بر آن دمی تو آه کشیدی که محتشم
کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا
آن دم که من همیشه به آن فکر می کنم
صدها هزار بار فزون است از این بلا
زهرا به کوچه خورد چو سیلی از آن زمان
هی ظلم کرد دشمن حیدر علا علا
زیرا یقین نمود علی می کند سکوت
پیمان به صبر بسته چو این عاشق خدا
دستی که بست دست علی را ندیده ای
نقشش چگونه گشت در این جرم بر ملا
تکبیر و آتشی که به بیت علی زدند
این بار هم زدند به انگیزه ی طلا
آن خشت ها که کج بنهادند بر بنا
محصول داد این همه دلهای بی ولا
کردی تو باز صحبت مولا و عسکری
یک کربلا به پا بنمودی به کربلا
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و چهارم مهر نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۸ اردیبشت ۹۹
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
#امام_حسین
رفت چو زهرا دل حیدر شکست
مرگ بر این دیر جفاکار پست
حبس که در سینه شدش آه و جان
بهر خلاصی علی هر سو دوان
از پس آن شام علی ماند و چاه
قصه ی او قصه ی تکرار آه
خیر نباشد به جهان بی بتول
او چه کند عمر کشد گر به طول
رفت اگر یار شد عشقش فزون
عاشق سرگشته چه سازد کنون
فاطمه چون رفت شد از غم رها
نوحه گر از درد علی گو به ما
کی بتوانی به غمش پی بری
یار علی فاطمه بود عسکری
#سید_عسکر_رئیس_السادات
فروردین نود و چهار
آخرین بازنگری۲۴ اردیبهشت۹۹
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
ای وای بر عاشق اگرش یار سفر کرد
بی یار چه سخت است که یک عمر به سر کرد
گر در همه ی دهر یکی فهمدت او هم
چون برگ خزان دیده ز نزد تو گذر کرد
ای وای از آن حالت محزون نگاهش
آن بغض که در شستن بازو و کمر کرد
آید چه بر آن شیر قوی پنجه ی در بند
روباه چو در حیطه ی او فتنه و شر کرد
ای قله ی دانش چه شدت حال دمی که
دورت پشه ای صحبت از زیر و زبر کرد
مولا تو به امداد جهان آمده بودی
بردی ز برش دست ولی از تو حذر کرد
سخت است به قدرت برسد هارب از جنگ
از یاد رود آنکه به هر حرب خطر کرد
ای وای به خار بصرت، تیغ به حنجر
فریاد سکوتی که به تاریخ سمر کرد
این عسکری توست که قربان بشود بر
آن ناله که تنها به دل چاه اثر کرد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
ششم اسفند نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۱ اردیبهشت۹۹
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
ای کاش دروغ بود آن شام سیاه
در لحظه غسل یاس آن ناله و آه
ای کاش دروغ بود پیمان شکنی
در وقت حنوط شمس در خانه ی ماه
ای کاش دروغ بود تکبیر نفاق
بر آنکه نگشت عبد غیر از الله
ای کاش دروغ بود کابوس حسن
آن دم که گرفت دیو بر مادر راه
آن کوچه ی شوم و چادر خاکی گل
آن سیلی پر طنین که آمد ناگاه
آن لحظه که با ورود با اذن لگد
گردید شهیده با شهیدش همراه
ای کاش دروغ بود شرح در و میخ
شورید به یادگار احمد چو سپاه
ای کاش که غربت علی بود دروغ
پیمان غدیر خم نمی گشت تباه
ای کاش که دملجی نمی بود به دهر
همسایه نداشت هیچگه خانه ی شاه
ای کاش ید شیر خدا بسته نبود
مجبور نبود بر سکوتی جانکاه
ای کاش جدا نمی شد از فاطمه اش
تا راز نگوید عسکری او با چاه
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۲ آذر۹۹
#حضرت_فاطمه
#حضرت_علی
از درک غیرت علی عقل است ناتوان
دیگر حساب مورچه مغزان بود عیان
گویند کذب محض و ز اوهام شیعه است
هر قصه از شهادت زهرا شود بیان
زهرا کتک که خورد نشست و نگاه کرد؟
بی غیرتست آنکه به خوفند از او یلان؟
شرمی به این جماعت شیعی بی خرد
آخر چه کس غیورتر از اوست در جهان
این جاهلان قیاس به خود می کنند شاه
اما قیاس قطره و دریا نمی توان
