❀°🌸°❀°🌸°❀°👫°🌸°❀°
#لطافت_زنانه #دلبری #شیطنت
مردان بی نهایت طلب هستند
پس...
🌸مردها دیداری هستند.یعنی
بیشتر به دیدن مناظر باز و زیبا علاقه دارند و زن هایشانرا بصورت منظره وسیع می بینند نه یک نقطه❗️پس زیباترین منظره باشید😍
🌸🍃در همبستری فعال باش💏🔥 نه منفعل❌ 👈 ناله سبب میشود فرد جدیدی جلوه کنی😍
همانطور که خودش لذت تازه ای است.هیچ موقع انسان از آن زده نمیشود.
حواشی آنرا هم باید متحرک و متنوع کرد تا جدید باشد👌
#آموزش_عشوه
🌸🍃ترغیب را فراموش نکن✋
یعنی وقتی میخواهد برهنه شوی،بشو
اما فورأ نخواب که به آغوشت کشد‼️ راه برو دنبالت کند💃 بغلت کند و راه ببرد💑👫 تا لذت بیشتری ببرید💕?
🌸🍃شیشه روغن زیتون یا روغن بادام را بده دستش بگو ماساژت بدهد.لذت بردنت را با لحن تحریک کننده بگو❣
🌸🍃به بستگانش زیاد احترام بگذار تا بگویند عروسمان فرشته است💕
اگر کاری کنی که از انها ناراحت باشد میگویند تقصیر زنش است
ولی بالعکسش باعث می شود همه دوستت داشته باشند.
این تشویق آنها سبب میشود پسرشان از نگاه به دیگران دل ببرد
💚واکنش زبانی ات کم باشد.
حتی دعوایتان شد با ناز دعوا کن.
مثلأ 👈زبانت را گازبگیر و برایش هنرمندی کن،گوشه چشمی نازک کن،لبهایت را برچین و با بغض به اتاقت برو.حتمأ دنبالت خواهد آمد🚶🚶
🌸°❀°
👫http://eitaa.com/cognizable_wan
❀°🌸°❀°🌸°❀°
#دلبری
#آموزش_عشوه 💃
همیشه وقتی همسری از سر کار اومد بشین روی پاهاش دستتو نوازشگونه از سر و گردنش بکش پایین و بگو دارم خستگی های عشقمو با جادوی دستام مرهم میدم😍😍😍
وقتی عصبانی بود با لحن ساده و بچگانه حرف بزنید و گاهی حرفای بچگانه بگید اینطوری وسط دعوا خندش میگیره و آشتی میکنه😜😜😜
توی اتاق خواب بی پروا باشین و به بیشترین حد ممکن لذت ببرید بهترین چیز برای مرد در اتاق خواب لذت بردن همسرش هست👍👍👍
مواظب زندگی هاتون باشین خانومای گل!
♥️🌟♥️🌟♥️🌟♥️🌟♥️
👫http://eitaa.com/cognizable_wan
#همسرانه
اگر دوست داریم همسرمون حرفای عاشقانه بزنه، بجای #درخواست یا خواهش، با تاکید و اخم راه های #دلبری رو یاد بگیریم. 😍😉 تا خودش به خواست خودش بگه.
وقتیم که گفت #ذوق و خوشحالی نشون بدیم تا همیشه #تکرار کنه و اون موقع به زبونی بگیم که این کلمه حس وحال خوبی بهم میده. #ممنونم ازت.❤️ اون وقت سعی میکنه همیشه تکرارش کنه.
اینم چندتا #دلبری من:
1⃣ من وقتی جلو اینه موهاشو شونه میزنه، یهو از پشت بغلش میکنم و سرمو میچسبونم به کمرش. ☺️
2⃣🐠 بعضی وقتا لبامو حالت غنچه جمع میکنم، میدم بیرون و شکل ماهی میشم. 😂🙃 یا بچگونه یه فحش بامزه میدم😌(بی ادبی نباشه)
3⃣ یا وقتی حواسش نیس تلویزیون نگا میکنه، یهو بوسش میکنم. بعضی وقتام چشمک میزنم، با لب خندون و دهن نیمه باز🤪 و اونم گازم میگیره.
4⃣ یه کاری که خیلی تو #محبت بیشتر تاثیر داره. اینه که شب ها موقع خواب از پشت بغلش کنی. 8اینکارو خیلی دوست دارن و کم کم عادتشون میشه. جوری که اگر یک شب اینکارو نکنی، خودشون میگن بغلم کن.
خانوما! مردها بخاطر غرورشون زیاد به زبون نمیارن که دوستت دارم. این رو باید از رفتارشون فهمید اما با دلبری کم کم #تغییر میکنن.
👫
http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️🌨❄️♥️🌨❄️♥️🌨👫♥️🌧❄️
#دلبری #بازی_همسرانه
یه ایده دارم برای خانم هایی که همسرشون ابراز علاقه نمیکنه.
