eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
مادربزرگ می‌گفت: خدا نگاه میکنه ببینه تو با بنده‌هاش چه جوری تا می‌کنی تا همون‌جوری باهات تا کنه. خوب تا کنیم... 🥀 http://eitaa.com/cognizable_wan
✍تک پسـر بود. خانه‌ ی بزرگی فروختند پولش را ریختند به حساب مسعود تا دیگر جبــهه نرود‌. کارخـانه بزند و خودش مدیر شود. بار آخـری که رفت؛ توی وسـایلش یک چک سفید امضـا گذاشته بود با یک نامـه؛ نوشتـه بود: «برگشـتی در کـار نیست! این چک روگذاشتم تا بعد از من برای استفاده از پولی که ریختین توی حسابم، به مشکل بر نخورید.» دوبـاره مهمـات را گذاشت روی شـانه‌اش‌. یکی از دوستانش، دل از دستش رفت؛ صدا زد: «مسعود بس است!»نگاهش کرد؛ اما سرش را که برگـرداند، تیــر خـورد تـوی ســرش. فقط گفت: «یــا حســین ع»  و همانجـا افتـاد و شهید شد. ...🌷 http://eitaa.com/cognizable_wan
پیاز: تا می توانید اشک بریزید 😁😁 عده ای به دلیل آنکه پوست کندن پیاز چشم هایشان را اذیت می کند اغلب از این کار پر فایده سرباز می زنند اما اگر بدانند پوست کندن پیاز تا چه اندازه به سلامت ذهن آن ها کمک می کند هیچ گاه این کار را ترک نمی کند. پوست کندن پیاز و به دنبال آن اشک و سوزش چشمانی که به دنبال آن می آید سبب می شود چشم ها آهسته تر پیرشوند و در سنین بزرگسالی دچار آب مروارید و پیری چشم نشویم. هنگام پوست کندن پیاز تا جایی که می توانید اشک بریزید زیرا سبب می شود تا چشم هایتان براق شود وهرگونه آلودگی از مغز شما پاک شود پس تا جاییکه می توانید پیاز پوست بکنید و نگران سوزش چشم هایتان نباشید. http://eitaa.com/cognizable_wan
5 اشتباه که روزتان را خراب میکند 🔸 تحرک جسمی نداشتن 🔹 غذای سالم و کافی نخوردن 🔸 با آدم های منفی معاشرت کردن 🔹صبح ندونین کار امروزتون چیه؟ 🔸 دیر از خواب بیدار شدن ⁣⁣ ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻عاداتی کە موهایتان را کم پشت می‌کند: ▫️موهایتان را نخارانید ▫️رژیم سخت نگیرید ▫️بە موهای خیس درست رسیدگی کنید ▫️مدل موهای سفت درست نکنید ▫️دوش آب داغ نگیرید ▫️در معرض نور شدید آفتاب قرار نگیرید ▫️موهایتان را به موقع بشویید ▫️از وسایل حالت دهنده داغ استفاده نکنید http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 آقایان و خانمهای عزیز بدانید شما موقع صدا کردن همسرتان به او می‌فهماند که یک عاشقانه منتظرش است یا یک دعوا. 💠 پس سعی کنید بر روی لحن‌تان و نحوه گفتن کلمات بیشتر تمرکز کنید. 💠 شما، قدرت بالا و پایین بردن صمیمیت و محبتِ بین شما را دارد. 💠 ناراحت شدن زن و شوهر از دست یکدیگر می‌تواند باشد. به هر حال ممکن است همسرمان دچار اشتباهی شود که ما را کند. 💠 اما مهم آن است که در قبال کار اشتباه همسرمان از ما سر نزند. 💠 اولا عکس‌العمل ما باید با بزرگی یا کوچکی اشتباه همسرمان باشد. 💠 ثانیا طبق آموزه‌های دینی، یا اشتباه همسرمان را با رفتار از بین ببریم. تا مصداق آیه ۲۲ سوره رعد باشیم: (وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ؛ کسانی هستند که را با نیکی از بین می‌برند.) 💠 کردن، گفتن، بد دهانی کردن، داد و بیداد کردن، همسر را بردن و .... از مصادیق رفتار با وجود بجای ماست که عامل زیاد شدن و اشتباه همسرمان می‌گردد. 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌷🌺♥️
💜🦋💜 💞 عزت نفس خودت و همسرت رو تقویت کن 😊 ❣مرد دچار احساس بی‌کفایتی و بی عرضگی می شود و اگر کفایت مردی در زندگی مشترکش زیر سوال برود و برای فرار از اضطراب مدام تسلیم شود، در دراز مدت اصطلاحاَ فردی تو سری خور و دارای اختلال می‌شود. 👈 گاهی ممکن هست مردان برای محافظت از کفایتشان از نیروی بدنی خود استفاده کنند و زن را مورد آزار قرار دهد و گاهی ممکن هست مرد وارد روابط موازی دیگری شود. ❣اگر آقا عزت نفس بالا و خانم عزت نفس پایین داشته باشد، چرخه معیوب دیگری شکل می‌گیرد. 👈 زن‌ها عمیقاَ نیاز دارند دوست داشته شوند. زنی با عزت نفس پایین مدام توسط شوهرش با زنان دیگر مقایسه می‌شود و احساس می‌کند همسرش او را دوست ندارد و در این رابطه حتی حال آقا هم بد می‌شود و از ازدواج خود احساس نارضایتی می‌کند. ❣اگر هردو، خانم و آقا دارای عزت نفس پایین باشند در مسائل مهم زندگی مثل فرزندپروری یا ایجاد مرز و حریم برای زندگی مشترک دچار اشکال و آسیب می شود. 👩‍❤️‍👨 🧕🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
