eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️عظمت اشک بر سیدالشهداء علیه‌السلام حکایتی از آیت‌الله بهجت در مورد توجه اهل‌بیت علیه‌السلام به گریه‌کن‌های امام حسین علیه‌السلام ✍آیت‌الله بهجت (ره) : در نزدیكی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانۀ فرات و دجله، آبادی‌ای است به نام «مصیب»، كه مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه‌السلام از آنجا عبور می‌كرد. مردی كه در سر راه مرد شیعه خانه داشت، چون می‌دانست او همواره به زیارت حضرت علی علیه‌السلام می‌رود، او را مسخره می‌كرد. حتی یک‌بار به امیرالمؤمنین علیه‌السلام جسارت كرد و همچنین گفت: به او (امام علی علیه‌السلام) بگو من را از بین ببرد، وگرنه در بازگشت، تو را خواهم کشت! مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون به زیارت مشرف شد، بسیار بی‌تابی كرد و عرض کرد: شما که می‌دانی این مخالف چه می‌كند؛ چرا پاسخش را نمی‌دهید؟! آن شب آن حضرت را در خواب دید و به ایشان شكایت كرد. حضرت امیر علیه‌السلام فرمودند: او بر ما حقی دارد كه نمی‌توانیم در دنیا او را كیفر دهیم. مرد شیعه می‌گوید: آری، لابد به‌خاطر آن جسارت‌هایی كه او می‌كند، بر شما حق پیدا كرده است؟! حضرت فرمودند: روزی او در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می‌كرد، ناگهان ماجرای كربلا و منع سیدالشهدا علیه‌السلام از نوشیدن آب، به خاطرش آمد و پیش خود گفت: عمربن‌سعد كار خوبی نكرد كه این‌ها را تشنه كشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت؛ از این جهت بر ما حقی پیدا كرد كه نمی‌توانیم او را در این دنیا مجازات کنیم. 💥آن مرد شیعه می‌گوید: از خواب بیدار شدم و به سمت منزل خود رفتم. در سر راه با آن سنی ملاقات کردم. با تمسخر گفت: امامت را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت: آری، پیام تو را رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف كرد. مرد سنی با شنیدن این ماجرا سر به زیر افكند و كمی به فكر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ‌كس در آنجا نبود و من این را به كسی نگفته بودم، علی علیه‌السلام از كجا فهمید؟! بلافاصله شیعه شد. 📚 رحمت واسعه، ص٢٧٢ ❤️❤️❤️👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻در وعده صبحانه از دارچین استفاده کنید ! 🔹دارچین خاصیت چربی‌سوزی دارد و نوشیدن چایی دارچینی یا ترکیب عسل و دارچین در کاهش کلسترول، آب شدن چربی‌های شکم و نیز افزایش عملکرد مغز موثر است! ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
: ، موجب ازدیاد هاست؛ و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست. لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شک نکنیم و بدانیم که شکر نیست. 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌ 🖤 http://eitaa.com/cognizable_wan
وقتی که به مدرسه می رفتم معلم مان داستان زنی را برایمان نقل می کرد. پسر زن به سفر دور رفته بود و ماهها بود که از او خبری نداشت. بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه بازگردد. این زن هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و آن را پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می گذشت نان را بردارد. هر روز مردی گوژپشت از آنجا می گذشت و نان را برمی داشت و به جای آنکه از آن تشکر کند می گفت کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد. این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته های مرد گوژپشت ناراحت و رنجیده شد. او به خود گفت این نه تنها از من تشکر نمی کند بلکه هر روز این جملات را به زبان می آورد، نمی دانم منظورش چیست. یک روز که زن از گفته های مرد کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر آن خلاص شود. بنابراین نان او را زهرآلود کرد و آن را با دستهای لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت این چه کاری است که من می کنم. بلافاصله نان را برداشت را در تنور انداخت و نان دیگری برای مرد پخت. مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرفهای معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت. آن شب در خانه زن به صدا درآمد. وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباسهایی پاره پشت در ایستاده بود، او گرسنه،تشنه و خسته بود. در حالی که به مادرش نگاه می کرد گفت: مادر اگر معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم. ناگهان رهگذری گوژپشت را دیدم که به سراغم آمد، از او لقمه ای خواستم و او یک نان به من داد. گفت این تنها چیزی است که من هر روز می خورم، امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری. وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهرآلودی برای مرد گوژپشت پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود فرزندش نان زهرآلود را می خورد. به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد را دریافت. هر کار پلیدی که انجام می دهید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام می دهید به شما بازمی گردد... 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