من و همسرم یه مسابقه میذاشتیم ، مثلا👇👇
اون میگفت : زندگی منی! ☺️
منم میگفتم : جیگر منی😍
اون میگفت : ویتامین منی 😃
من میگفتم : قرص آرامبخش منی😉
و ...
یکی من میگفتم و یکی ایشون. هر کی کم میاورد ، میسوخت. بهتون پیشنهاد میکنم انجام بدین. 😉
🌧❄️♥️🌧❄️
👫http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️🌨❄♥️🌨❄️♥️
#شیطنت
#دلبری
دستمالی #عاشقونه بسازید:
👈روی دستمال کاغذی،
با ماژیک یا ماتیک 🖍💄،
جمله #رمانتیک بنویسید☺️
+ کشیدن یک قلب❤️
بعد کنار ظرف غذاش🍽،کیف پولش💼 یا تو جیب لباسش بزارید👔
➖ اینطوری #جواب بدین:
👈وقتی میپرسه:چطوری؟
بگین:خوب.فقط خوبِ بغلِ تو لازم!!💏
➖ دلش رو بلرزونید:
👈وقتی اسمتون رو صدا میزنه
به جایِ "بله" ، بگید : "جاااانم"😍 !
😤حتی اگه دعوا کردید و حین عصبانیتش صدات زد، بگویید: «جانم بداخلاقِ بدعنق🙃»
➖ #شیطنت کن:
👈 وقتی دراز کشیده، بپر بالش رو چندثانیه بزار جلو دهنش یا با دست دهنشو بگیر ، وقتی یه کوچولو نفس کم آورد،بگین: «تنفس دهان به دهااااان😋» بعد لباشو ببوسید💏
یا
خیلی جدی بهش بگین:
یه لحظه بیا تو اتاق، یه موضوع خیلی مهمه میخوام بگم!😒
بعد که اومد دماغش رو بکشید و بگویید:«هرروز واسم عزیزتر میشی.دوست دارم عشق من☺️»
➖فشار بده:
دستاشو !😐😂
وقتی دست كسی رو آروم میفشاری
یعنی عاشقش هستی❤️ و کم کم اونو هم عاشق خودت میکنی😊
🌸شیطنت ها و کودکی هات رو در کنار همسرت پنهان نکن مخصوصا تو رختخواب🛋🙃
👈 همه مردا شیفته این رفتارای دخترونن
🌹🌹🌹🌹
👫http://eitaa.com/cognizable_wan
#همسرداری💞
حواستان باشد به اندازه #دلبری کنید
دلبری مثل شعله گازی است که روی آن غذا میپزید ،
شعله متعادل غذایی لذیذ ،
شعله کم غذایی خام ،
شعله زیاد هم غذای سوخته
تحویلتان میدهد❗️
مواظب باشید
چقدر دلبری کردنتان را کِش میدهید!
مبادا حوصله اش را سر ببرید!
💞http://eitaa.com/cognizable_wan
قدر بدان👌
"#احساسات" آدمے را 🥰ڪه
میان انبوهی از توجه دیگران 😎😎
فقط وفقط
برای تو "#دلبرے" می ڪند...❤️❤️
فقط شیرینے "#لبخند هایش" را 😃
به تو #هدیه می دهد،
فقط برق "#چشمانش" را 😳
نثار تو می کند،
وبراے دیگر دوستدارنش می شود
یڪ آدم "#مغرورواز خودراضے"😡
"برایش #دلبری ڪن"😘
آدمی ڪه "#عاشقانه" به پای #دوست داشتنت تمام "لحظاتش" را می دهد،
آدم ها وقتے ڪه #عاشق میشوند❤️
زندگے نمی ڪنند #پرواز می ڪنند،🌸🌸
"پس #مردانه دوستش بدار" 😍
ودوست داشتنت را به او "ثابت ڪن"؛
اگر روزی بفهمد ڪه دوستش نداری آنجاست که تا "عمق گریه"😢😢 سکوت می کند
و تو برایش تمام می شوے...😔😔
🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #چهل_وشش
تک تک جملات یوسف...
چون نت موسیقی🎼 بود بر روح ریحانه... نمیتوانست چگونه ابراز کند غصه اش را. چگونه بگوید که جملاتش چه کرده بود با او. دلش را #بخدا سپرد.تک تک جملات را با گریه گفت.
ریحانه_ ولی یوسفم... من لیاقتت رو ندارم.. ببین من سرتا پاخطا رو😭نمیدونم...خدا #به_پاداش کدوم کارم تو رو بمن داده..😭تو بخاطر من.. چله گرفتی؟اخه فکر کردی من کیم..😭
ریحانه سرش را روی پاهایش گذاشت و آروم آروم گریه کرد.
یوسف گیج شده بود....
حال بانویش، برایش درک کردنی نبود. چرا گریه میکرد...؟! ناراحت شد.😒میخواست هرکاری کند تا اشکش را نبیند. دلداری میداد. هرچه میگفت فایده نداشت.یادش به زیارت جامعه افتاد.