او کوه غیرتست ولی بر خدا و دین
دارو ندار خویش بریزد به پای آن
باقی به عهد بود و دو دستش به بند بود
در برترین جهاد خودش میر مومنان
یک سو فتاده فاطمه اش بین گرگها
یک سو صلاح مکتب و دین است در میان
ای عسکری علی که نه زهرا به غیر دین
دارد چه انتخاب بود هر چه هم گران؟
#سید_عسکر_رئیس_السادات
دوازدهم اسفند نود و پنج
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
گر چه که پیروز شد
فوج ریا و دروغ
گردن انصاف و عدل
گشت به بند و به یوغ
رهبر بر حق تویی
گرچه که بی یاوری
گر چه که لوح و قلم
گشت دریغ از رسول
عهد خم از یاد شد
شمس شرف در افول
رهبر بر حق تویی
گرچه که بی یاوری
فرد نخستی به دین
از تو شدش یاوری
گشت خلیفه ولی
جای شما دیگری
رهبر برحق تویی
گرچه که بی یاوری
گر چه که با ریسمان
بازوی تو بسته شد
هم کمر همسرت
فاطمه بشکسته شد
رهبر بر حق تویی
گرچه که بی یاوری
دیو ریا و دروغ
جان علی مردنی است
عدل تو نورش ولی
تا به ابد ماندنی است
رهبر بر حق تویی
گرچه که بی یاوری
صوت سکوت تو شد
در همه جا منتشر
گشت ز ان قلت شر
قلب بشر منزجر
رهبر بر حق تویی
گرچه که بی یاوری
چون بنماید نهان
حب تو را عسکری
گر چه نباشد یقین
خود ز بدیها بری
رهبر بر حق تویی
گرچه که بی یاوری
#سید_عسکر_رئیس_السادات
شانزده تیر نود و چهار
آخرین بازنگری ۳۰ تیر۹۹
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
به در گفتم بسوزد تا که دیوار
حدیث مادر گلها و مسمار
حدیث تک درخت مانده بر جا
از آن باغی که بود از مهر سرشار
همان که قلب ما را با صفا کرد
ز زخم جهل و عصیان کرد تیمار
اگر چه می شد این غم پیش بینی
چو کاغذ شد دریغ از یاس بیمار
نباید ماند آخر زو نشانی
سیاهی تا که آید بر سر کار
سنا و روشنی یک خانه دارد
از این رو بایدش سازند آوار
به جرم روشنی بخشی خورشید
به هر شمسی رسد من بعد آزار
اگر لا ترفعوا اصواتکم نقض
نمی شد هم نمی شد اذن انکار
بلی باید شود این بیت محروق
که آتش زد به قلب این شب تار
نشد گر قتلش آنها را میسر
ولیکن بخت جبران هست انگار
اگر در بیشه شیری را ببندند
جگر یابد از آن پس فوج کفتار
گر احمد نیست هستش پاره ی تن
بود نفس نفیسش فحل کرار
فقط کافی است تا هارب بفهمد
که قولی داده این حارب به دادار
به فریاد و تشر آید به میدان
به حکم خود نماید خلق وادار
هجوم آرد به در با ضرب پایش
اگر باشد ز حمل گل خبردار
به آتش می کشد بیت نبی را
به یحیی باز آید فصل کشتار
به کرسی می نشاند دوستش را
به افضل می کند مفضول سردار
که فردا می نشیند خود بر این اسب
که امروزش دهد بر غیر افسار
به هر پستی دهد تن بهر دنیا
که سازد خار پیش خلق اخیار
به غصب و بند و ضرب و شتم و سیلی
به خرج جنب و بازوی ورم دار
از این بدتر که زهرا دفن گردید
به شام تار دور از چشم اغیار
از این بدتر که امت بی علی ماند
به دور باطلی آمد گرفتار
از این بدتر که امت دور افتاد
ز درس آن شه گنجینه گفتار
فتاد امت به جای حکمت ناب
به دام قصه های کعب الاحبار
قیاس قطره با دریا بلا بود
که شد از این خطا کار بشر زار
کمی انصاف آخر شیر یزدان
یکی با دیگران شد با چه معیار
معاویه کجا حیدر کجا وای
از این تشبیه و استقرای غش دار
شود مهجور چون قرآن ناطق
نسازد کاغذت بر فوز اذکار
چو استاد حقیقی ترک گردید
رود با دیو انسان تا شب تار
خدایا عسکری را خود نگهدار
نگردد جز علی را یاور و یار
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۵دی ۹۹
#حضرت_علی
#حضرت_فاطمه
نهال محمد چو انحال شد
علی از غمش سخت بدحال شد
سیاط و تن سبط پاک نبی
چرا بهر تکریمش اهمال شد
مگر او سفارش به عترت نکرد
چرا حق این ثقل پامال شد
چرا خیل شاهد به عهد غدیر
به وقت شهادت کر و لال شد