چه وقت باید احساس بزرگی کرد؟ 1- هر گاه از خوشبختی کسانی که دوستمان ندارند خوشحال شدیم. 2- هر گاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود گذشتیم. 3 - هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته اند هدیه دادیم. 4- هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود. 5- هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم. 6- هرگاه به بهانه ی عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم. 7- هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود. 8- هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد. مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد. 9- هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود. 10- هرگاه همه چیز بودیم و گفتیم : هیچ نیستیم ... http://eitaa.com/cognizable_wan
✨ ⭕️➕ يك پسر براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاده و به يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند در ايالت كاليفرنيا رفت. مدير فروشگاه به او گفت: «يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم مي‌گيريم.» در پايان اولين روز كاري، مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است؟ پسر پاسخ داد: «يك مشتري.» مدير با تعجب گفت: «تنها يك مشتري؟ بي‌تجربه‌ترين متقاضيان در اينجا حداقل ۱۰ تا ۲۰ فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟» پسر گفت: «۱۳۴/۹۹۹/۵۰ دلار.» مدير فرياد كشيد: «۱۳۴/۹۹۹/۵۰ دلار؟ مگه چي فروختي؟» پسر گفت: «اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري ۴ بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري؟ گفت: خليج پشتي، من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم ماشين‌تان چيست و آيا مي‌تواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك، من هم يك بليزر 4WD به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد.» مدير با تعجب پرسيد: او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي؟» پسر به آرامي گفت: نه، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفته‌ات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد!» http://eitaa.com/cognizable_wan
با رعایت برخی نکات تربیتی بهترین مادر دنیا و شادترین کودک جهان داشته باشیم... 💕💕 ما گاهی کوله باری از آسیب رو حمل می کنیم.... آسیب هایی که گاهی والدین ما، ناخواسته به ما زدن و اثر و زخمی تو وجودمون حک شده اسیبی که منبع اون ناآگاهی و جهل بوده اونها هم به واسطه جهل و ناآگاهی والدینشون آسیب دیدن و این چرخه معیوب همچنان ادامه داره چرخه ایی به نام زخم خوردگان که زخم میزنن! چند باور غلط که به واسط والدین بر ما تحمیل شده و آسیب زده: ۱. به فرزندت سخت بگیر تا برای بیرحمی های دنیا آماده بشه... کودکی که نیازهای دیده نشده داره یا محبت کافی دریافت نکرده به تنهایی آمادگی و توانایی لازم برای مواجهه با سختی ها و رنج های دنیارو نداره بلکه خودش با زخم هاش تبدیل به یکی از بی رحمی های دنیا میشه! ۲. کودکت رو تنبیه کن تا از کار بدش درس بگیره همدلی، در آغوش گرفتن، درک علت رفتار بد کودک و ارائه محبت،دقیقا همون زمانی که بچه ها کار بدی انجام میدن، احتمال تکرار اون رفتار اشتباه رو کاهش میده گاهی پیامد برای بچه ها لازمه اما همون پیامد باید اصولی و همدلانه باشه ونه ظالمانه... 💕💕 باور غلط سوم: بزرگ میشی یادت میره! زخم های کودکی فراموش نمیشن عمیق میشن و دردشون از بین نمیره اگر زخم زدیم (‌که متاسفانه بخشی از اون غیر ارادیه) بایستیم و در همون دوران کودکی ترمیمش کنیم... باور غلط چهارم: برای قطع رفتار اشتباه کودک باید نسبت به رفتارش بی توجه باشی! بی توجهی به کودک یعنی من تورو نمی بینم یعنی غفلت! یعنی من فقط وقتی می بینمت که رفتار تو دوست داشته باشم. بی توجهی به رفتار کودک رفتارشو قطع نمیکنه و آسیب های عمیق تری براش ایجاد میکنه... باور غلط پنجم: بچه باید از پدر و مادرش حساب ببره! حساب بردن یعنی ترسیدن از والدین! والدینی که باید منبع محبت و امنیت باشن... آیا فرزندی به این دنیا میاریم که بترسونیمش تا مطیع ما باشه؟! مراقب رفتارها و گفتارهای خود در ارتباط با گلهای زندگی باشیم.... http://eitaa.com/cognizable_wan