یوسف _میخام روز آخر چله م رو با تو تموم کنم. هستی بانو؟😍
ریحانه اشکش را پاک کرد.
_هرچی شما بگی😢
💖یوسف با سوز میخواند و ریحانه گریه میکرد..😭ریحانه با لحن میخواند و یوسف میگریست..😭خواندند... زیارت جامعه کبیره✨ را. که هر فرازش با بند بند وجودشان،😭😭 متصل میشد،به اهلبیت.ع.✨
زیارت تمام شده بود..
صدای گریه ریحانه آرامتر شده بود. طاقت اشک دلبرش را نداشت.
یوسف_ #غیر از راه خدا و اهلبیت.ع. دوست ندارم اشکت رو ببینم.😒✋
بانو_ بخدا...یوسف دلم.. من لیاقت تو رو ندارم. فکر میکنی من خوبم.!😔
یوسف_ فکر نمیکنم.یقین دارم که خوبی. پس بهت ثابت میکنم😍☝️
دست راست دلبرش را گرفت.بند بند انگشتانش را میگرفت و میگفت.. شروع کرد....
✨_بند اول، #شرم_وحیای_زهرایی، که من خیلی میخامش.
دست گذاشت روی بند دوم انگشت
✨_بند دوم #حجابت که حاضرم بخاطرش جون بدم.
ریحانه گونه سیب کرد.🙈☺️ نگاهش را از چشمان مردش پایینتر آورد.
و یوسف نگاهش را پراکنده کرد تا دلبرش کمتر #معذب شود.😊
یوسف، دستش را روی بند سوم گذاشت.
✨_بند سوم #عفت و #پاکدامنی ات.
✨بند چهارم #خانمی شما.
✨بند پنجم #اخلاقت.
✨بند ششم #احترام_به_بزرگتر بلدی.
✨بند هفتم #صداقتت
✨بند هشتم #اصالتت
✨بند نهم #خانواده ت
✨بند دهم #تربیتت
✨بند یازدهم #ایمانت
✨بند دوازدهم #تفکرت
✨بند سیزدهم نوع نگاه و #دیدت به اتفاقات
✨بند چهاردهم #پاکی نیتت
✨بند پانزدهم #درس_خون بودنت
بلند شدند. راه رفته را برمیگشتند. یوسف دست چپ دلبرش را گرفت.
✨_بند اول #دلبری برای من
✨بند دوم نوع #نگاه کردن وحرف زدنت با #نامحرم
✨بند سوم #زیباییت
✨بند چهارم #سلیقه لباس پوشیدنت
✨بند پنجم #طرزبیان با پدر و مادرم
✨بند ششم #فعالیتهات
✨بند هفتم #احترام_به_من
✨بند هشتم #تواضع و فروتنی ات
بسه یا بازم بگم..!؟😉
ریحانه از ابتدا،...
دستش را روی دهانش گرفته بود،محجوبانه میخندید.☺️🙊 مگر #مردان هم #دلبری میدانستند؟! مگر میشد... من و اینهمه نکات مثبت..!
هرچه نقطه قوت بود در من میدید.
«خدایا #به_پاداش کدام کارم او را به من داده ای..»
با رسیدن این جمله به ذهنش، باز اشک در چشمش حلقه زد.😢
یوسف سربلند کرد.
_حالا گریه کن بعد عمو ببینه چه فکرها که نمیکنه..!🙁
دستانش را بالا برد..
_خدایا منو #شهیدم_کن از دست این #حوری نجاتم بده...😩😍
ریحانه وسط گریه، خنده اش گرفته بود.
نمیدانست،...
الان گریه کند،😭از #دعای مردش..
یا بخندد، از طنز جمله اش..!☺️🙊
از دور علی را دیدند..
✨✨💚💚💚✨✨
ادامه دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #شصت_وسه
یوسف دستش را از روی پیشانیش برداشت. از جملات دلبرش لبخند پهنی زد.
_اونقدر کم اهمیت بود برام، که نگفتم.☺️
یوسف دستش را مشت کرد زیر سرش گذاشت.
_یه چیزی هم میخام بهت بگم.. ولی گذاشتم بوقتش.😊
_به ضرر منه یا به نفعم🙈
_به ضررمنه اما به نفع تو هس
_خب الان بگو.. هی میگی یه چی میخام بگم.. ولی نمیگی... بگو خو... ☹️
_نمیدونم چیشد.. یهو تپش قلب گرفتم. قبلا درد میکرد هر از گاهی ولی خب قابل تحمل بود.
ریحانه_ حرف تو حرف نیار..!😉
یوسف خنده اش گرفت.😁
_الان وقتش نیس. اصرار نکن.
سرمش تمام شد..