چرا بعد شرط رضایت ز دین
عرب فارغ از بحث اکمال شد
چرا با وجود خمی پر شکر
عرب طالب بهره از نال شد
به آنکس که مشمول خشم خداست
چه شد تا بدانگونه اقبال شد
چه شد طائر آسمان کمال
به سیرش چنین بی پر وبال شد
چه شد عسکری یادگار نبی
کمی بعد او در زمین چال شد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
آخرین بازنگری ۴تیر ۱۴۰۲
#حضرت_فاطمه #حضرت_علی
انحال :لاغر و نزار شدن از ماتم و اندوه
سیاط:تازیانه
وقتی علی به ماتم زهرا نشست زود
کژدم برای ضربه آخر کمین نمود
نیشی به قلب حضرت حیدر نشاند و رفت
آن سان که گفت مرگ برایم بغل گشود
آن لحظه مرد حیدر و کس را خبر نشد
شد مثل آه مانده به نایی که بسته بود
وقتی که رفت گفت که سی سال مرده است
این سالها فقط به عذاب تنم فزود
ای عسکری عذاب خصم علی بی شمار باد
در بدترین مکان جهنم کند ورود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هجدهم تیر نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۲ اردیبهشت۹۹
#حضرت_علی #حضرت_فاطمه
تاریخ شهادت،به علی ثبت توان کرد
آن روز که محبوبه ی او روی نهان کرد
در کوچه ی باریک رخش خورد چو سیلی
ابلیس قد سرو جوانش چو کمان کرد
آن لحظه علی رفت یقین همره زهرا
جان رفت ولی جسم سفر در رمضان کرد
گویند به تفسیر که زهرا شب قدر است
پس خوب علی صحت این قول عیان کرد
مضروب شب قدر و شهید شب قدر است
از شوق به معشوق خود این فوز بیان کرد
او داد حسن را قسم ای میوه ی قلبم
برگرد دلم یاد از آن یار جوان کرد
چون رفت بدان گونه حبیب دل حیدر
حیدر چه فراوان گله از طول زمان کرد
گفت او که دگر نیست علی محرم رازی
راز دل خود را به جز از چاه نهان کرد
او داغ دلی دید که می گفت از آن کوه
بایست به جوش آمد و دائم فوران کرد
سر کرد به چاه غم و سر گفت به زهرا
لابد که به او هی گله از خلق جهان کرد
شاید ز جوابی که نیامد به سلامش
یا از غم مظلومی خود اشک روان کرد
آن کوه کرامات که جان بود بر احمد
خلق از چه قیاسش به جفا با دگران کرد
شهری که گرفته است یتیمش ز علی نان
شق القمر شکر بیاورد و چنان کرد
ای وای بر این دیر که شمشیر شقی را
بر آن شه فرهیخته فریادرسان کرد
این عسکری یک عمر ثناگوست علی را
در حشر از آن شاه تقاضای امان کرد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۲ تیر ۹۴
آخرین باز بینی ۱۴ آذر ۱۴۰۲
#حضرت_علی
#حضرت_زهرا
ای شیعه از علی چو گرفتی تو آبرو
بنگر ز شیعگی چه نمودی ز خویش رو
مولا گرفت چهره ی خود را ز عمرو عاص
عریان نمود چونکه خودش را به جنگ او
اما شبانه روز تو در حال هرزگی
انقدر هرزه ها که نمودی تو جستجو
معنای شیعه پیروی است از مرام او
پا جای پای او بگذاری به سیر هو
کذاب عاشقی که نگیرد ز یار رنگ
باشد تو را ز شاه دو عالم چه رنگ و بو
گیرم شدت نصیب ز حب علی بهشت
عاصی شوی چگونه به ارباب رو به رو
چون عسکری "محاسبه ی حشر با علی است"
نزدش تو سعی کن ببری نامه ای نکو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هشتم بهمن نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#حضرت_علی
هر کس به جهان نطفه ی قابل دارد
قطعا به علی یک دل مایل دارد
یک سینه پر از کینه ی اولاد علی
جویند اگر کوه دلایل دارد
بر مشکل آن دسته که مرکب راندند
بر شه سند ارباب مقاتل دارد
هر چند گهی یاوه سراید آن که
بر گنج ولایت دل غافل دارد
جوگیر ز سوت و کف خلقی شده که
بر نور خدا مانع حائل دارد
یا آنکه به در گشته ز ره از عمل
آن است که صد حرمله در دل دارد
ای عسکری این است اگر، همچون حر
او فرصت برگشت ز باطل دارد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۶ مرداد ۱۴۰۱
#حضرت_حسین
#حضرت_علی
#شیعه