💫گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان می‌گفتند . او شیرین‌عقل بود و گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت . روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! » مرحوم پدرم نقل می‌کرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم . ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت . باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . » ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ » گفتم : « نزدیک ده . » گفت : « ببر نیازی نیست . » خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟ پرسیدم : « مگر ناهار دعوتی ؟ » گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم . الان تازه صبحانه خورده‌ام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم . من بارها خودم را آزموده‌ام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد . » واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم . پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ » گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . » ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمی‌ترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد ؛ جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم . از آنچه که داری ، فقط آنچه که می‌خوری مال توست ، سرنوشتِ بقیه‌ی اموالِ تو ، معلوم نیست . http://eitaa.com/cognizable_wan
‏میگفت وقتی به هر دَری میزنی که یه‌چیزی رو بهش بگی و نمیفهمه، دیگه بحثِ نفهمیدن نیست، بحثِ نخواستنه. http://eitaa.com/cognizable_wan
✅وقتي فرزندتان از انجام كاري لذت ميبرد، دستور دادن شما براي توقف كار بي نتيجه خواهد بود. مثلا وقتی کودک در حال بازی رایانه ای یا تماشای تلویزیون است؛ اگر مادر بیست بار هم بگوید: _ بسه دیگه _ پاشو دیگه _ درس هات مونده _ چشم هات آسیب می بینه _ بیام خاموشش کنم و... ولی کودک حاضر نیست، ادامه ندهد و لذتش را متوقف کند. پس بهتر است به جای این حرف ها یا تهدیدها به او پیشنهاد یک جایگزین جذاب بدهید، یا به او زمان اتمام بدهید. مثلا بگویید: بیا با هم کیک بپزیم. بریم فوتبال بازی کنیم. وقتی عقربه بزرگ ساعت به عدد سه رسید، تلویزیون را خاموش کن. بریم با رنگ انگشتی روی دیوار حمام نقاشی کنیم. بسته به علایق فرزندتان جایگزین در نظر بگیرید و مدام تذکر ندهید. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
پنج كليد رابطه موثر : ۱- به جای پنهان كردن كنيد. از مشكلات، ناراحتی ها و دلخوری ها فرار نكنيد. آنها روی هم تلمبار شده باعث ميشود منفجر شده يا نا اميد شويد. ۲-با یکدیگر كنيد. رابطه يک كار دو نفره است. یک نفر به تنهايی نميتواند رابطه را به موفقيت برساند. ۳- نشان دهيد قابليت شنيدن گله و را داريد. اگر گلايه همسرتان به شما بربخورد به مرور رابطه رو به سردی خواهد گذاشت. ۴- تمركز خود را بر قسمتهای رابطه بگذاريد نه قسمتهای منفی آن. ۵-برقراری رابطه را بياموزيد. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
چند روش آسان برای نابودی بوی سیر🧄 چای 🔹️چای، خصوصاً چای سبز و چای نعناع، حاوی پلی‌فنول است. پلی‌فنول ترکیبات سولفوری که سیر ایجاد می‌کند را از بین می‌برد. سعی کنید هنگام خوردن سیر یا پس از آن چای بنوشید. لیموترش 🔹️استفاده از لیموترش در کاهش بوی سیر بسیار موثر است. لیمو همچنین می‌تواند باکتری‌های مولد بوی بد دهان را از بین ببرد. سعی کنید بعد از خوردن سیر یک تکه لیموترش را در دهان خود بگذارید و بمکید. همچنین اگر دست شما بوی سیر گرفته است، می‌توانید با استفاده از آب لیمو، این بو را از بین ببرید. دانه‌های قهوه بسیاری از افراد معتقدند که جویدن دانه‌های کامل قهوه یا آسیاب شده آن پس از خوردن سیر می‌تواند بوی سیر را کاهش دهد، البته لازم نیست این دانه‌ها را بخورید. می‌توانید پس از جویدن، آن‌ها را از دهان خود خارج کنید. 