تاکسی🚕 گرفتند. به مقصد امامزاده. سوار ماشین🚙 خودشان شدند.ریحانه پشت فرمان نشست. آرام رانندگی کرد.
به خانه شان رسید. وقت خداحافظی بود.
ریحانه _دردی که میکشی،منو از پا درمیاره. پس مراقب خودت باش.این بار بخاطر من☝️
پیاده شدند...
ریحانه بسمت درخانه میرفت تا زنگ بزند.یوسف روبروی بانویش ایستاد. خواست چیزی بگوید.نگاه عاشقانه ای ممتد کرد. ۴انگشتش را کنار پیشانیش گذاشت. آرام زمزمه کرد.
_به امید دیدارت... یاعلی😍✋
درماشین را باز کرد...
پشت فرمان نشست. بمحض #رفتن بانویش به خانه، پایش را روی گاز فشرد و رفت... 💨🚙
یوسف تا رسیدن به خانه،به دلدارش فکر میکرد..
💎چقدر #خانم بود..
💎چقدر خوب #مربیگری میکرد..
💎چقدر خوب #سیاست میدانست..
💎چقدر خوب #دلبری بلد بود..
خدا را #شکر میکرد...
ذکر #الحمدلله✨ ورد زبانش شده بود..هر روز که میگذشت.. عشقشان #عمیقتر و #شناختشان بیشتر میشد.
🎊سوم شعبان بود.🎊
ساعت ٢ظهر شد.عروس و داماد به همراه پدر ومادرانشان، به محضر رفتند. عاقد خطبه را خواند.
🎊 #همسرشدند. شرعی. عرفی. قانونی. الهی.دلی. #همسفرشدند. تا بهشت تا شهادت ان شاالله.. 🎊
ریحانه مهرش را...
همانجا در محضر #بخشید.😊نوشتند. ثبت کردند که مهرش را بخشید.یوسف سر همسرش رابوسید.
کنار گوشش زمزمه کرد.
_فردا اون حرفی رو که میخام بزنم رو میگم.
ریحانه سرش را بلند کرد. یوسف گوشش را نزدیکتر آورد.
_اصلا نوموخوام بگی..☹️
_قول میدم فردا بگم...قول😊
ریحانه با بخشیدن مهرش...
کوروش خان و فخری خانم مات و متحیر شده بودند.😳😧
عمومحمد و طاهره خانم با لبخند نگاه میکردند.😊😊
لحظه ای یوسف بسمت عمومحمد رفت.
آرام گفت:
_برا عروسی یاشار، بهتون خوش نگذشت، از اول تا اخر مراسم، انتهای باغ نشسته بودید. تو مجلس نبودید. ولی فردا جبران میکنم.😊
عمو با لبخند دستی به شانه دامادش زد.
یوسف با عاقد صحبت کرد...
برای عروسی دعوتشان کرد که بیایند. خطبه را بخواند،این بار سوری.درخواست کرده بود امضاهایشان را بگذارند برای فردا..اما عاقد قبول نمیکرد.😅
عاقد_ برا خطبه سوری مشکل نداره میام. ولی دفتر رو همینجا امضا کنین بهتره.😊
عروس و داماد قبول کردند...
امضا میکردند و حرف میزدند در گوشی، آرام که کسی جز خودشان نمی شنیدند..
ریحانه_ نمیخام چیزی بگی..! سرکاریه..! میدونم..! ☹️
_میگم بانو... قول ِ قول... 😍
بعد از عقد...
ریحانه و مرضیه هماهنگ کردن، که یوسف نباشد. که علی سرگرمش کند.😅علی یوسف را برد.که سری به رفقایشان بزنند.
ریحانه ازفرصت استفاده کرد...
با مرضیه و فاطمه، به تالار رفت.همه چیز مرتب کردند. حتی سفره عقدش را هم پهن کرد.😍☺️
🎊امروز ۴ شعبان مصادف با میلاد ماه منیر بنی هاشم.ع.😍 است🎊
فاطمه با دوربینش🎥 از صبح با ریحانه بود. از صحنه ها عکس میگرفت.☺️ فقط ریحانه بود، در عکس که خودنمایی میکرد.📸
کارهای آرایشگر تمام شده بود...
باکمک فاطمه و مرضیه #ساق_دستش را، #دستکشش را پوشید. #شنل برسر کرد. و #چادر سپیدش را که باگلهای ریز یاس نقش گرفته بود، بر سر گذاشت.
👑تاج بندگیش بود. ارزشش به اندازه 🌸لبخند حضرت مادر.س.🌸بود.👑
یوسف در تکاپو بود.😇
از دسته گل عروس، تزیین ماشینش،تا هماهنگی باخانومش...
فاطمه سوار ماشین مرضیه شد...
کوچه خلوت بود.کسی نبود.👌مرضیه پشت فرمان نشست.و فاطمه با دوربینش کنار او...
عروس و داماد هم در ماشین خودشان. فاطمه هم فیلم میگرفت.
به سمت #باغ_شخصی....
