدی داریم که به سفر امام در سال ۱۹۶ اشاره شده است. بنابراین با اینکه خبر واحد است میشود این را در نظر گرفت که شاید بقیه قدمگاهها مربوط به سفر این سال باشد (بخشی از سخنان ایشان در نشست علمی بررسی یادگارنوشته منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درباره همین موضوع همچنین بخوانید: استاد یوسفی غروی: امام رضا (ع) به هیچ وجه از قم و نزدیکی آن عبور نکرده است!
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
آیا یادگارنویسی بر دیوار مسجد جامع ساوه از سوی امام رضا (ع) (بر فرض صحت انتساب این نوشته به ایشان) دور از شأن امام است؟
پس از منتشر شدن تصویر یادگارنویسی منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه بحثهای گوناگونی در گرفت. یکی از اشکالات مطرحشده این بود که یادگار نوشتن بر دیوار امکان مختلف یا روی درخت و ... کار نادرستی است و چنان که امروزه به کسانی که حضورشان را در مکانهای مختلف با یادگارنویسی اعلام میکنند به دیدۀ تحقیر مینگریم. لذا یادگارنویسی در مسجد جامع ساوه از شأن امام به دور است و شأن امام اقتضا میکند این یادگارنویسی را از ایشان ندانیم.
استاد شیخ الحکمایی در نشست علمی نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام رضا علیه السلام در مسجد جامع ساوه در پاسخ به این اشکال نکاتی را یادآور شدند:
میدانیم که یادگارینویسی یک سنت جدیدی نیست. از خیلی قدیمترها دستِ کم در حوزه ایران از پیش از اسلام یادگارنویسیهایی داریم، مثلا در تخت جمشید به صورت خاص که حتی از پادشاهان که آمدند و تخت جمشید را دیدند و به نحوی گزارش حضورشان را و خواندن کتبیهها را اعلام کردند که کم و بیش دوستان با آن آشنا هستند. این کار شاید با نگاه امروزی دور از شأن امام باشد ولی در روزگار قدیم اینطور نبوده است و نوشتن این نوع یادگاریها واقعاً کار فرهیختگان و بزرگان بوده نه عموم مردم. عموم مردم نه سوادی داشتند و نه چنین جایگاهی که بخواهند یادگاری بنویسند. ولی غالباً بر حسب نمونههای متعدد این کار در حیطه فرهیختگان و شخصیتهای شاخص و پادشاهان و دانشمندان بوده و نمونههای آن هم هست.
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs
سخنان استاد شیخ الحکمایی.pdf
98.2K
متن سخنان استاد شیخالحکمایی در نشست علمی نقد و بررسی یادگاری نویافته منسوب به امام رضا (ع) در مسجد جامع ساوه
برگزارشده در خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
آمادهسازی متن جلسه در مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام انجام شده و برای اولین بار منتشر میشود.
استاد شیخ الحکمایی در این جلسه درباره مسائل زیر سخن گفتند:
⚫️ بیان پیشینۀ یادگارنویسی
🔵 توضیحی درباره ابعاد این یادگارنوشته
⚫️ توضیحی درباره خوانش متن آن
🔵 توضیحی درباره ماندگاری این اثر تا به امروز
⚫️ آیا این نوشته ممکن است جعلی باشد؟
🔵 آیا ممکن است منظور از «علی بن موسی» شخص دیگری به جز امام رضا (ع) باشد؟
⚫️ با توجه به مسیر معروف حرکت امام رضا (ع) چطور میتوان برای حضور امام در ساوه احتمال معقولی قائل شد؟
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید (بازنشر مطالب کانال فقط با ذکر نشانی کانال مرکز و ذکر منبع جایز است): ⬇️⬇️
@chsiqs