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨🥕مناسب برای افرادی با پوست خشک: کمبود پتاسیم باعث می‌شود خشکی پوست ایجاد شود، هویج غنی از پتاسیم است، نوشیدن آب هویج باعث می‌شود تا پوست شما هیدراته شود. ✨🥕سرشار از کلسیم: هویج دارای کلسیم زیادی است که برای رشد استخوان‌ها در کودکان و زنان موثر است. ✨🥕کنترل فشار خون: همانطور که گفته شد هویج دارای پتاسیم است که باعث می‌شود تا سدیم اضافی در بدن کنترل شود و فشار خون کاهش پیدا کند. 👇👇👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻣﯿﺸود ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﻣﯿﺸود ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﻣﯿﺸود ﺭﻗﺼﯿﺪ، ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺳﺮﻃﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸود از زندگی گفت، ﺑﺎ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﻭﯾﻠﭽﺮ ﻣﯿﺸود قدم زد، ﻭﻟﯽ، ﺑﺎ یک ﺁﺩﻡ بی احساس، ﻧﻪ ﻣﯿﺸود ﺣﺮﻑ ﺯﺩ، ﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ ، ﻧﻪ ﻗﺪﻡ ﺯﺩ، ﻭ ﻧﻪ ﺷﺎﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ !!!! یک ضرب المثل چینی می گوید: برنج سرد را می توان خورد، چای سرد را می توان نوشید ، اما نگاه سرد را نمی توان تحمل کرد...♥️ http://eitaa.com/cognizable_wan
😇😇😇😇😇 🔴❌ﺭﻗﺺ ﻋﺮﺑﯽ ؛ 🔵❌ ﺩﯾﻦ ﻋﺮﺑﯽ ❌ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ، ﺁﻥ ﺭﮒ ﮔﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ؟ ❌ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﺋﯿﻢ؟ ❌ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﻢ؟ ❌ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻗﺒﻠﻪ ﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ ❌ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ؟ ❌ﻣﮕﺮ ﺩﯾﻦ ﺍﺟﺪﺍﺩﻣﺎﻥ ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ؟ ❌ﺍﺻﻼ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ، ❌ ! ❌ﻭ ﺩﻫﻬﺎ ﭼﺮﺍ ﻭ ﻣﮕﺮ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺭﺩﯾﻒ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! ❌ﺍﻣﺎ ... ❌ﺍﻣﺎ ﻧﮑﺘﻪ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺎﯼ ﺭﻗﺺ ﻭ ﺑﺰﻡ ﻭ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﻓﺼﯿﺢ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻠﯿﻎ! ❌ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺣﺮﻭﻑ ﻭ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﻣﻠﯿﺢ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻭﺍﺯﻩ ﺧﻮﺍﻧﺎﻥ ﺍﺩﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ! ❌ﻫﻤﻪ ﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺲ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﮐﻢ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ❌ﺍﯾﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖﻫﺎﯼ ﻏﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ❌ﻭ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﺭﺍ ... ❌ﺍﯾﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺤﺎﺷﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﻨﺮ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺭﺍ ﻭ ﻧﺎﻥ ﺧﻮﺭﯼ ! ❌ﻟﺨﺖ ﺷﺪﻥ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﻈﻬﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽﻧﺎﻣﻨﺪ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ! ❌ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﺮ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﻧﺎﻣﻨﺪ ﻭ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﺿﺮﯾﺢ ﻣﺒﺎﺭﮎ ‏(ﻉ) ﺭﺍ ! ❌ﺯﺩﻥ ﻧﺎﺭﻧﺠﮏ ﻭ ... ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺟﺸﻦ ﻣﯽﻧﺎﻣﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻫﯿﺌﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ! ❌ﻧﺸﺮ ﺟﻤﻼﺗﯽ ﺟﻌﻠﯽ ﻭ ﺑﯽ ﻣﻨﺒﻊ ﻣﻨﺘﺴﺐ ﺑﻪ ﺭﺍ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ‏(علیه‌السلام ) ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! ❌ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺭﺍ ﺍﻟﮕﻮ ﻣﯽﻧﺎﻣﻨﺪ ﻭ ‏(علیه‌السلام) ﺭﺍ ﮐﻪ ﻓﺨﺮ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﻫﺴﺖ ﺧﯿﺮ! ❌ ﻭ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻧﺎﻡ ﯾﮏ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﻣﯽﺷناﺳﻨﺪ! ❌ﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﯼ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻫﻼﮎ ﻣﯽﺷﻮﻧد لطفاً بهتر بينديشيم.‼️ http://eitaa.com/cognizable_wan