دوست آقابزرگ رفتند..باغی زیبا نرسیده به خروجی شهر..
آنجا هم کسی نبود...
یوسف #باماشین🚙 به داخل باغ رفت. مرضیه هم با ماشینش،🚗 پشت سر یوسف وارد باغ شد.
یوسف پیاده شد. در را بست..
فاطمه با کمک مرضیه شروع کرده بودند به فیلمبرداری.
یوسف به عروسش کمک کرد تا پیاده شود...
✨✨💚💚💚✨✨
ادامه دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #هفتاد_وسه
ریحانه لحظه ای شک کرد. پس سکوت کرد.
سمیرا_ مگه نمیگم باز کن.. بهت یاد دادن اینجوری از مهمون پذیرایی کنی؟؟ 😠
ریحانه_ عه..سمیرا خانم شمایید؟.. ببخشید نشناختم.. بفرمایین.. 😊
سمیرا، تنها، با چمدانی، عصبانی وارد خانه شد..
ریحانه جلو رفت و گرم بااو احوال پرسی کرد. سمیرا خیلی سرد و خشک جوابش میداد.
ریحانه_ چه عجب خانم..خیلی خوش اومدی.. از این ورا..☺️ آدرس خونه ما رو از کجا آوردی؟!
_از ننه یاشار..!😡
این چه طرز حرف زدن بود..
ریحانه_ چیزی شده سمیرا جون!..؟🙁
سمیرا_ خوبه والا.. خوش بحالت.. اومدی شیراز از هیچی هم خبر نداری..! 😕
ریحانه لبخند زد...
سکوت کرد. بغض😢 گلوی سمیرا را میفشرد.در آغوش ریحانه رفت🤗🤗 و بلند گریه کرد.
_اومدم چن روز خونتون بمونم😭 هیچکسی نمیدونه.. با یاشار دعوام شده اون نامرد بی همه چی.... 😭😭😭
ریحانه_باشه عزیزم.. حالا خودتو ناراحت نکن😒 قدمت سرچشم گلم تا هروقت دوست داشتی بمون.. ولی بذار به خاله شهین بگم تو اینجایی نگرانت میشن..
_نه نمیخام کسی بفهمه.. حالم از همشون بهم میخوره..😭
اذان✨ میگفتند..
سمیرا فهمید، که ریحانه دل دل میکند برای اقامه نمازش..
سمیرا_ تو برو نمازت بخون.😢
ریحانه_ ناراحت نمیشی؟!😊
سمیرا_ناراحت..؟ نه بابا برو ب کارات برس😢
ریحانه به اتاق رفت..
وضو داشت.سجاده را باز کرد. چادرش را پوشید.نیت کرد..
سمیرا چرخی زد..نگاهی کرد..👀
چقدر ساده بود زندگیشان..
هیچ سنخیتی نداشت با زندگی خودش..
هنوز هم ریحانه، همان ریحانه بود.
💭یادش افتاد...
به مراسم هایی که گرفته بودند..
چقدر با کینه میخواست مراسم را بهم بزند..😞
چقدر همه چیز را مسخره کرده بود..😞
چقدر دلش میخواست ریحانه به یوسفش نرسد..😞
اما نشد..!
خواست صورتش را بشوید..😢💦
مقابل روشویی ایستاده بود. اشکهایش سرازیر بود..😭
چقدر بدبخت بود..😭
چقدر حقارت را تحمل کرده بود در این مدت..😭
بچه دار نمیشدند..
دکتر ها رفتند..
هزینه ها کردند.. اما هیچ..!!
سمیرا به طمع پول یاشار و یاشار برای زیبایی سمیرا...
اما نه سمیرا صاحب #پول یاشار شد..
و نه یاشار #جذابیت_ظاهری همسرش او را پایبند زندگی کرد..
عجب #زندگی_ای.. عجب #امتحانی..
عجب #نشانه_ای
سمیرا در افکار خود غرق بود...
که صدای تلفن خانه📞 بلند شد.. چند بوق خورد.. نمیدانست بردارد یا نه..
تلفن روی پیغامگیر 🔊رفت..
یوسف_ بانو جانم..؟! نیستی خونه..؟؟ مسجدی.!؟ اومدی خونه یه پیام بده، کارت دارم..تا ۵ کلاسم طول میکشه..دیر میام..مراقب خودت باش... یاعلی
سمیرا مات و متحیر....😳😧
به #جملات، #لحن و #نوع حرف زدن یوسف بود..
باور کردنی نبود..
چه جملات شیرینی..😭
چه لحن عاشقانه ای..😭
مگر مردان #دلبری میدانستند..😳😭
مگر مردان #عاطفه داشتند..😭😳
جملات یوسف را مدام تکرار میکرد..
«بانوجانم..مراقب خودت باش..» مدام تکرار میکرد و گریه میکرد.😭💔
ریحانه نمازش را خواند..