❌چطوری بحث و اختلاف رو مدیریت کنیم؟ 👈۱. با داد و بیداد و هیجان بالا، حرف زدنش رو قطع نکن، بمونه تو دلش سخت میشه کارت . 👈۲. پرونده رو پیش هرکسی باز نکن حتی نزدیکانت، شمام یادتون بره اونا یادشون نمیره و گاها آتیش بیار معرکه میشن 👈۳. فوری موضع نگیری نکن، ذهنت رو باز بگذار و خوب بشنو، شاید طرف مقابل حرف درستی میزنه 👈۴.کارهای روزانه زندگی رو‌ دستمایه انتقام‌نکن، دیگه غذا نمیذارم، دیگه خرجی نمیدم ، خونه بابات نمیذارم بری و .... ❌۵. تحت هیچ شرایطی به خانوادش توهین‌ نکن، به شخصیتش توهین نکن 🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
▫️«همیشه با وضو باشید ، ▪️قرآن بخوانید . ▫️حجاب ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید ، ▪️نگاه های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه شهداء را ببینید و زیارت کنید . ▫️بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین ( ع ) و عشق را بشنوید ... ▪️ و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید» 📙برگرفته از کتاب بی خیال. خاطرات علی حیدری. http://eitaa.com/cognizable_wan
مامانم وایفای رو گزاشته کنار دستش هروقت کارمون داره صدا نمیکنه!! وایفای رو خواموش میکنه... همه یکی یکی از از اتاقا میایم بیرون!!😂😂😂 🤣http://eitaa.com/cognizable_wan
حیف نون با ذوق به دوستش میگه :بالاخره بعد از 2 سال این پازل رو تمومش کردم! دوستش میگه 2 سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال 😂😂 🤣http://eitaa.com/cognizable_wan
ضرب المثل مازندرانی 😍 ▫️خونِ با خونْ نَشُورِنِه معنی👇 خون را با خون نمی شويند. ▫️موارد استعمال: بدی را با بدی نبايد پاسخ داد و هر جنجالی را با جنجال ديگر نبايد به جنگ عظيميی تبديل كرد. كه اين هم خود نشانی از روحيه آرامش‌جو، صلح‌ طلب و با گذشت اين فرهنگ می باشد. http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸🍃🌸🍃 او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکيل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند. در حين صحبتهاشان گفتند: چرا ما هميشه با فقرا و آدمهايى معمولى سر و کار داريم و قوت لايموت آنها را از چنگشان بيرون مى آوريم؟ بيائيد اين بار خود را به خزانه سلطان بزنيم که تا آخر عمر برايمان بس باشد. البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، اين کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترين راه ممکن را پيدا کردند و خود را به خزانه رسانيدند. خزانه مملو از پول و جواهرات قيمتى و اشياء گرانبها بود. آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتيقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند. در اين هنگام چشم سر کرده باند به شى درخشنده و سفيدى افتاد، گمان کرد گوهر شب چراغ است، نزديکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد نمک است! بسيار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پيشانى زد طورى که رفقايش متوجه او شدند و خيال کردند اتفاقى پيش آمد يا نگهبانان خزانه با خبر شدند. خيلى زود خودشان را به او رسانيدند و گفتند: چه شد؟ چه حادثه اى اتفاق افتاد؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پيدا بود گفت: افسوس که تمام زحمتهاى چندين روزه ما به هدر رفت و ما نمک گير سلطان شديم، من ندانسته نمکش را چشيدم، ديگر نمى شود مال و دارايى پادشاه را برد، از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوريم و نمکدان او را هم بشکنيم. آنها در آن دل سکوت سهمگين شب، بدون اين که کسى بويى ببرد دست خالى به خانه هاشان باز گشتند. صبح که شد و چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهايى بوده است، سراسيمه خود را به جواهرات سلطنتى رسانيدند، ديدند سر جايشان نيستند، اما در آنجا بسته هايى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند ديدند جواهرات در ميان بسته ها مى باشد، بررسى دقيق که کردند ديدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد. بالاخره خبر به گوش سلطان رسيد و خود او آمد و از نزديک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر اين کار برايش عجيب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت: عجب! اين چگونه دزدى است؟ براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چيز را ببرد ولى چيزى نبرده است؟ آخر مگر مى شود؟ چرا؟ ولى هر جور که شده بايد ريشه يابى کنم و ته و توى قضيه را در آورم. در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او مى تواند نزد من بيايد، من بسيار مايلم از نزديک او را ببينم و بشناسم. اين اعلاميه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسيد، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت: سلطان به ما امان داده است، برويم پيش او تا ببينيم چه مى گويد. آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسيد: اين کار تو بوده؟ گفت: آرى. سلطان پرسيد: چرا آمدى دزدى و با اين که مى توانستى همه چيز را ببرى ولى چيزى را نبردى؟ گفت: چون نمک شما را چشيدم و نمک گير شدم و بعد جريان را مفصل براى سلطان تعريف کرد. سلطان به قدرى عاشق و شيفته کرم و بزرگوارى او شد که گفت : حيف است جاى انسان نمک شناسى مثل تو، جاى ديگرى باشد، تو بايد در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگيرى، و حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد. آرى او يعقوب ليث صفاري بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود سلسله صفاريان را تاسيس نمود. يعقوب ليث صفاري سردار بزرگ و نخستين شهريار ايراني (پس از اسلام) قرون متوالي است که در آرامگاهش واقع در روستاي شاه‌آباد واقع در 10 کيلومتري دزفول بطرف شوشتر آرميده است. گفتني است در کنار اين آرامگاه بازمانده‌هاي شهر گندي شاپور نيز ديده مي‌شود. http://eitaa.com/cognizable_wan
بعضی فكـر می كنند ✨قــوی بودن یعنــی: هیچ گاه احساس درد نكـردن ✨اماقـوی ترین آدم ها، آنهایی هستند كه درد را حــس میكنند،می فهـمند 💫ولی کم نمیارن💫 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
6 عادت کلامی مخرب درمحیط خانواده ❌انتقاد مخرب: شخصیت افراد را زیر سوال میبرد ❌تهدید کردن: فقط در کوتاه مدت نتیجه میدهد ❌قهرکردن: پیام تنبیه های روانی مانند قهر کردن به همسرمان این است که آن چه را می خواهم انجام بده یا تو را ترک خواهم کرد ❌سرزنش کردن: کینه ای که دائمی می شود ❌باج دادن: رفتاری که پایانی نخواهد داشت ❌توهین کردن: حرمت خانواده را می شکند 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
📗📗📗 •🟣حس لیاقت در شما چه چیزی بوجود می‌آورد؟ وقتی حس لیاقت را در خود ایجاد کنید باور قوی برای دستیابی به اهداف در شما شکل می‌گیرد، اعتماد به نفس و عزت به نفس شما را افزایش می‌دهد. دیگران این انرژی را از شما دریافت می‌کنند و با شما بر اساس این حس رفتار می‌کنند.تصویر سازی و‌تجسم شما را قوی می‌کند حس داشتن و اطمینان دستیابی به اهداف را در شما قویتر می‌کند قبل از رسیدن شما خواسته و‌هدفتان را برای خود می‌دانید. بر روی کلام و راه رفتن و‌حتی صدای شما تاثیر می‌گذارد و شما را برای رسیدن به هدف نزدیک‌ و نزدیکتر می‌کند. هر کس و هر چیزی اجازه ندارد هر گونه رفتار و برخورداری با شما انجام دهد. ارزش‌گزاری که برای خود تعیین می‌کنید استاندارهای زندگی شما را افزایش می‌دهد و قطعا شما از هر چیزی بهترین‌ها را دریافت خواهید کرد . حس ارزشمندی کیفیت زندگی شما را بالا می‌برد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
_____roman_khonhaaaaa_mihanblog_com_.pdf
1.84M
💌عنوان رمان : عشق روی صحنه تئاتر 👩🏻‍💻نویسنده : MaHtab 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۳۶۱ 💬خلاصه : داستان از زبون اول شخص و از زبون دختری به اسم گیسو روایت میشه! روند داستان بیشتر توی یه ساختون بیست طبقه جریان داره. ساختمونی که گیسو به همراه دوتا از دوستاش یه واحدش رو اجاره کردندو دارند درس میخوانند!
در هیاهوی زندگی دریافتم ، چه بسیار دویدن‌ها که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم ... چه بسیار غصه‌ها که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصه‌ای کودکانه بیش نبود ... دریافتم ، کسی هست که اگر بخواهد "می‌شود" و اگر نخواهد "نمی‌شود" به همین سادگی ... کاش نه می‌دویدم و نه غصه می‌خوردم فقط او ☝️ را می‌خواندم و بس .. 🇮🇷 http://eitaa.com/cognizable_wan