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮔﻞ ﭘﻮﭺ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯿﻢ... ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ، ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ ﮔﻞ ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ...!!! ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ... ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ... ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ!!! ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ!!! ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ...ﮔﻞ ﺑﻮﺩ... ﺍﺷﮑﺎﻡ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ... ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ... ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ ﮔﻞ ﺑﻮﺩ!!!!! ﺁﻧﮑﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺑﻪ ﻫﺮ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ...👌 🖤 http://eitaa.com/cognizable_wan
✍شیخی عارف و سخنوری توانا روزی به مغازۀ بقالی در بازار رفت و خواست مقداری گردو بخرد. قیمت گردو را پرسید. بقال پیمانه را داد و به شیخ گفت: گردو‌ها را دستت بگیر و سبک سنگین کن و هر کدام وزنی نداشت (پوچ بود) جدا کن. شیخ سؤال کرد: چرا چنین لطفی در حق من می‌کنید؟! (گردوی سالم را به من و خراب را به دیگران می‌فروشی!!!) بقال گفت: شما عالم و خطیبی باسواد هستید. من مطالب زیادی از شما یاد گرفته‌ام و به وجود شما افتخار می‌کنم و می‌خواهم جبران علم کنم. شیخ آه سردی کشید و سری به تأسف تکان داد و پیمانه را به بقال داد و گفت: این همه من در منبر، از انصاف سخن گفتم؛ بهای علم من آن بود که مانند دیگران، گردو به پیمانه برای من می‌کشیدی نه این که اختیار انتخاب دهی و چنین پیشنهادی به من بدهی!!! احترام مرا زمانی نگه داشته بودی که آنچه را در پای منبرم شنیده بودی استفاده و عمل می‌کردی؛ و مرا نیازی به جبران حق‌الزحمه علم‌ام با مقداری گردوی پُرمغز نبود. وای بر حال من که بر پای منبر من چنین کسانی می‌نشینند!!! 🖤 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 آیت الله : ✍ انسان تا می ریزد باصفاست ، چون خود را کاره ای نمی داند و اگر هر موقع خود را دید می کند. 🖤 http://eitaa.com/cognizable_wan
از مردم انتظار نداشته باش که حقیقت و بهت بگن، چون اونا حتی به خودشونم دروغ میگن .✺༆ http://eitaa.com/cognizable_wan
در روانشناسی دوستانِ تقلبی، به عنوان "سایه" شناخته می‌شوند! به این دلیل که در لحظاتِ روشنِ ‌زندگی هر فرد حضور دارند، اما درست در ساعات تاریک زندگی افراد، محو و ناپدید میشوند. سایه‌ها را در زندگی تان بشناسید. آنها غیر قابل اعتماد هستند! http://eitaa.com/cognizable_wan
کاش میتونستیم این حرف رو ببریم تو قلبِ اونایی که با حرف،دل میشکنن: همیشه یادمان باشد نگفته هارا میتوان گفت؛ولی گفته هارا نمیتوان پَس گرفت... "چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ؛شکست با کوزه است..!!" http://eitaa.com/cognizable_wan
عرش ؟ یا فرش؟ "انسان با یک کلمه ممکنه به فرش بیاد و با یک کلمه به عرش بره" 🍃کلمه می‌تواند ✅تو را مشتاق کند مثل: "دوستت دارم" 🍃تو را ویران کند مثل: "از تو بیزارم" ✅تو را تلخ کند مثل: "خسته ام" 🍃تو را سبز کند مثل: "خوشحالم" ✅تو را زیبا کند مثل: "سپاسگزارم" 🍃تو را سست کند مثل: "نمی‌توانم" ✅تو را پیش ببرد مثل: "ایمان دارم" 🍃تو را خاموش کند مثل: "شانس ندارم" ✅کلمه می‌تواند تو را آغاز کند مثل: از همین لحظه شروع میکنم ، از همین نقطه تغییر میکنم ، از همین دم یک طرح نو میزنم ، 🍃میتوانم ... 🍃میخواهم ... 🍃میشود ... http://eitaa.com/cognizable_wan
ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﺩ ؛ ﻭﻟﯽ ﻣﻐﺰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ... ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﻐﺰ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ... ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸان ﻧﺪﻫﯿﻢ ؛ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ http://eitaa.com/cognizable_wan
شازده کوچولو گفت: شاید باورت نشه! گل با تعجب پرسید: چیو؟ شازده کوچولو گفت: اینکه بعضی شبا میشه نخوابید و تا صبح به تو فکر کرد … 👤دوسنت اگزوپری 📚شازده کوچولو http://eitaa.com/cognizable_wan