بطرف سمیرا رفت. لبخندی زد. تعارفی کرد که بنشیند. شاید مهمانش #درددل داشت..😊
سمیرا روی صندلی پشت میز دونفره شان نشست..
ریحانه 📲پیامی به یوسفش داد...
که مهمان دارند... که سمیرا آمده.. اما کسی نمیداند...
باید #بداند همسرش.. که اگر آمد #بدون_خبر وارد خانه نشود..😊👌
به آشپزخانه رفت..
شربتی درست کرد. کمی سویا خیس کرد که نرم شود. تا برای ناهار ماکارونی درست کند.
با شربت و شکلات نزد سمیرا برگشت.. که روی میز دونفره بود از میهمانش پذیرایی کرد.
تا ساعت ۴ عصر حرف زدند..
✨✨💚💚💚✨✨
ادامه دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #هفتاد_وچهار
تا ساعت ۴ عصر حرف زدند..
غذا خوردند. سمیرا درددل میکرد.گریه میکرد و ریحانه دلداریش میداد..
از بی عاطفه بودن یاشار..
از زخم زبانهای مادرشوهرش..
از اینکه صاحب اولاد نمیشدند..
از تمام بی احترامی ها..
سمیرا گریه میکرد و عذرخواهی میکرد..
گریه هایش از #درد بود..
درد هایی که روی هم #انباشته شده بود..
یاشار غد بود..
عذرخواهی نمیدانست.. مهم بود زندگیش اما بلد نبود که چه کند.. چگونه دل بدست آورد..
💭ریحانه یادش آمد..
به وقتی نامزد بودند.. چطور یوسفش دلخوری را از دلش درآورد.. چطور او را به سفره خانه برد.. همه کار کرد تا لکه سیاه اندوه دلش برطرف شود..
سمیرا میگفت...و ریحانه صبورانه گوش میکرد..
سمیرا_ هیچ وقت یادم نمیره که مراسمتونو بهم زدم..همه چی رو مسخره میکردم.. از اول جریان شما تا شب عروسیتون.. ریحانه منو ببخش..😞
_یه چیزی بود.. دیگه گذشته..😊
_تمام این بلاها نمیدونم از کجا نازل شد😭مگه من چن سالمه.. میخاد #طلاقم بده منم #مهریه ام رو گذاشتم اجرا😭 ازش #شکایت کردم.. بدم میاد ازش..😭ازدواج ما #تب_تندی بود که بعد ١ ماه زود سرد شد..😭۶ ماه بقیه رو #تحملش کردم ریحانه.. تحمل میدونی چیه.!؟😭#سوختن و #ساختن میدونی اصلا.. 😭
ریحانه_😒😔
سمیرا_ نه بابا... تو چه میدونی من چی میگم. تو و یوسف #عاشقانه دارید زندگی میکنین نه مث من بدبخت😭
سمیرا بلند بلند حرف میزد..
گریه میکرد..
عذرخواهی میکرد..
ریحانه گاهی گوش میکرد..
گاهی نصیحتش میکرد..
و گاهی همدردی..
ساعت نزدیک ۵ بود..
ریحانه تماسی گرفت با حبیبش،😍 که میوه بخرد..🍉 آبروداری کند.. که میهمان دارند..
ورودی خانه را...
یوسف، #پرده ای را آویزان کرده بود..
که وقتی درب خانه باز میشود، خانه اش، #دید نداشته باشد..😊☝️
سمیرا....
مات حرکات ریحانه شده بود..😧😳
برایش باورکردنی نبود..
مگر ریحانه آرایش بلد بود..!!؟؟😳
مگر #دلبری میدانست..؟؟!!😳
چقدر ریحانه #زیبا بود..
چقدر بانو بود..
با اینکه همیشه #پوشیده بود..فکر میکرد حتما ایرادی دارد.!😞😥
#چقدراشتباه_کرده_بود..
چقدر زندگیش با او فاصله داشت..
زندگی ریحانه و یوسف پر از #محبت و #عشق ولی زندگی خودش اول #پول و بعد #هرکسی_راحتی_خودش😭
ریحانه...
حسابی به خودش رسیده بود.💅
سمیرا به عادت همیشگی اش،...
لباس آزاد می پوشید..
عجب #بانویی.. عجب #عشقی..
آیفون خانه به صدا در آمد..
✨✨💚💚💚✨✨
ادامه دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️
#ایده_دلبری ❣
❣برای مردی که گرسنه از کار برگشته
#دلبری یعنی؛ میز غذای خوش عطر و بو
❣برای مردی که میخواهد فکر کند
#دلبری یعنی؛ به حریم تنهایی اش وارد نشوی...
❣برای مردی که خسته است
#دلبری یعنی؛ آغوش باز تو...
👈دانستن و عمل کردن به این قواعد
کار #دلبری را سخت میکند؛
وگرنه چشم و ابرو رفتن و
صدا را کش دادن و
با ادا و اصول حرف زدن و راه رفتن
را هر کسی میتواند یک روزه یاد بگیرد....👌
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
🎀 وقتی همسرتون حالتونو می پرسه
از جملات دیگه ای هم استفاده کنید
باتو همیشه خوبم
باداشتن همسری مثل تو معلومه که خوبم
به لطف تو خوبم
زنده باشی همسرم؛عالی ام
تو خوب باشی منم خوبم
#دلبری
#همسرداری
🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
🧔آقایون عزیز
به خانومتون بگید تو واقعا #تحسین برانگیزی ،به نظرتون این جمله شیرینترین تحسینی نیست که بتونی به #خانومت بگی؟؟😍
چرا خجالت میکشید،بهتره در یک زمانی که لبخند میزنه و یا چیزی #عالی براتون آماده میکنه این کارو انجام بدین،با این تحسین بهش حس شاهزاده بودن میدین
#همسرداری
#عاشقانه
#دلبری
🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴حق الناس فقط زدن جیب مردم نیست!! حق الناس فقط کلاهبرداری و اختلاس نیست!!
#حق_الناس یعنی با #بی_حجابی تو دل کسی زلزله ۱۰ ریشتری به پا کنی ولی آوار برداریش بیفته گردن همسر بیگناهش!
💢گرفتن #آرامش_روان، از بین بردن پاکی چشم و قلب مردان، گرفتن آرامش خاطر زنان، نابودی تعهد و عشق بین همسران، #سرد_شدن گرمای خانه ها، تنوع طلب کردن مردان، افزایش نرخ طلاق و... همه حق الناس هایی است که به واسطه بی حجابی و #دلبری های خیابانی بر گردنِ خانم های بدحجاب و بیحجاب است!!
❗️فراموش نکنیم! خداوند هرگز حق الناس را نمی بخشد!
💠 http://eitaa.com/cognizable_wan
گاهی بدون مقدمه همسرتان را ببوسید
«بوسیدن» موقعیت خاصی نمی خواهد!
مثلأ وقتی داره آشپزی میکنه، یک دفعه او را ببوسید و به کارتان ادامه دهید
هم شیطنت مردانه ست هم دلبری زیرکانه😍
#دلبری
#همسرداری
🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
#سیاست #دلبری 💕🌱
هر دو بدانیم
✅ احــتـــرام مهمترین اصل زندگی مشترک
یکی از اصول مهم صمیمیت واقعی، رعایت احترام همسر است.
رعایت نکردن احترام متقابل، باعث میشود طرفین احساس ناتوانی و بی ارزش بودن کنند.احترام هم رو داشته باشیم تا تو زندگی مشترک موفق باشیم مخصوصا تو جمع😊
🧕#همسرانه 🌸👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
#خانومها_بخوانند
❌اگه یه زن، یه ذره بلد باشه زن بودن خودشو، مرد هیچ وقت #خیانت نمیکنه....
👈مثلا خیلی از خانم ها اصلا #اطلاعاتی از مباحث زناشویی ندارن،یا بلد نیستند با مرد چ جوری رفتار کنن
منظورم اینکه #روحیه مرد هارو نمیشناسند...
مثلا مرد از آرایش کردن #خوشش میاد،💅💄 ولی میاد خونه #میبینه خانمش خیلی شلخته هست، خب این مرد در روز هزار بار چهره خانم های بزک کرده رو #چشمش افتاده، خب وقتی میاد خونه مقایسه میکنه با خانمش زده میشه ...
یا مثلا بلد نیست #عشوه گری کنه....
✅مردا هم مثل خانم ها نیاز به دیده شدن دارن، دوس دارن #خانمشون ازشون #تشکر کنه به خاطر زحماتی که میکشه ولی دریغ از یک تشکر خشک و خالی ...
❌یا مثلا تو خونه ب جایی اینکه با اقاشون صحبت کنند، دم به #ساعت میشنن پای سریال ماهواره و تلویزیون یا با گوشی ور میرن..... 😐
🔵خب وقتی #مرد میبینه کسی تو خونه اصلا براش و برای علاقه هاش #ارزش قائل نیست میره سمت کسی که دلبری کنه ازش... 😏🚶🚶
⚡️همه این ها دلیل نمیشه مرد #خیانت کنه ولی خانم ها باید مراقب باشند و جلوی عوامل خطارو بگیرند ...
✅یک خانم خوب باید #دلبری بلد باشه..... 👌
#همسرداری
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#دلبری
اکر میخاین همسرتون تو خونه باهاتون حرف بزنه و سکوت نکنه 👇👇
✅وقتی همسرتون یه چیزی رو براتون تعریف میکنه:
1⃣خییییلی با اشتیاق و علاقه بهش گوش بدید😃
و طوری نشون بدید که حرفاش خیییلی براتون جذاب و هیجان انگیزه...
2⃣سعی کنید حتما حتما تو چشماش نگاه کنید وقتی داره صحبت میکنه👀
و اینجوری نباشه که اون برای خودش صحبت کنه و شما یه طرف دیگه را نگاه کنید🙄 و یا حواستون به یه جای دیگه باشه و یا مشغول کار خودتون باشید...
3⃣از یه سری کلمات و آواها استفاده کنید موقعی که دارید به حرفاش گوش میدید؛
مثلا:
-آها...
-عه چه جالب...
-جدی؟؟؟
وای چه باحال...
-بعدش چی شد؟
-عجب...
-که اینطور...
4⃣هرچندوقت یک بار وسط حرفاش،یه کم از ماجرا را تعریف کنید!در حد یه جمله...
این نشون میده که چقدر به حرفاش گوش میدادید؛
مثلا بگید:
پس ماشین وسط جاده ی شمال خراب شد😱...
5⃣موقعی هم که داره صحبت میکنه،
با تکون دادن سرتون حرفاشو تایید کنید
6⃣اگر موضوع خنده داری را براتون تعریف کرده-حتی اگر زیاد خنده دار نبود😁-نزنید تو ذوقش و سعی کنید بخندید😄
7⃣وقتی حرفاش تمام شد متناسب با موضوعی که براتون تعریف کرده باز هم بهش بگید:
خیییلی جالب بود...
#همسرداری
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#خانومها_بخوانند
❌اگه یه زن، یه ذره بلد باشه زن بودن خودشو، مرد هیچ وقت #خیانت نمیکنه....
👈مثلا خیلی از خانم ها اصلا #اطلاعاتی از مباحث زناشویی ندارن،یا بلد نیستند با مرد چ جوری رفتار کنن
منظورم اینکه #روحیه مرد هارو نمیشناسند...
مثلا مرد از آرایش کردن #خوشش میاد،💅💄 ولی میاد خونه #میبینه خانمش خیلی شلخته هست، خب این مرد در روز هزار بار چهره خانم های بزک کرده رو #چشمش افتاده، خب وقتی میاد خونه مقایسه میکنه با خانمش زده میشه ...
یا مثلا بلد نیست #عشوه گری کنه....
✅مردا هم مثل خانم ها نیاز به دیده شدن دارن، دوس دارن #خانمشون ازشون #تشکر کنه به خاطر زحماتی که میکشه ولی دریغ از یک تشکر خشک و خالی ...
❌یا مثلا تو خونه ب جایی اینکه با اقاشون صحبت کنند، دم به #ساعت میشنن پای سریال ماهواره و تلویزیون یا با گوشی ور میرن..... 😐
🔵خب وقتی #مرد میبینه کسی تو خونه اصلا براش و برای علاقه هاش #ارزش قائل نیست میره سمت کسی که دلبری کنه ازش... 😏🚶🚶
⚡️همه این ها دلیل نمیشه مرد #خیانت کنه ولی خانم ها باید مراقب باشند و جلوی عوامل خطارو بگیرند ...
✅یک خانم خوب باید #دلبری بلد باشه..... 👌
#همسرداری
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#دلبری
صبح ها با او بيدار شويد حتي اگر مجبور نباشيد زود بيدار شويد.
پيش از تصميم گيري هاي مهم با او مشورت کنيد.
وقتي کار اشتباهي مي کند، به اونگوييد: به تو گفتم اينطوري مي شود!
در مقابل کسي که به او بي احترامي میکند بايستيد.
وقتي با هم بيرون مي رويد، درباره مشکلات صحبت نکنيد.
حتي اگر با شما مخالفت مي کند، باز هم به صحبت هاي او گوش دهيد
#همسرداری
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#دلبری
صبح ها با او بيدار شويد حتي اگر مجبور نباشيد زود بيدار شويد.
پيش از تصميم گيري هاي مهم با او مشورت کنيد.
وقتي کار اشتباهي مي کند، به اونگوييد: به تو گفتم اينطوري مي شود!
در مقابل کسي که به او بي احترامي میکند بايستيد.
وقتي با هم بيرون مي رويد، درباره مشکلات صحبت نکنيد.
حتي اگر با شما مخالفت مي کند، باز هم به صحبت هاي او گوش دهيد
💖 #رازهای_همسرداری💝
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
❤️#دلبری
📌لوس بودن های بی حد ممنوع
همه میدانند که زنان بیشتر از مردان به صحبت کردن علاقهمند هستند؛ بنابراین بیشتر هم حرف میزنند.
👈 یک خانم باکلاس همانطور که خوب حرف میزند سکوت بهموقع را نیز خوب بلد است؛ ضمن اینکه به لحن و چیدمان کلماتش دقت دارد. زیاد از حد از واژه هایی مث عجقم عصیصم استفاده نکنید.
شاید گاهی آنهم نه همیشه فقط گاهی محض شوخی جالب باشد اما همیشگی لوس و بیمزه میشود و شوهرتان را دلزده میکند.
💞 #همسرداری
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan